مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

2. نفقۀ خویشاوندان

· خویشاوندانی که نفقۀ‌ آنان بر عهدۀ انسان لازم است

مسأله 450. نفقۀ پدر و مادر - با شرایطی که ذکر خواهد شد - بر فرزند پسر آنان بنابر فتویٰ و بر فرزند دخترشان بنابر احتیاط لازم، واجب می‌باشد.

مسأله 451. اگر پدر و مادر، فرزندشان زنده نباشد یا فرزند آنان تمکّن مالی پرداخت نفقه را نداشته باشد، بنابر احتیاط واجب باید نوه و نبیره‌های پسری یا دختری - هر چه پایین روند با رعایت الأقرب فالأقرب - [390] نفقات آنان را بپردازند.

مسأله 452. نفقۀ فرزند، چه پسر و چه دختر - با شرایطی که ذکر خواهد شد - بر پدرش واجب است؛

در صورتی که پدر زنده نباشد یا توانایی مالی پرداخت نفقۀ فرزند خویش را نداشته باشد، بنابر احتیاط لازم باید پدربزرگ پدری - هر چه بالا رود با رعایت الأقرب فالأقرب - نفقۀ وی را بپردازد.

مسأله 453. اگر پدر و پدربزرگ پدری فرد -هر چه بالا رود - زنده نباشند یا توانایی مالی پرداخت نفقۀ فرزند یا نوۀ خویش را نداشته باشند، بنابر احتیاط لازم باید مادر نفقۀ فرزند خود را بپردازد و در صورتی که مادر نیز زنده نباشد یا توانایی پرداخت نفقۀ فرزند خود را نداشته باشد، پرداخت نفقه بنابر احتیاط لازم بر پدربزرگ و مادربزرگ مادری و مادربزرگ پدری - هر چه بالا رود با رعایت الأقرب فالأقرب - واجب می­باشد. [391]

مسأله 454. اگر فردی که نیاز مالی دارد، مثلاً دارای پدربزرگ پدری و فرزند پسر باشد و هر دو تمکّن مالی داشته باشند، از آنجایی که پسر وی نسبت به پدربزرگ خویشاوند نزدیک­تر محسوب می­شود، بنابر احتیاط واجب پسر وی در پرداخت نفقه مقدّم بر پدربزرگ فرد می­باشد.

همین طور، در صورتی که فردی مثلاً دارای پدر و نوه باشد، بنابر احتیاط لازم پدر در پرداخت نفقه بر نوه­ها مقدّم می­باشد و حکم مذکور (رعایت الأقرب فالأقرب)، در موارد مشابه نیز جاری می­شود.

مسأله 455. اگر فردی که نیاز مالی دارد، مثلاً دارای پدر و دو فرزند پسر باشد و هر سه نفر شرایط وجوب پرداخت نفقه را داشته باشند، در اینکه پرداخت نفقه «واجب کفایی» بر همۀ آنان است یا بر هر کدام پرداخت یک سوّم نفقه «واجب عینی» است، مسأله محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.

بنابراین، اگر هر یک از آنان از پرداخت مقداری که - بر فرض وجوب عینی - بر وی واجب است (یک سوّم نفقه در مثال فوق) خودداری نماید، بنابر احتیاط لازم بر عهدۀ افراد دیگر است که مقدار باقیمانده را بپردازند و حکم مذکور در موارد مشابه نیز جاری می­باشد.

· شرایط لزوم پرداخت نفقۀ خویشاوند

o شرایط و مسائل مربوط به نفقه گیرنده

مسأله 456. پرداخت نفقۀ هر یک از خویشاوندانی که به عنوان واجب النّفقه در مسائل «450 و بعد از آن» ذکر شدند، در صورتی و اجب است که نفقه و مخارج فعلی خود را - مانند خوردنی، آشاميدنی، لباس، مسكن - نداشته باشد.

بنابراین، پرداخت نفقۀ كسى كه دارای نفقۀ‌ فعليش می­باشد، واجب نيست، هرچند شرعاً فقير محسوب شود. [392]

مسأله 457. اگر خویشاوندی که به عنوان واجب النّفقه در مسائل قبل ذکر شد با دریافت کمک مالی بلاعوض از دیگران یا صدقۀ مستحبی یا گرفتن خمس، زكات، کفّارات، ردّ مظالم و مانند - با رعایت شرایط استحقاق آن - نیاز مالی خود را تأمین نماید، پرداخت نفقۀ او واجب نیست؛

امّا تا زمانی که نفقۀ خود را تأمین نکرده، پرداخت نفقه­اش واجب است، هرچند بتواند با شیوه­های مذکور اقدام به این امر نماید.

مسأله 458. اگر خویشاوندی که به عنوان واجب النّفقه در مسائل قبل ذکر شد بتواند بدون مشقّت فوق‌العاده که معمولاً تحمّل نمی­شود (حَرَج)، برای تأمین نفقۀ فعلیش قرض نمايد یا جنس نسیه بردارد و بعداً هم امكان ادای دين برای او فراهم است، پرداخت نفقۀ او واجب نیست؛

ولی اگر این امر بر او حَرَج و مشقّت فوق‌العاده دارد يا احتمال قابل توجّه می‌دهد كه نتواند بدهیش را ادا نمايد، تأمین نفقۀ او تا زمانی که نیاز فعلیش برطرف نشده، واجب است.

مسأله 459. فردی که نفقۀ فعلی خود را ندارد، ولی می­تواند با اشتغال به کسب و کار مناسب با شأن خود، بدون آنکه برایش مشقّت فوق‌العاده که معمولاً تحمّل نمی­شود (حَرَج) داشته باشد، نفقۀ خویش را تأمین نماید، پرداخت نفقۀ او واجب نیست.

شایان ذکر است، اگر فرد مذکور برای تأمین نفقه از طریق کسب و کار نیاز به گذشت زمان و تهیّۀ مقدّماتی داشته باشد، پرداخت نفقۀ او در مدّت زمان مذکور بر کسانی که وی واجب النفقۀ آنان است، واجب می­باشد.

مسأله 460. فردی که نفقۀ فعلی خود را ندارد و می­تواند با اشتغال به کسب و کار مناسب شأن خود، بدون آنکه برایش مشقّت فوق‌العاده که معمولاً تحمّل نمی­شود (حَرَج) داشته باشد، نفقۀ خویش را تأمین نماید، ولی به جهت اشتغال به تحصیل علم نمی­تواند نفقات خویش را فراهم کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب باشد، [393] بر کسانی که وی واجب النفقۀ آنان است، پرداخت نفقات او واجب می‌باشد.

مسأله 461. اگر دختر یا زنی که از تأمین نفقات خویش عاجز و ناتوان است، زمینۀ ازدواج وی با کسی که در شأن او و هم کفو وی است و نفقاتش را می‌پردازد، مهیّا باشد، این امر مانع از وجوب تأمین نفقات بر خویشاوند وی با توضیحاتی که در مسائل قبل ذکر شد، ‌نیست.

مسأله 462. فردی که نمی­تواند نفقات خود را تأمین نماید، چنانچه کافر باشد، یا مسلمان معصیت‌کار باشد، این امر مانع از وجوب پرداخت نفقۀ وی نمی‌شود؛

البتّه غير از پدر و مادر، چنانچه كافر حربی يا ناصبی باشند، پرداخت نفقۀ آنان واجب نیست.

o شرایط و مسائل مربوط به نفقه دهنده

مسأله 463. فردی که توانایی مالیش فقط به اندازۀ نفقۀ خود و نفقۀ واجب زوجه­ دائمیش می­باشد، تأمین نفقۀ خویشاوندانی که در مسائل «450 و بعد از آن» به عنوان واجب النّفقه ذکر شدند، بر وی واجب نیست؛

البتّه، در صورتی که بتواند با اشتغال به كسب و كاری كه کسر شأن وی محسوب نگردد و برایش مشقّت فوق‌العاده که معمولاً تحمّل نمی­شود (حَرَج) نداشته باشد، نفقۀ خویشاوندان مذکور را نیز تأمین نماید، اين كار بر او واجب است و در غیر این صورت مطابق آنچه در مسألۀ «447» بیان شد عمل نماید.

مسأله 464. اگر فرد احتياج به ازدواج داشته باشد و توانایی مالی او به اندازه‌ای نباشد که هم بتواند هزینه­های لازم ازدواج خود را تأمین نماید و هم نفقۀ خويشاوند واجب النّفقه­اش را تأمین کند، جايز است مال خویش را صرف ازدواج نمايد، هرچند نسبت به ازدواج اضطرار نداشته باشد يا با ترک آن مبتلا به حَرَج و مشقّت زیاد نگردد.

مسأله 465. اگر دو یا چند نفر از خویشاوندان فرد از کسانی باشند که در مسائل «450 و بعد از آن» به عنوان واجب النّفقه ذکر شدند، ولی وی توانایی مالیش برای تأمین نفقۀ همۀ آنان کافی نباشد، پرداخت نفقۀ فردی که از نظر خویشاوندی نزديک‌تر به او محسوب می‌شود بر خويشاوندان دورتر مقدّم است؛ مثلاً تأمین نفقۀ واجب فرزند، بر نفقۀ نوه مقدّم می­باشد؛

امّا چناچه افراد مذکور از نظر خویشاوندی در یک رتبه باشند، باید مقدار ممكن را به‌طور مساوی بین آنان توزيع نمايد، ولی در صورتی که آن مقدار قابل تقسيم نباشد یا در صورت تقسیم به جهت کم بودن و مانند آن، قابل بهره‌برداری نباشد، مخيّر است آن مقدار را به هر یک از آنان بپردازد، هرچند احتياط مستحب آن است كه برای پرداخت مقدار مذکور بینشان قرعه بیندازد.

مسأله 466. نابالغ بودن یا مجنون و یا سفیه بودن فرد (نفقه دهنده)، مانع از لزوم پرداخت نفقه از مال وی نیست.

بنابراین، اگر نفقۀ فردی بر بچّۀ نابالغ يا فرد مجنون یا سفیه شرعاً ثابت باشد، بر ولیّ شرعی آنان واجب است نفقۀ فرد مذکور را از اموال آنان (نابالغ یا مجنون یا سفیه) بپردازد.

· هزینه‌هایی که تأمین آنها برای خویشاوند (واجب النفقه) لازم است

مسأله 467. نفقات خویشاوندی که واجب النفقۀ فرد می­باشد و تأمین آنها بر انسان واجب است، عبارتند از اموری که وی در زندگی بر حسب متعارف و در حدّ شأن و بدون اسراف و تبذیر به آنها احتیاج دارد؛ مانند غذا، آشاميدنی، لباس، مسكن، اثاث منزل و غير اينها که باید از لحاظ مقدار و کیفیّت مناسب شأن او باشد.

مسأله 468. اگر اشتغال به تحصیل برای فرزندان عرفاً امری ضروری محسوب شود، تأمین هزینۀ آن، از موارد نفقۀ واجب می­باشد و ضرورت تحصیل به عوامل مختلفی از جمله محیط زندگی، زمان و غیر آن، بستگی دارد. [394]

مسأله 469. پرداخت هزینه‌هایی همچون کفّارۀ روزه یا سایر اقسام کفّارات، خمس، زکات، ردّ مظالم، دیه، خسارت مالی مربوط به دیگران که بر عهدۀ خویشاوند [395] لاز م است، جزء نفقات واجب محسوب نشده و تأمین آنها بر عهدۀ فرد نمی­باشد.

مسأله 470. تأمین هزینه‌های ازدواج خویشاوند [396] - چه فرزند باشد و چه والدین - جزء موارد واجب نیست، هرچند احتیاط مستحب آن است که انسان این هزینه را نیز تأمین نماید؛ به خصوص نسبت به پدر در صورتی که نیاز به ازدواج داشته و از تأمین هزینه‌های آن ناتوان باشد.

· کیفیّت در اختیار قرار دادن نفقه

مسأله 471. برای تأمین نفقات خویشاوند (در موارد واجب)، لازم نیست این امور به ملکیّت فرد واجب النّفقه در آید؛ بلکه کافی است اشیای مورد نیاز وی را - اعم از اموال مصرفی و غیر مصرفی - در اختیارش قرار داده و اجازۀ تصرّف و استفاده از آنها را به او بدهد.

شایان ذکر است، در این فرض، فرد مذکور نمی­تواند آن اموال را بدون رضایت مالکش در اختیار شخص ديگری قرار داده یا به وی ببخشد.

مسأله 472. برای تأمین نفقات خویشاوند (در موارد واجب) لازم نیست غذا و مانند آن به محلّ سکونت وی فرستاده شود و تهیّۀ آن در نزد خود فرد (نفقه دهنده) برای استفادۀ او کافی است؛ مگر آنكه برای او (خویشاوند) عذری - مانند بیماری یا دوری راه - باشد كه نتواند نزد فرد نفقه دهنده بيايد یا این کار برایش مشقّت فوق‌العاده که معمولاً تحمّل نمی­شود (حَرَج) داشته باشد.

· ساقط کردن نفقه

مسأله 473. خویشاوندی که پرداخت نفقه­اش بر انسان واجب است، می‌تواند حقّ نفقۀ خویش را نسبت به زمان حاضر ساقط نماید؛

ولی این امر نسبت به نفقات زمان آینده صحیح نیست و تکلیف پرداخت نفقه در موعد آن همچنان باقی است.

· حکم عدم پرداخت نفقۀ خویشاوند

مسأله 474. اگر فردی که باید نفقۀ خویشاوند خود را بپردازد، به هر علّتی وظیفه خود را در این مورد انجام ندهد تا زمان آن سپری گردد، تدارک و جبران آن واجب نیست و شرعاً مدیون محسوب نمی­شود؛

البتّه اگر در این امر تقصیر و کوتاهی نموده، گناهکار است.

مسأله 475. اگر فردی كه واجب است نفقۀ خويشاوندش را بدهد، از دادن نفقات او امتناع ورزد، برای وی (خویشاوند) جايز است با مراجعه به حاکم شرع یا غیر آن او را بر پرداخت نفقه اجبار نماید؛

امّا چنانچه اجبار وی به هيچ شیوه­ای ممکن نباشد، در صورتی كه مالی داشته باشد، می­تواند مقدار نفقۀ فعلی همان روز خویش را [397] با اذن حاكم شرع یا وکیل وی از مال او [398] بردارد؛

اگر امر فوق نيز ممكن نباشد، می­تواند با اذن حاكم شرع یا وکیل وی به مقدار نفقۀ واجب، بر ذمّه وی قرض بگيرد یا معاملۀ نسیه انجام دهد و در اين صورت وی (کسی که از پرداخت نفقۀ واجب امتناع کرده) مدیون محسوب می­شود و بر او واجب است كه بدهیش را ادا نماید و اگر اجازه گرفتن از حاکم شرع و وکیل وی ممکن نباشد، باید برای این امر از یکی از مؤمنین عادل اجازه بگیرد.


[390] بنابراین، نوه­های آنان - که شرایط پرداخت نفقه را دارند - نسبت به نبیره­هایشان در پرداخت نفقه اولویّت دارند.
[391] نفقۀ ساير خويشاوندان - غیر از موارد مذکور در مسائل قبل - مانند برادر، خواهر، عمو، عمّه، دايی، خاله و فرزندان آنها، فرزند زوجه، عروس زوجه، زن پدر و همسر فرزند و مانند اينها بر انسان واجب نيست.
[392] معیار در «فقیر شرعی» آن است که نفقات خود و خانواده­اش را برای مدّت يک سال بالفعل و بالقوّة نداشته باشد که تفصیل آن در جلد دوّم، فصل «خمس» ذکر شد.
[393] این حکم، شامل واجب عینی و نیز واجب کفایی در صورتی که افراد دیگر به مقدار کفایت، اقدام به تحصیل آن نکرده باشند می­شود.
[394] به عنوان مثال، در برخی از موارد تحصیل نکردن فرزند، موجب می­شود در آینده به شغل مناسبی برای تأمین معاش خویش دست نیابد یا نتواند از تربیت صحیح دینی یا اجتماعی برخوردار شود یا از نظر روانی دچار نوعی شکست روحی گردد، طوری که با در نظر گرفتن جهات مذکور، عرفاً تحصیل امری ضروری برای فرزند به حساب آید.
[395] منظور، خویشاوندی است که با توجّه به مسائل «450 و بعد از آن»، پرداخت نفقۀ وی بر انسان واجب است.
[396] همان.
[397] امّا نمی‌تواند نفقات روزهای آینده را، قبل از فرا رسیدن زمان آن از مال وی بردارد.