مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

وسواس

مسأله 250. انسان وسواسی كه در آب كشیدن شیء نجس، مانند افراد معمولی یقین پیدا نمی‌كند، اگر همان طوری كه افراد معمولی شیء نجس را آب می‌كشند رفتار نماید، کافی است و احتیاط زیاد از حد در مسألۀ نجس و پاکی، از نظر شرع كار پسندیده‌‌ای نیست.

به‌طور کلّی، فرد - چه وسواسی و چه غیر وسواسی - لازم نیست بررسی کند و ببیند بدن یا لباسش یا شیء دیگر نجس شده یا نه و نیز لازم نیست دقّت نماید و ببیند آیا فلان شیء نجس با شیء دیگر برخورد کرده یا نه و یا اگر برخورد کرده، تری سرایت کننده داشته یا نه و در همۀ این موارد، حکم به پاکی اشیاء مذکور می‌‌شود.

مسأله 251. برای درمان بیماری وسواس، راه نجات‌بخشی جز بی‌‌اعتنایی به وسوسه و ترتیب اثر ندادن بر آن برای مدّت طولانی نیست و هر چه زمان این بیماری بیشتر باشد، درمان آن نیازمند بی‌‌اعتنایی به وسوسه برای مدّت طولانی‌‌تر است و فرد وسواسی باید توجّه داشته باشد كه اگر به وسواسش اعتنا نكند و بر آن ترتیب اثر ندهد، گناه مرتكب نشده و در روز قیامت عذاب نخواهد شد، هرچند مخالف با واقع عمل كرده باشد.

قطعاً یكی از عواملی كه شخص وسواسی را به عمل بر طبق وسوسه فرامی‌‌خواند، ترس او از باطل بودن عمل است و این كه او ممکن است مستحقّ عذاب شود، در حالی كه این چنین نیست و مخالفت با وسوسه و بی‌اعتنایی به آن، ابداً هیچ گناهی ندارد، هرچند عمل فرد در واقع صحیح نبوده و باطل باشد، بلكه او در پیشگاه پروردگارش معذور است؛

مثلاً زمانی كه فرد، شک در پاكی بدنش داشته و بنا بر پاكی گذاشته و وضو بگیرد و نماز بخواند، ولی در علم خداوند متعال، بدنش نجس بوده و وضو و نمازش باطل باشد، در پیشگاه الهی مسؤولیّتی نخواهد داشت؛

زیرا او با اعتنا نكردن به وسواس، بر طبق وظیفۀ شرعی خویش رفتار نموده است و فتوای فقیه برای مكلّف حجّت است؛ یعنی اگر مكلّف طبق فتوای فقیه عمل كند و این عمل در علم الهی مخالف با واقع باشد، فرد بر آن عذاب و سرزنش نخواهد شد؛ مثلاً اگر فقیه فتویٰ به پاكی الكل داد و مكلّف هم بر اساس این فتویٰ از الكل اجتناب نكرد و با بدن یا لباس آغشته به الكل وضو گرفته و نماز بخواند، ولی در واقع، الكل نجس باشد، در قیامت به خاطر نمازهای باطلی كه خوانده عذاب نمی‌‌شود، زیرا در محضر پروردگار حجّت دارد و خطاب به خداوند متعال عرض می‌‌كند «ای پروردگار من، تو اجازه دادی كه مطابق فتوای فقیه عمل كنم و مرجع تقلید من، فتویٰ به پاكی الكل داد و لذا من از آن اجتناب نكردم، آیا با این وجود، من مستحقّ عذابم؟» و مطمئناً به او خطاب می‌‌شود «عذر تو پذیرفته است و چیزی بر تو نیست»؛

حال فرد وسواسی نیز چنین است، زیرا همۀ فقهای بزرگوار - رضوان اللّه‌ تعالی علیهم - به روشنی و بر اساس روایات معتبر فتویٰ می‌‌دهند كه وظیفۀ فرد وسواسی، اعتنا نكردن به وسوسه و بنا بر پاكی گذاردن هر شیئی كه شک در طهارت آن دارد می‌باشد؛ بلكه اگر انسان وسواسی شیئی را نجس بداند، ولی برای افراد عادی كه مبتلا به وسواس نیستند، علم به نجاست آن حاصل نمی‌‌شود، در این حال، فرد وسواسی به یقین خود اعتنا نمی‌‌كند و بنا بر طهارت آن شیء می‌‌گذارد؛

اگر فرد وسواسی به این فتوای شرعی عمل كند، در پیشگاه الهی معذور است، هرچند مخالف واقع رفتار كرده باشد و در واقع نمازش را با نجاست خوانده باشد یا غذای نجسی را خورده باشد و اگر شیطان و افكار شیطانی به سراغ فرد وسواسی بیاید كه وضوی تو باطل است، نمازت باطل است، بدنت نجس است، خطاب به شیطان بگوید «برای من اهمیّت ندارد، زیرا در پیشگاه خداوند مهربان و حكیم معذورم و او مرا عذاب نمی‌‌كند».

مسأله 252. نکات مهم برای درمان وسواس - با محوریّت «بی‌اعتنایی به وسوسه» که در مسألۀ قبل ذکر شد - عبارتند از:

1. عزم راسخ و تصمیم جدّی بر بی‌‌اعتنایی به وسوسه و ترتيب اثر ندادن به آن برای مدّت طولانی، تا زمانی که معلوم شود از حالت وسواس خارج شده­ است.

2. اطلاع صحیح از مسائل احکام و آشنایی بیشتر با دستورات دینی و التزام به عمل بر طبق آن و ترک ذوق و سلیقه­های شخصی و روش‌های اشتباه گذشته.

3. عمل بر طبق عمل مردم معمولی و همان طوری كه افراد متدیّن غیر وسواس، در اعمال عبادی و غیر عبادی رفتار می­کنند.

4. اكتفا در اعمال به مقداری که شرع دستور داده و بسنده كردن به آن و ترک احتیاط‌های بی­مورد در مسائل شرعی.

5. قرار دادن زمان محدود برای انجام اعمال و تقیّد به رعایت آن.

6. عدم تحقیق از موضوعات و كنكاش در آنها و پرهیز از تفكّر و تدقیق عقلی در ارتباط و پیوند موضوعات با یکدیگر.

7. عادت بر استفاده از اصول عملیّۀ رخصتدهنده مانند اصل طهارت. [79]

8. دعا در پیشگاه حقّ متعال و توسّل و كمک خواستن از ابواب هدایت - ائمّۀ معصومین - و خواندن دعاهای نقل شده برای رفع وسواس.

9. مراجعه به پزشک در مواردی که احتمال می­رود منشأ آن، بیماری­های جسمی یا روانی باشد.

10. توجّه به این امر كه وسوسه از القائات شیطان است و در روایات معصومین، آن را پیروی و اطاعت از شیطان معرّفی نموده‌‌اند. در روایت است که عبداللّه بن سنان می‌‌گوید در محضر امام صادق از شخصی ‌که در وضو و نماز مبتلا به وسواس بود نام بردم و گفتم «او شخص عاقلی ‌است»، حضرت فرمودند «چگونه عاقلی ‌است که از شیطان اطاعت می‌‌کند؟». عرض کردم «چگونه از شیطان اطاعت می‌‌کند؟» فرمودند «از خودش سؤال کن و بپرس که این حالت از کجا آمده و منشأ آن چیست، خواهد گفت: این رویّه از عمل شیطان است». [80]


[79]. منظور آن دسته از قواعد شرعی است که برای مکلّف رخصت ایجاد کرده و کار را بر وی آسان می­کند، مثل اینکه وقتی شک در نجس شدن شیئی نمود، از اصل طهارت استفاده کرده و آن را پاک بداند.
[80]. وسائل الشیعه، ج1، ص63، باب 10، از ابواب مقدّمة العبادات، ح1.