مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

وظایف زن و شوهر در زندگی مشترک

هر يک از زن و شوهر در عقد دائم نسبت به ديگری وظایفی دارند که در مسائل بعد ذکر می‌شود.

· حقوق شوهر بر زن

o الف. تمکین نسبت به استمتاعات حلال متعارف

مسأله 259. یکی از وظایف واجب زوجه نسبت به شوهر خویش این است که خود را برای استمتاعات حلال از وی و لذّت­های جنسی متعارف اعم از نزدیکی [217] و غیر آن، هر وقت كه شوهر بخواهد در اختيار او قرار دهد و بدون عذر شرعی - مانند حیض، نفاس، [218] اعتكاف واجب و مُحرم بودن يا بیماری سخت [219] - یا مشقّت زیاد که معمولاً تحمّل نمی­شود (حَرَج) از اين امر خودداری نكند؛

ولی استمتاعات حلال غير متعارف بين زن و شوهر، باید با رضایت طرفین صورت گیرد.

همین طور، بر زن واجب است در صورت درخواست شوهر برای استمتاع، از هر امری که موجب ناخوشایندی و تنفّر وی بوده و عرفاً مانع از استمتاعات جنسی حلال است اجتناب نماید، بلکه در صورت درخواست زوج، از رعایت بهداشت شخصی و زینت کردن خویش امتناع نورزد.

مسأله 260. اگر زوج از زوجه بخواهد که در سفر، جهت استمتاعات جنسی از وی همراه او باشد، در صورتی که تمکین زن متوقّـف بر همراهــی با شوهــر در سفر باشــد، این کار لازم است؛ مگر آنکه رفتن به چنین سفری بر زن ضرری یا حَرَجی باشد.

مسأله 261. نزديكی با زوجه از پشت در صورتی که راضی نباشد، بنابر احتیاط واجب، حرام است و تمکین بر زوجه نسبت به این نوع استمتاع واجب نیست، [220] هرچند این کار اگر زوجه راضی باشد جایز است، ولی كراهت شدید دارد.

شایان ذکر است، این حکم در مورد ایّام حیض و نفاس زن نیز جاری می‌باشد.

مسأله 262. زمان­ها، مکان­ها، حالات و رفتارهایی که در حال نزدیکی مکروه است عبارتند از:

الف. زمان­هایی که نزدیکی مکروه است: اوّلین شب ماه قمری به جز شب اوّل ماه رمضان؛ شب نیمه ماه قمری؛ ایّامی که ماه در مُحاق­ است؛ [221] شبی که در آن خسوف (ماه گرفتگی) رخ می­دهد؛ روزی که در آن کسوف (خورشید گرفتگی) رخ می­دهد؛ روز یا شبی که در آن زلزله رخ داده است، خصوصاً هنگام زلزله؛ روز یا شبی که در آن بادهای سیاه یا سرخ یا زرد می‌وزد؛ بین الطلوعین؛ [222] از غروب آفتاب تا زوال شَفَق (حُمْرۀ مغربیه). [223]

ب. مکان­هایی که نزدیکی مکروه است: در کشتی؛ در اتاقی که کسی حضور دارد حتّی اگر کودکی باشد که صدایشان یا نَفَسشان را می­شنود یا آنان را می‌بیند، بلکه اگر مستلزم عمل حرامی باشد جایز نیست؛

ج. حالاتی که نزدیکی مکروه است: نزدیکی رو به قبله و پشت به قبله، به صورت برهنه (عریان)، نزدیکی بعد از احتلام قبل از غسل، امّا در غیر مورد احتلام نزدیکی مجدّد بدون غسل اشکال ندارد؛ نزدیکی در حالی که مو یا بدنش را به جهت رنگ کردن خضاب کرده است؛

د. رفتارهایی که در حال نزدیکی مکروه است: سخن گفتن به غیر ذکر خداوند متعال، نگاه کردن به عورت زن؛

همچنین، مستحب است در هنگام نزدیکی نام خدا را ببرد و از شرّ شیطان به خدا پناه ببرد و با وضو باشد - خصوصاً اگر زن حامله است - و نیز از خداوند متعال فرزند صالح و سالم بخواهد و بگوید: «بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ اللَّهُمَّ جَنِّبْني الشَّيْطَانَ وَجَنِّبِ الشَّيْطَانَ مَا رَزَقْتَني». [224]

o ب. خارج نشدن از منزل بدون اجازۀ شوهر

مسأله 263. یکی از وظایف واجب زوجه در عقد دائم این است که بدون اجازۀ شوهر از منزلی که به عنوان محلّ زندگی مشترک انتخاب شده بيرون نرود. [225]

بنابراین، خارج شدن وی از منزل بدون اجازۀ شوهر حرام است، هرچند با حقّ استمتاع شوهر منافات نداشته باشد؛ ‌مگر در موارد مسألۀ بعد.

مسأله 264. خارج شدن زن از منزل بدون اجازۀ شوهر در موارد ذیل اشکال ندارد:

- خارج شدن برای انجام واجبات عينى كه متوقّف و وابسته به خروج از منزل است مانند سفر حجّ واجب.

- خارج شدن برای موارد اضطراری که زن ناچار باشد برای اموری مانند معالجۀ بيماریی که درمان آن ضروری است یا تأمین نفقاتش در صورتی که شوهر یا شخص دیگری آن را تأمین نمی­کند یا خلاصی از ضرر جانى، مالى، عِرْضى یا آزار و اذیّت شوهر یا فرد دیگر یا هر امری که موجب مشقّت فوق‌العاده که معمولاً تحمّل نمی­شود (حَرَج) برای اوست، از خانه بیرون رود؛ البتّه باید به مقدار رفع ضرورت اکتفا نماید.

- خارج شدن زن در مواردی که مرد بدون عذر، همسر خویش را به‌طور کلّی رها کرده و بلاتکلیف گذاشته، طوری که نه شوهردار محسوب شده و نه مطلّقه. [226]

مسأله 265. اگر در فاصلۀ بین عقد تا زفاف، مرسوم و متعارف باشد که زوجه مثلاً در منزل پدرش ساکن باشد، در طول این مدّت خارج شدن زوجه از منزل مذکور نیازی به اجازه شوهر ندارد.

منظور از منزلی که خروج از آن حرام می‌باشد، محلّی است که برای زندگی مشترک انتخاب شده است. [227]

مسأله 266. اگر زوجه در ضمن عقد ازدواج شرط نماید که حقّ خروج از منزل را برای مدّت معیّنی جهت ادامۀ تحصیل یا شغل یا امر دیگری داشته باشد، [228] در طول این مدّت خارج شدنش مطابق شرط مذکور، نیاز به اجازۀ شوهر ندارد و فرقی ندارد شرط مذکور در ضمن عقد تصریح شده باشد یا آنکه به علّت مطرح شدن در پیش‌گفتگوی عقد، ازدواج مبتنی بر آن واقع گردیده باشد.

شایان ذکر است، در این گونه موارد که حقّ خروج از منزل به صورت «شرط نتیجه» در ضمن عقد شرط شده است، در اینکه آیا زوج می‌تواند از اجازه‌ای که داده برگردد یا نه، مسأله محلّ اشکال است؛ [229] مگر آنکه در این گونه موارد شرط ضمنی وجود داشته باشد که زوج از اجازه‌ای که داده برنگردد؛ همچنان که شاید در غالب موارد، چنین شرطی وجود داشته باشد و در این صورت، اگر زوج از اجازه‌ای که داده برگردد، گناهکار است، ولی زن بنابر احتیاط واجب باید برای خروج از منزل از وی اجازه بگیرد.

مسأله 267. اگر زوجه در ضمن عقد ازدواج شرط کند مرد اجازۀ خروج از منزل را برای مدّت معیّنی جهت ادامه تحصیل یا شغل یا امر دیگری به وی بدهد (به صورت شرط فعل)، هرچند واجب است زن برای خروج از منزل در موارد فوق نیز اجازه بگیرد، ولی بر مرد نیز واجب است که اجازه بدهد؛

امّا اگر اجازه ندهد مرد گناهکار است و زن می‌تواند وی را وادار به اجازه دادن کند، ولی اگر اجازه ندهد، نمی‌تواند از منزل خارج شود.

مسأله 268. اگر زوجه در ضمن عقد ازدواج یا مصالحه شرط کند که وکیل باشد در مورد خروج از منزل از طرف زوج به خود اجازه بدهد، چنین شرطی صحیح بوده و پشیمانی و عدول زوج بی‌اثر است.

مسأله 269. شايسته است مرد برای دیدار بستگان همسر خویش، عيادت بيماران و تشييع جنازۀ ­اقوام منسوب به وی و امور مانند آن، به وی اجازۀ خارج شدن از منزل بدهد؛ بلکه اجازه دادن برای امور فوق به مقداری که عرفاً معاشرت به شیوۀ نیک و پسندیده محسوب می­شود، [230] بر زوج واجب است.

بنابراین، چنانچه منع کردن زوجه نسبت به خارج شدن از منزل در برخی موارد، خلاف «معاشرت به معروف» باشد جایز نیست. [231]

o سایر امور مربوط به بانوان

مسأله 270. زوجه وظيفه ندارد کارهای منزل از قبیل آشپزی، نظافت، خیّاطی و مانند آن را انجام دهد و شوهر نمی­تواند وی را بر این امور مجبور نماید؛ مگر آنکه شرط ضمن عقدی در این موارد وجود داشته باشد.

البتّه، انجام این امور (در غیر موارد شرط ضمن عقد) بر زوجه مستحب است و موجب اجر و ثواب اخروی می‌باشد.

در حدیث از امام صادق† روایت شده که رسول خدا ˆ فرمودند: هر زنى در منزل شوهرش به قصد اصلاح و مرتّب كردن آن، چيزى را جا به جا كند، خداوند به او نظر افكند و هر كس خداوند به او نظر نماید عذابش نکند. [232]

روایت شده زنى نيست كه جرعه­اى آب به شوهرش بنوشاند؛ مگر آنكه اين عمل او برايش بهتر از يک سال باشد كه روزهايش را روزه بگيرد و شبهايش را به عبادت سپرى كند. [233]

در حدیث از امام باقر† نقل شده که جهاد زن، نیکو شوهرداری کردن است و بزرگ‌ترین حقّ را بر زن، شوهر او دارد. [234]

بدیهی است ظلم، آزار و اذیّت، کتک زدن، ناسزا گویی، و... همچنان که نسبت به دیگران حرام است، نسبت به شوهر نیز جایز نیست.

· حقوق زن بر شوهر

o الف. تأمین نفقات همسر دائمی

مسأله 271. یکی از وظایف واجب شوهر تأمین نفقات همسر دائمیش می‌باشد که توضیح مقدار و کیفیّت آن در فصل «نفقات» ذکر می‌شود. [235]

o ب. معاشرت به معروف (امساک به معروف)

مسأله 272. مرد در زندگی مشترک با همسرش نباید رفتاری خلاف «معاشرت یا امساک به معروف» (معاشرت به شیوۀ نیک و پسندیده) با وی داشته باشد.

بنابراین، نباید به همسرش ظلم كند یا او را مورد اذيّت و آزار قرار دهد یا کتک بزند یا با وی با تندی و خشونت رفتار كند یا پرخاشگری و بد‌اخلاقی و تند زبانی نماید [236] یا او را رها كند به گونه­ای كه زن، نه شوهردار محسوب شود و نه مطلّقه.

o ج. ترک نکردن نزدیکی بیش از چهارماه

مسأله 273. برای شوهر جایز نیست بيش از چهار ماه قمری، نزديكی با زوجۀ جوان خود را بدون رضایت وی ترک نماید؛ مگر آنكه در ضمن عقد ازدواج این امر را بر زن شرط كرده باشد یا آنکه عذر شرعی مانند بیماری یا مشقّت زیاد که معمولاً تحمّل نمی­شود (حَرَج) وجود داشته باشد.

این حکم، بنابر احتياط واجب شامل مسافر نیز می‌شود و مرد نمی­تواند بدون عذر شرعی سفرش را به مقداری که حقّ زوجه از بین می­رود، ادامه دهد. همین طور، حکم مذکور بنابر احتیاط واجب در مورد زوجۀ موقّت نیز جاری است.

مسأله 274. اگر زوجه نمی­تواند تا چهار ماه قمری صبر کند به گونه­ای كه شوهر می­ترسد اگر با وی نزديكی نداشته باشد، زن به گناه آلوده گردد، بنابر احتياط واجب باید قبل از چهار ماه، به نزدیکی با همسرش مبادرت ورزد يا او را طلاق دهد.

مسأله 275. اگر فردی با دختر نابالغی ازدواج کند، حرام است پيش از آنكه نه سال قمری دختر تمام شود با او نزديكی نماید؛ البتّه چنانچه نزديكی کند، بعد از بلوغ دختر، نزديكی با وی حرام نيست، هرچند افضاء شده باشد؛ [237]

ولی در صورت افضاء، ديه ثابت می­شود که مقدار آن برابر با دیۀ قتل زن می‌باشد و علاوه بر دیه، واجب است نفقات او را تا زمانی که حالت مذکور (افضاء) بهبود نیافته، بپردازد، هرچند وی را طلاق دهد؛ بلكه چنانچه زوجه‌اش بعد از طلاق با شخص دیگری ازدواج نماید، بنابر احتیاط لازم پرداخت نفقاتش همچنان بر وی واجب می­باشد.

مسأله 276. اگر مرد یک همسر دائمی دارد، احتياط مستحب آن است كه هر چهار شب يک شب نزد وی بماند؛ البتّه بر مرد واجب است همسر خویش را مانند زن بلاتکلیفی كه نه صاحب شوهر محسوب می­شود و نه طلاق داده شده، رها نکند.

o حقّ القَسْم (مربوط به مردی که بیش از یک همسر دارد)

مسأله 277. اگر فردی دارای دو زوجۀ دائمی باشد و شبی را نزد يكی از آن دو بماند، واجب است در ضمن سه شب متوالی بعد از آن، نزد زوجۀ ديگرش نیز یک شب بماند و اختیار دو شب دیگر با خود اوست و می­تواند به دلخواه خویش نزد هر یک از دو زوجه­اش بماند یا نزد هیچ کدام نماند؛

امّا بعد از آن، [238] شوهر نسبت به هم خوابی با دو همسرش وظیفه­ای ندارد، ولی هر زمان که شبی را نزد یکی از آن دو (به اختیار خویش) بماند، باید - با توضیحی که بیان شد - نزد زوجه دیگرش نیز شبی را بماند.

حقّی که در این مسأله ذکر شد، «حقّ القَسْم» [239] نامیده می‌شود. [240]

مسأله 278. اگر یکی از زن‌ها در شبی که نوبت اوست از حقّ خود صرف نظر کند، مرد می‌تواند بپذیرد و آن شب را هرجا که بخواهد سپری کند و می‌تواند نپذیرد و شب را نزد همان زن که نوبتش بوده بماند.

مسأله 279. «حقّ القَسْم» شامل مردی که سه یا چهار زوجۀ دائمی دارد نیز می‌شود.

بنابراین، اگر فردی سه زوجه دائمی دارد و شبی را پیش يكی از آنان بماند، واجب است در ضمن سه شب متوالی بعد از آن، نزد دو زوجۀ ديگرش هر کدام یک شب بماند و در یک شب باقیمانده از سه شب می­تواند به دلخواه خویش نزد هر یک از آنان باشد یا نزد هیچ کدام نباشد.

همین طور، چنانچه فرد چهار زن دائمی دارد و شبی را پیش يكی از آنان بماند، واجب است در سه شب متوالی بعد از آن، نزد سه زوجۀ ديگرش هر كدام يک شب بماند.

مسأله 280. اگر فرد فقط دارای يک زوجۀ دائمی باشد، «حقّ القَسْم» برای زوجه­اش ثابت نیست.

مسأله 281. «حقّ القَسْم» برای زوجۀ ناشزه [241] و زوجۀ نابالغ و زوجه­ای كه هميشه ديوانه است و زوجه­ای که ديوانۀ ادواری است در زمان جنونش ثابت نیست؛ همچنین در صورت سفر زوج، حقّ مذکور ساقط می­شود و جبران آن بعد از بازگشت از سفر، بر شوهر واجب نیست.

مسأله 282. مقدار واجب از «حقّ القَسْم» اين است كه فرد نزد زوجه­اش، شبانگاه به مقدار متعارف بماند.

اين امر نسبت به افراد مختلف و وضعیّت و شرایط آنان متفاوت است و بنابر احتياط واجب، باید هم خوابی با زوجه­اش را بدین صورت که به نحو متعارف نزدیک او بخوابد و در بعضی اوقات چهره­اش سمت او باشد رعایت نماید؛ ولی لازم نيست در آن شب با او نزدیکی نمايد و مستحب است در صبحگاه آن شب، نزد زوجه­ای كه صاحب آن شب بوده باشد.

مسأله 283. فردی كه بيشتر از يک زوجۀ دائمی دارد، مستحب است‌ در مورد نفقه و گشاده‌رويی و توجّه به آنان و نزدیکی با ایشان بينشان فرق نگذاشته و به‌طور همسان و برابر رفتار نماید.

مسأله 284. مستحب است فردی که با زوجۀ باکره، ازدواج دائمی نموده در ابتدای زفاف تا هفت شب و در صورتی که زوجه، غیر باکره است تا سه شب را برای «حقّ القَسْم» به وی اختصاص دهد و در این صورت لازم نیست شب­های مذکور را برای همسران دیگرش تدارک نماید.

· احکام نشوز مرد یا زن

مسأله 285. اگر زوج یا زوجه به هر یک از وظایف واجب خود بدون عذر شرعی عمل نکنند، اصطلاحاً «زوج ناشز» یا «زوجۀ ناشزه» نامیده می‌شوند.

ناشز یا ناشزه شدن در بعضی موارد احکام و آثار ویژه‌ای دارد که برخی از آنها در مسائل بعد ذکر می‌شود.

مسأله 286. اگر زوجه به وظایف زناشویی خود عمل نکرده و «ناشزه» شود، حکم ساقط شدن یا ساقط نشدن حقوق وی به صورت ذیل است:

- زوجه نسبت به استمتاعات حلال و لذّت‌های متعارف به‌طور کلّی امتناع ورزد و تمکین ننماید؛ در این صورت، حقّ نفقۀ وی و همین طور حقّ القَسْم و حقّ وی در نزدیکی با او (هر چهار ماه) ساقط می‌شود.

- زوجه در برخی از اوقات نسبت به استمتاعات جنسی تمکین نکند؛ در این صورت، بنابر احتیاط واجب حقّ نفقه و نیز حقّ القَسْم و حقّ وی در نزدیکی همسرش با او ساقط نمی‌شود.

- زوجه بدون اجازۀ شوهر از منزل خارج شود؛ در این صورت نیز، حقوق مذکور بنابر احتیاط واجب ساقط نمی‌شود؛ مگر اینکه نتیجه خروج از منزل امتناع از تمکین و استمتاع به‌طور کلّی باشد که در این صورت حقوق مذکور ساقط می‌گردد. [242]

مسأله 287. اگر شوهر برخی از حقوق واجب همسر خود را - مانند نفقه و حقّ القسم - رعایت نکند یا اقدام به اذیّت وی با ضرب و شتم و غیر آن نماید و زن بدون رضایت قلبی مالی به او بدهد تا وظایف واجب خود را انجام دهد یا دست از اذیّت او بردارد یا او را طلاق دهد تا از دستش خلاص شود، ‌دریافت چنین مالی بر مرد حرام است، هرچند قصدش از آزار و اذیّت و مانند آن، وادار کردن زن به پرداخت مال نباشد.

بنابراین، مرد باید بدون دریافت مال، وظایف واجب خود را در قبال همسر خویش انجام دهد.

مسأله 288. اگر زوج به وظایف زناشویی خود عمل نکرده و «ناشز» شود، زوجه می‌تواند برای احقاق حقّ خویش به حاکم شرع مراجعه کند که توضیح برخی از موارد آن در فصل «طلاق» ذکر شده است.

شایان ذکر است، برخی از مسائل مربوط به کیفیّت تأمین نفقۀ زوجه در مواردی که زوج نفقه نمی‌دهد در فصل «نفقات»، مبحث «نفقۀ همسر»، مسألۀ«448» و برخی از آنها مانند مسائل«658 و 665»، در فصل «طلاق» بیان می‌گردد.

· تعیین حَكَم در موارد نشوز و تنفّر

مسأله 289. اگر زن و شوهر هر دو از انجام وظایف واجب خویش نسبت به طرف مقابل امتناع ورزند و تنفّر و جدایی بینشان حاصل شود، حاکم شرع با توضیحات مسألۀ بعد، دو نفر را به عنوان «حَكَم» یکی از طرف زوج و دیگری از طرف زوجه معیّن می­کند تا آنکه نسبت به آنچه صلاح می­دانند، در مورد ادامه زندگی یا جدایی با اذن آن دو اقدام نمایند.

مسأله 290. احتیاط واجب آن است که یکی از دو «حَكَم» که در مسألۀ قبل ذکر شد از بستگان زوج و دیگری از بستگان زوجه باشد و چنانچه بستگانی نداشته یا صلاحیّت برای این امر نداشته باشند، «حَكَم» از غیر آنان معیّن می‌شود.

مسأله 291. بر دو «حَكَم» واجب است سبب بروز اختلاف بین زوجین را با تحقیق و بررسی شناسایی نموده و سعی خویش را در این امر به کار گیرند و اگر دو «حَكَم» بر امر مشروعی اتّفاق نظر داشتند و حکم نمودند، بر زوجین لازم است به آن حکم رضایت داده و عمل نمایند؛

پس اگر مثلاً بر زوج شرط کنند که فلان شهر یا محلّۀ معیّن را به عنوان مسکن زوجه انتخاب نماید یا بر زوجه شرط کنند که مهریه­اش را تا مدّت خاصّی مطالبه ننماید، زوجین باید به آن عمل کنند؛

البتّه اگر دو «حَكَم» بر طلاق بین زوجین اتّفاق نظر داشته باشند، نمی­توانند حکم به طلاق نمایند؛ مگر آنکه در هنگامی که دو حکم تعیین می‌شوند با آنان شرط کنند که اگر خواستند حکم به سازش و آشتی بینشان نمایند و اگر خواستند به طلاق و جدایی بینشان حکم کنند.

شایان ذکر است، در صورت حکم به طلاق، لازم است صیغۀ طلاق با رعایت شرایط شرعی آن خوانده شود.


[217] البتّه، نزدیکی با زوجۀ نابالغ در عقد دائم یا موقّت، شرعاً حرام است؛ همین طور، حکم نزدیکی از پشت با زوجه در مسألۀ «261» ذکر می­شود.
[220] بنابراین، امتناع از این عمل موجب «ناشزه» شدن زوجه نمی­شود.
[221] ایّام ماه در مُحاق غالباً در ماه­های قمری 30 روزه، سه شب آخر ماه و در ماه­های قمری 29­ روزه، دو شب آخر ماه می­باشد.
[224] فروع كافی، ج‌5، بَابُ الْقَوْلِ عِنْدَ الْبَاهِ وَمَا يَعْصِمُ مِنْ مُشَارَكَةِ الشَّيْطَانِ‌، ص503، ح3.
[225] شایان ذکر است در این مورد، اطمینان زوجه به رضایت قلبی شوهر برای خروج از منزل به خودی خود کافی نیست و باید اجازۀ مذکور به صورتی (مانند گفتار یا عملی که دلالت بر آن نماید) ابراز شود.
[226] شایان ذکر است، اگر زوجه به سبب ابتلای زوج به فراموشی مطلق و از دست دادن حافظه (آلزایمر) و مانند آن نمی­تواند از وی برای خروج از منزل اجازه بگیرد، احتیاط لازم آن است که جهت خروج از منزل از ولیّ شوهر اجازه بگیرد.
[227] البتّه، در این مدّت حقّ استمتاع معمول در دوران عقد همچنان برای شوهر باقی است و چنانچه خارج شدن از منزل منافات با حقّ مذکور داشته باشد، جایز نیست.
[228] حکم در این مسأله، در صورتی است که شرط اجازه برای خروج از منزل به صورت «شرط نتیجه» باشد و در مسألۀ بعد، حکم لحاظ آن به صورت «شرط فعل» ذکر شده است. فرق بین شرط نتیجه و شرط فعل از توضیحات جلد سوّم، مسائل «299 و 300» معلوم می‌شود.
[229] به عبارتی، «نافذ نبودن عدول مرد محلّ اشکال است».
[230] معاشرت به معروف یا امساک به معروف.
[231] بر این اساس، حبس و زندانی کردن زوجه در منزل و منع مطلق همسر از دیدار والدین و ارحامش و مانند آن، طوری که معاشرت یا امساک به غیر معروف شمرده شود جایز نیست و از مقتضیات معاشرت و امساک به معروف آن است که زوج در صورت درخواست همسرش به مقدار مناسب با شأن وی، بالنسبه به وضعیّت شأنی شوهر برای خروج از منزل جهت امور غیر حرام مانند صلۀ ارحام موافقت نماید.
[232] أمالی شیخ صدوق، مجلس 64، ص411، ح7.
[233] وسائل الشیعه، ج20، ابواب مقدّمات النکاح، باب89، ص172، ح3.
[234] همان، باب123، ص221، ح1.
[235] شایان توجّه است، یکی از اموری که با ازدواج به عهدۀ مرد می‌آید، مهریه است که توضیحات مربوط به آن در فصل «مهریه» ذکر شد.
[236] البتّه، انجام بعضی از امور فوق در برخی موارد به جهت ناشزه بودن زن با توضیح و شرایطی که در کتاب‌های مفصّل‌تر ذکر شده جایز است. همین طور، گاه ممکن است نهی از منکر اقتضا داشته باشد بعضی از امور مذکور انجام شود که باید شرایط و مراتب نهی از منکر در مورد آن رعایت گردد.
[237] یعنی راه ادرار و حيض يا راه حيض و غايط او يا هر سه يكى شده باشد.
[238] بعد از سپری شدن چهار شب مذکور.
[239] تقسیم شب­ها میان همسران.
[241] توضیح آن، در مسألۀ «286» بیان می‌شود.
[242] البتّه، ناشزه شدن زن در عقد دائم موجب ساقط شدن مهریۀ زن یا کاسته شدن از آن نمی­شود و حکم عدم تمکین زوجه در عقد موقّت، در فصل «عقد موقّت»، مسألۀ «332» خواهد آمد.