مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

راه‌ها، کوچه‌ها و خیابان‌ها

راه‌ها» دو نوع‌اند: الف. خیابان‌ها، کوچه‌ها و راه‌های باز و غیر بن‌بست؛

ب. راه‌ها ‌و کوچه‌های بن‌بست.

· راه‌های باز

مسأله 1371. «راه باز» راهی است که ممرّ ورودی و خروجی دارد [1171] و بن‌بست نمی‌باشد؛ مانند بسیاری از خیابان‌ها و کوچه‌های عمومی.

مسأله 1372. «راه باز» - که عمومی و مشترک بین مردم می‌باشد - بر اثر یکی از موراد زیر به وجود می‌آید:

الف. مردم یا وسایل نقلیّه و مانند آن در زمین موات رفت و آمد و تردّد زیاد داشته باشند؛ مانند جادّه‌هایی که در بیابان‌ها و صحراها و مناطق بیرون از شهرها از این طریق پدید می‌آید و شهر یا روستا یا منطقه‌ای را به شهر یا روستا یا منطقۀ دیگر وصل می‌کند.

ب. فردی زمین خود را به عنوان راه دائمی برای رفت و آمد عموم مردم قرار دهد. در این صورت، خود او نیز پس از این کار نمی‌تواند رجوع کرده و راه را به ملک خود برگرداند.

ج. فرد یا جهتی [1172] مسیری را در زمین موات، معیّن کرده و آن را راه عموم مردم قرار دهد.

د. عدّه‌ای زمین موات را جهت احداث بناء (خانه و... ) احیاء کنند و بین خانه‌ها مسیرهایی که دارای ورودی و خروجی است، برای رفت و آمد مردم باز بگذارند، طوری که مردم از طرفی وارد و از طرفی خارج شوند تا به جادّۀ عمومی دیگر یا به زمین موات برسند.

مسأله 1373. «راه‌های باز» از مشترکات محسوب شده و تمام مردم در استفاده از آن برابر می‌باشند و کسی حقّ ندارد در زمین آن تصرّفاتی مانند ساخت دیوار یا حفر چاه آب یا ایجاد نهر یا کاشت درخت یا نصب دکّه انجام دهد، هرچند احداث آنها ضرری برای عابرین نداشته باشد. [1173]

مسأله 1374. هر کسی می‌تواند در راه‌های باز، آنچه را که عرفاً جزء مُکمِّلات و مُحسِّنات راه‌ها و معابر عمومی شمرده شده و ضرری برای رفت و آمد در آنها به وجود نمی‌آورد، ایجاد و احداث نماید؛

مانند احداث جوی، جهت عبور آب باران و فاضلاب یا نصب ظروف مخصوص جمع‌آوری زباله و نصب ستون‌های چراغ برق و پل هوایی برای عبور عابرین از عرض خیابان‌های وسیع یا نصب سایبان یا کاشتن درختان و یا سایر امکانات رفاهی در اماکن مناسب برای هر یک از آنها، که وجود آن به مصلحت عابرین می‌باشد. [1174]

مسأله 1375. کسانی که ملک آنان در حاشیۀ خیابان یا کوچه‌های غیر بن‌بست قرار دارد، با دو شرط می‌توانند از فضای خیابان یا کوچه جهت ایجاد بالکن و مانند آن استفاده کنند:

الف. به هیچ وجه، مضرّ به حال عابرین نباشد؛

ب. موجب تصرّف در ملک دیگران - بدون رضایت صاحب آن - نباشد؛

البتّه اگر این امر موجب اشراف بر ملک همسایگان باشد، محلّ اشکال است و رعایت مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.

مسأله 1376. هر کسی می‌تواند از ملک خود، درِ ورودی جدید یا پنجره به سوی خیابان و راه‌های غیر بن‌بست باز کند و نیز استفاده از فضای چنین راه‌هایی برای نصب ناودان، دودکش، یا احداث بالکن، سقف [1175] و زیرزمین و مانند آن - چنانچه از استحکام کافی برخوردار بوده، طوری که از خراب شدن در امان باشد - جایز است؛

البتّه، باید مراعات شود که ضرری به رفت و آمد کنندگان وارد نشود، هرچند این ضرر، در حدّ تاریک شدن محلّ عبور و مرور باشد. [1176]

مسأله 1377. هر کسی می‌تواند از خیابان‌ها و راه‌ها و کوچه‌های غیر بن‌بست تا حدّی که مضرّ به حال رفت و آمد کنندگان (مانند سدّ معبر یا ایجاد مزاحمت برای آنان) نباشد، برای کارهایی مانند نشستن، خوابیدن، نماز خواندن، خرید و فروش و... استفاده کند و هیچ‌کس حقّ ندارد دیگران را از این امور باز دارد.

مسأله 1378. اگر کسی که برای حرفه و معامله و مانند آن در قسمتی از راه (راه باز غیر بن‌بست) نشسته، در حالی از جای خود برخیزد که غرض وی از آن کار هنوز باقی است و وی قصد بازگشت به آن محل را دارد، چنانچه علامتی مانند کالا یا بساط یا شیء دیگری در آنجا قرار دهد، فرد دیگر حقّ اشغال جای او را ندارد؛

البتّه، اگر چنین شیئی در محلّ حضور وی به جا نمانده باشد، اشغال جای او در همان روز بنابر احتیاط واجب جایز نیست؛ امّا در روزهای بعد اشکال ندارد.

مسأله 1379. اگر کسی برای معامله و مانند آن - به‌گونه‌ای که مزاحم رفت و آمد کنندگان نیست - در قسمتی از راه نشسته باشد، دیگران حقّ ندارند در اطراف او تا محدوده‌ای که عرفاً برای قرار دادن کالا و ایستادن مشتریانش به آن نیاز دارد مزاحمت ایجاد کنند؛

بلکه نباید در قسمت­های دیگر راه به‌گونه­ای بنشینند که مشتریان نتوانند کالایش را ببینند یا مانع رسیدن افراد به محلّ وی گردند.

مسأله 1380. کسی که برای معامله و مانند آن در قسمتی از راه نشسته، می‌تواند طوری که مزاحم رفت و آمد کنندگان نباشد، برای محلّ نشستن خود سایبانی از حصیر، پارچه و مانند آن قرار دهد؛ ولی بناء کردن چیزهایی مثل دکّه [1177] و مانند آن جایز نیست.

مسأله 1381. اگر راه عمومی (غیر بن‌بست) در بین دو یا چند ملک واقع شده باشد - حتّی اگر آن راه برای عبور عابرین ضیق باشد - توسعه دادن راه بر صاحبان ملک‌ها واجب نیست، هرچند در صورت امکان کار پسندیده­ای می­باشد.

· راه بسته (کوچه‌های بن‌بست)

مسأله 1382. «راه بن‌بست» راهی است که به علّت قرار گرفتن خانه و دیوار در سه طرف آن، به راه یا زمین مباح دیگری راه نداشته و مسدود می‌باشد.

مسأله 1383. حقّ استفاده و تصرّف در کوچه‌ها و راه‌های بن‌بست، متعلّق به صاحبان خانه‌هایی است که درِ خانه‌هایشان به آن راه و کوچه باز می‌شود.

هر یک از افراد مذکور، به اندازۀ راه عبور و مرورشان در آن مشترک هستند. بنابراین، ابتدای کوچه، مشترک بین همۀ آنان است و هر چه به آخر کوچه نزدیک می‌شود، تعداد شرکا کمتر می‌گردد و گاه صاحب حق، فقط یک نفر می­باشد و آن وقتی است که در انتهای کوچه تنها یک در وجود داشته باشد.

شایان ذکر است، حقّی که در این مسأله ذکر شد، به کسانی که تنها دیوار ملکشان در کوچه است - نه درِ آن - تعلّق ندارد.

مسأله 1384. کسی که درِ خانه‌اش در کوچۀ بن‌بست ‌باشد، می‌تواند در محلّ قبل از آن در، درِ دیگری نیز به کوچه باز کند طوری که درِ دوّم، به ابتدای کوچه نزدیک‌تر باشد؛

امّا اگر بخواهد بعد از درِ سابق، دری که به انتهای کوچه نزدیک‌تر باشد، باز کند، باید با رضایت صاحبان منازلی باشد که حقّ رفت و آمد آن قسمت متعلّق به آنان است.

مسأله 1385. کسی که تنها، دیوار خانه‌اش در کوچۀ بن‌بست قرار دارد، بدون اجازۀ صاحبان ملک‌هایی که حقّ رفت و آمد در آن دارند، نباید اقدام به تصرّفاتی مانند باز کردن دری برای رفت و آمد به کوچه یا احداث بالکن یا سقف یا نصب ناودان در فضای کوچه یا حفر سرداب (زیر زمین) در زیر کوچه بنماید؛

البتّه، می‌تواند پنجره‌ای بر دیوار مذکور قرار دهد؛ ولی قرار دادن دری فقط برای تهویۀ هوا یا روشنایی - نه برای رفت و آمد - محلّ اشکال است و رعایت مقتضای احتیاط در مورد آن ترک نشود.

مسأله 1386. هر یک از افرادی که درِ منزلشان به کوچۀ بن‌بست باز می‌شود، در محدودۀ حقّ خویش، [1178] علاوه بر حقّ رفت و آمد، حقّ نشستن در کوچه را حتّی بدون اجازۀ سایرین دارند؛ مشروط بر اینکه مزاحم رفت و آمد نباشد.

همین طور، رفت و آمد به خانۀ آنان از این کوچه برای هر یک از آنها و خانواده و مهمانان و تمام کسانی که ارتباطی با آنان دارند، جایز است، هرچند برخی از صاحبان خانه­ها نابالغ، دیوانه یا سفیه (محجور) باشند و صاحبان منازل لازم نیست در رفت و آمدها برابری و مساوات را رعایت کنند.

مسأله 1387. تردّد، تصرّف و استفاده از کوچه‌های بن‌بست برای سایر افراد [1179] به اندازۀ متعارف که معمولاً کسی از آن جلوگیری نمی‌کند، اشکال ندارد؛ ولی بیش از این مقدار، نیاز به اجازه یا اطمینان به رضایت صاحبان حقّ در آن کوچه دارد.

· حكم خيابان­هايى كه دولت احداث مى‏كند

مسأله 1388. رفت و آمد و توقّف در خيابان­ها و پياده‌‏روهاى واقع شده در منازل و مغازه­ها و املاک شخصى مردم كه دولت آنها را تملّک كرده و تبديل به راه نموده است، جايز است؛

البتّه، اگر كسى بداند كه جاى خاصّى از اين راه­ها را، دولت به قهر و بدون آنکه مالكش را با دادن خسارت و غرامت يا آنچه در حكم آن است راضى كرده باشد، تصرّف كرده، حكم زمين غصبى را دارد [1180] و هيچ نـوع تصرّفى - حتّى عبور از آن - جايز نيست؛ مگر آنكه اطمینان به رضایت مالکش برای این تصرّف داشته باشد و چنانچه مالک، صغیر یا سفیه یا مجنون (محجور) باشد لازم است ولىّ شرعی او - مانند پدر، پدربزرگ پدری و يا قيّم منصوب از سوى آن دو - را راضى كند؛

حکم مذکور در این مسأله و مسألۀ بعد، شامل باقیماندۀ زمین‌های مذکور که هنوز به صورت خیابان و مانند آن نشده نیز می‌شود.

مسأله 1389. اگر انسان بداند دولت، محلّ مشخّصی از راه‌هایی را که در مسألۀ قبل ذکر شد، بدون به دست آوردن رضایت صاحب آن تملّک کرده و مالک آن برایش معلوم نباشد، حكم مال مجهول المالک را دارد و جهت تصرّف یا استفاده از آن باید به حاكم شرع رجوع ­نماید و حکم فوق شامل باقیماندۀ زمين­های مذکور که هنوز به صورت خیابان و مانند آن نشده نیز می­شود.

مسأله 1390. رفت و آمد و نشستن و تصرّفاتى از اين قبيل در زمين­هاى مساجد، حسينيّه‏ها، قبرستان­ها و ديگر موارد وقف عام كه در راه­ها واقع شده‏اند، جايز است؛ ولی اين گونه تصرّفات در زمين­هاى مدارس و مانند آنها از موقوفاتی که عمومی محسوب نمی­شود، جز براى كسانى كه وقف برايشان شده (موقوف علیهم)، محلّ اشكال است و بنابر احتياط واجب بايد از آن اجتناب شود.

مسأله 1391. زمين مساجد واقع شده در خيابان­ها و پياده‏روها، از وقف بودن خارج­ نمى‏شود، ولی احكام مترتّب بر عنوان مسجد را ندارد. بنابراین، نجس كردن آن حرام نبوده و چنانچه نجس شود، ‌لازم نیست تطهیر گردد. همین طور، توقّف و مکث جنب و حائض و نفساء در آن اشکال ندارد؛

امّا قسمت­هاى باقيمانده از مسجد، اگر از عنوان مسجد بودن، خارج نشده باشد و به آن مسجد - هرچند مسجد خراب یا متروکه - صدق نماید، همۀ احكام مربوط به مسجد بر آن جاری مى‏شود؛ ولی اگر از عنوان مسجد بودن خارج شود - مثلاً غاصبی آن را به مکان تجاری، منزل و مانند آن تبديل كند - احكام مسجد را ندارد و همۀ انتفاعات و استفاده‌های حلال از آن، برای غیر غاصب جايز است؛ البتّه هر امری که موجب تثبيت غصب شود، جايز نيست.

مسأله 1392. حكم قبرستان­هاى مسلمانان كه در خیابان‌ها و راه­ها و معابر قرار مى‏گيرد و از املاک شخصى يا اوقاف عام است، در مسائل «1388 و بعد آن» بیان شد؛ البتّه، اگر رفت و آمد و توقّف، پارک ماشین و مانند آن در زمين قبرستان موجب هتک حرمت اموات مسلمان مدفون در آن مکان باشد، جايز نيست؛

امّا اگر قبرستانی که در خیابان و راه قرار گرفته، ملک شخصى يا وقف نباشد، تصرّفات مذکور در صورتى كه هتک حرمت شمرده نشود، جایز است.


[1171]. البتّه منظور، ورود و خروج افراد است و برای صدق عنوان «راه باز» لازم نیست به گونه­ای باشد که وسایل نقلیّه بتوانند از آنجا عبور کنند.
[1172]. مانند نهاد یا مؤسّسه­ای که مجاز به انجام این کار است.
[1173]. مگر آنکه از مواردی باشد که در مسألۀ بعد ذکر می‌شود.
[1174]. البتّه در این مسأله و مسائل بعد، اگر حسب مصالح عامّه و لحاظ موازین شرعی، قانون و مقرّراتی باشد، مخالفت با آن مورد رخصت نیست.
[1175]. البتّه اگر بخواهد طرف دیگر سقف را روی دیوار شخص دیگری قرار دهد یا در فضای ملک وی تصرّف نماید، باید با اجازۀ او باشد.
[1176]. در صورتی که اقدام فرد در امور مذکور، از جهتی مضرّ و از جهتی مفید باشد، باید به ولیّ امر مراجعه شود تا مورد مناسب‌تر را انتخاب کند.
[1177]. مانند باجه‌ها و سکّوهایی که جهت انجام معاملات در محلّی بناء می‌شود.
[1178]. توضیح این حقّ، در مسائل قبل ذکر شد.
[1179]. یعنی غیر از کسانی که حقّی برای آنان در مسائل قبل ذکر شد.
[1180]. همچنین است حکم، اگر كسى بداند كه یکی از چند موضع خاص (شبهه محصوره) از اين راه­ها که محلّ ابتلای اوست غصب شده است.