مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

تعریف خرید و فروش و امور مربوط به آن

مسأله 77. یکی از معاملات رایج، خرید و فروش است که در آن، مالی در مقابل عوضی به فرد دیگر منتقل می­شود؛

در خرید و فروش، فردی که مثلاً کالای خود را در مقابل مبلغی پول به دیگری منتقل می­کند و می­فروشد، «فروشنده» و طرف مقابل «خریدار» می­باشد.

به مال فروخته شده «مَبیع» یا «معوَّض» یا «مثمَن» و به عوض آن (قیمت و بهای معامله)، «ثَمَن» گفته می­شود. [119]

مسأله 78. برای آنکه معامله­ای عنوان «خرید و فروش» و احکام آن را داشته باشد، لازم است در آن معامله، مال یک طرف به عنوان مبیع (چیزی که فروخته می­شود) و مال طرف دیگر، عوض و قیمت آن (ثمن) باشد.

در بیشتر معاملات، مبیع، «کالا» بوده و قیمت یا عوض آن (ثمن)، «پول» است؛ [120] به همین جهت خریدار و فروشنده معلوم می­باشند.

مسأله 79. اگر هر دو طرف، کالا یا مثلاً پول [121] ­باشد، در این موارد چنانچه دو فردی که معامله می‌کنند، یکی از آن دو شیء را به عنوان مبیع (چیزی که فروخته می‌شود) و دیگری را عوض و قیمت آن (ثمن)، قرار دهند - مثلاً فرد اتومبیلی را به مقداری طلا بفروشد و قصدشان این باشد که طلا به عنوان قیمت اتومبیل باشد- چنین معامله‌ای نیز، احکام خرید و فروش را دارد.

ولی اگر دو طرف قصد نکنند کالایی که هر یک می­دهد عوض و قیمت (ثمن معامله) باشد یا معوّض (مبیع) - که معمولاً در این گونه موارد گفته می‌شود‌ کالاها با هم طاق زده یا معاوضه شدند - چنین معامله‌ای هرچند صحیح بوده و احکام عمومی معاملات و معاوضات بر آن جاری می­باشد، امّا خرید و فروش (قرارداد بیع) محسوب نشده و احکامی که اختصاص به خرید و فروش دارد - مانند خیار مجلس و خیار حیوان [122] - در آن جاری نیست.


[119]. به فروش، «بیع» و به خرید، «شراء» نیز گفته می­شود.
[120]. در موارد نادری هم ممکن است پول به عنوان مبیع بوده و کالا، عوض آن باشد؛ مثل آنکه فردی بخواهد پول نو خریداری کند و در عوض به عنوان قیمت و بهای معامله، به طرف مقابل کالایی بدهد.
[121]. برای پول بودن هر دو طرف معامله، می‌توان به خرید و فروش «دینار در برابر ریال» یا «پول نو، در مقابل پول کهنه» مثال زد.
[122]. توضیح خیار مجلس و خیار حیوان در فصل «مواردی که انسان می­تواند معامله را بهم بزند» ذکر می‌شود.