مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

ب. خوراکی‌ها (غیر حیوانات)

مسأله 1385. از میان اشیاء و فرآورده­های غیر حیوانی، بعضی از چیزها حرام محسوب می­شود که از جملۀ آنها موارد ذیل است:

1. خون؛

2. شراب و چیزهای مست کننده و فقّاع و آب انگور جوشیده؛

3. سایر اشیای نجس؛

4. گل و خاک و شن و سنگریزه (بنا بر فتوا یا احتیاط واجب)؛

5. اشیاء مضرّ؛

6. خبائث؛

7. اموال دیگران.

توضیح این موارد در مسائل بعد ذکر می‌شود.

· 1. خون

مسأله 1386. خوردن خون - هرچند پاک باشد - حرام است؛ [883] به نمونه­هایی از آن در موارد ذیل اشاره می­شود:

الف. خون باقیمانده در ذبیحه: اگر حیوان حلال گوشتی ذبح شرعی شود و خون به مقدار متعارف از بدنش خارج گردد، خون باقیمانده در اعضای بدنش پاک است، ولی خوردن آن حرام می‌باشد؛ [884] مگر آنكه در خوردنی­ها - مانند آب گوشت - از بین رفته و مستهلک شود یا آنكه عرفاً جزئی از بافت گوشت، جگر و مانند آن محسوب شود.

بنابراین، خوردن خون لختۀ موجود در گوشت، جگر و نیز خوردن خونابه در صورتی که عرفاً صدق خون نماید جایز نیست؛ ولی اگر خون مثلاً هنگام طبخ غذا یا جوشاندن قلم گاو، گوسفند یا شتر جهت تهیّه آب قلم یا بعد از چرخ کردن با گوشت عرفاً مستهلک شده و از بین رفته به حساب آید، خوردن غذا یا آب قلم یا گوشت چرخ کردۀ مذکور حلال خواهد بود.

همین طور، خوردن خون اندک موجود در مویرگ­ها و مانند آنکه عرفاً تابع گوشت یا جگر و جزء بافت آن محسوب می­شود و دارای وجود عرفی مشخّص و متمایزی نیست، به همراه گوشت یا جگر اشکال ندارد.

ب. خون داخل تخم مرغ یا سایر پرندگان حلال گوشت: خونی كه داخل تخممرغ می­باشد، پاک است ولی خوردن آن حرام می‌باشد.

بنابراین، اگر ذرّۀ خون را بردارند یا خون را در تخم مرغ مخلوط کنند که در آن عرفاً از بین رفته و مستهلک شود، خوردن تخم مرغ مانعی ندارد، هرچند احتیاط مستحب آن است كه از خوردن زردۀ تخم مرغی كه ذرّۀ خون در آن باشد، اجتناب شود. [885]

ج. خون لثه و مانند آن: خونى كه از لثه و اجزای داخل دهان بیرون مى‌آید، نجس [886] و فرو بردن آن حرام است و اگر با آب دهان یا غذا و مانند آن در دهان مستهلک شود فرو بردن آن جایز است و تطهیر داخل دهان با مضمضه و مانند آن واجب نیست.

· 2. شراب و چیزهای مست‌ کننده و فقّاع و آب انگور جوشیده

مسأله 1387. حرام بودن آشامیدن شراب، از ضروریّات دین است و در روایات، از بزرگ‌‌ترین گناهان شمرده شده است و اگر كسى آن را حلال بداند، در صورتى كه ملتفت باشد كه لازمۀ حلال دانستن آن، تكذیب رسالت پیامبر اکرم مى‌باشد، حکم به كفر او می­شود.

خداوند متعال در قرآن کریم نسبت به شراب می­فرماید: «اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، شراب و قمار و بت­ها و ازلام (نوع خاصّی از بخت‌‏آزمایى) پلید و از عمل شیطانند، از آنها دورى كنید تا رستگار شوید؛ شیـــطان مى‏خواهــد به وسیــلۀ شراب و قمار در میان شما عداوت و دشمنی ایجاد كند و از ذكر خدا و نماز باز دارد...». [887]

از امام صادق† روایت شده است كه فرمودند «شراب، ریشۀ بدی­ها (أمّالخبائث) و سرچشمۀ هر شرّی است و كسى كه شراب مى‏خورد، عقل خود را از دست مى‏دهد و در آن موقع خدا را نمى‏شناسد و از هیچ گناهى باک ندارد و آن را مرتکب می­شود و احترام هیچ كس را نگه نمى‏دارد و حقّ خویشان نزدیک را رعایت نمى‏كند و قطع رحم می­نماید و از زشتی­هاى آشكار روی نمى‏گرداند و آن را انجام می­دهد، انسان مست افسارش به دست شیطان است، اگر به او دستور دهد براى بت سجده نماید خواهد كرد و به هر كجا مى‏خواهد او را مى‏برد». [888]

از امام صادق روایت شده که رسول خداˆ فرمودند: «هر مسکری (مست کننده­ای)حرام است و آنچه زیاد آن مسکر است، خوردن کم آن نیز حرام است». [889]

از امام صادق† روایت شده که رسول خدا فرمودند: «شفاعت من به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی­رسد، به خدا سوگند او بر من در حوض کوثر وارد نمی‌شود؛ شفاعت من به کسی که مسکر می­نوشد نمی­رسد، به خدا سوگند او بر من در حوض کوثر وارد نمی­شود». [890]

مسأله 1388. آشامیدن شراب انگور و سایر مسکرات - چه جامد و چه مایع - حرام می­باشد، هرچند فرد آن قدر کم بیاشامد که مست نشود و نیز «فُقّاع» كه غالباً از جو گرفته می­شود و موجب درجۀ خفیفی از مستی است، خوردن آن حرام است؛

امّا آب جو كه برای خواصّ طبّی از جو می­گیرند و به آن «ماء الشعیر» می­گویند و موجب هیچ گونه مستی نیست، خوردن آن حلال می­باشد.

مسأله 1389. اگر خوردن یا آشامیدن شیئی به مقدار زیاد موجب مستی - هرچند در حدّ خیلی خفیف - شود، تناول آن شیء هرچند به مقدار اندک که موجب مستی نشود حرام است.

مسأله 1390. غذا خوردن یا آشامیدن از سفره یا میزی كه در آن شراب یا مسکرات مى‏نوشند، حرام است، هرچند آن غذا و آشامیدنی حلال و مباح باشد. همچنین، نشستن بر سر چنین سفره‏ یا میزی بنابر احتیاط واجب، حرام است.

مسأله 1391. اگر آب انگور به جوش آید - خواه به خودی خود جوش آید یا به سبب پختن یا به سبب آفتاب و مانند آن - خوردن آن حرام می­شود و بنابر احتیاط واجب، آب درون دانۀ انگور نیز حكم آب انگور را دارد؛

امّا غوره، خرما، مویز و كشمش یا آب آنها حكم آب انگور را ندارد. بنابراین، اگر جوش بیایند، پاک و خوردن آنها حلال است؛ مگر آنکه مسکر و مست کننده باشد. [891]

مسأله 1392. تبخیر شدن دو سوّم آب انگور [892] که موجب حلال شدن آن می‌گردد، [893] به یکی از روش­های زیر ثابت می­شود:

1. خود انسان یقین یا از راه معقول اطمینان کند که دو قسمت آن تبخیر شده است.

2. دو مرد عادل شهادت دهند که دو قسمت آن تبخیر شده است؛ البتّه باید شهادت آنان مستند به حسّ باشد نه حدس و گمان؛ مثلاً بگویند: «خودمان دیده‌ایم که دو قسمت آن تبخیر شده است» و احتیاط واجب آن است که به شهادت یک مرد عادل اکتفا نشود، مگر آنکه موجب اطمینان گردد.

3. در اختیار مسلمان باشد و او خبر دهد که دو قسمت آن تبخیر شده است؛ البتّه به شرط آنکه وی از کسانی نباشد که آب انگور جوشیده را قبل از تبخیر شدن دو قسمت آن، می­آشامند.

مسأله 1393. اگر آب انگور چه قبل از جوش آمدن و چه بعد از آن با آب مخلوط شود، برای حلال شدن آن کافی است دو سوم مجموع آن تبخیر شود.

بنابراین، اگر آب انگور قبل از تبخیر شدن دو سوّم آن بر اثر جوشاندن غلیظ شود و جوشیدن بیشتر، موجب سوختنش می­شود، می­توان مقداری آب به آن اضافه کرد تا رقیق شود، که در این صورت برای حلال شدن آن، کافی است دو سوّم مجموع آن تبخیر شود.

مسأله 1394. اگر آب انگور جوشانده شود، ولی قبل از تبخیر شدن دو سوّم آن تبدیل به شیرۀ انگور گردد، بنابر احتیاط لازم حلال نمی­شود و می­توان برای حلال شدن آن به روشی که در مسألۀ قبل ذکر شد، عمل نمود.

مسأله 1395. اگر چیزهایى مانند كدوى حلوایى، گلابى، سیب و غیر آنها به آب انگور جوشیده قبل از آنکه دو سوم آن تبخیر شود، اضافه گردد، در صورتی که آب انگور به داخل این اشیاء نفوذ می­کند، برای حلال شدن آنها باید ‌دو سوّم آنچه كه به درونشان نفوذ کرده، تبخیر شود و تبخیر شدن دو سوّم آب انگور داخل ظرف به تنهایی، موجب حلال شدن آنها نمی­شود.

o خوردن خوراکی­ها، آشامیدنی‌ها و داروهای دارای اندکی الکل

مسأله 1396. خوردن و آشامیدن خوراکی­ها، آشامیدنی­ها و داروهایی که حاوی مقدار اندکی الکل مست کننده است، طوری که عرفاً از بین رفته و مستهلک محسوب می­شود، چنانچه نجس بودن الکل آن ثابت نباشد، [894] اشکال ندارد.

شایان ذکر است، منظور از استهلاک، معدوم شدن عرفی آن از نظر کمّی و کیفی است؛ به این صورت که الکل به کار رفته در خوردنی یا آشامیدنی، عرفاً از بین رفته به حساب آید، هرچند به دقّت علمی ذرّات یا مولکول­های آن موجود باشد. بنابراین، در تحقّق استهلاک، علاوه بر کمی مقدار الکل به کار رفته در اشیای مذکور، شرط است که آثار الکل در آنها محسوس نباشد، وگرنه انحلال مذکور، استهلاک محسوب نمی­شود.

o خوردن مواد خوراکی یا آشامیدنی دارای عصارۀ مالت

مسأله 1397. «عصارۀ مالت جو» [895] از قبیل آب جوی حرام (فقّاع) نیست و نجس نمی­باشد؛

البتّه گاهی بر اثر تغییرات شیمیایی در فن آوری آن [896] ماده­ای مسکر محسوب میشود که در این صورت خوردن عصارۀ مالت و خوردنی­ها و آشامیدنی­هایی که دارای عصارۀ مالت باشد جایز نیست؛ مگر آنکه عصارۀ مذکور در آن عرفاً از بین رفته و مستهلک محسوب شود؛ توضیح معنای استهـلاک در مسألۀ قبل بیان شد. [897]

· 3. سایر اشیای نجس

مسأله 1398. خوردن و آشامیدن عین نجس و چیزهایی که نجس شده­اند، مثل غذای متنجّس حرام است. [898]

مسأله 1399. خوردن مردار (میته) حرام است، هرچند مربوط به حیوانی - مانند ماهی - باشد که خون جهنده ندارد و میتۀ آن پاک است. همین طور، خوردن اجزای بدن مردار حرام است و از این حکم، شیر داخل پستان [899] و پنیر مایه و تخم مرغ که پوسته روی آن تشکیل شده هرچند سفت نشده باشد، در صورتی که مربوط به حیوان حلال گوشت باشد، استثنا می­شود. [900]

مسأله 1400. اجزای بدون روح مردار حلال گوشت - مانند استخوان، شاخ، ناخن - هرچند دارای خون جهنده باشد پاک محسوب می­شوند؛ ولی خوردن آنها محلّ اشکال است و بنابر احتیاط واجب جایز نیست.

· 4. گِل، خاک، شن، سنگ‌ریزه

مسأله 1401. خوردن انواع گِل و کلوخ حرام است و نیز خوردن خاک، شن و سنگریزه (رَمل) بنابر احتیاط واجب، حرام می‌باشد؛

ولی خوردن سنگ در صورتى كه سنگریزه و شن (رمل) به آن نگویند حلال است؛ مگر آنکه برای بدن ضرر شدید (فوق‌العاده و مهمّ) داشته باشد.

مسأله 1402. خوردن گِل ارمنی و داغستانی و غیر آن برای معالجۀ بیماری، در صورتی که درمان منحصر به آن باشد، اشکال ندارد، وگرنه جایز نیست.

مسأله 1403. اگر همراه گندم و جو و سایر حبوبات، اندکی خاک باشد که هنگام آرد کردن در آن عرفاً از بین رفته و مستهلک محسوب می­شود، خوردن آرد یا خمیر یا نانی که از آن تهیّه شده اشکال ندارد.

همچنین، خوردن میوه­ و مانند آنکه رویش مقداری خاک یا گرد و غبار وجود دارد و به قدری کم است که مردم نمی­گویند خاک می­خورد، اشکال ندارد.

مسأله 1404. خاک یا گِل که با آب مخلوط شده، اگر مقدارش به قدری کم است که آب را مضاف نکرده و مردم همچنان به آن، آب می­گویند خوردن آن اشکال ندارد؛ البتّه اگر در آب طعم خاک محسوس باشد، احتیاط مستحب است از آشامیدن آن اجتناب شود.

o خوردن تربت امام حسین و سایر معصومین‰

مسأله 1405. خوردن تربت حضرت سیّد الشهداء†، با وجود سه شرط جایز است: [901]

1. براى شفا خورده شود؛

2. بیش از مقدار یک نخود متوسط نباشد؛

3. یقین یا از راه معقول اطمینان حاصل شود یا بیّنه - دو مرد عادل - شهادت دهند که تربت مربوط به قبر مطهّر آن حضرت† یا نزدیک آن می­باشد، طوری که عرف آن را ملحق به قبر مطهّر بداند و احتیاط واجب آن است که از خوردن تربت خارج از محدودۀ مذکور اجتناب گردد.

مسأله 1406. خوردن تربت حضرت رسول اكرمˆ و سایر ائمّۀ طاهرین‰، هرچند براى شفا باشد، بنابر احتیاط واجب جایز نیست.

شایان ذکر است، برای استفاده از تربت مشاهد مشرّفۀ مذکور و نیز تربت حضرت امام حسین† (که از مکانی غیر از محدودۀ مذکور در مسألۀ «1405» به دست آمده است)، می­توان آن را در مقدارى از آب و مانند آن حلّ نمایند، طوری که در آن عرفاً از بین رفته و مستهلک محسوب شود، سپس آن را بیاشامند.

· 5. اشیای مضرّ

مسأله 1407. خوردن و آشامیدن هر چیزى یا انجام هر کاری كه موجب هلاکت یا ضرر و زیان شدید (ضرر فوق‌العاده و مهمّ) برای بدن شود، مثل نقص اعضا یا از بین رفتن بعضی از حواسّ، [902] حرام است. [903]

مسأله 1408. اگر انسان احتمال دهد خوردن یا آشامیدن چیزی یا انجام کاری برای او ضرر شدید (ضرر فوق‌العاده و مهمّ) دارد - هرچند در آینده - چنانچه احتمال مذکور قابل توجّه و عقلایی باشد، طوری که چنین احتمالی موجب ترس و نگرانی ­شود، [904] خوردن و آشامیدن آن شیء یا انجام آن کار حرام است و لازم نیست یقین یا اطمینان به ضرر حاصل شود.

مسأله 1409. خوردن نان و غذای سوخته مثل برنج، نخود، سیب زمینى، گوشت و مانند آن، که گاهى در تنور یا دیگ یا روى آتش مى‌سوزد، جایز است؛ مگر آنکه برای شخص ضرر شدید (ضرر فوق‌العاده و مهمّ) داشته باشد.

· 7. خباثات

مسأله 1410. خوردن هر چیزی که عرفاً جزء «خبائث» باشد - یعنى اشیایی كه طبع انسان از آنها متنفرّ است - از قبیل چرک و كثافت­هاى بدن و زخم انسان و حیوانات و مانند آن حرام است.

مسأله 1411. فرو بردن اخلاط سر و سینه که از مجاری داخلی وارد فضای دهان شده، حرام نیست.

· 8. اموال دیگران

مسأله 1412. خوردن اموال دیگران و هر نوع تصرّف دیگری بدون رضایت آنان حرام است و از امام صادق† روایت شده: «كسى كه از غذایى كه به آن دعوت نشده بخورد، در حقیقت پاره‌اى از آتش را خورده است». [905]

مسأله 1413. اگر شخصی غذایی را به انسان تعارف کند، خوردن آن جایز است، هرچند اطمینان به رضایت قلبی وی وجود نداشته باشد؛

ولی اگر انسان یقین یا اطمینان داشته باشد که صاحب غذا قلباً راضی نیست، هرچند به زبان ابراز رضایت کند، نمی­تواند از آن غذا استفاده نماید.

o خوردن و آشامیدن از منزل کسانی که در آیۀ مبارکۀ سورۀ نور ذکر شده

مسأله 1414. خوردن و آشامیدن مواد غذایی (خوردنی­ها و آشامیدنی­ها) در منزل افراد ذیل - که در سورۀ مبارکۀ نور آیه 61 ذکر شده - بدون اجازۀ آنها - با شرایطی که خواهد آمد - جایز است:

1. پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ، هرچه بالا روند؛

2. فرزند و نوه، هرچه پایین رود؛

3. برادر و خواهر؛

4. عمو و عمّه؛

5. دایى‌ و خاله؛ [906]

6. رفیق و دوست.

حکم مذکور، در مورد زن نسبت به منزل شوهر و در مورد وکیل نسبت به منزل موکّل خویش که حفظ منزل و امور مربوط به آن را به او سپرده است نیز جاری می­باشد. [907]

مسأله 1415. حکم مذکور در مسألۀ قبل، دارای شرایط ذیل می­باشد:

1. انسان احتمال عقلایی دهد که صاحب منزل راضی است. بنابراین، اگر بداند راضی نیست، نمی­تواند از مواد غذایی منزل استفاده کند.

2. بنابر احتیاط لازم، شخص فقط از غذاها و میوه­ها و نوشیدنی­های متعارف استفاده کند و از خوراکی­ها و آشامیدنی­های گران قیمت که معمولاً برای میهمانی­ها و مواقع خاص نگهداری می­شود، پرهیز نماید.

مسأله 1416. حکم ذکر شده در مسألۀ «1414»، فقط شامل آنچه در «منزل» افراد مذکور است می‌باشد.

بنابراین، انسان نمی­تواند از مغازۀ آنان یا باغ و مانند آن چیزی بخورد یا بیاشامد و نیز حقّ برداشتن پول و مانند آن برای تهیّۀ مواد خوراکی یا آشامیدنی ندارد و تصرّفات مذکور نیاز به اجازۀ آنان یا احراز رضایتشان از طریق معتبری مانند یقین یا اطمینان به راضی بودن آنان دارد.

o حقّ المارّه

مسأله 1417. اگر انسان از كنار درخت یا زراعتی عبور كند، با چند شرط می‌تواند در همان مکان از میوه یا محصول آن بخورد، هرچند خوردن آن ضروری نباشد یا از همان ابتدا به قصد خوردن میوه یا محصولات دیگر از آن مسیر آمده باشد:

1. به باغ، زمین زراعی، درختان و شاخه­های آنها، میوه­ها و غیر آن، آسیب و خسارت وارد نكند.

2. بنابر احتیاط لازم، باغ یا زراعت، دیوار یا حصار و مانند آن نداشته باشد.

3. بنابر احتیاط لازم، گمان به نارضایتی مالک نداشته باشد.

4. بنابر احتیاط لازم، مالک آن، فرد محجور مثل بچّۀ نابالغ یا دیوانه نباشد. [908]

شایان ذکر است، انسان حقّ ندارد میوه یا محصول را با خود ببرد که در این صورت، مقداری را كه به همراه خود برده حرام، ولی آنچه را خورده است حلال می‌باشد.

مسأله 1418. درخت میوه‌اى كه شاخۀ آن از دیوار باغ یا منزل بیرون آمده، اگر انسان نداند صاحبش راضى است یا نه، نمى‌تواند از میوۀ آن بخورد، هرچند میوه در بیرون منزل یا باغ روى زمین ریخته باشد؛

مگر آنکه نشانه و قرینه­ای باشد بر اینکه صاحبش از میوه­های ریخته شده اعراض کرده یا رضایت وی از راه معتبر دیگری، احراز گردد.

مسأله 1419. خوردن از میوۀ درختانی که در خیابان­ها یا باغ­ها و پارک­های عمومی توسط نهادها و بخش­های دولتی کاشته شده­اند، اگر از آن منع نشده است، اشکال ندارد. [909]

· مواردی که خوردن اشیای حرام، جایز می­شود

مسأله 1420. خوردن و آشامیدن اشیای حرام در حال اضطرار [910] یا اکراه [911] به مقدار ضرورت - نه بیشتر [912] - در صورتی که فرد غیر از استفاده از حرام چارۀ دیگری نداشته باشد، جایز است. [913]

برخی از موارد اضطرار عبارتند از:

1. جان خود شخص یا فرد مسلمان دیگر در خطر باشد؛ مثلاً در موقعیّتی قرار گیرد که به جز غذای حرام چیز دیگری نیست و اگر نخورد، از گرسنگی می­میرد، یا زن حامله‌ براى حفظ جنین یا زن شیرده براى حفظ نوزادش ناچار باشد غذای حرام را بخورد.

2. انسان در معرض گرسنگی یا تشنگی قرار گیرد، به گونه‌ای که معمولاً غیر قابل تحمّل و موجب حَرَج باشد.

3. فرد ترس مبتلا شدن به بیماری یا ضرر شدیدی داشته باشد که معمولاً تحمّل نمی­شود.

4. فرد مریض باشد و بترسد بیماریش طولانی­ یا شدیدتر گردد ،طوری که معمولاً تحمّل نمی‌شود.

5. انسان در مقام تقیّه باشد، به گونه­ای که اگر اقدام به خوردن یا آشامیدن نکند، جان یا آبرو یا مقدار قابل توجّهی از اموالش به خطر می­افتد.

شایان ذکر است، در کلّیۀ موارد فوق چنانچه راه دیگری - غیر استفاده از حرام - وجود داشته باشد، فرد حقّ ندارد مرتکب خوردن یا آشامیدن اشیای حرام گردد.

مسأله 1421. اگر انسان مبتلا به بیماری شدیدی باشد که معمولاً تحمّل نمی‌شود، درمان آن به وسیلۀ شراب (خمر) جایز نیست؛ مگر در صورتی که ترک درمان سبب هلاکت شخص یا مانند آن گردد و تنها راه درمان، آشامیدن شراب باشد، هرچند این امر به سبب اتّفاق نظر عدّه‌اى از پزشکان حاذق و متدیّن برای فرد ثابت شود؛

در غیر این صورت، فرد بیمار باید بر مشقّت و سختی بیماری صبر نماید، به این امید که خداوند متعال به جهت صبر بنده بر دینداریش، او را شفا و عافیت عنایت فرماید.

· اکرام نان و پرهیز از اسراف و تضییع نان و سایر مواد غذایی

مسأله 1422. در روایات متعدّدی سفارش به «احترام نان» شده است؛ بعضی از موارد احترام نان که در روایت مذکور است، ‌موارد ذیل می‌باشد:

1. زیر پا قرار داده نشود؛

2. زیر ظرف غذا و مانند آن گذاشته نشود؛

3. با چاقو بریده نشود؛

4. همانند حیوانات که آن را استشمام می­کنند استشمام نشود؛

5. انسان بعد از گذاشتن نان در سفره، منتظر غذای دیگر نشود؛

6. به خرده­های نان احترام گذاشته شود.

شایان ذکر است، احترام به نان مصادیق دیگری نیز دارد که تشخیص آنها به نظر عرف بستگی دارد.

مسأله 1423. مخلوط كردن نان با اشیایی مثل زباله­ كه عرفاً نوعی اهانت به نعمت الهی محسوب می­شود، جايز نيست و باید نان­هايی كه مورد استفاده نيست، در محلّ ديگری که در معرض هتک نباشد، قرار داده شود.

همچنین، زير پا رفتن و لگد مال شدن نان در صورتی که عرفاً موجب هتک و بی­احترامی باشد، جایز نیست.

مسأله 1424. اسراف و تبذیر در استفاده از نان و مواد غذایی جایز نیست و تضییع کردن تکّه­ها و خرده­های نان، برنج و غذاهای دیگر در صورتی که به اندازه‌ای باشد كه استفاده از آن عرفاً ممكن است - هرچند برای تغذيۀ حيوانات - جايز نمی­باشد؛

امّا اگر كم و اندک يا كثيف و آلوده باشد، ريختن آن در زباله­دان یا مجاری فاضلاب در صورتی که عرفاً اهانت و بی­احترامی به نعمت­های پروردگار متعال محسوب نشود، اشكال ندارد.

· اهمیّت غذای حلال وپرهیز از حرام‌خواری

در آیین اسلام به پاکی کسب و حلال بودن خوردنی­ها و آشامیدنی­ها و پرهیز از حرام‌خواری اهمیّت ویژه­ای داده شده، [914] در این باره قرآن كریم می­فرماید:

«يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلاَلاً طَيِّبا وَلا­تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ»؛ [915] اى مردم از آنچه در زمين حلال و پاكيزه است بخوريد و به دنبال شيطان نرويد كه او دشمن آشكار شماست.

«وَ كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ»؛ [916] و از نعمت‌هاى حلال و پاكيزه‏اى كه خداوند به شما روزى داده است، بخوريد و از (مخالفت) خداوندى كه به او ايمان داريد، بپرهيزيد.

«يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحاً إِنّي بِما تَعْمَلُونَ عَليمٌ»؛­ [917] اى پيامبران، از پاكيزه­ها بخوريد و كار شايسته كنيد، كه من به آنچه مى­كنيد دانا هستم.

نقل شده که از امام صادق† در مورد این آیه سؤال شد، حضرت فرمودند: «منظور از طیّبات، رزق و روزی حلال است». [918]

از پیامبر اکرم روایت شده که فرمودند: «هر کس چهل روز حلال بخورد خداوند، متعال قلبش را نورانی نماید». [919]

از پیامبر اکرم نقل شده که فرمودند: «هر کس غذای حلال بخورد، فرشته­ای بالای سرش می‌ایستد و برایش استغفار کند تا از خوردن فارغ شود». [920]

در حدیث نقل شده است که پیشوای متّقیان امیر المؤمنین† در سفارششان به کمیل فرمودند: «ای کمیل زبان از قلب و دل تراوش کند، [921] و حیات و قوام قلب و دل به خوراک و غذا است، پس نظر کن قلب و جسمت از چه چیز تغذیه می­کند که اگر تغذیه­ات از مال حلال نباشد، خداوند متعال تسبیح و شکرت را قبول نمی‌کند». [922]

روایت شده که مردی به پیامبر اکرم عرض کرد: «یا رسول اللّهˆ دوست دارم دعایم مستجاب شود، حضرت فرمودند: خوراکت را پاک گردان و حرام وارد شکمت نکن». [923]

از پیامبر اکرم روایت شده که به امیر المؤمنین† فرمودند: «یا علی، کسی که حرام بخورد دلش تیره می­شود و دینش فاسد می­گردد و نفسش ضعیف می­شود و خداوند متعال دعایش را اجابت نمی‌کند و عبادتش کم می­شود.

یا علی، کسی که از لقمه­های شبهه‌ناک بخورد، دینش بر او مشتبه شود و دلش تاریک گردد.

یا علی، کسی که حلال بخورد دینش و دلش صفا یابد و اشک چشمانش از خشیّت پروردگار متعال جاری گردد و دعایش مستجاب شود». [924]

· آداب غذا خوردن

در متون دینی شیعه، آداب زیادی برای خوردن و آشامیدن ذکر شده که در ادامه به بیان تعدادی از آنها پرداخته می‌شود.

o مستحبات غذا خوردن

مسأله 1425. رعایت آداب ذیل در موقع غذا خوردن، برای انسان مستحب شمرده شده است:

1. پیش از غذا دست­ها را بشوید و آنها را خشک نکند.

2. بعد از غذا نیز دست­ها را بشوید و با دستمال خشک كند.

3. اگر جمعی بر سر سفره نشسته­اند، بهتر است ظرف آبی دور داده شده و همه دستشان را بشویند، بدین صورت که پیش از غذا، اوّل میزبان (صاحب غذا) دست خود را بشوید، بعد كسى كه طرف راست او نشسته و همین طور تا برسد به كسى كه طرف چپ او نشسته است و بعد از غذا، اوّل كسى كه طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همین طور تا به میزبان برسد.

4. روی زمین، متواضعانه بنشیند و غذا بخورد.

5. میزبان پیش از مهمانان شروع به غذا خوردن كند و بعد از همه دستبكشد.

6. اوّل غذا «بِسْمِ اللّه‏» یا «بِسْمِ اللّهِ الرّحمٰنِ الرّحیٖم» بگوید و اگر سر یک سفره چند نوع غذا باشد، هنگام خوردن هر كدام از آنها نام خداوند متعال را ببرد و کسی که نام خداوند متعال را هنگام شروع به غذا خوردن فراموش کرده، هر موقع یادش آمد، بگوید: «بِسْمِ اللّهِ عَلىٰ أوّله وآخِره».

از جمله دعاهایی که قبل از غذا خوردن روایت شده است، عبارتند از:

الف. «اللَّهُمَّ هَذَا مِنْ‏ مَنِّكَ‏ وَفَضْلِكَ وَعَطَائِكَ، فَبَارِکْ لَنَا فيهِ وَسَوِّغْنَاهُ وَارْزُقْنَا خَلَفاً إِذَا أَكَلْنَاهُ وَرُبَّ مُحْتَاجٍ إِلَيْهِ رَزَقْتَ فَأَحْسَنْتَ، اللَّهُمَّ وَاجْعَلْنَا مِنَ الشَّاكِرينَ».

ب. «اللَّهُمَّ اجْعَلْهَا نِعْمَةً مَشْكُورَةً تَصِلُ‏ بِهَا نِعْمَةَ الْجَنَّةِ».

ج. «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ مَا أَحْسَنَ مَا أَثْبَتَّ لَنَا، سُبْحَانَكَ مَا أَكْثَرَ مَا تُعْطينَا، سُبْحَانَكَ مَا أَكْثَرَ مَا تُعَافينَا اللَّهُمَّ أَوْسِعْ عَلَيْنَا وَعَلىٰ فُقَرَاءِ الْمُسْلِميٖنَ».

7. بعد از غذا و همچنین قبل از شروع به غذا خوردن و بین آن، خداوند متعال را حمد كند.

از جمله حمدهایی که در روایات برای بعد از غذا خوردن نقل شده، موارد ذیل می­باشد:

الف. «الْحَمْدُ لِلهِ الَّذي أَطْعَمَني هٰذَا مِنْ رِزْقِهِ مِنْ غَيْرِ حَوْلٍ مِنّي وَقُوَّةٍ».

ب. «الْحَمْدُ لِلهِ الَّذي حَمَلَنا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ، وَرَزَقَنا مِنَ الطَّيِّباتِ، وَفَضَّلَنا عَلىٰ كَثيرٍ مِنْ خَلْقِهِ تَفْضيلاً».

ج. «الْحَمْدُ لِلهِ الَّذي أَطْعَمَنا وَسَقَانا وَكَفَانا وَأَيَّدَنا وَآوَانا وَأَنْعَمَ عَلَيْنَا وَأَفْضَلُ الْحَمْدِ لِلهِ الَّذي يُطْعِمُ وَلٰا يُطْعَمُ».

د. «اللَّهُمَ‏ أَكْثَرْتَ‏ وَأَطَبْتَ وَبَارَكْتَ فَأَشْبَعْتَ وَأَرْوَيْتَ، الْحَمْدُ لِلهِ الَّذي‏ يُطْعِمُ وَلايُطْعَمُ»‏.

ه‍ . «اللَّهُمَّ هٰذَا مِنْكَ وَمِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِكَ، اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ».

مهمان برای میزبان چنین دعا نماید:

«اللّهُمَّ أَکْثِرْ خَیْرَهُ، اللّهُمَّ بارِکْ لَهُ فیٖما رَزَقْتَهُ وَیَسِّرْ لَهُ أَنْ یَفْعَلَ مِنْهُ خَیْراً وَقَنِّعْهُ بِما أَعْطَیْتَهُ، وَاجْعَلْنا وَإیّاهُ مِنَ الشاکِریٖنَ».

8. با دست راست غذا بخورد.

9. با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد.

10. اگر چند نفر سر یک سفره نشسته‏اند، هر كسى از غذاى جلوى خودش بخورد.

11. لقمه را كوچک بردارد.

12. غذا را خوب بجود.

13. سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد.

14. سعی نماید به جهت احترام غذا و قدرشناسی نسبت به نعمت­های الهی، چیزی از غذا - هرچند اندک - بلا استفاده باقی نماند و این مطلب به اموری محقّق می­شود:

الف. باقیماندۀ غذا در دهان - غیر از آنچه با خِلال کردن از لای دندان­ها خارج می­شود - را بخورد.

ب. انگشت­ها را بمکد یا بلیسد.

ج. داخل ظرف غذا را با لیسیدن و غیر آن پاک کند.

د. مقداری از غذا یا خرده­های نان که داخل یا بیرون سفره مى‏ریزد را جمع كرده و بخورد؛ ولى در بیابان، جنگل و مانند آن بهتر است آنچه مى‏ریزد، براى پرندگان و حیوانات بگذارد.

15. فرد بعد از غذا خِلال [925] نماید؛ البتّه خلال نمودن با چوب ریحان (هر گیاه خوشبو) و شاخۀ انار و نى و برگ درخت خرما مکروه شمرده شده است.

16. بعد از خوردن غذا، به پشت دراز بكشد و پاى راست را روى پای چپ بیندازد.

17. در اوّل غذا و آخر آن، اندکی نمک بخورد، یا اوّل غذا و آخر آن کمی سرکه بیاشامد یا اوّل غذا کمی نمک و آخر‌ آن کمی سرکه بخورد.

18. میوه­ها و سبزیجات را پیش از خوردن، تمیز بشوید.

19. در خوردن میانه‌روی نماید و قبل از سیر شدن دست از غذا خوردن بکشد.

از امام صادق† روایت شده که فرمودند: «... هنگامى كه يكى از شما غذا مى‏خورد، يک سوّم شكم را به غذا اختصاص دهد، يک سوّم را برای آشامیدن و يک سوّم ديگر را برای سهولت نَفَس کشیدن خالی نگه دارد...». [926]

20. اوّل روز و اوّل شب غذا بخورد و در بین روز یا شب غذا نخورد. [927]

o مکروهات غذا خوردن

مسأله 1426. امور ذیل در غذا خوردن، برای انسان مکروه شمرده شده است:

1. غذا خوردن در حال سیری.

2. پرخوری؛ از امام صادق† روایت شده که فرمودند: «... نزدیک‌ترین حالات بنده به پروردگارش، وقتی است که شکمش پُر نیست و مبغوض­ترین حالات بنده به پروردگارش، زمانی است که شکمش پُر شده است». [928]

از پیامبر اکرم نقل شده که فرمودند: «دل‌ها را با خوردن و آشامیدن زیاد نمیرانید، زیرا همان طور که زراعت بر اثر آب دادن زیاد از بین می­رود، قلب­ها نیز بر اثر پرخوری می­میرند». [929]

3. غذا خوردن در حال جنابت؛ مگر آنکه وضو بگیرد یا صورت و دست­ها را بشوید و مضمضه کند و اگر تنها دست­ها را بشوید کراهت کمتر می­شود.

4. خوردن غذای داغ.

5. نگاه کردن به صورت دیگران در هنگام غذا خوردن.

6. فوت کردن و دمیدن در غذا.

7. با دست چپ غذا خوردن؛ البتّه خوردن انگور و انار با دو دست مذموم نیست.

8. غذا خوردن با دو انگشت.

9. تمیز کردن گوشتى كه به استخوان چسبیده، طورى كه اصلاً چیزى در آن نماند.

10. پوست کندن میوه‏هایى كه با پوست خورده مى‏شود. [930]

11. دور انداختن میوه پیش از آنكه فرد كاملاً آن را بخورد؛ البتّه اگر مقدار قابل توجّهى از ميوه باقى مانده باشد، تضییع آن اسراف و حرام است.

· آداب آب آشامیدن

برای آشامیدن آب، مستحبات و مکروهاتی ذکر شده که به تعدادی از آنها اشاره می‌شود.

o مستحبات آب آشامیدن

مسأله 1427. رعایت آداب ذیل در هنگام آشامیدن آب، برای انسان مستحب شمرده شده است:

1. آب را به‌طور مكیدن بیاشامد.

2. در روز ایستاده آب را بیاشامد.

3. به سه نَفَس آب را بیاشامد.

4. از روى میل آب را بیاشامد.

5. پیش از آشامیدن آب «بِسْمِ اللّه‏» یا «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیٖم» بگوید.

6. بعد از آشامیدن آب، حضرت ابى عبداللّه‏ الحسین و اهل بیت ایشان‰ را یاد كند و قاتلان آن حضرت و قاتلان اصحاب آن بزرگوار - لعائن اللّه علیهم أجمعین - را لعنت نماید.

7. بین آشامیدن آب و بعد از آن، حمد خداوند متعال نماید؛

و از جمله حمدهایی که برای بعد از آشامیدن در روایات نقل شده، عبارتند از:

الف. «الْحَمْدُ لِلهِ مُنْزِلِ الْمَاءِ مِنَ السَّمَاءِ وَمُصَرِّفِ الْأَمْرِ كَيْفَ يَشَاءُ بِسْمِ اللَّهِ خَيْرِ الْأَسْمَاءِ».

ب. «الْحَمْدُ لِلهِ الَّذي سَقاني مَاءً عَذْباً وَلَمْ يَجْعَلْهُ مِلْحاً أُجاجاً بِذُنُوبي». ‏

ج. «الْحَمْدُ لِلهِ الَّذي سَقاني فَأَرْواني وَأَعْطاني فَأَرْضاني وَعَافاني وَكَفاني، اللَّهُمَّ اجْعَلْني مِمَّنْ تَسْقيهِ فِي الْمَعَادِ مِنْ حَوْضِ مُحَمَّدٍ صلّی اللّه علیه و آله وَتُسْعِدُهُ بِمُرَافَقَتِهِ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِميٖنَ».

o مکروهات آب آشامیدن

مسأله 1428. امور ذیل هنگام آشامیدن آب، برای فرد مکروه شمرده شده است:

1. زیاد آشامیدن آب.

2. آشامیدن آب بعد از غذاى چرب.

3. آشامیدن آب در شب به‌طور ایستاده.

4. آشامیدن با دست چپ.

5. آشامیدن از جاى شكستۀ كوزه یا ظرف و طرفی كه دستۀ آن است.

6. فوت كردن و دمیدن در آشامیدنی.

7. آشامیدن در حال جنابت؛ مگر آنکه وضو بگیرد یا صورت و دست­ها را بشوید و مضمضه کند و اگر تنها دست­ها را بشوید کراهت کمتر می­شود.


[883] شایان ذکر است، خوردن خون ماهی حلال گوشت که خون جهنده ندارد، بنابر احتیاط لازم حرام می‌باشد؛ مگر مورد استثنایی که در مسألۀ«1339» ذکر شد.
[884] توضیح بیشتر در این مورد در جلد اوّل، مسائل «114 و 115» ذکر شد.
[885] به جلد اوّل، مسألۀ «116» مراجعه شود.
[886] خون هرچند از «نجاسات و اعیان نجس» محسوب می­شود، ولی در سرایت نجاست آن به بدن یا سایر اشیاء و کیفیّت تطهیر آن تفصیلی است که در جلد اوّل، فصل «مطهّرات»، مطهِّر نهم «برطرف شدن عین نجاست»، مسائل «236 تا 243» ذکر شده است.
[887] سورۀ مائده، آیات 91 و 90.
[888] وسائل الشیعه، ج25، ابواب الأشربة المحرّمة، باب12، ص317، ح11.
[889] همان، باب17، ص339 و 340، ح8.
[890] همان، باب 15، ص328، ح11.
[891] تفصیل احکام مربوط به موارد فوق در جلد اوّل، فصل «نجاسات»، مورد نهم «خمر» و نیز فصل «مطهّرات»، مورد پنجم «انقلاب» ذکر شده است.
[892] معیار تبخیر شدن دو سوّم از حجم آب انگور است، نه وزن آن.
[894] الکل پاک است؛ مگر آنکه ثابت شود از تقطیر شراب انگور به دست آمده است؛ همان طور که در جلد اول، مسألۀ «131» ذکر شد.
[895] چه به صورت شربت و مایع باشد و چه به صورت پودر و جامد.
[896] عصارۀ مالت جو را می­توان به شیوۀ حلال (بدون الکل مسکر) یا شیوۀ حرام (حاوی الکل مسکر) تهیه کرد و حلال بودن عصارۀ مالت، بستگی به کیفیّت تولید آن دارد.
[898] در جلد اول، مبحث «احکام دیگر نجاسات»، مسائلی در این مورد بیان شده است.
[899] ملاقات شیر مذکور با قسمت داخلی پستان حیوان میته، موجب نجاست آن نمی­شود.
[901] شایان ذکر است، براى گرفتن تربت مقدّس حضرت سيّد الشهداء† و خوردن آن، آداب و دعاهايى ذکر شده است که تمام آنها‌ جهت زودتر اثر بخشیدن تربت می­باشد. در این مورد، می­توانید به مفاتیح الجنان مرحوم محدّث قمی مراجعه نمایید.
[902] اموری مانند مرگ مغزی، کوری چشم، ناشنوایی، قطع دست و پا یا از کار افتادگی و فلج شدن آنها، از کار افتادن هر دو کلیه، برداشتن رحم یا بریدن تخمدان­ها و مواردی از این قبیل، ضرر فوق‌العاده و مهمّ محسوب می­شود؛ امّا صِرف تب و سردرد مختصر، سرماخوردگی موقّت، بریدن مقداری از پوست بدن، سرخی یا کبودی یا سیاهی پوست، برداشتن یک کلیه برای کسی که کلیۀ دیگر او سالم است و می­تواند با آن ادامۀ حیات دهد و مانند آن، ضرر فوق‌العاده محسوب نمی‌شود.
[904] به عبارتی، احتمال معقول ضرر را بدهد، طوری که منشأ خوف برایش ­شود.
[905] فروع کافی، ج6، باب من مشی إلی طعام لم یدع إلیه، ص270، ح2.
[906] چنانچه مواد غذایی (خوردنی­ها و آشامیدنی­ها) ملک شوهر خواهر، شوهر عمّه، یا شوهر خاله باشد، استفاده از آن محلّ اشکال است، مگر آنکه استفاده از آن را اجازه دهند یا رضایت آنان از راه معتبری مانند یقین یا اطمینان احراز شود.
[907] نماز خواندن در منزل افراد مذکور، همان حکم خوردن و آشامیدن از منزل آنان را دارد.
[908] البتّه در مواردی که فرد احتمال دهد که مالک آن محجور مانند بچّۀ نابالغ و مجنون است، چنانچه احتمال مذکور مرجوح (مثلاً 30 درصد) باشد، اثری بر آن مترتّب نمی­شود.
[909] اموال مذکور در حکم مجهول المالک است و استفاده از آنها نیازمند اجازه از حاکم شرع می‌باشد؛ البتّه این اجازه با رعایت قوانین و مقرّرات صادر شده است.
[910] مسائل مربوط به استفاده از اموال دیگران در حال اضطرار در جلد چهارم، فصل «نفقات»، نفقۀ اضطرار بیان می‌شود.
[914] به ابتدای جلد سوّم، فصل «مباحث مقدّماتی معاملات» مراجعه شود.
[915] سورۀ بقره، آیۀ ١٦٨.
[916] سورۀ مائده، آیۀ 88.
[917] سورۀ مؤمنون، آیۀ ٥١.
[918] بحار الانوار (چاپ بیروت)، ج11، ص58، ح62.
[919] همان، ج100، ابواب المکاسب، باب1، ص16، ح71.
[920] همان، ص11 و 12، ح50.
[921] یا نمایان و آشکار شود.
[923] وسائل الشیعه، ج7، ابواب الدعاء، باب67، ص145، ح5.
[924] لئالی الأخبار، ج1، باب1، فی ما یتعلّق بتنبیه النفس، ص3.
[925] غذاهای باقیمانده در لابلای دندان­ها را با مسواک و چوب خلال و مانند آن تمیز نماید.
[926] وسائل الشیعه، ج24، ابواب آداب المائدة، باب1، ص240، ح5.
[927] البتّه حکم مذکور کلّیّت ندارد و گاهی عواملی مانند ضعف بدن، مریضی و ضرر، نوع فعالیّت بدنی، طولانی بودن مدّت روز، کیفیّت غذا و غیر آن موجب افزایش وعده­های غذایی فرد می­شود.
[928] وسائل الشیعه، ج24، ابواب آداب المائدة، باب1، ص239، ح1.
[929] مستدرک الوسائل، ج16، ابواب آداب المائدة، باب1، ص209 و 210، ح4.
[930] البتّه اگر پوست میوه­ در هنگام مصرف، آلوده به مواد شیمیایی و سموم دفع آفات و مواد مضرّ دیگر باشد، حکم مذکور شامل آن نمی­شود.