مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

احکام ذبح حیوانات

· کیفیّت ذبح

مسأله 1251. شیوۀ شرعی سربريدن حيوان [713] آن است كه چهار عضو حیوان به‌طور كامل بریده شود و آنها عبارتند از:

1. مجراى تنفّس (نای)؛

2. مجراى خوردن و آشامیدن (مِرى)؛

3 و 4. دو شاهرگ گردن که در دو طرف مرى و نای قرار دارند.

و بنابر احتياط واجب شكافتن آنها، يا بريدن کامل نای (مجرای تنفّس) به تنهایى كافى نيست.

شایان ذکر است، بريدن اين چهار عضو زمانی واقع مى‏شود که ذبح حیوان از قسمت پایین برآمدگی زیر گلو که مانند «مُهره» است [714] انجام گردد؛ در غیر این صورت، نای و مری قطع نمی‌شوند، زيرا آغاز این دو عضو، از محلّ برجستگی مذکور می‌باشد. بنابراین، با رعایت امر مذکور، ذبح حیوان از وسط گردن یا پایین آن مانعی ندارد.

مسأله 1252. اگر فرد بعضى از اين چهار عضو را ببرد و صبر كند تا حيوان بميرد و بعد بقيّۀ آنها را قطع کند، ذبح شرعی صورت نمی­گیرد، [715] ولی در صورتى كه باقیماندۀ چهار عضو را پيش از جان دادن حيوان و جدایی سر از بدن ببرد، کافی است.

مسأله 1253. اگر فرد ذبح حیوان را از قسمت بالای برآمدگی زیر گلو (جوزک) انجام دهد، ولی قبل از جان دادن حیوان متوجّه شود و چهار عضو را از قسمت پایین برآمدگی قطع نماید، ذبح شرعی محقّق می­شود؛

مگر آنکه سر از بدن حیوان جدا شده باشد که در این صورت، حیوان قابل ذبح شرعی نیست و مردار محسوب می­شود.

مسأله 1254. اگر مثلاً گرگ گلوى گوسفند را طورى بكَند كه از چهار عضو چيزى نماند، آن گوسفند حرام مى‏شود. همچنين است اگر از نای (مجرای تنفّس) چيزى نماند، بلكه اگر چهار عضو را طوری قطع کند که مقدارى از آنها آويزان به سر، يا متّصل به بدن باقى بماند، آن گوسفند بنابر احتياط واجب حرام مى‏شود.

ولى اگر غیر از چهار عضو مذکور را بكَند، در صورتى كه گوسفند زنده باشد و به دستورى كه گفته مى‏شود سرِ آن را ببرند، حلال و پاک مى‏باشد.

مسأله 1255. بعد از بریده شدن چهار عضو معیّن - که در مسألۀ «1251» ذکر شد - بنابر احتياط واجب بايد کمی صبر کنند تا روح از بدن حیوان خارج شود، سپس سر حیوان را از بدنش جدا نمایند؛

البتّه اگر سر حیوان را عمداً قبل از خارج شدن روح جدا کنند، به ذبح شرعی خللی وارد نمی‌شود، هرچند بنابر احتیاط واجب این کار معصیت محسوب می‌شود؛ ولی اگر جدا شدن سر از روى غفلت يا به جهت تيزى چاقو باشد، اشكال ندارد.

حکم مذکور بنابر احتیاط واجب در مورد شكستن گردن و نیز قطع نخاع حیوان - پيش از خارج شدن روح از بدن حیوان - جاری می­شود.

مسأله 1256. ذبح شرعی لازم نیست از جلوی گردن حیوان انجام شود و ذبح از پشت گردن (قفا) نیز برای تذکیۀ حیوان کافی است، هرچند خلاف احتیاط مستحب می‌باشد؛

البتّه، اگر این عمل موجب شکستن گردن یا قطع نخاع حیوان شود، بنابر احتیاط لازم از جهت حکم تکلیفی جایز نیست.

مسأله 1257. اگر حيوانى سركش شود يا مثلاً در چاه يا موضع تنگى بيفتد و خوف و ترس آن باشد كه در آنجا بميرد و نتوانند آن را به کیفیّت شرعی ذبح نمایند، [716] هرجاى بدنش را كه با چاقو، سر نيزه و مانند آن زخم بزنند و در اثر زخم جان بدهد، حلال مى‏شود و رو به قبله بودن حیوان لازم نيست؛

ولى بايد تمام شرایط ديگر - كه براى ذبح شرعی حیوانات بیان می­شود - رعایت گردد.

· شرايط ذبح

مسأله 1258. ذبح حيوان باید با شرایط ذیل انجام شود:

1. ذابح مسلمان باشد؛

2. بریدن گلو به قصد ذبح شرعی باشد؛ ‌

3. ذبح با آهن انجام شود؛ ‌

4. در هنگام ذبح حیوان رو به قبله باشد؛

5. هنگام ذبح نام خداوند متعال ذکر شود؛ ‌

6. پس از ذبح خون به مقدار متعارف خارج شود؛

7. حیوان هنگام ذبح زنده باشد.

توضیح این موارد در مسائل بعد ذکر می‌شود.

o شرط اوّل: ذابح مسلمان باشد

مسأله 1259. كسى كه سر حيوان را مى‏برد بايد مسلمان باشد، چه مرد باشد و چه زن؛ همینطور، بچّۀ نابالغ مسلمان در صورتی که مميّز [717] و نیز آشنا به عمل ذبح و تذكيۀ حيوان باشد مى‏تواند سر حيوان را ببرد.

بنابراین، کافر غير كتابى و افرادی که در حكم كافر هستند مانند ناصبی­ها، اگر سر حيوان را ببرند آن حيوان حلال و پاک نمى‏شود، بلكه كافر كتابى مثل فرد مسیحی یا یهودی نيز چنانچه سر حيوان را ببرد - هرچند شرایط ذبح را رعایت نماید - آن حيوان بنابر احتياط واجب حلال و پاک نمى‏شود.

o شرط دوّم: بریدن گلو به قصد ذبح شرعی باشد

مسأله 1260. كسى كه سر حيوان را مى‏برد بايد به قصد ذبح شرعی اقدام به این عمل نماید. بنابراین، اگر بچّۀ غیر ممیّز یا فرد دیوانه یا مست سر حیوان را ببرد، کافی نیست.

همچنین، اگر فرد براى مقصود ديگرى چاقو را بر گلوى حيوان بكشد یا چاقو از دستش بيفتد و گلوى حيوان­ ناخواسته بریده شود، ذبح شرعی محقّق نمی­شود.

o شرط سوّم: ذبح با آهن انجام شود

مسأله 1261. برای ذبح شرعی لازم است در صورت امکان از «آهن» [718] (مانند کارد یا چاقوی آهنی) استفاده شود، نه فلزّات دیگر.

مسأله 1262. ذبح با آهن مخلوط با کُرُم که از آن چاقوی «استیل» ساخته می­شود، بنابر احتیاط واجب كافی نیست؛ همچنین است اگر آهن با کُرُم روكش داده شده باشد.

مسأله 1263. اگر آهن پيدا نشود، احتیاط واجب آن است که ذبح با استیل انجام شود و اگر استیل یافت نشود، می‌توان با هر شیء تيزى مانند شيشه یا سنگ تیز، [719] حیوان را ذبح نمود، هرچند ضرورتى برای تعجیل در ذبح - مثل در معرض تلف بودن حیوان - وجود نداشته باشد.

مسأله 1264. اگر فرد به واسطۀ فراموشی یا جهالتی که نسبت به آن شرعاً معذور باشد یا از روی حجّت شرعی [720] با غیر وسائل آهنی حیوان را ذبح نماید، برای تذکیه کافی است و ذبح شرعی محقّق می­شود؛

مثل اینکه با اعتقاد به اینکه چاقو آهنی است حیوان را ذبح کند و بعد معلوم شود که چاقو غیر آهنی بوده است.

o شرط چهارم: در هنگام ذبح حیوان رو به قبله باشد

مسأله 1265. حیوان در هنگام ذبح شرعی، باید رو به قبله باشد و این امر با توجّه به حالات حیوان، متفاوت می­باشد. بنابراین، کیفیّت رو به قبله بودن حیوان از قرار ذیل است:

الف. اگر حيوان برطرف راست يا چپ خوابيده باشد، بايد محلّ ذبح و شكم حيوان رو به قبله باشد، و لازم نيست پاها و دست­ها و صورت آن حیوان رو به قبله باشد.

ب. اگر حیوان نشسته يا ايستاده باشد، باید طوری قرار بگیرد که عرفاً بگویند رو به قبله است.

ج. اگر حیوان به صورت آویزان از طرف سر یا پا ذبح می­شود (مثل مرغ)، باید قسمت­های جلوی بدنش (مثل سینه و شکم) رو به قبله باشد.

همچنین، احتياط مستحب است کسى که حيوان را ذبح می­نماید نيز رو به قبله باشد.

مسأله 1266. كسى كه مى‏داند بايد در حال ذبح حیوان رو به قبله باشد، اگر عمداً حيوان را رو به قبله نكند، ذبح شرعی محقّق نمی­شود؛

ولى اگر فراموش كند، يا مسأله را نداند - هرچند از روی تقصیر - يا معتقد باشد که رو به قبله کردن لازم نیست - مانند بعضی از فرقه‌های اسلامی [721] - یا قبله را اشتباه كند و به اعتقاد اینکه حیوان رو به قبله است آن را ذبح کند و بعد معلوم شود که رو به قبله نبوده، اشكال ندارد.

مسأله 1267. اگر فرد نداند قبله كدام طرف است، يا نتواند - هرچند با كمک ديگرى - حيوان را رو به قبله كند، مانند اینکه حيوان چَموش و سرکش باشد، يا در چاه يا چالۀ عمیقی افتاده باشد و ناچار باشد آن را ذبح كند، مثلاً حیوان در معرض تلف قرار گرفته باشد، در این صورت به هر طرف ذبح كند اشكال ندارد.

همچنين است حکم اگر وقت تنگ بوده و بترسد معطّل شدن براى رو به قبله كردن حیوان، موجب مرگ آن شود.

o شرط پنجم: هنگام ذبح نام خداوند متعال ذکر شود

مسأله 1268. فردی که می­خواهد حیوان را ذبح نماید، باید هنگام شروع ذبح يا در زمانی که عرفاً متّصل به ذبح محسوب شود، به نيّت ذبح شرعی، «نام خداوند متعال» را ببرد.

بنابراین، اگر بگويد: «بِسْمِ اللّه الرَّحْمٰنِ الرَّحیم‏» یا «بِسْمِ اللّه‏» يا «اَللّهُ أَكْبَر» یا «الْحَمْدُ لِله یا «لا إلٰهَ إلّا اللّهُ» و مانند آن كافى است، بلكه اگر فقط بگويد: «اللّه» یا «یا اللّه» بدون آنکه با صفت کمال، مدح و تمجیدی همراه باشد یا بگوید: «یا رَحْمٰنِ»، «یا خالِق» یا نام خداوند متعال را به فارسی یا سایر زبان­ها بگوید نيز کفایت می‌کند، هرچند خلاف احتياط مستحب است و چنانچه غير ذابح نام خداوند متعال را ببرد كافى نيست.

مسأله 1269. اگر فرد ذابح بدون قصد ذبح مثلاً به جهت غرض دیگری نام خداوند متعال را ببرد، يا هنگام ذبح عمداً نام خداوند متعال را نبرد یا از روى ندانستن مسأله - چه جاهل مقصّر باشد و چه جاهل قاصر - نام خداوند متعال را نبرد، ذبح شرعی محقّق نمی­شود؛

ولى اگر از روى فراموشى باشد، اشكال ندارد، هرچند احتیاط مستحب است هر وقت یادش آمد نام خداوند متعال را ببرد.

مسأله 1270. اگر فرد بخواهد چند مرغ را همزمان - مثلاً با دستگاه­های متداول [722] - ذبح شرعی نماید، گفتن یک بار «بِسْمِ الله» به نیّت همۀ آنها کافی است؛

ولی اگر بخواهد چند مرغ را به صورت پیاپی ذبح کند، باید «بِسْمِ اللّه» را به نیّت آنها به اندازه­ای تکرار کند که متّصل بودن عرفی زمان ذبح هر یک از آنها با گفتن «بِسْمِ اللّه» - که در مسألۀ «1268» گذشت - رعایت شود.

مسأله 1271. اگر دو نفر به اتّفاق هم یا یکی پس از دیگری، اقدام به ذبح شرعی حیوان (بریدن اعضای چهارگانه که قبلاً بیان شد) نمایند، مثلاً یکی از آن دو، «مری» و «نای» را بریده و دیگری «دو شاهرگ» را قطع نماید، لازم است هر یک از آن دو نام خداوند متعال را ببرد.

o شرط ششم: پس از ذبح خون به مقدار متعارف خارج شود

مسأله 1272. از شرایط ذبح شرعی این است که بعد از ذبح، خون به اندازۀ معمول از بدن حيوان خارج شود. بنابراین، اگر در اثر لخته شدن خون در رگ­ها و مانند آن، خون بيرون نيايد يا خون بيرون آمده کمتر از مقدار متعارف در نوع آن حيوان باشد، ذبح شرعی محقّق نمی­شود؛

ولى اگر كم بودن خون خارج شده از اين جهت باشد كه حيوان پيش از سر بريدن خونريزى كرده، اشكال ندارد.

o شرط هفتم: حیوان هنگام ذبح زنده باشد

مسأله 1273. از شرایط ذبح آن است که حیوان هنگام ذبح زنده باشد، هرچند در اثر حادثه­ای در شُرُف موت قرار داشته [723] و چنانچه زنده بودن حیوان در حال ذبح مشكوک باشد، در صورتی ذبح شرعی محقّق می­شود که حيوان بعد از ذبح حركتى بكند، مثل اینکه پاى خود را به زمين بزند یا دست يا دُم یا چشم خود را حركت دهد. [724]

بنابراین، اگر زنده بودن حیوان معلوم باشد، حرکت اعضای حیوان بعد از ذبح لازم نیست.

§ ذبح با دستگاه

مسأله 1274. اگر بخواهند ذبح حیوان - مثلاً مرغ - را با دستگاه­های صنعتی انجام دهند، باید کلّیّه شرایط ذبح رعایت گردد. از جملۀ آنها، موارد ذیل است:

1. تیغۀ دستگاه از جنس آهن باشد؛ [725]

2. حیوان در موقع ذبح رو به قبله باشد؛

3. چهار مجرای حیوان در ناحیه گردن - با توضیحی که در مسألۀ «1251» گذشت - بریده شود؛

4. در هنگام ذبح نام خداوند متعال توسط فرد مسلمانی که عرفاً ذبح مستند به اوست، برده شود.

بنابراین در ذبح مرغ، چنانچه راه‌اندازی دستگاه بعد از آویزان کردن مرغ­ها با روشنکردن آن صورت می­گیرد، لازم است فردی که دستگاه را روشن می‌کند، نام خداوند متعال را - با توضیحی که در مسألۀ «1270» بیان شد - ببرد.

امّا اگر دستگاه روشن است و کارگر حیوان را گرفته و به دستگاه می­بندد، تا پس از آن به‌طور خودکار عمل ذبح انجام پذیرد، باید کسی که آویزان کردن حیوان به دستگاه به عهدۀ اوست، نام خدواند متعال را - با توضیحی که در مسألۀ «1270» بیان شد - ببرد.

· کیفیّت نحر کردن شتر

مسأله 1275. در بین حیوانات، فقط «شتر» باید به جای ذبح شرعی «نَحْر» شود و کیفیّت آن چنين است كه با رعايت شرايط ذبح - شرایط مذکور در مسألۀ «1258» - از جمله رعايت قبله و گفتن بِسْمِ اللّه، كارد يا چيز ديگرى را كه از آهن و برنده باشد، در گودى بين گردن و سينه‏ شتر كه آن را «لُبَّه» مى­نامند فرو كنند.

شايان ذكر است اگر لُبَّه به‌طور عرضى بریده شود كافى نيست و باید كارد و مانند آن را در لُبَّه فرو برند.

مسأله 1276. اگر شتر را به جای نَحْر مانند حیوانات دیگر ذبح نمایند يا گوسفند و گاو و مانند اينها را مثل شتر نحر كنند، صحیح نیست و موجب پاک و حلال شدن گوشت آنها نمی­شود؛

البتّه اگر شتر را ذبح كنند، در صورتى كه سر شتر از بدنش جدا نشده - هرچند چهار عضو آن قطع شده باشد - و پيش از خارج شدن روح آن را نحر نمايند کافی است؛ ولی چنانچه سر شتر جدا شده باشد، قابل نحر نيست و سر و بدن هر دو مردار و نجس و خوردن آنها حرام است؛

نيز اگر گاو يا گوسفند و مانند اينها را نحر كنند و پيش از خارج شدن روح، سر آنها را به دستور شرعی ببرند، حلال و پاک مى‏باشند.

مسأله 1277. نَحْر شتر در حال ايستاده يا نشسته يا به پهلو خوابيده، با رعايت جهت قبله جايز است، ولی بهتر است شتر هنگام نحر در حال ايستاده باشد.

· حکم بچّۀ (جنین) حیوانات ذبح شده

مسأله 1278. اگر حيوان حلال گوشت را با رعایت شرایطی که در مسائل قبل ذکر شد، ذبح نمایند و بچۀ زنده‏اى از آن بيرون آيد، چنانچه آن بچّه را با رعایت شرایط، ذبح شرعی کنند، پاک و حلال است؛ [726]

ولی اگر آن را ذبح شرعی نکنند یا زمان کافی برای ذبح نباشد و بمیرد، نجس و حرام محسوب می­شود.

مسأله 1279. اگر حيوان حلال گوشت را با رعایت شرایطی که در مسائل قبل ذکر شد، ‌ذبح نمایند و بچۀ مرده‏اى از شكمش بيرون آورند با وجود شرایط ذیل پاک و حلال می­باشد: [727]

الف. در هنگام ذبح مادر، بچه­اش زنده باشد. بنابراین، اگر بچه پيش از آن مرده باشد، حرام محسوب می­شود.

ب. سبب مردن بچۀ حیوان در شکم مادرش، تأخیر در بيرون آوردن آن نباشد. بنابراین، در صورت احتمال زنده بودن بچۀ حیوان بعد از ذبح مادرش، لازم است با رعایت فوریّت عرفی اقدام به بیرون آوردنش نموده تا در صورت زنده بودن، آن را ذبح شرعی نمایند.

ج. خلقت آن بچّه كامل باشد و مو يا پشم در بدنش رویيده باشد، هرچند روح در آن دمیده نشده باشد؛ امّا اگر خلقتش کامل نشده، حرام محسوب می­شود.

شایان ذکر است، حکم مذکور در این مسأله شامل حیوانات حرام گوشتی که قابل تذکیه هستند نیز می­شود و اثر تذکیه، پاکی آنها است، ولی خوردن آنها حرام است.

این حکم، شامل صید حیوانات وحشی نیز می­شود. بنابراین، اگر حیوان وحشی را - با رعایت شرایط آن - شکار نمایند و بچّۀ مرده‏اى از شكمش بيرون آورند با وجود شرایط فوق تذکیه شده محسوب می­شود.

مسأله 1280. اگر از شكم حيوان زنده، بچّۀ مرده‏اى بيرون آيد يا آن را بيرون آورند، خوردن گوشت آن حرام است.

· مستحبات ذبح حیوانات

مسأله 1281. امور ذیل در ذبح حیوانات، [728] مستحب شمرده شده است:

1. هنگام ذبح گوسفند و بز، دو دست و يک پاى آن را ببندند و پاى ديگرش را رها كنند و موقع ذبح گاو، چهار دست و پايش را ببندند و دُم آن را رها كنند و هنگام نَحْر شتر، اگر نشسته باشد دو دست آن را از پایين تا زانو، يا زير بغل به يكديگر ببندند وپاهايش را باز بگذارند و اگر ايستاده باشد پاى چپش را ببندند؛ مرغ و سایر پرندگان را بعد از ذبح رها كنند تا پر و بال بزنند.

2. پيش از ذبح حيوان، آب جلوى آن بگذارند.

3. کارد یا وسیلۀ ذبح را خوب تیز کنند و آن را از حیوان پنهان نمایند و سعی کنند ذبح حیوان سریع انجام شود تا اینکه موجب اذیّتش نشود.

· مکروهات ذبح حيوانات

مسأله 1282. امور ذیل در ذبح حيوانات، [729] مكروه شمرده شده است:

1. قبل از خارج شدن روح، پوست حيوان را بكنند.

2. در مکانی حيوان را ذبح کنند كه حيوان همجنسش آن را ببيند.

3. در شب ذبح كنند.

4. در روز جمعه قبل از ظهر ذبح کنند. [730]

5. خود انسان، چهارپايى را كه پرورش داده است ذبح نماید.


[713] غیر از «شتر» که باید «نحر» شود. کیفیّت نحر شتر، در مسألۀ «1275» ذکر می­شود.
[714] منظور، برآمدگی جلوی گردن یا حنجره است که از غضروف تشکیل شده و به آن «جوزک» نیز گفته می­شود و در لغت عرب «جوزة» نامیده می­شود.
[715] در صورتی که «نای» (مجرای تنفّس) در موقع زنده بودن حیوان و بقیۀ مجاری بعد از موت آن بریده شده، بنابر احتیاط واجب برای تذکیه کافی نیست.
[716] یا چنانچه حیوان مذکور «شتر» است، نتوانند آن را با کیفیّتی که در مسألۀ «1275» ذکر می­شود «نَحْر» نمایند.
[717] در این مسأله، اگر بچّۀ نابالغ از نظر رشد فکری در حدّی باشد که شرایط تذکیه و ذبح و غرض از آن (پاک و حلال شدن حیوان) را درک می­کند «ممیّز» محسوب می­شود.
[718] آنچه در عرف عرب‌زبانان «حدید» نامیده شود.
[719] البتّه ذبح با دندان یا ناخن در صورت فقدان آهن و استیل، محلّ اشکال است.
[720] مانند شهادت دو مرد عادل (بیّنه) یا تقلید از مجتهد جامع الشرایطی که ذبح با غیر آهن را کافی بداند.
[721] بنابراین، اگر فرد مسلمانی که تابع مذاهبی است که رو به قبله بودن حیوان را در حال ذبح شرط نمی‌دانند و این شرط را رعایت نمی­کند، اقدام به ذبح حیوان نماید، برای تذکیه کافی است و ذبح شرعی محقّق می­شود.
[722] حکم ذبح با دستگاه، در مسألۀ «1274» ذکر می­شود.
[723] مثل اینکه حیوان در اثر تصادف، پرت شدن از بلندی، دریده شدن توسط گرگ و مانند آن در آستانۀ موت باشد.
[725] اگر تیغۀ دستگاه از جنس‌آهن باشد، ولی برای آنکه کند نشود، در لبۀ آن از روکش الماس استفاده شود، طورى كه ذبح به وسيله الماس انجام شود نه آهن، کافی نیست.
[726] در مورد «شتر یا بچّه شتر»باید به جای ذبح، نحر شود و این حکم، در مورد مسأله بعد نیز جاری است.
[727] در این صورت، تذکیۀ جنین به تذکیۀ مادر وی محقّق می­شود.
[728] یا نحر شتر.
[729] همان.
[730] مورد سوّم و چهارم در صورت احتیاج، کراهت ندارد.