مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

احكام عهد

مسأله 1230. «عهد» آن است كه فرد با خداوند متعال پیمان ببندد و متعهّد شود كه كارى را انجام دهد یا ترک نماید و عمل كردن به عهد شرعى، مانند قسم یا نذر واجب است. [695]

مسأله 1231. در عهد شرعی هم مانند قسم یا نذر باید صیغه خوانده شود، ولی لازم نیست صیغۀ آن به عربی باشد؛ پس کافی است بگوید: «با خدا عهد مى‌كنم یا خدایا، با تو عهد می‌کنم یا عهد خدا بر من است که فلان عمل را انجام دهم یا فلان عمل را ترک نمایم».

بنابراین، چنانچه عهد، قلبی باشد و فرد صیغۀ عهد را نخوانده باشد، عمل به آن واجب نیست، هرچند وفای به آن مطابق با احتیاط مستحب است؛ ‌

امّا اگر بگوید: «خدایا قول می­دهم که فلان کار را انجام دهم» عهد شرعی محسوب نمی­شود.

مسأله 1232. انسان نمی‌تواند شخص دیگری را برای اجرای صیغۀ عهد وکیل نماید. همچنین، عهد کردن برای دیگران به صورت فضولی صحیح نیست، هرچند کسی که برایش عهد شده آن را اجازه دهد.

مسأله 1233. شرایط کسی که عهد میکند و همین طور شرایط صحّت عهد، همانند قسم میباشد که در مسائل «1166» تا «1172» ذکر شد؛

البتّه، اگر پدر یا شوهر از عهد کردن یا عمل کردن به مورد عهد نهی نمایند، در صورتی که به سبب نهی، رجحان عهد مذکور از بین برود، عهد باطل می­شود و در غیر این صورت، منعقد شدن عهد یا باطل شدن آن محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.

مسأله 1234. عهد شرعی دو نوع است:

الف. عهد مشروط: مثل آنکه فرد بگوید: «با خداوند متعال عهد میکنم چنانچه مریض من شفا یافت، یک هفته روزه بگیرم»؛ در این نوع عهد لازم است بعد از آنكه حاجت فرد برآورده شد، به مورد عهد عمل نماید. [696]

ب. عهد مطلق: [697] مثل آنکه فرد بگوید: «با خداوند متعال عهد میکنم كه نماز شب بخوانم»؛ این نوع عهد، بدون قید و شرط واقع می­شود و وفای به آن واجب است. [698]

احکام این دو نوع عهد، همانند نذر است که در مسائل «1188 و 1189» بیان شد.

مسأله 1235. اگر فرد به عهد شرعى خود عمداً عمل نكند، گناه كرده و واجب است كفّاره بدهد، یعنى یک بنده در راه خداوند متعال آزاد كند، یا آنکه شصت فقیر را سیر یا به هر كدام یک مُدّ طعام بپردازد، یا دو ماه پى در پى روزه بگیرد، که توضیح آن در فصل «کفّارات» ذکر شده است.


[695] احکام مذکور در این فصل، اختصاص به عهد با خداوند متعال دارد و شامل عهد و پیمان با غیر خداوند متعال نمی­شود.
[696] به این قسم از عهد، «عهد مشروط یا معلّق» گفته می‌شود.
[697] عهد بدون قید و شرط.