مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

احكام عدّه

· تعریف عدّه

مسأله 579. «عدّه» مدّتى است كه زن پس از جدايى از شوهر يا كسى كه اشتباهاً با او نزديكى كرده، باید منتظر بماند و در این مدّت نمی­تواند با شخص دیگری ازدواج نماید؛ چه اینکه علّت جدايى، طلاق باشد، يا غیر آن از مواردی که در مسألۀ بعد ذکر می­شود؛

عدّه، احكام دیگری نیز دارد كه در مباحث بعد خواهد آمد.

· مواردی که زن باید عدّه نگه دارد

مسأله 580. مواردی كه زن باید عدّه نگه دارد، عبارتند از:

1. طلاق؛

2. تمام شدن مدّت ازدواج در عقد موقّت یا بذل و بخشش مدّت توسط زوج؛

3. نزدیكی از روی اشتباه (وطی به شبهه)؛

4. فسخ و انفساخ عقد ازدواج؛

5. وفات زوج؛

در ادامه، به توضیح هر یک از این موارد پرداخته می‌شود.

o 1. عدّۀ طلاق

§ زنانی که طلاق آنان عدّه ندارد

مسأله 581. زنی كه طلاق داده شده باید مدّتی كه بعداً‌ ذكر می‌شود «عدّه» نگه دارد و در آن مدّت با فرد دیگری ازدواج ننماید و از این حكم موارد ذیل استثنا می‌شود:

الف. «زنی كه همسرش با او نزدیكی نكرده است».

شایان ذکر است، نزدیكی­ [469] در صورتی موجب عدّه می­شود كه به اندازۀ ختنه‌گاه (حَشَفه) داخل شده باشد. [470]

البتّه، اگر منی همسرش به‌طور طبیعی یا به شیوۀ دیگری وارد فرج (مَهْبِل) شود، بدون آنکه نزدیکی صورت گیرد، زن باید عدّه نگه دارد.

بنابراین، اگر نزدیکی صورت نگرفته و زن با شیوۀ تلقیح مصنوعی بدون ورود منی به مَهْبِل حامله شده باشد، بدین صورت که اسپرم مرد و تخمک همسرش در خارج از فضاى رحم و مَهْبِل (مثلاً در آزمایشگاه) بارور شده، سپس نطفۀ بارور شده (رویان) در رحم همسرش قرار داده شده و زن حامله شود، لازم است عدّه نگه دارد.

ب. «دختری كه نه سالش تمام نشده»، هرچند شوهرش - اشتباهاً یا عمداً و از روی معصیت - با وی نزدیكی كرده باشد.

ج. «زنی كه يائسه است» و معنای یائسگی در مسألۀ «508» بیان شد.

§ مدّت عدّه طلاق

مسأله 582. زنانی كه طلاق داده می­شوند و باید عدّه نگه دارند، از لحاظ عدّۀ طلاق چهار قسم هستند:

1. زن غیر حامله‌ای که مدّت زمان بین دو حیضش، کمتر از سه ماه است؛

2. زن غیر حامله‌ای که مدّت زمان بین دو حیضش، سه ماه یا بیشتر است؛

3. زن غیر حامله‌ای که یائسه نیست، ولی حیض هم نمی‌بیند؛

4. زنی که حامله است.

حکم هر یک از این صورت‌ها، در مسائل بعد ذکر می‌شود.

□ الف. زن غیر حامله كه مدّت زمان بین دو حیضش كمتر از سه ماه است

مسأله 583. زن غیر حامله­ای كه فاصله بين دو حيض او كمتر از سه ماه است، [471] عدّه‌اش آن است که بعد از طلاق [472] به قدرى صبر كند كه دو بار حيض ببيند و پاک شود و همين كه حيض سوّم را ديد عدّۀ او تمام مى‏شود.

مسأله 584. اگر زن غیر حامله‌ای که فاصلۀ بین دو حیض او کمتر از سه ماه است، بعد از طلاق [473] یک بار خون حیض ببیند و سپس یائسه گردد، برای تكمیل عدّه باید دو ماه قمری دیگر صبر نماید؛

امّا در صورت مشاهدۀ دو بار خون حیض قبل از سنّ یائسگی، لازم است بعد از آن یک ماه قمری دیگر عدّه نگه دارد.

مسأله 585. اگر زن غیر حامله­ای که فاصلۀ بين دو حيض او كمتر از سه ماه است، بعد از طلاق، مثلاً دو بار حیض ببیند، سپس به سببی - مانند بیماری یا استعمال دارو - حیض وی به تأخیر افتد، بايد بعد از حيض دوّم سه ماه قمری صبر كند که اگر حيض ديگرى در این مدّت ببیند عدّه­اش تمام می­شود و در صورتی که حیض نبیند با انتهاى سه ماه عدّه­اش به پایان می­رسد؛

همچنین، اگر چنین زنی بعد از طلاق، یک بار حیض ببیند، سپــس به سببــی - مانند بیماری یا استعمال دارو - حیض وی به تأخیر افتد، چنانچه بعد از حیض اوّل تا سه ماه قمری حیض نبیند، با سپری شدن سه ماه عدّه­اش تمام مى‌شود.

□ ب. زن غیر حامله‌ای كه مدّت زمان بین دو حیضش سه ماه یا بیشتر است

مسأله 586. عدّۀ زن غیر حامله­ای كه فاصله بين دو حيض او سه ماه قمری یا بیشتر است، سپری شدن سه ماه قمری از زمان طلاق می­باشد.

مسأله 587. اگر زن غیر حامله‌ای که فاصلۀ بین دو حیض او سه ماه قمری یا بیشتر است، بعد از گذشت مثلاً یک ماه از زمان طلاق یائسه گردد، حكم عدّه از وی ساقط نمی­شود، بلكه لازم است دو ماه قمری دیگر عدّه نگه دارد.

□ ج. زن غیر حامله‌ای كه یائسه نیست، ولی حیض هم نمی­بیند

مسأله 588. اگر زن به سببی - مانند بیماری یا استعمال دارو یا شیر دادن بچّه‌ یا برداشتن رحم - خون حيض نبيند، ولی در سنّ بانوانی باشد كه حيض مى‏بينند، بايد بعد از طلاق تا سه ماه قمرى عدّه نگه دارد.

مسأله 589. اگر زنى كه عدّۀ او سه ماه قمری است [474] اوّل ماه قمرى طلاق داده شود، بايد سه ماه قمری تمام - هرچند ماه قمری 29 روزه باشــــد - عدّه نگه دارد و منظور از اوّل ماه، روز اوّل ماه نیست، بلكه اوّلين لحظۀ شب اول ماه است. [475]

مسأله 590. اگر زنی که عدّۀ او سه ماه قمری است، در بين ماه طلاق داده شود، بايد باقیماندۀ ماه اوّل را با دو ماه قمری بعد از آن و نيز به مقدار كسرىِ ماه اوّل از ماه چهارم عدّه نگه دارد.

البتّه، در صورتی كه ماه اوّل بيست و نه روزه باشد، بنابر احتياط واجب باید به گونه­ای نقص آن از ماه چهارم جبران شود كه مجموعاً سی روز كامل گردد؛ مثلاً اگر غروب روز بيستم ماه قمری طلاق داده شود و آن ماه 29­ روز باشد، احتياط واجب آن است كه از ماه چهارم، بيست و يک روز عدّه نگهدارد، تا با مقدارى كه از ماه اوّل عدّه نگه داشته، ­سى روز شود.

□ د. زنی كه حامله است

مسأله 591. عدّۀ زنی كه از شوهرش حامله شده، تا موقع وضع حمل [476] يا سقط شدن حمل [477] اوست، هرچند حمل مذكور به صورت جنین ناقص یا خون بسته (عَلَقه) یا پاره گوشت (مُضْغه) باشد.

بنابراين، اگر مثلاً يک ساعت بعد از طلاق وضع حمل نماید، عدّه‏اش تمام مى‏شود.

مسأله 592. اگر زن به واسطۀ زنای غیر شوهرش با وی آبستن شده باشد و شوهرش او را طلاق دهد، عدّۀ او به وضع حمل یا سقط آن حمل تمام نمى‏شود؛ بلكه حكم زنان غیر حامله را دارد كه عدّۀ آنان بیان شد. [478]

§ زمان آغاز عدّۀ طلاق

مسأله 593. ابتداى عدّۀ طلاق از زمانی است كه خواندن صيغۀ طلاق تمام مى‏شود؛ چه اینکه زن بداند طلاقش داده‏اند يا نداند.

بنابراین، اگر زن بعد از تمام شدن مدّت مذکور بفهمد او را طلاق داده‏اند، لازم نيست دوباره عدّه نگه دارد.

مسأله 594. اگر زن اطلاع پیدا كند كه شوهرش وی را طلاق داده، ولی زمان طلاق را نداند، بنابر احتیاط واجب باید از زمانی كه خبر طلاق به وی رسیده عدّه نگه دارد.

مسأله 595. احکام عدّۀ طلاق مربوط به ازدواج زن با شخص دیگر غیر از شوهرش است. بنابراین، اگر مرد همسرش را طلاق بائن [479] دهد، می­تواند در همان ایّام عدّه با وی مجدّداً ازدواج دائم یا موقّت نماید.

مسأله 596. اگر مردی بعد از نزدیكی با همسرش [480] وی را - با رعایت شرایط - طلاق رجعی دهد و در ایّام عدّه به او رجوع نماید، سپس بدون نزدیكی با وی، مجدّداً همسرش را طلاق دهد، زن باید از هنگام طلاق دوّم عدّه نگه دارد.

مسأله 597. اگر مردی بعد از نزدیكی با همسرش [481] وی را - با رعایت شرایط - طلاق بائن دهد و در ایّام عدّه مجدّداً با او ازدواج نماید، سپس بدون نزدیكی او را طلاق دهد، زن باید عدّۀ طلاق اوّل را كامل نماید و لازم نیست نسبت به طلاق دوّم عدّه نگه دارد.

o 2. عدّۀ زنى كه ازدواج موقّت كرده است

§ لزوم رعایت عدّۀ ازدواج موقّت در غیر موارد استثنائی

مسأله 598. اگر مدّت عقد موقّت تمام شود یا شوهر آن را بذل نموده و ببخشد، در غیر موارد استثنایی كه در مسألۀ «581» ذكر شد، بر زن واجب است «عدّه» نگه دارد و در دوران عدّه با مرد دیگری ازدواج ننماید.

§ مدّت عدّۀ عقد موقّت
□ الف. زن حامله

مسأله 599. عدّۀ زن حامله در ازدواج موقّت، همانند عدّۀ طلاق زن حامله در ازدواج دائم است كه احكام آن، در مسائل «591 و 592» ذكر شد.

□ ب. زن غیر حامله‌ای که حیض نمی‌بیند

مسأله 600. عدّۀ زن غیر حامله­ای كه اصلاً حیض نمی­بیند، ولی در سنّ بانوانی است كه حیض می­بینند، «چهل و پنج روز» از هنگام تمام شدن مدّت عقد موقّت یا بخشش مدّت باقیمانده از عقد موقّت می­باشد.

□ ج. زن غیر حامله‌ای که حیض می‌بیند

مسأله 601. عدّۀ عقد موقّت زنی كه حامله نیست و حیض می‌بیند، سه صورت دارد:

صورت اوّل: فاصلۀ زمان پایان عقد موقّت [482] و دیدن حيض اوّل، كمتر از چهل و پنج روز باشد؛

در اين صورت عدّۀ زن، سپری شدن دو حيض كامل است؛ البتّه حيض اوّل بنابر فتویٰ و حيض دوّم بنابر احتياط واجب می­باشد.

صورت دوّم: فاصلۀ زمان پایان عقد موقّت و دیدن حيض اوّل، چهل و پنج روز تا سه ماه قمری باشد؛

در این صورت، عدّۀ زن بنابر احتياط واجب [483] سپری شدن دو حيض كامل است. [484]

صورت سوّم: چنانچه فاصلۀ زمان پایان عقد موقّت و دیدن حيض اول، سه ماه قمری يا بيشتر باشد، كافی است زن سه ماه قمری عدّه نگه دارد. [485]

مسأله 602. اگر عدّۀ زن - با توضیحاتی كه در مسائل قبل بیان شد - سپری شده باشد، ولی وی از پایان مدّت عقد یا بخشش آن توسط زوج اطلاع نداشته باشد، لازم نیست، پس از اطلاع از این امر دوباره عدّه نگه دارد.

مسأله 603. اگر شوهر در بین مدّت عقد موقّت بمیرد، زن باید همانند عقد دائم «عدّۀ وفات» نگه دارد كه توضیح آن در احكام عدّۀ وفات خواهد آمد؛

امّا اگر شوهر در بین عدّۀ عقد موقّت بمیرد، سپری شدن عدّۀ عقد موقّت كافی است و زن لازم نیست عدّۀ وفات نگه دارد.

مسأله 604. احکام عدّۀ عقد موقّت مربوط به ازدواج زن با شخص دیگر غیر از شوهرش است. بنابراین، مردی که با زنی ازدواج موقّت کرده و مدّت عقد به پایان رسیده یا مدّت باقیمانده را بذل نموده و بخشیده، می­تواند در همان ایّام عدّه با وی مجدّداً ازدواج دائم یا موقّت نماید.

مسأله 605. اگر شوهر در ایّام عدّۀ عقد موقّت همسرش، مجدّداً با وی ازدواج دائم یا موقّت نماید، سپس بدون نزدیكی [486] با او، چنانچه عقد دائم است وی را طلاق دهد و در عقد موقّت مدّت باقيماندۀ عقد را ببخشد يا مدّت عقد تمام شود، زن باید عدّه ازدواج موقّت اوّلى را كه در آن نزدیكی صورت گرفته كامل نمايد و از سر گرفتن عدّۀ جديد لازم نيست.

o 3. عدّۀ زنى كه با او وطى به شبهه صورت گرفته است

§ موارد وطی به شبهه

مسأله 606. منظور از «وطی به شبهه» آن است كه مردی از روی جهل یا عدم التفات، با زنی که شرعاً همسرش نیست نزدیكی نماید، چه اینکه جهل به موضوع داشته باشد یا جهل به حکم؛

مانند اینكه مردی با زنی به اعتقاد اینكه همسر اوست، نزدیكی كند و بعد متوجّه شود كه زن دیگری بوده، یا با زنی كه نمی­دانسته شوهر دارد ازدواج و نزدیكی نموده، یا به جهت ندانستن حكم، با زنی كه در ایّام عدّه بوده ازدواج و نزدیكی كرده است.

شایان ذکر است، در این موارد فرقی بین جاهل قاصر و جاهل مقصّر غیر مردّد نیست­.

مسأله 607. اگر مرد با زنى كه همسرش نيست به اعتقاد اينكه همسر خود اوست نزديكى كند، زن باید «عدّۀ وطی به شبهه» نگه دارد؛ چه اینکه وی (زن) بداند كه آن مرد شوهرش نيست يا او هم خیال می‌کرده طرف مقابل همسرش می‌باشد؛ همچنین فرقى ندارد زن، شوهردار بوده یا مجرّد؛

همچنین، فرقی نیست که وطی به شبهه با خواندن صیغۀ عقد ازدواج همراه بوده یا بدون آن باشد. بنابراین، اگر مرد زنى را براى خود عقد كند و با اعتقاد به اينكه عقد ازدواج مذکور صحيح است با او نزدیكی نمايد، سپس متوجّه شود که عقد باطل بوده، زن باید عدّۀ وطى به شبهه نگه دارد و در این حکم فرقی بین عقد دائم و عقد موقّت نیست.

مسأله 608. اگر مرد با زنى زنا كند و زن به اعتقاد اينكه فرد مذكور شوهر اوست حاضر به نزدیكی شده باشد، احتياط واجب آن است كه زن «عدّۀ وطى به شبهه» نگه دارد.

مسأله 609. اگر مردی با زنى زنا كند و زن نیز بداند كه آن مرد شوهر او نيست، لازم نيست عدّه نگه دارد، هرچند از زنا حامله شود؛

البتّه، در صورتى كه زن مجرّد باشد، احتياط مستحب آن است که قبل از ازدواج، يک حيض صبر نموده سپس ازدواج كند. [487]

مسأله 610. اگر مردی با زن شوهردار زنا کرده، براى شوهرش جايز است با او نزدیكی نمايد. [488]

§ مدّت عدّۀ‌ وطی به شبهه

مسأله 611. «عدّۀ وطى به شبهه» همانند عدّۀ طلاق است و زنى كه عدّۀ طلاق ندارد مانند زن یائسه، لازم نيست عدّۀ وطى به شبهه نگه دارد. [489]

§ زمان آغاز عدّۀ وطی به شبهه

مسأله 612. اگر مرد زنی را به عقد خویش درآورد و با وی نزدیكی نماید و بعد از آن معلوم شود كه عقد مذكور باطل بوده، زن برای ازدواج با شخص دیگر باید عدّۀ وطی به شبهه نگه دارد و در این صورت، بنابر احتياط واجب آغاز عدّه از زمانی است که باطل بودن عقد، شرعاً برای زن [490] ثابت شود. [491]

مسأله 613. اگر وطى به شبهه­­ بدون خواندن عقد صورت گرفته، آغاز عدّه از هنگام فراغ از وطى و نزديكى می­باشد. [492]

مسأله 614. در محاسبۀ عدّۀ وطی به شبهه برای زنی که باید سه پاکی (سه طُهْر) عدّه نگه دارد، بنابر احتیاط واجب پاکی بعد از فراغ از وطی تا حیض اول را آغاز عدّه قرار ندهد، بلکه احتیاط واجب آن است که صبر کرده تا حیض شود و پاکی بعد از حیض اوّل را آغاز عدّه قرار دهد.

§ حکم استمتاعات شوهر در زمان عدّه

مسأله 615. زنى كه با او وطى به شبهه شده، در صورتى كه شوهردار باشد، نزديكى با آن زن توسط شوهرش تا زمانى كه ایّام عدّۀ وطى به شبهه تمام نشده جايز نيست؛ ولى ساير استمتاعات زناشویی توسط وی (شوهر) اشکال ندارد، هرچند احتياط مستحب ترک آن است. [493]

§ همراه شدن عدّۀ دیگر با عدّۀ وطی به شبهه

مسأله 616. اگر زنى را كه با او وطى به شبهه شده، شوهرش طلاق دهد، يا زنى كه شوهرش او را طلاق داده در زمان عدّه، مرد دیگری با وی وطى به شبهه نماید، اين زن برای ازداوج با شخص دیگر (غیر از مرد اوّل و دوّم) بنابر احتياط واجب بايد دو عدّه نگه دارد. [494]

شایان ذکر است، چنانچه زن حامله نباشد، هر كدام از عدّۀ طلاق و عدّۀ وطى به شبهه كه زودتر آغاز شده، مقدّم است و پس از پایان عدّۀ اوّل، براى ديگرى عدّه نگه مى­دارد.

ولی اگر زن از يكى از آن دو مرد حامله شده باشد، عدّۀ حمل مقدّم است و بعد از وضع حمل، عدّۀ ديگر را نگه داشته يا آن را تكميل مى­كند؛

امّا اگر زن بخواهد با شوهر سابقش زندگی کند، در صورتی که طلاق بائن باشد، زن باید عدّۀ وطی به شبهه نگه دارد، سپس اقدام به ازدواج با شوهر سابقش نماید و لازم نیست برای ازدواج با وی عدّۀ طلاق نگه دارد و چنانچه طلاق رجعی باشد، شوهرش می­تواند در ایّام عدّۀ طلاق بدون عقد جدید به وی رجوع نماید و در این صورت، زن باید عدّۀ وطی به شبهه نگه دارد که توضیح آن در مسألۀ «615» ذکر شد؛

اگر زن بخواهد با مرد دوّم (وطی کننده) ازدواج نماید، در غیر مواردی که موجب حرمت ابدی می­شود، [495] زن باید عدّۀ طلاق نگه دارد و لازم نیست عدّۀ وطی به شبهه نگه دارد.

مسأله 617. حكم مذكور در مسألۀ قبل، در مورد زنی كه با وی وطی به شبهه شده و علاوه بر آن، در عدّۀ عقد موقّت به سر می­برد یا آنکه شوهرش فوت نموده و باید عدّۀ وفات نگه دارد نیز جاری می­باشد.

§ موارد تعدّد و عدم تعدّد عدّۀ وطی به شبهه

مسأله 618. اگر مردى با زنى وطى به شبهه نمايد، سپس مرد ديگرى با او وطى به شبهه كند، زن باید عدّۀ وطی به شبهه نگه دارد و بنابر احتياط واجب بايد برای هر کدام عدّۀ وطى به شبهۀ جداگانه­ای نگه دارد؛ [496]

البتّه، این در صورتی است که زن بخواهد با شخص سوّمی ازدواج نماید؛ امّا اگر بخواهد با مرد اوّل (اوّلین وطی کننده) ازدواج نماید، چنانچه از موارد حرمت ابدی نبوده [497] و مانع شرعی دیگری نباشد، کافی است برای وطی به شبهۀ دوّم عدّه نگه دارد و لازم نیست برای وطی به شبهۀ اوّل نیز عدّه نگه دارد.

همین طور، اگر زن مذکور بخواهد با مرد دوّم (دوّمین وطی کننده) ازدواج نماید، چنانچه از موارد حرمت ابدی نبوده و مانع شرعی دیگری نباشد، کافی است برای وطی به شبهۀ اوّل عدّه نگه دارد و لازم نیست برای وطی به شبهۀ دوّم نیز عدّه نگه دارد.

مسأله 619. اگر یک مرد دو يا چند بار با زنى وطى به شبهه نمايد، چنانچه زن برای ازدواج با مرد دیگر، يک عدّۀ وطى به شبهه نگه دارد كافى است.

مسأله 620. اگر مرد با زنی که مجرّد (بدون شوهر) بوده و در عدّۀ کسی نیست وطی به شبهه کند، در صورتی که زن مذکور بخواهد با همان مرد (وطی کننده) ازدواج نماید و مانع شرعی دیگری از ازدواج با وی نباشد، لازم نیست عدّۀ وطی به شبهه نگه دارد.

مسأله 621. اگر مرد با زنی که شوهردار و عقد دائم بوده، وطی به شبهه کند، سپس شوهرش وی را طلاق دهد، در صورتی که زن بخواهد با همان مرد (وطی کننده) ازدواج نماید، چنانچه از موارد حرمت ابدی نبوده [498] و مانع شرعی دیگری از ازدواج با وی نباشد، کافی است زن عدّۀ طلاق نگه دارد و لازم نیست برای وطی به شبهه نیز عدّه نگه دارد.

همین طور است حکم، اگر زن در ایّام عدّۀ طلاق باشد و مرد دیگری با وی وطی به شبهه کند، [499] سپس زن بخواهد با همان مرد (وطی کننده) ازدواج نماید.

مسأله 622. اگر مرد با زنی که شوهردار و عقد موقّت بوده، وطی به شبهه کند و مدّت عقد موقّت به پایان رسد یا شوهرش مدّت باقیمانده را بذل نموده و ببخشد، در صورتی که زن بخواهد با همان مرد (وطی کننده) ازدواج نماید، چنانچه از موارد حرمت ابدی نبوده [500] و مانع شرعی دیگری از ازدواج با وی نباشد، کافی است زن همان عدّۀ عقد موقّت را نگه دارد و لازم نیست برای وطی به شبهه نیز عدّه نگه دارد.

همین طور است حکم، اگر زن در ایّام عدّۀ عقد موقّت باشد و مرد دیگری با وی وطی به شبهه کند، [501] سپس زن بخواهد با همان مرد (وطی کننده) ازدواج نماید.

مسأله 623. مردى كه همسرش را طلاق بائن داده، سپس در دوران عدّۀ طلاق، مرد دیگری با وی وطى به شبهه کرده، در صورتی که زن بخواهد با همان شوهر سابقش مجدّداً ازدواج نماید، کافی است عدّۀ وطی به شبهه نگه دارد و لازم نیست عدّۀ طلاق را نیز تمام نماید.

مسأله 624. زنی که عقد موقّت مردی بوده و مدّت عقد به پایان رسیده یا شوهرش مدّت باقیمانده را بذل نموده و بخشیده است، سپس در دوران عدّۀ عقد موقّت، مرد دیگری با وی وطی به شبهه کرده، در صورتی که زن بخواهد با همان شوهر سابقش مجدّداً ازدواج نماید، کافی است عدّۀ وطی به شبهه نگه دارد و لازم نیست عدّۀ عقد موقّت را نیز تمام نماید.

مسأله 625. مردى كه همسرش را طلاق بائن داده، سپس در دوران عدّۀ طلاق با او وطى به شبهه نموده، لازم نیست زن برای ازدواج با مرد دیگر دو عدّۀ جداگانه نگه دارد و كافی است براى وطى به شبهه عدّه را از سر بگيرد. [502]

مسأله 626. اگر مرد در مدّت عدّۀ عقد موقّت، با همسرش (همسر سابقش) وطی به شبهه کند، لازم نیست زن برای ازدواج با مرد دیگر دو عدّۀ جداگانه نگه دارد و كافی است براى وطى به شبهه عدّه را از سر بگيرد. [503]

o 4. عدّه فسخ و انفساخ

مسأله 627. اگر زن یا شوهر به جهت وجودخیار عیب یا تدلیس - با توضیحی كه در فصل «ازدواج» گذشت - عقد ازدواج را فسخ نماید یا به سبب شیر دادن یا ارتداد یا موارد دیگر عقد ازدواج باطل شود (انفساخ صورت گیرد)، چنانچه زن از بانوانی است كه احتیاج به عدّه دارند، باید عدّه نگه دارد که آن را «عدّۀ فسخ یا انفساخ» می­نامند؛

عدّۀ مذکور، مانند عدّه طلاق است كه در مسائل «581 و بعد از آن» ذکر شد و آغاز و مبدأ عدّه از هنگام فسخ یا انفساخ عقد می­باشد و در این حکم، فرقی بین عقد دائم و عقد موقّت نیست.

شایان ذكر است، اگر عقد ازدواج به سبب ارتداد فطری شوهر باطل شود، [504] بر زن واجب است عدّۀ وفات نگه دارد - كه توضیح آن خواهد آمد - و بنابر احتیاط واجب این حكم نسبت به زن یائسه و دختر نابالغ و زنی كه با وی نزدیكی صورت نگرفته نیز جاری می­باشد. [505]

o 5. عدّه وفات (عدّه زنى كه شوهرش فوت شده است)

§ لزوم عدّۀ وفات

مسأله 628. زنی که شوهرش [506] فوت شده باید عدّه نگه دارد؛ چه اینکه با وی نزدیکی شده باشد یا نه؛ یائسه باشد یا غیر یائسه؛ دختر بالغ باشد یا نابالغ؛ مسلمان باشد یا از زنان کافر اهل کتاب و فرقی ندارد ازدواج آنان دائم بوده یا موقّت؛ این عدّه، ‌«عدّۀ وفات» نام دارد؛

البتّه، اگر فردی در مرض متّصل به موت با زنی ازدواج کند و قبل از نزدیكی با او به سبب همان مرض بمیرد، چه اینکه زن مذکور پس از فوت مرد زنده باشد یا او نیز قبل از فوت مرد بمیرد، عقد ازدواجشان باطل می­شود و لازم نیست زن عدّۀ وفات نگهدارد؛ توضیح مطلب در فصل «ارث»، مسائل«1261 و 1262» ذکر می‌شود.

مسأله 629. زنی که در ایّام عدّۀ طلاق رجعی شوهرش فوت شده، عدّۀ مذکور باطل و بی‌اثر می‌شود و باید «عدّۀ وفات» نگه دارد؛ امّا اگر طلاق بائن بوده و شوهر در ایّام عدّه فوت نموده، زن باید همان عدّۀ طلاق را تمام نماید و لازم نیست عدّۀ وفات نگه دارد.

همین طور، زنی که در ایّام عدّۀ عقد موقّت شوهرش فوت شده، کافی است عدّۀ عقد موقّت را تمام نماید و لازم نیست عدّۀ وفات نگه دارد.

§ مدّت عدّۀ‌ وفات و کیفیّت محاسبۀ آن

مسأله 630. زنى كه شوهرش فوت شده، اگر حامله نباشد بايد «چهار ماه قمرى و ده روز» عدّه نگه دارد.

امّا اگر زن حامله باشد، بايد تا هنگام وضع حمل عدّه نگه دارد؛ البتّه، چنانچه قبل از سپری شدن چهار ماه و ده روز وضع حمل نماید، باید چهار ماه و ده روز عدّه نگه دارد.

مسأله 631. برای محاسبۀ عدّۀ وفات، زن ابتدا باید چهار ماه قمری (مشابه آنچه در عدّه طلاق مسائل «589 و 590» ذكر شد) عدّه نگه دارد و با گذشت ده روز بعد از این مدّت، ایّام عدّه به پایان می­رسد.

مسأله 632. ابتداى عدّۀ وفات زمان فوت شوهر است؛ البتّه در صورتى كه شوهر غایب باشد، مثل آنكه به مسافرت رفته است یا آنکه خبر وفات شوهر به علّتی مانند مریضی یا حبس یا غیر آن بعد از مدّتی به زن برسد، آغاز عدّۀ وفات از زمانی است كه زن از فوت شوهر مطّلع شود، [507] طوری كه نسبت به فوت وی یقین یا اطمینان نماید یا دو مرد عادل (بیّنه) شهادت به وفات شوهرش دهند.

بنابراین، اگر شوهر زنی غایب باشد و شخصی خبر وفات شوهرش را به وی بدهد، ولی زن اطمینان به صحیح بودن خبر او نداشته باشد و بیّنه­ای هم بر آن شهادت ندهد، لازم نیست عدّۀ وفات نگه دارد و چنانچه بر اساس آن عدّۀ وفات نگه دارد کافی نیست، هرچند بعد از مدّتی صحّت خبر مذکور معلوم شود.

شایان ذكر است، این حكم (غایب یا در حکم غایب بودن شوهر) در مورد زنى كه به سنّ بلوغ نرسيده و يا ديوانه مى‏باشد، محلّ اشكال است و مراعات مقتضای احتياط در مورد آن ترک نشود.

مسأله 633. اگر زنی که خبر فوت شوهرش را به او داده­اند، از زمانی که خبر وفات به او رسیده، عدّۀ وفات نگه دارد و بعد از تمام شدن عدّه با فرد دیگری ازدواج كند و نزدیكی نماید و بعد معلوم شود خبر فوت شوهرش مطابق با واقع نبوده و شوهر وی بعداً فوت شده، چه اینکه عقد دوّم در زمان حيات شوهر اوّل باشد ­يا پس از آن، در این صورت ازدواج دوّم باطل است؛

مانند اینکه در فروردین‌ماه به او خبر برسد که شوهرش فوت کرده و عدّۀ وفات نگه داشته و در شهریورماه ازدواج کند، امّا بعداً در اوّل آبان‌ماه بفهمد خبر نخست اشتباه بوده و در آن زمان شوهرش زنده بوده و در اوّل تیرماه قبل از عقد ازدواج فوت کرده است، [508] از آنجا که عدّۀ وفات از زمان خبر صحیح فوت (اوّل آبان) آغاز می‌شود، ازدواج وی باطل است.

در این صورت، اگر زن قصد دارد با شخص دیگری (غیر از مرد اول و دوّم) ازدواج کند، بنابر احتياط واجب باید دو عدّه نگه دارد (عدّۀ وفات و عدّۀ وطی به شبهه).

کیفیّت نگه داشتن عدّه بدین صورت است که اگر زن حامله نباشد، هر كدام از عدّۀ وفات و عدّۀ وطى به شبهه كه زودتر آغاز شده، مقدّم است و پس از پایان عدّۀ اوّل، براى ديگرى عدّه نگه مى­دارد و اگر زن از شوهر دوّم حامله باشد، عدّۀ حمل مقدّم است. بنابراین، تا موقع وضع حمل، عدّۀ وطی به شبهه و بعد از آن، عدّۀ وفات نگه می­دارد. [509]

امّا اگر زن بخواهد با مرد دوّم (وطی کننده) ازدواج نماید، چنانچه از موارد حرمت ابدی نبوده [510] و مانع شرعی دیگری نباشد، کافی است عدّۀ وفات نگه دارد و لازم نیست برای وطی به شبهه نیز عدّه نگه دارد.

مسأله 634. اگر زن به اعتقاد وفات شوهرش عدّۀ وفات نگه دارد و بعد از تمام شدن عدّه با فرد دیگری ازدواج كند و بعداً معلوم شود شوهرش زنده است، ازدواج دوّم باطل است و بايد از شوهر دوّم جدا شود و زوجیّت بین وی و شوهر اوّلش همچنان باقی می‌باشد.

شایان ذکر است، چنانچه شوهر دوّم با او نزديكی كرده، [511] حکم وطی به شبهه در مورد آن جاری می­شود که در مسألۀ «615» بیان گردید.

§ لزوم ترک زینت در زمان عدّۀ وفات (حداد)

مسأله 635. زنى كه در عدّۀ وفات می­باشد، واجب است از انجام هر عملی كه عرفاً زینت محسوب می­شود اجتناب نماید. اين اجتناب از زینت در ايّام عدّۀ وفات، «حِداد» ­نامیده می­شود.

بنابراین پوشیدن لباس زینتی، [512] استفاده از زيور آلات طلا، سرمه كشيدن، خضاب نمودن، استفاده از لوازم آرايش و اموری از این قبیل برای او جایز نیست.

شایان ذکر است، «ترک زینت یا حِداد» تکلیف مستقل محسوب شده و شرط صحیح بودن عدّۀ وفات نیست. بنابراین، اگر عمداً یا به خاطر فراموشی یا ندانستن حکم در تمام مدّت یا بعضی از آن رعایت نشود، نیاز به از سر گرفتن عدّه یا جبران و تدارک مقداری که حداد رعایت نشده نیست.

مسأله 636. حمام رفتن، رعایت بهداشت بدن و لباس و گرفتن ناخن­ها و شانه كردن موها و نشستن بر فرش فاخر و سكونت در منزلى كه داراى اشيای زينتى است و تزيين فرزندان برای زنی که در عدّۀ وفات است، اشكال ندارد.

مسأله 637. حكم لزوم ترک زینت برای کسی که در عدّۀ ‌وفات است (حکم مسألۀ «635»)، شامل زوجه در ازدواج دائم و موقّت و نیز زن یائسه و غیر یائسه می‌شود؛ همین طور فرقى ندارد شوهر بالغ بوده يا نابالغ، عاقل بوده يا مجنون.

امّا ترک زينت بر زن نابالغ يا ديوانه واجب نيست؛ به اين معنا كه بر ولىّ شرعی آنان لازم نيست از زينت كردن آنها در ايّام عدّۀ وفات جلوگيرى نمايد.

§ بیرون رفتن از خانه و نفقه نسبت به زنی که در عدّۀ ‌وفات است

مسأله 638. زنى كه در عدّۀ وفات است واجب نيست در خانه­اى كه هنگام وفات شوهرش در آن ساكن بوده باقی بماند و مى­تواند در ايّام عدّه در محلّ ديگرى سكونت نمايد، همین طور بيرون رفتن از خانه بر وی حرام نيست؛

البتّه، خارج شدن از منزل در غیر موارد ضرورى يا ادای حق يا انجام طاعت يا قضای حاجت مؤمن، مكروه است.

مسأله 639. زنى كه در عدّۀ وفات است، نفقه ندارد.

بنابراین، حتّی اگر حامله باشد، بعد از وفات شوهر تا هنگام وضع حمل نیز نفقه‌اى - نه از اموال شوهرش و نه از سهم الارث حملش - برای وی نيست.

o مسائل متفرّقۀ عدّه

§ جلو انداختن ایّام حیض با استفاده از دارو

مسأله 640. سپری شدن ایّام عدّه لازم نیست به‌طور طبیعی و بدون استفاده از دارو باشد. بنابراین، اگر ایّام عدّۀ زن به جهت استفاده از داروهایی که عادت شرعی وی را جلو می‌اندازد، زودتر به پایان برسد، چنانچه تعداد دفعات حیض یا پاکی که برای اتمام عدّه در مسائل قبل ذکر شد، محقّق شود، کافی است؛

البتّه، خون مذکور باید دارای شرایطی که برای حیض در جلد اوّل فصل مربوط به آن ذکر شد، باشد.

شایان ذکر است، در صورتی که این امر برای زن ضرر مهمّ و فوق‌العاده داشته باشد، تکلیفاً [513] نباید به این امر اقدام نماید.

§ ازدواج با زنی که ادّعا می‌کند در عدّه نیست

مسأله 641. اگر زنی ادّعا کند شوهر ندارد و در عدّۀ کسی نیز نیست یا قبلاً در عدّۀ فردی بوده (هر یک از اقسام عدّه) و ادّعا نماید كه عدّه‏اش تمام شده، از او قبول مى‏شود؛

مگر آنكه مورد اتّهام باشد، یعنی نشانه­هایی وجود داشته باشد كه موجب گمان به نادرستی ادّعای وی گردد كه در اين صورت، بنابر احتياط واجب نمی­توان به گفتۀ وی اعتماد نمود؛ مثل اینكه زن ادّعا كند در يک ماه سه مرتبه حیض ديده است؛ البتّه اگر زنانی که جزء نزدیکان وی هستند، شهادت دهند كه عادت زنانۀ او چنين بوده، می­توان ادّعایش را پذیرفت.

§ ازدواج با زنی که ادّعا می­کند یائسه است

مسأله 642. اگر زنی بگوید: «یائسه‌ام»، ادّعایش پذیرفته نمی­شود؛ مگر آنکه از گفتۀ او یقین یا اطمینان حاصل شود یا بیّنۀ شرعی بر این امر شهادت دهند.

§ ادّعای شوهردار بودن زن بعد از ازدواج وی

مسأله 643. اگر مردی با زنی که ادّعا نموده شوهر ندارد ازدواج کند و بعداً زوجه ادّعا نماید در هنگام ازدواج شوهر داشته، ادّعایش پذیرفته نمی­شود مگر آنکه شوهر‌دار بودن خود را شرعاً ثابت کند (مثلاً با شهادت دو مرد عادل). [514]

مسأله 644. اگر زن با مردی ازدواج کند و بعد از ازدواج، مرد دیگری ادّعای زوجیّت نسبت به آن زن نماید، ادّعای وی بدون اینکه شرعاً‌ آن را ثابت کند (مثلاً با شهادت دو مرد عادل)، پذیرفته نمی‌شود و نمی‌تواند در مرافعۀ شرعیه نزد حاکم شرع از آنان بخواهد که قسم یاد کنند.

§ ازدواج یا وکالت درعقد نسبت به زنی که ادّعا دارد شوهرش فوت شده

مسأله 645. اگر زنی که شوهر داشته، شوهرش برای مدّتی غایب یا مفقود الاثر گردد و زنده بودن یا فوت او معلوم نباشد و زن ادّعا نماید برای وی یقین یا اطمینان به وفات شوهرش حاصل شده، مردی که از شوهردار بودن وی اطلاع دارد و نمی­داند ادّعای زن صحیح است یا نه، بنابر احتیاط واجب نمی‌تواند به گفتۀ زن اکتفا نماید و اقدام به ازدواج با او کند.

همین طور، وکیل شدن چنین شخصی از طرف زن برای اجرای صیغۀ عقد ازدواج - هرچند برای شخص دیگر - محلّ اشکال است و بنابر احتیاط واجب نمی­تواند وکیل وی شود؛ [515]


[469] چه اینکه نزدیکی از جلو باشد یا پشت.
[471] معمولاً بیشتر بانوان غیر حامله، از همین قسم می‌باشند.
[473] همان.
[474] این مسأله و مسألۀ بعد، اختصاص به زنی که حامله نیست و حیض نمی‌بیند ندارد و در مورد تمام زنانی که عدّۀ‌ آنان سه ماه قمری است جاری می‌باشد.
[476] در صورتی كه حمل بیش از یک فرزند باشد، لازم است همۀ آنها به دنیا بیایند.
[478] اگر حامله شدن زن بر اثر وطی به شبهه باشد، احكام آن در عدّۀ وطی به شبهه خواهد‌ آمد.
[479] چنانچه طلاق رجعی باشد، زن در ایّام عدّه شوهردار محسوب می‌شود و در این ایّام نمی­تواند با شخص دیگر ازدواج نماید؛ امّا شوهرش می­تواند تا قبل از تمام شدن ایّام عدّه، بدون عقد جدید به او رجوع نماید.
[480] حکم مذکور شامل نزدیکی از پشت هم می‌شود.
[481] همان.
[482] بخشش مدّت باقیماندۀ عقد موقّت (بذل مدّت)، حكم پایان مدّت عقد موقّت را در هر سه صورت دارد.
[483] احتیاط واجب مذکور، شامل هر دو حیض می­شود و بنابر احتیاط واجب، سپری شدن چهل و پنج روز پاکی کافی نیست.
[485] بنابر احتیاط واجب، سپری شدن چهل و پنج روز پاکی کافی نیست.
[486] حکم مذکور شامل نزدیکی از پشت هم می‌شود.
[487] برخی از احکام ازدواج با فرد زناکار، در مسائل «156 تا 158» ذکر شد.
[488] فرض مسأله صورتی است که زنا از طرفین (مرد و زن شوهردار) واقع شده، امّا اگر از یک طرف زنا و از طرف دیگر وطی به شبهه بوده، حکم آن از مسائل قبل فهمیده می­شود.
[489] احكام عدّۀ طلاق و مواردی كه احتیاج به عدّه ندارد، در مسائل «581 و بعد از آن»بیان شد.
[490] بنابراین، در مواردی که مرد اطلاع نداشته که زن در ایام عدّه است و اقدام به ازدواج با وی و نزدیکی نموده، در حالی که زن اطلاع از موضوع و حکم هر دو داشته و از طرف وی زنا صورت گرفته، زن باید عدّۀ وطی به شبهه نگه دارد و عدّه­اش از هنگام تمام شدن آخرین نزدیکی آغاز می­شود.
[492] در صورتی كه وطی به شبهه بدون خواندن عقد، توسط یک نفر، دو یا چند بار تكرار شده است، باید آخرین نزدیكی را لحاظ نمود.
[493] شایان ذكر است، نفقۀ زن غیر ناشزه در ايام عدّۀ وطى به شبهه، بر شوهرش واجب است.
[494] فرض مسأله موردی است که وطی به شبهه بین زن و مردی غیر شوهرش واقع شده باشد؛ امّا اگر وطی به شبهه بین زن و شوهرش در عدّۀ طلاق بائن یا عدّۀ عقد موقّت صورت گیرد، حکم آن در مسائل «625 و 626» ذکر می­شود.
[495] توضیح این موارد در مبحث «افرادی که ازدواج با آنان حرام و باطل است»، قسمت «ازدواج با زن شوهردار» و «ازدواج در عدّه» بیان شد، به مسائل «118 و 119» مراجعه شود.
[496] بنابر احتیاط واجب، این دو عدّه با هم تداخل نمی­کند.
[497] توضیح این موارد، در مبحث «افرادی که ازدواج با آنان حرام و باطل است» ذکر شد.
[498] اگر وطی به شبهه همراه با عقد بوده، حکم ازدواج با زن شوهردار را دارد که در مسألۀ «118» ذکر شد.
[499] اگر وطی به شبهه همراه با عقد بوده، حکم ازدواج در عدّه را دارد که در مسألۀ «119» ذکر شد.
[500] اگر وطی به شبهه همراه با عقد بوده، حکم ازدواج با زن شوهردار را دارد که در مسألۀ «118» ذکر شد.
[501] اگر وطی به شبهه همراه با عقد بوده، حکم ازدواج در عدّه را دارد که در مسألۀ «119» ذکر شد.
[502] شایان ذکر است، لزوم نگه داشتن عدّه جهت ازدواج زن با شخص ثالث است و اگر زن بخواهد با «همان مرد» ازدواج کند، لازم نیست برای آن عدّه نگه دارد.
[503] همان.
[504] توضیح بیشتر در مورد باطل شدن عقد در اثر ارتداد فطری، در مسألۀ «144» ذکر ­شد.
[506] در این حکم، فرقی بین بالغ یا نابالغ، عاقل یا دیوانه، سفیه یا رشید بودن شوهر فوت شده نیست.
[507] نه از زمان وفات حقیقی شوهر.
[508] یا اوّل مهرماه بعد از عقد ازدواج فوت کرده است.
[509] به مسألۀ «617» رجوع شود.
[510] اگر مرد دوّم از روی جهل، با زن ازدواج و نزدیکی کرده است، چنانچه عقد و نزدیکی مذکور قبل از وفات حقیقی شوهر زن بوده، بنابر احتیاط واجب آن زن بر وی حرام ابدی می­شود، همان طور که در مسألۀ «118» ذکر شد، امّا اگر عقد و نزدیکی بعد از وفات حقیقی شوهر زن و قبل از رسیدن خبر وفات به زوجه بوده، موجب حرمت ابدی نمی­شود.
[511] در مورد حکم حرمت ابدی زن بر شوهر دوم، به مسألۀ «118» رجوع شود.
[512] شایان ذکر است، گاه ممکن است لباس سیاه نیز به جهت كيفيّت برش يا داشتن نقش و نگار و بعضى از خصوصيّات ديگر، در عرف لباس زينتى محسوب گردد.
[513] به این معنا که در این صورت، اقدام وی به استفاده از دارو با چنین ضرر مهمّ و فوق‌العاده‌ای حرام است، هرچند برای سپری شدن ایّام عدّه کافی می‌باشد.
[514] در گواهی دو مرد عادل (بیّنه)، کافی است شهادت دهند که زن مذکور در هنگام ازدواج با مرد دیگر، شوهر داشته است، هرچند شوهر وی را معیّن نکنند.
[515] البتّه در هر دو صورت، اگر از طریق شرعی برایش ثابت شود که شوهر آن زن فوت کرده، ازدواج با او و قبول وکالت از طرف وی برای اجرای صیغۀ عقد اشکال ندارد.