مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

3. قیام

مسأله 1251. ایستادن و قیام در چهار قسمت نماز، در صورت امکان واجب است:

1. قیام در هنگام گفتن تكبیرة الاحرام؛

2. قیام پیش از ركوع كه آن را «قیام متّصل به ركوع» می‌گویند؛

3. قیام در هنگام قرائت (خواندن حمد و سوره و تسبیحات اربعه)؛

4. قیام بعد از ركوع.

قیام در مورد اوّل و دوّم، علاوه بر اینكه واجب است، ركن نماز نیز می‌باشد و امّا قیام در مورد سوّم و چهارم، هرچند واجب است، امّا ركن نماز نمی‌باشد و اگر كسی آن را از روی فراموشی ترک كند، نمازش صحیح است.

مسأله 1252. منظور از «قیام متّصل به ركوع» آن است كه فرد از حالت ایستاده به ركوع برود. بنابراین، اگر نمازگزار ركوع را فراموش كند و بعد از حمد و سوره بنشیند و یادش بیاید كه ركوع نكرده، باید بایستد و از حالت ایستاده به ركوع برود و اگر بدون اینكه بایستد، به حال خمیدگی به ركوع برگردد، چون قیام متّصل به ركوع را به‌جا نیاورده، کافی نیست.

شایان ذكر است، قیام متّصل به ركوع، به معنای مَكث و درنگ كردن قبل از ركوع نیست و توضیح بیشتر آن در فصل رکوع خواهد آمد.

مسأله 1253. انسان هنگامی كه برای قیام واجب ایستاده (همۀ چهار نوع قیام که در مسألۀ«1251» ذکر شد)، باید موارد مذکور در این مسأله و مسائل بعد را رعایت نماید:

1. راه نرود و جابجا نشود؛

2. صاف بایستد و به طرفی خم نشود؛

3. بنابر احتیاط واجب به جایی تكیه نكند؛

4. بنابر احتیاط واجب طمأنینه و آرامش خود را حفظ نماید.

البتّه، اگر این موارد از روی ناچاری و اضطرار باشد، اشكال ندارد.

مسأله 1254. نمازگزار باید بنابر احتیاط واجب در هنگام قیام، هر دو پا را روی زمین بگذارد؛ مثلاً در حال خواندن حمد بنابر احتیاط واجب نمی‌‌تواند پای خود را - هرچند برای لحظه‌‌ای - از زمین بردارد؛ ولی در حالی كه مشغول قرائت نیست و ساكت می‌باشد، از این جهت مانعی ندارد. همچنین، لازم نیست سنگینی بدن نمازگزار روی هر دو پا باشد و اگر روی یک پا هم باشد، اشكال ندارد.

مسأله 1255. كسی كه می‌‌تواند درست بایستد، اگر پاها را خیلی باز بگذارد كه ایستادن و قیام بر او عرفاً صدق نكند، نمازش باطل است؛ بلكه بنابر احتیاط لازم نباید پاها را زیاد باز بگذارد، هرچند ایستادن و قیام صدق كند.

مسأله 1256. اگر نمازگزار هنگامی كه برای قیام واجب ایستاده - هرچند قیام‌های ركنی - از روی فراموشی بدن را تکان دهد یا قدری راه برود یا جا به‌جا شود به گونه‌ای که صورت نماز به هم نخورد و از قبله منحرف نشود یا به طرفی خم شود، طوری که با صدق قیام و رو به قبله بودن سازگار باشد یا به جایی تكیه كند، اشكال ندارد.

مسأله 1257. تا انسان می‌‌تواند ایستاده نماز بخواند، نباید بنشیند، مثلاً كسی كه در هنگام ایستادن، بدنش حركت می‌كند یا مجبور است به چیزی تكیه دهد یا بدنش را کمی كج كند یا پاهایش را بیشتر از معمول باز بگذارد، به گونه‌ای که در این موارد ایستادن عرفاً صدق می‌کند، باید هر طور كه می‌‌تواند ایستاده نماز بخواند؛

ولی اگر به هیچ صورت نتواند بایستد، باید راست بنشیند و نشسته نماز بخواند. بنابراین، نماز خواندن ایستاده با قیام اضطراری (مثل موارد ذکر شده)، مقدّم بر نماز خواندن نشسته است.

مسأله 1258. نمازگزار باید در صورت امکان، هر چهار قیام واجب را که در مسألۀ«1251» گذشت انجام دهد و چنانچه نتواند هر چهار قیام را رعایت نماید، هر کدام را می‌تواند باید انجام دهد و در صورت تزاحم، رعایت قیام رکنی بر رعایت قیام غیر رکنی مقدّم می‌شود، هرچند قیام رکنی از نظر زمانی مؤخّر باشد و در غیر این مورد، مطلقاً رعایت قیامی که از نظر زمانی جلوتر است مقدّم می‌شود، مگر در تزاحم بین رعایت قیام متّصل به رکوع و قیام هنگام تکبیرة الاحرام، که رعایت قیام متّصل به رکوع مقدّم می‌گردد. بنابراین:

- در صورت تزاحم بین هر چهار قیام، رعایت قیام متّصل به رکوع، مقدّم بر رعایت سه قیام دیگر است؛

- در صورت تزاحم بین قیام هنگام تکبیرة الاحرام و قیام هنگام قرائت و قیام بعد از رکوع، رعایت قیام هنگام تکبیرة الاحرام مقدّم بر رعایت دو قیام دیگر است؛

- در صورت تزاحم بین قیام هنگام قرائت با قیام بعد از رکوع، هر کدام را که از نظر زمانی مقدّم است باید مراعات نماید؛ مثلاً اگر امر دایر شود بین رعایت قیام بعد از رکوع در رکعت اوّل و قیام هنگام حمد و سورۀ رکعت دوّم، باید قیام بعد از رکوع در رکعت اوّل را رعایت نماید. همچنین، اگر امر دایر شود بین قیام هنگام حمد و سوره و قیام بعد از رکوع و هر دو قیام مربوط به یک رکعت باشد، باید رعایت قیام هنگام حمد و سوره را مقدّم نماید؛

- در صورت تزاحم بین قیام هنگام حمد و سوره در رکعت اوّل و دوّم، قیام رکعت اوّل مقدّم می­شود؛

- در صورت تزاحم قیام متّصل به رکوع در رکعت اوّل و رکعت دوّم، قیام رکعت اوّل مقدّم می‌گردد.

مسأله 1259. تا انسان می‌‌تواند بنشیند، نباید خوابیده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشیند، باید هر طور كه می‌‌تواند بنشیند؛

امّا اگر به هیچ صورت نمی‌‌تواند بنشیند، باید به گونه‌ای كه در احكام قبله مسألۀ «998» گفته شد، به پهلو بخوابد، طوری كه جلوی بدنش رو به قبله باشد و تا وقتی كه ممكن است به پهلوی راست بخوابد، نباید بنابر احتیاط لازم به پهلوی چپ بخوابد و اگر این دو ممكن نباشد، باید به پشت بخوابد، طوری كه كف پاهای او رو به قبله باشد.

مسأله 1260. كسی كه می‌‌تواند بایستد، اگر بترسد به علّت ایستادن - هرچند با تکیه دادن به دیوار یا عصا و مانند آن باشد - مریض شود یا ضرر قابل توجّهی به او برسد، می‌تواند نشسته نماز بخواند و چنانچه از نشستن هم بترسد، می‌‌تواند خوابیده نماز بخواند و حکم برطرف شدن عذرش قبل از سپری شدن وقت در مسألۀ«1265» خواهد آمد.

شایان ذکر است، فردی که نماز ایستاده برای وی ضرر دارد، در صورتی که ضرر را تحمّل کرده و ایستاده نماز بخواند، چنانچه ضرر مذکور به حدّی نباشد که تحمّلش حرام است، [366] نمازش صحیح است، وگرنه محلّ اشکال می­باشد.

همچنین فردی که خواندن نماز به صورت ایستاده برای وی مشقّت فوق‌العاده دارد که معمولاً تحمّل نمی­شود (حَرَج)، چنانچه حرج را تحمّل نموده و ایستاده نماز بخواند، نمازش صحیح است.

مسأله 1261. اگر نمازگزار در بین نماز از ایستادن ناتوان شود، در صورتی که از برطرف شدن ناتوانی خویش تا آخر وقت نماز ناامید باشد، باید بنشیند و ادامۀ نماز را نشسته بخواند و اگر نمازگزار از نشستن هم ناتوان شود، باید بخوابد و ادامۀ نماز را خوابیده با رعایت جهت قبله که در مسألۀ«998» بیان شد به‌جا آورد؛ ولی تا بدنش آرام نگرفته، باید چیزی از ذكرهای واجب را نگوید و حکم گفتن ذکرهای مستحبی در حال حرکت در مسألۀ«1314» خواهد آمد؛

امّا چنانچه فرد می‌داند یا اطمینان دارد که ناتوانیش تا آخر وقت نماز باقی نمی‌ماند و قبل از سپری شدن وقت می‌تواند نماز را مثلاً در حال ایستاده بخواند، در این صورت نماز را قطع کرده و بعداً باید نماز را در حال توانایی در داخل وقت ایستاده بخواند.

همچنین، اگر ناامید نبوده و احتمال معقول بدهد که ناتوانیش تا آخر وقت نماز برطرف می‌شود، می‌تواند رجاءً آن را به کیفیّتی که بیان شد به پایان برساند و چنانچه عذرش تا آخر وقت باقی ماند، نمازی که خوانده کافی است و اگر عذرش برطرف شد، باید آن را دوباره بخواند.

مسأله 1262. كسی كه طبق وظیفه‌اش نشسته نماز می‌خواند، اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بایستد و ركوع را ایستاده به‌جا آورد، باید بایستد و از حال ایستاده به ركوع رود و اگر نتواند، باید ركوع را هم نشسته به‌جا آورد.

مسأله 1263. كسی كه طبق وظیفه‌اش نشسته نماز می‌خواند، اگر در بین نماز بتواند بایستد، باید مقداری را كه می‌‌تواند، ایستاده بخواند، ولی تا بدنش آرام نگرفته، باید چیزی از ذكرهای واجب را نخواند؛ امّا اگر بداند مقدار كمی می‌‌تواند بایستد، باید آن را به قیام متّصل به ركوع اختصاص دهد.

مسأله 1264. كسی كه طبق وظیفه‌اش خوابیده نماز می‌خواند، اگر در بین نماز بتواند بنشیند، باید مقداری را كه می‌‌تواند، نشسته بخواند و نیز اگر می‌‌تواند بایستد باید مقداری را كه می‌‌تواند، ایستاده بخواند، ولی تا بدنش آرام نگرفته باید چیزی از اذكار واجب را نخواند، امّا اگر بداند مقدار كمی می‌‌تواند بایستد، باید آن را به قیام متّصل به ركوع اختصاص دهد.

مسأله 1265. اگر انسان ناامید نباشد از اینكه بتواند در آخر وقت ایستاده نماز بخواند، چنانچه اوّل وقت، نماز را بخواند و در آخر وقت قدرت و توانایی بر ایستادن پیدا کند، باید نماز را دوباره به‌جا آورد؛ ولی اگر ناامید از آن باشد كه بتواند نماز را ایستاده بخواند و در اوّل وقت نماز را بخواند، سپس قدرت بر ایستادن پیدا كند، لازم نیست نماز را دوباره بخواند.

مسأله 1266. اگر وضعیّت فرد بهگونه‌ای است که چنانچه نماز را نشسته بخواند، وضوی او تا آخر نماز حفظ می­شود و حَدَثی از وی سر نمی­زند، ولی اگر ایستاده بخواند، حَدَث از وی خارج می‌شود، چنانچه امر بین دو صورت مذكور منحصر باشد، باید نماز را نشسته بخواند تا از وی حدث سر نزند؛

امّا اگر فرد برای مبتلا نشدن به حَدَث، وضعیّتش طوری است كه یا باید نماز را ایستاده با ركوع و سجود اشاره­ای انجام دهد و یا نماز را نشسته با ركوع و سجود عادی به‌جا آورد، باید نماز را ایستاده با ركوع و سجود اشاره­ای انجام دهد.

· مستحبات قیام

مسأله 1267. موارد ذیل در حال ایستادن و قیام نماز، مستحب شمرده شده است‌‌:

1. نمازگزار در حال ایستادن بدن را راست نگه دارد [367] و شانه‌ها را پایین بیندازد؛

2. دست­ها را روی ران‌ها مقابل زانو بگذارد؛

3. انگشت­های دست را به هم بچسباند؛

4. در حال قیام نگاهش به سمت محلّ سجده باشد؛

5. پاها را جلو و عقب نگذارد؛

6. سنگینی بدن را به‌طور مساوی روی دو پا بیندازد؛

7. اگر مرد است، پاها را از سه انگشت باز تا یک وجب فاصله دهد و اگر زن است، پاها را به هم بچسباند؛

8. با خضوع و خشوع باشد.


[366]. منظور از ضرر حرام، ضررهای کلّی و شدید است که موجب هلاکت انسان یا نقص اعضای بدن مثل قطع پا می­باشد.
[367]. این حکم، در موردی ‌است که صاف ایستادن لازم در قیام که در مسألۀ «1253» گذشت، رعایت شده باشد؛ مثل فردی ‌که راست ایستاده است و بدنش به سمتی ‌خمیده نیست، در این حال مستحب است ستون فقرات و گردنش را نیز صاف و راست نگه دارد.