مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

مقدّمۀ اوّل: رعايت وقت

· اوقات نمازهای یومیّه

اوقات نمازهای واجب پنج‌گانه (یومیّه) به این شرح می‌باشد:

o 1. وقت نماز ظهر و عصر

مسأله 953. وقت نماز ظهر و عصر از ظهر شرعی (زوال) آغاز می‌شود؛ «ظهر شرعی» یا «زوال»، عبارت از گذشتن نصف فاصلۀ زمانی بین طلوع آفتاب تا غروب آفتاب است؛

مثلاً اگر طلوع آفتاب در شهری ساعت «6» بامداد و غروب آفتاب ساعت «20» باشد، در این صورت، فاصلۀ زمانی بین طلوع آفتاب تا غروب آفتاب، «14» ساعت می‌‌باشد که نصف آن «‌7» ساعت است. بنابراین، پس از گذشت «7» ساعت از طلوع آفتاب، ظهر شرعی است که ساعت «13» (1 بعد از ظهر) می‌‌شود. [295]

مسأله 954. تعیین ظهر شرعی با استفاده از «شاخص» نیز امكان‌پذیر است. بنابراین، اگر چوب یا چیزی مانند آن را كه «شاخص» می‌نامند، راست در زمین هموار فرو ببرند، صبح كه خورشید بیرون می‌آید سایۀ آن به طرف مغرب می‌افتد و هرچه آفتاب بالا می‌آید، این سایه كم می‌شود؛

در ایران و بسیاری از كشورها، سایه در اوّل ظهر شرعی به کمترین اندازۀ خود می‌رسد؛ ظهر كه گذشت، سایۀ آن به طرف مشرق بر می‌گردد و هر چه خورشید رو به مغرب می‌رود، سایه بلندتر می‌شود. بنابراین، زمانی که سایه به کمترین اندازۀ خود می‌‌رسد، سپس دوباره رو به زیاد شدن می‌گذارد، معلوم می‌شود زمان ظهر شرعی فرا رسیده است؛ [296]

ولی در بعضی از مناطق كه گاه هنگام ظهر، سایۀ شاخص به كلّی از بین می‌رود و بعد از آن، سایه دوباره پیدا می‌‌شود، در این وقت است كه معلوم می‌شود ظهر شرعی فرا رسیده است.

مسأله 955. پایان وقت نماز ظهر و عصر، انتهای روز می­باشد و در اینکه انتهای روز غروب آفتاب است یا مغرب، مسأله محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود؛

بنابراین، فردی که زمان غروب را می­داند، احتیاط واجب است كه نماز ظهر و عصر را تا زمان پنهان شدن خورشید و غروب آفتاب به تأخیر نیندازد و در صورت تأخیر، آن را بدون نیّت ادا و قضا، در فاصلۀ زمانی بین غروب و مغرب بخواند؛

امّا كسی كه شک در غروب آفتاب داشته باشد و احتمال دهد خورشید پشت كوه‌‌ها یا ساختمان‌ها یا درختان مخفی شده باشد، تا وقتی كه سرخی طرف مشرق نمایان است و از بین نرفته، وقت برایش باقی است.

مسأله 956. اگر انسان نماز عصر را عمداً قبل از نماز ظهر بخواند، باطل است؛ مگر اینكه از آخر وقت بیش از خواندن یک نماز فرصت نباشد كه در این صورت، اگر كسی تا این موقع، نماز ظهر را نخوانده باشد، نماز ظهر او قضا است و باید نماز عصر را بخواند؛

امّا اگر كسی قبل از این وقت، اشتباهاً تمام نماز عصر را پیش از نماز ظهر بخواند، نماز عصرش صحیح است و حال که متوجّه شده، باید نماز ظهر را بخواند، هرچند احتیاط مستحب است نمازی را که به نیّت عصر خوانده، نماز ظهر لحاظ نموده، سپس چهار ركعت نماز به قصد ما فی الذمّه [297] به‌جا آورد.

o 2. وقت نماز مغرب و عشاء

مسأله 957. وقت نماز مغرب، بنابر احتیاط واجب از زمانی است که سرخی طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پیدا می‌شود (حُمْرۀ مشرقیّه)، از بین برود؛ [298]

البتّه، احتیاطی بودن آن در مورد وقتی است که فرد، زمان غروب آفتاب را می‌داند که در این صورت، بنابر احتیاط واجب نمی‌تواند نماز مغرب را هنگام غروب آفتاب به‌جا آورد؛ امّا اگر در غروب آفتاب به علّت احتمال مخفی شدن خورشید پشت کوه‌ها یا ساختمان‌ها یا درختان، شک داشته باشد، بنابر فتویٰ نمی‌تواند قبل از اینکه سرخی طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پیدا می‌شود، از بالای سر انسان بگذرد، نماز مغرب را به‌جا آورد.

مسأله 958. وقت نماز مغرب و عشاء برای شخص مختار (غیر مضطر) تا نیمه شب (نصف شب) ادامه دارد و امّا برای شخص مضطر، یعنی کسی كه از روی فراموشی یا به علّت خواب ماندن یا حیض و مانند اینها نماز را قبل از نیمه شب نخوانده، وقت نماز مغرب و عشاء تا طلوع فجر (اذان صبح) ادامه دارد؛

ولی در هر صورت، در حال توجّه و عدم غفلت، ترتیب بین آن دو لازم است، یعنی ابتدا باید نماز مغرب، سپس نماز عشاء به‌جا آورده شود و چنانچه عمداً نماز عشاء قبل از نماز مغرب خوانده شود، باطل است؛ مگر اینكه بیش از مقدار انجام نماز عشاء از وقت باقی نمانده باشد؛ كه در این صورت لازم است نماز عشاء را قبل از نماز مغرب بخواند.

مسأله 959. اگر كسی اشتباهاً نماز عشاء را قبل از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز متوجّه شود، نمازش صحیح است و باید نماز مغرب را بعد از آن به‌جا آورد.

مسأله 960. آخر وقت نماز عشاء برای شخص مختار (غیر مضطر)، همانطور كه ذکر شد، نصف شب است و بنابر احتیاط واجب برای محاسبۀ نصف شب بین دو وقت ذیل، احتیاط رعایت شود:

الف. نصف مدّت زمان غروب خورشید تا اذان صبح.

ب. نصف مدّت زمان از بین رفتن حمرۀ مشرقیّه (اذان مغرب) تا اذان صبح. [299]

مسأله 961. اگر فرد از روی اختیار، نماز مغرب یا عشاء را تا نصف شب نخواند، بنابر احتیاط واجب، باید تا قبل از اذان صبح بدون اینكه نیّت ادا و قضا كند، آن نماز را به‌جا آورد؛

البتّه اگر وقت باقیمانده تا اذان صبح کم باشد، مثلاً برای کسی که مسافر نیست، فقط به اندازۀ خواندن چهار رکعت یا کمتر وقت باشد، بنابر احتیاط واجب نماز عشاء را به قصد ما فی الذمّه بخواند و بعداً نماز مغرب را قضا نماید و احتیاطاً بار دیگر نماز عشاء را هم به جهت رعایت ترتیب قضا نماید.

o 3. وقت نماز صبح

مسأله 962. نزدیک اذان صبح از طرف مشرق، سپیده‏ای رو به بالا حركت می‌كند كه آن را «فجر کاذِب» یا «فجر اوّل» گویند، زمانی که پس از فجر کاذب، نوار کاملاً سفید رنگی به صورت عرضی در افق شرقی پهن گردید، «فجر صادق» یا «فجر دوّم» و اوّل وقت نماز صبح است.

برای محقّق شدن فجر صادق، دو ویژگی لازم است:

1. آنکه روشنایی و نور گسترده شده، به مقداری باشد که سیاهی افق را کاملاً شکافته و مانند رودی هرچند باریک برای مشاهده کننده نمایان شود؛

2. آنکه روشنایی و نور نمایان شده، کاملاً سفید باشد.

امّا آخر وقت نماز صبح هنگامی است كه آفتاب طلوع نماید، یعنی اوّلین جزء از خورشید در افق هموار آشکار گردد.

شایان ذکر است، در مورد زمان طلوع فجر، فرقی بین شب‌های مهتابی و غیر مهتابی نیست. بنابراین، در شب­های مهتابی که نور مهتاب بر نور سپیده غلبه دارد، لازم نیست صبر کنند تا سپیده محسوس گردد و چنانچه نور فجر طوری باشد که بر فرض، نور ماه (مهتاب) نبود، ظاهر می‌شد، کافی است، هرچند صبر نمودن مطابق احتیاط مستحب می­باشد.

مسأله 963. بعضی از مناطقی که عرض جغرافیایی آنها نزدیک به قطب می‌باشد، همچون تعدادی از کشورهای شمال اروپا، وضعیّت افق در آنها به گونه‌ای است که روشنایی پس از غروب خورشید (شَفَق) و روشنایی قبل از طلوع خورشید (فَلَق) در بعضی شب­ها به یکدیگر متّصل میشوند؛

در این شب­ها، آسمان کاملاً تاریک نمی­شود و پس از رسیدن به حدّی از تاریکی به تدریج از تاریکی آسمان کاسته می­شود و آسمان روشن و روشن­تر می­شود تا‌ آنکه ‌آفتاب طلوع می­کند. در این گونه مناطق، آغاز فجر صادق (اذان صبح) زمانی است که روشنایی و نور به‌طور محسوس زیاد شده و در سطح افق گسترده و پهن شود.

شایان ذکر است، ملاک طلوع فجر در این مناطق، هر زیاد شدن نوری نیست، بلکه باید زیاد شدن نور با چشم عادی قابل تشخیص باشد.

· اوقات فضیلت نمازهای یومیّه

مسأله 964. مستحب است نمازگزار، نماز خویش را در وقت فضیلت آن بخواند و در خواندن نماز در وقت فضیلت نیز عجله نماید و هر چه نمازش را نزدیک­تر به اوّل وقت فضیلت به‌جا آورد، بهتر است؛ مگر آنکه موارد مهم‌تری مانند انتظار برای برگزاری نماز جماعت در وقت فضیلت، پیش آید.

شرح اوقات فضیلت نمازهای پنج گانه، در مسائل آینده خواهد آمد.

o وقت فضیلت نماز صبح

مسأله 965. وقت فضیلت نماز صبح، از اذان صبح است تا زمانی­که سپیدۀ صبح، آسمان و جوانبش و همۀ اطراف افق را روشن کند و تاریکی در سمتی از افق باقی نماند و ظاهر آن است که زمان مذکور قبل از پیدایش سرخی طرف مشرق (حُمْرۀ مشرقیّه) می­­باشد.

o وقت فضیلت نماز ظهر و عصر

مسأله 966. وقت فضیلت نماز ظهر از هنگام ظهر شرعی آغاز می­شود و تا زمانی که به سایۀ شاخص در هنگام ظهر، [300] به اندازۀ چهار هفتم طول شاخص اضافه شود، ادامه دارد و بهتر (حتّی برای کسی که نماز نافله را می­خواند) آن است که تا زمانی که به سایۀ شاخص در هنگام ظهر، به اندازۀ دو هفتم طول شاخص اضافه می­شود، نماز ظهر را خوانده باشد و آن را از زمان مذکور به تأخیر نیندازد. [301]

وقت فضیلت نماز عصر، از زمانی آغاز می­­شود که به سایۀ شاخص در هنگام ظهر، به اندازۀ دو هفتم طول شاخص اضافه شود و تا موقعی ادامه دارد که به سایۀ شاخص در هنگام ظهر، به اندازۀ شش هفتم طول شاخص اضافه شود و بهتر (حتّی برای کسی که نماز نافله را می­خواند) آن است که تا زمانی که به سایۀ شاخص در هنگام ظهر، به اندازۀ چهار هفتم طول شاخص اضافه می­شود، نماز عصر را خوانده باشد و آن را از زمان مذکور به تأخیر نیندازد. [302]

مسأله 967. توضیحات مسألۀ قبل در مورد وقت فضیلت نماز ظهر و عصر، مربوط به غیر زمان شدّت گرما (قَیْظ) می­باشد؛

امّا در هنگام شدّت گرما، فرد می­تواند خواندن نماز ظهر را به تأخیر بیندازد تا زمانی­که به سایۀ شاخص در هنگام ظهر به اندازۀ خود شاخص اضافه شود، سپس بدون فاصله شدن زمان قابل توجّه نماز ظهر را بخواند و در این صورت، نماز را در وقت فضیلت آن خوانده است.

همینطور، فرد می­تواند خواندن نماز عصر را به تأخیر بیندازد تا زمانی ­که به سایۀ شاخص در هنگام ظهر به اندازۀ دو برابر شاخص اضافه شود، سپس بدون فاصله شدن زمان قابل توجّه نماز عصر را بخواند و در این صورت، نماز عصر را در وقت فضیلت آن انجام داده است.

o وقت فضیلت نماز مغرب

مسأله 968. وقت فضیلت نماز مغرب برای شخصی که مسافر نیست، از اذان مغرب تا زمان از بین رفتن سرخی سمت مغرب که آن را «حُمْرۀ مغربیّه» (شَفَق) می‌نامند، ادامه دارد؛

امّا نسبت به مسافر، وقت فضیلت نماز مغرب از اذان مغرب تا یک چهارم شب ادامه پیدا می‌کند.

o وقت فضیلت نماز عشاء

مسأله 969. وقت فضیلت نماز عشاء، از هنگام از بین رفتن سرخی سمت مغرب (حُمْرۀ مغربیّه) آغاز می‌شود و تا یک سوّم شب ادامه دارد.

· احكام دیگر اوقات نماز

مسأله 970. انسان زمانی می‌‌تواند مشغول نماز شود كه یقین كند وقت فرا رسیده یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت، خبر دهند، بلكه به خبر و به اذان شخصی كه مكلّف بداند شدیداً مراعات فرا رسیدن وقت را می‌كند، چنانچه موجب اطمینان شود نیز می‌‌توان اكتفا نمود.

مسأله 971. اگر فرد به علّت مانع شخصی - مانند نابینایی یا در زندان بودن - نتواند در اوّل وقت نماز به فرا رسیدن وقت یقین یا اطمینان كند، باید نماز را به تأخیر بیندازد تا یقین یا اطمینان كند وقت فرا رسیده است. همچنین است بنابر احتیاط لازم، اگر مانع از یقین یا اطمینان به فرارسیدن وقت از موانع عمومی از قبیل ابر و غبار و مانند اینها باشد.

مسأله 972. اگر وقت نماز به قدری کم باشد كه به سبب به‌جا آوردن بعضی از كارهای مستحب نماز، مقداری از آن بعد از وقت خوانده می‌شود، فرد باید آن مستحب را به‌جا نیاورد؛

مثلاً اگر به سبب خواندن قنوت، مقداری از نماز بعد از وقت خوانده می‌‌شود، باید قنوت را نخواند و اگر خواند، در صورتی نمازش صحیح است كه حدّاقل یک ركعت از آن در وقت واقع شده باشد.

مسأله 973. كسی كه به اندازۀ خواندن یک ركعت نماز وقت دارد، باید نماز را به نیّت ادا بخواند، ولی نباید عمداً نماز را تا این وقت تأخیر بیندازد.

مسأله 974. کسی که مسافر نیست، اگر تا غروب آفتاب و پنهان شدن خورشید، به اندازۀ پنج رکعت نماز وقت داشته باشد یا آن‌که شک داشته باشد به اندازۀ پنج رکعت وقت دارد یا کمتر از آن، باید نماز ظهر و عصر را به ترتیب بخواند؛

امّا اگر کمتر از پنج رکعت وقت داشته باشد، احتیاط واجب است به روش ذیل رفتار نماید:

احتیاطاً نماز عصر را قبل از نماز ظهر بخواند، سپس نماز ظهر را در فاصلۀ زمانی غروب تا مغرب، بدون نیّت ادا و قضا به‌جا آورد، سپس برای رعایت ترتیب، دوباره نماز عصر را بدون نیّت ادا و قضا بخواند. [303]

همینطور، اگر آفتاب غروب نموده و تا مغرب به اندازۀ پنج رکعت وقت داشته باشد یا آن‌که شک داشته باشد به اندازۀ پنج رکعت وقت دارد یا کمتر، نماز ظهر و عصر را بنابر احتیاط واجب در همان فاصلۀ زمانی، بدون نیّت ادا و قضا بخواند؛ امّا اگر کمتر وقت داشته باشد، احتیاط واجب است به روش ذیل رفتار نماید: احتیاطاً نماز عصر را قبل از نماز ظهر بدون نیّت ادا و قضا بخواند، بعد نماز ظهر را قضا نموده، سپس احتیاطاً نماز عصر را هم برای رعایت ترتیب دوباره به‌جا آورد. [304]

مسأله 975. تمام احکامی که در مسألۀ قبل ذکر شد، برای مسافر نیز جاری است؛ با این تفاوت که ملاک در زمان باقیمانده تا غروب یا مغرب در اینجا سه رکعت است، نه پنج رکعت.

مسأله 976. كسی كه مسافر نیست، اگر تا نصف شب به اندازۀ خواندن پنج ركعت نماز وقت داشته باشد یا آنکه شک داشته باشد به اندازۀ خواندن پنج ركعت نماز وقت دارد یا کمتر از آن، باید نماز مغرب و عشاء را به ترتیب بخواند و اگر به اندازۀ چهار رکعت یا كمتر وقت داشته باشد، باید ابتدا نماز عشاء را بخواند.

مسأله 977. كسی كه مسافر است اگر تا نصف شب به اندازۀ خواندن چهار ركعت نماز وقت داشته باشد یا آنکه شک داشته باشد به اندازۀ خواندن چهار ركعت نماز وقت دارد یا کمتر از آن، باید نماز مغرب و عشاء را به ترتیب بخواند؛

امّا اگر به اندازۀ سه رکعت نماز وقت دارد، باید ابتدا نماز عشاء را خوانده، سپس فوراً در یک رکعت باقیمانده تا نصف شب، نماز مغرب را به نیّت ادا بخواند و اگر تا نصف شب تنها به اندازۀ دو رکعت یا یک رکعت نماز وقت دارد باید ابتدا نماز عشاء را بخواند.

مسأله 978. هر گاه بچّۀ نابالغ در بین وقت نماز بالغ گردد، در صورتی که به اندازۀ خواندن یک رکعت نماز یا بیشتر وقت داشته باشد، واجب است نماز را بخواند و چنانچه قبل از بلوغ، بعد از فرا رسیدن وقت، نماز را خوانده باشد و قبل از سپری شدن وقت بالغ گردد، دوباره خواندن نماز واجب نیست، هرچند احتیاط مستحب است که آن را دوباره به‌جا آورد.

مسأله 979. هر گاه انسان عذری داشته باشد كه اگر بخواهد در اوّل وقت نماز بخواند، ناچار است آن را با تیمّم به‌جا آورد، چنانچه مأیوس از برطرف شدن آن عذر باشد، یا احتمال عقلایی دهد با تأخیر انداختن نماز، از تیمّم هم ناتوان شود، می‌‌تواند در اوّل وقت، تیمّم كند و نماز بخواند؛

ولی اگر مأیوس نباشد، باید صبر كند تا عذرش برطرف شود یا مأیوس شود و چنانچه عذر او برطرف نشد، در آخر وقت، نماز بخواند و لازم نیست به قدری صبر كند كه فقط بتواند كارهای واجب نماز را انجام دهد؛ بلكه برای مستحبات نماز نیز مانند اذان و اقامه و قنوت، اگر وقت دارد می‌تواند تیمّم كند و نماز را با آن مستحبات به‌جا آورد.

حکم هر کدام از عذرهای دیگر - غیر از موارد تیمّم - در فصل‌های مربوطه بیان شده است.

مسأله 980. كسی كه بعضی از مسائل نماز را نمی‌داند و نمی‌‌تواند بدون یاد گرفتن، آن را به‌طور صحیح انجام دهد یا شكّیات و سهویات را نمی‌داند و احتمال معقول می‌دهد یكی از آنها در نماز پیش آید و به علّت یاد نگرفتن با حکم الزامی مخالفت نماید - مانند اینکه حرامی را مرتكب شود - باید برای یاد گرفتن آنها نماز را از اوّل وقت تأخیر بیندازد.

مسأله 981. كسی كه بعضی از مسائل نماز را نمی‌داند، چنانچه به امید آنكه به‌طور صحیح، نماز را به‌جا آورد، مشغول نماز بشود و در بین نماز مسأله‏ای كه حكم آن را نمی‌داند پیش نیاید، نماز او صحیح است؛

امّا اگر مسأله‏ای كه حكم آن را نمی‌داند پیش آید، جایز است به یكی از دو طرفی كه احتمال می‌دهد - به امید آنكه وظیفۀ او باشد - عمل نماید و نماز را تمام كند، ولی بعد از نماز باید مسأله را بپرسد كه اگر نمازش باطل بوده، دوباره بخواند و اگر صحیح بوده، دوباره خواندن لازم نیست.

مسأله 982. اگر وقت نماز وسعت داشته باشد و طلبكار هم طلب خود را که زمان ادایش فرا رسیده و بدهکار توانایی پرداخت آن را دارد، از وی مطالبه نماید، بدهکار در صورت امکان باید اوّل بدهی خود را بدهد، بعد نماز بخواند.

همینطور، اگر كار واجب دیگری كه باید فوراً آن را به‌جا آورد اتّفاق بیفتد - مثلاً ببیند مسجد نجس است - باید اوّل مسجد را تطهیر كند، بعد نماز بخواند؛

البتّه در هر دو صورت، چنانچه عمداً اوّل نماز بخواند، معصیت كرده، ولی نماز او صحیح است.

مسأله 983. انسان باید نماز عصر را بعد از نماز ظهر و نماز عشاء را بعد از نماز مغرب بخواند و چنانچه عمداً نماز عصر را قبل از نماز ظهر و نماز عشاء را پیش از نماز مغرب بخواند، باطل است؛

امّا اگر به جهت ندانستن مسأله و جهل به حكم، نماز عصر را قبل از نماز ظهر و نماز عشاء را قبل از نماز مغرب می‌خوانده، در صورتی كه در یادگیری مسأله كوتاهی كرده و جاهل مقصّر بوده، بنابر احتیاط واجب نماز عصر و عشای او باطل است و چنانچه جاهل قاصر بوده و معذور باشد، اشكال ندارد و نمازش صحیح است.

مسأله 984. اگر انسان قبل از خواندن نماز ظهر، سهواً مشغول نماز عصر شود و در بین نماز متوجّه اشتباه خود شود، باید نیّت را به نماز ظهر برگرداند، یعنی نیّت كند: «آنچه تا حال خوانده‏ام و آنچه را مشغولم و آنچه بعد می‌خوانم همه نماز ظهر باشد»، ولی نباید این نیّت را به زبان جاری سازد و بعد از آنكه نماز را تمام كرد، نماز عصر را بخواند.

مسأله 985. اگر فرد قبل از خواندن نماز مغرب، سهواً مشغول نماز عشاء شود و در بین نماز بفهمد كه اشتباه كرده، چنانچه به ركوع ركعت چهارم نرفته، باید نیّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام كند و بعد نماز عشاء را بخواند، و اگر به ركوع ركعت چهارم رفته، نماز عشاء را تمام كند و این نماز صحیح می‌باشد و بعد از آن، نماز مغرب را به‌جا آورد.

مسأله 986. اگر انسان به نیّت نماز ظهر مشغول نماز شود و در بین نماز یادش بیاید نماز ظهر را خوانده است، نمی‌‌تواند نیّت را به نماز عصر برگرداند، بلكه باید نماز را بشكند و نماز عصر را بخواند و در مورد نماز مغرب و عشاء نیز، حکم چنین است.

مسأله 987. اگر فرد در بین نماز عصر یقین كند نماز ظهر را نخوانده و نیّت را به نماز ظهر برگرداند، چنانچه یادش بیاید كه نماز ظهر را خوانده، می‌‌تواند نیّت را به نماز عصر برگرداند و نماز را تمام كند؛

البتّه این حكم در صورتی است كه بعضی از اجزای نماز را به نیّت ظهر به‌جا نیاورده باشد یا آنكه اگر به‌جا آورده، دوباره به نیّت عصر آن را به‌جا آورد؛ ولی اگر آن جزء، «ركعت» باشد، نماز او در هر صورت باطل است و همینطور، اگر «ركوع» یا «دو سجده از یک ركعت» باشد، نمازش بنابر احتیاط لازم، باطل است.

مسأله 988. اگر انسان در بین نماز عصر شک كند نماز ظهر را خوانده یا نه، باید نماز را به نیّت عصر تمام كند و بعداً نماز ظهر را به‌جا آورد؛ ولی اگر وقت به قدری كم است كه بعد از تمام شدن نماز عصر، وقت نماز به پایان برسد و برای یک ركعت نماز هم وقت باقی نمانده باشد، لازم نیست نماز ظهر را قضا كند.

مسأله 989. اگر فرد در بین نماز عشاء شک كند نماز مغرب را خوانده یا نه - چه وارد رکوع رکعت چهارم شده و چه نشده - باید به نیّت عشاء نماز را تمام كند و بعد، نماز مغرب را به‌جا آورد؛ [305] ولی اگر وقت به قدری كم است كه بعد از تمام شدن نماز، وقت تمام ‏شود و به مقدار یک ركعت نماز هم وقت باقی نمانده باشد، لازم نیست نماز مغرب را قضا كند.

مسأله 990. اگر انسان قبل از گذشتن وقت نماز ظهر و عصر بداند چهار ركعت نماز خوانده، ولی نداند به نیّت ظهر خوانده یا به نیّت عصر، باید چهار ركعت نماز به نیّت نمازی كه بر او واجب است (نیّت ما فی الذمّه) بخواند.

همینطور، اگر قبل از گذشتن وقت نماز مغرب و عشاء بداند یک نماز خوانده، ولی نداند نماز مغرب خوانده یا نماز عشاء به‌جا آورده است، باید نماز مغرب و عشاء - هر دو - را بخواند و چنانچه در وقت اختصاصی عشاء باشد، باید نماز عشاء را بخواند و بعداً قضای نماز مغرب را نیز بنابر احتیاط واجب انجام دهد.

مسأله 991. اگر انسان نمازی را كه خوانده، احتیاطاً دوباره بخواند و در بین نماز یادش بیاید نمازی را كه باید قبل از آن بخواند نخوانده، نمی‌‌تواند نیّت را به آن نماز برگرداند؛ مثلاً هنگامی كه فرد نماز عصر را احتیاطاً می‌خواند، اگر یادش بیاید نماز ظهر را نخوانده، نمی‌تواند نیّت را به نماز ظهر برگرداند.

مسأله 992. برگرداندن نیّت از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب جایز نیست. همینطور، جواز عدول از نماز قضای بعدی به نماز قضای قبل از آن، محلّ اشکال است، هرچند هر دو نماز قضا مربوط به ظهر و عصر یک روز یا مغرب و عشای یک شب باشد.

مسأله 993. اگر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد، انسان می‌‌تواند در بین نماز، چنانچه یادش بیاید كه نماز قضا بر ذمّه دارد، نیّت را به نماز قضا برگرداند؛ بلکه در این صورت، چنانچه وقت فضیلت نماز ادایی وسعت داشته باشد، عدول از نماز ادا به نماز قضا، مستحب نیز می‌باشد؛

البتّه باید برگرداندن نیّت به نماز قضا، ممكن باشد؛ مثلاً اگر مشغول نماز ظهر است، در صورتی می‌تواند نیّت را به قضای صبح برگرداند كه وارد ركوع ركعت سوّم نشده باشد.

مسأله 994. بيدار كردن فرد خواب براى نماز امری پسندیده است، بلكه گاهى به جهت امر به معروف واجب، لازم مى‏باشد، مانند جايى كه خوابیدن فرد از روی سهل‌انگاری و سبک شمردن نماز باشد؛ البتّه اگر بيدار كردن فرد مریض و مانند آن موجب اذيّت وی می­شود، بايد براى اقدام به آن مجوّز شرعى داشته باشد.


[295]. بنابراین، همیشه ساعت 12، ظهر شرعی ‌نیست؛ بلکه در بعضی ‌از مواقع سال در شهرهای ‌میانی ‌همچون قم و تهران، چند دقیقه قبل از ساعت 12 و گاه چند دقیقه بعد از ساعت 12 است و در شهرهای ‌شرقی، ظهر زودتر و در شهرهای ‌غربی، ظهر دیرتر است.
[296]. شایان ذکر است، حرکت ظاهری خورشید از دید ناظر زمینی و تغییر سایۀ شاخص در حوالی ظهر، بسیار کند و آهسته است، به گونه‌ای که مثلاً بلند شدن سایۀ شاخصِ 50­ سانتیمتری به اندازۀ 1 میلیمتر چند دقیقه طول می‌کشد و این امر با اندازه‌گیری دقیق سایه امکان پذیر است. بنابراین، تشخیص زمان ظهر شرعی با استفاده از شاخص بعد از سپری شدن دقایقی امکان‌پذیر می‌باشد، البتّه این زمان در طول ایّام سال متفاوت می‌باشد.
[297]. بدون معیّن نمودن آن به عنوان نماز ظهر یا عصر.
[298]­. بعد از غروب آفتاب، در آسمانِ افق شرقی (مقابل محلّی که خورشید غروب کرده است) سرخی ملایم و کم‌رنگی دیده می‌شود، پس از آنکه خورشید کمی پایین‌تر می‌رود، آسمان تاریک‌تر ‌شده و این سرخی واضح‌تر ‌گردیده و رنگ آن تندتر می‌شود، سپس پهنای این نوار سرخ رنگ از نزدیکی افق، شروع به کم شدن می‌کند و در واقع از لبۀ افق شرقی تیرگی خاصّی به رنگ آبی - خاکستری به ‌وجود آمده و بالا می‌آید. در نهایت، این تیرگی افزایش یافته و سرخی افق شرقی جای خود را به این تیرگی می‌دهد تا ‌آنکه سرخی به‌طور کامل تا بالای سر محو می‌شود (البتّه غالباً پهنای سرخی به اندازه­ای نیست که به بالای سر یا حتّی نزدیک آن برسد)، در این هنگام است که حُمْرۀ مشرقیّه از بین رفته و می­توان نماز مغرب را به‌جا آورد.
[299]. به عنوان مثال، چنانچه غروب آفتاب در شهری، ساعت 18 و اذان مغرب ساعت 20: ­18 و طلوع فجر ساعت 4 بامداد باشد، با توجّه به احتیاط مذکور، در مورد اینکه نیمه شب ساعت 23 است یا ساعت 10: ­23، احتیاط رعایت شود؛ مثلاً اگر فرد عذری ندارد، بنابر احتیاط واجب نماز مغرب و عشاء را طوری به‌جا آورد که تا ساعت 23 تمام شود؛ ولی اگر نماز را تا این ساعت نخوانده، بنابر احتیاط واجب آن را تا قبل از 10: ­23 به‌جا آورد.
[300]. از آنجا که در شهرهای ایران در اوّل ظهر شرعی، سایۀ شاخص به کمترین مقدار خود می­رسد - و از بین نمی‌رود - متن مذکور بر این اساس نگارش شده است؛ امّا در شهرهایی مانند مکّه که در بعضی از اوقات سال، سایه در هنگام ظهر شرعی به کلّی از بین می­رود، در آن روزها کافی است سایۀ شاخص به اندازۀ چهار هفتم طول شاخص برسد. بنابراین، سایۀ شاخص در هنگام ظهر شرعی در محاسبات مذکور نسبت به چنین مواردی، صفر در نظر گرفته می­شود و همین مطلب، در رابطه با وقت فضیلت نماز عصر نیز جاری است.
[301]. به عنوان مثال، اگر طول شاخصی که در زمین نصب شده، 70 سانتیمتر باشد و طول سایۀ شاخص در هنگام ظهر شرعی، 10 سانتیمتر باشد، وقت فضیلت نماز ظهر تا زمانی است که به اندازۀ چهار هفتم طول شاخص (40 سانتیمتر) به سایۀ شاخص در هنگام ظهر که 10 سانتیمتر است، اضافه شود. بنابراین، زمانی­که طول سایۀ شاخص به 50 سانتیمتر برسد، انتهای وقت فضیلت نماز ظهر می­ باشد.
[302]. به عنوان مثال، اگر طول شاخصی که در زمین نصب شده است، 70 سانتیمتر باشد و طول سایۀ شاخص در هنگام ظهر شرعی، 10 سانتیمتر باشد، وقت فضیلت نماز عصر از زمانی آغاز می­شود که به اندازۀ دو هفتم طول شاخص (20 سانتیمتر) به سایۀ شاخص در هنگام ظهر که 10 سانتیمتر است، اضافه شود. بنابراین، زمانی­که طول سایۀ شاخص به 30 سانتیمتر برسد، آغاز وقت فضیلت نماز عصر است و زمانی­که به اندازۀ شش هفتم طول شاخص (60 سانتیمتر) به سایۀ شاخص در هنگام ظهر اضافه شود، یعنی طول سایۀ شاخص 70 سانتیمتر گردد، وقت فضیلت نماز عصر به انتها می­رسد.
[303]. شایان ذکر است، در این صورت اگر نماز اوّل را بدون اینکه تعیین کند ظهراست یا عصر (ما فی ‌الذمّه از جهت نوع نماز) و به قصد ادا خوانده، سپس در فاصلۀ بین غروب تا مغرب نماز دیگری، ‌باز هم بدون تعیین اینکه ظهراست یا عصر و نیز بدون نیّت ادا و قضا (ما فی ‌الذمّه هم از جهت نوع و هم از نظر ادا یا قضا) بخواند، کافی ‌در رعایت احتیاط است و نیازی ‌به خواندن سه نماز نیست.
[304]. شایان ذکر است اگر تا مغرب کمتر از پنج رکعت وقت دارد، نماز اوّل را بدون اینکه نیّت کند ظهر است یا عصر و بدون نیّت ادا یا قضا (به قصد ما فی ‌الذمّه، هم از جهت نوع و هم از نظر ادا یا قضا بودن) بخواند، سپس نماز دیگری ‌را بعداً (ما فی ‌الذمّه از جهت نوع) قضا نماید، کافی ‌در رعایت احتیاط است و نیازی ‌به خواندن سه نماز نیست.
[305]. در این مسأله و مسألۀ قبل، نمازگزار نمی‌‌تواند نماز عصر را به نماز ظهر یا نماز عشا را به نماز مغرب برگرداند.