مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

مقدّمه ششم: رعايت شرایط مكان نمازگزار

مسأله 1103. مكان نمازگزار، هفت شرط دارد:

1. بنابر احتیاط واجب، غصبی نباشد؛

2. استقرار داشته باشد؛

3. جایی باشد كه فرد احتمال بدهد نماز را تمام می‌كند؛

4. توانایی انجام واجبات را در آن محلّ داشته باشد؛

5. اگر نجس است، موجب نجاست لباس و بدن نمازگزار نشود؛

6. محلّ نماز زن جلوتر یا مساوی مرد نباشد (بنابر احتیاط واجب)؛

7. مسطّح باشد.

o شرط اوّل: بنابر احتیاط واجب غصبی نباشد

مسأله 1104. كسی كه در ملک غصبی نماز می‌خواند، هرچند روی فرش و موکت و تخت و مانند اینها - که مال خودش است - باشد و نیز کسی که در ملک خودش نماز می‌خواند، امّا فرش یا تخت و مانند اینها که بر روی آن نماز می‌خواند، غصبی باشد، در هر دو صورت بنابر احتیاط واجب، نمازش باطل است؛ ولی نماز خواندن در زیر سقف غصبی و خیمه غصبی مانعی ندارد.

مسأله 1105. نماز خواندن در ملكی كه منفعت آن مال دیگری است، بدون اجازۀ كسی كه منفعت ملک، مال او می‌باشد، در حكم نماز خواندن در ملک غصبی است؛

مثلاً اگر مالک خانۀ اجاره‏ای (موجر) یا فرد دیگری، بدون اجازۀ مستأجر در آن نماز بخواند، نمازش بنابر احتیاط واجب، باطل است.

مسأله 1106. اگر فردی که از دنیا رفته است وصیّت­هایی داشته [330] و برای عمل به وصایای خویش مال مشخّصی از اموالش را تعیین کرده باشد، مانند اینکه وصیّت کرده تمام خانه مسكونی­اش را در امور خیر صرف نمایند، در این صورت، تصرّف ورثه و دیگران در مال مذکور جایز نیست و اگر منزل و مانند آن باشد، نماز خواندن در آن بنابر احتیاط واجب باطل است؛

مگر آنكه نشانه و قرینۀ اطمینان‌آوری وجود داشته باشد كه متوفّیٰ اجازۀ چنین تصرّفاتی را در آن تا هنگام عمل به وصیت داده است.

مسأله 1107. اگر فردی وصیت کرده کسر مشاعی از اموالش - مانند ثلث آن - را در اموری صرف نمایند، تصرّفاتی همچون نماز خواندن در منزلش که موجب کم شدن ارزش مالی آن نمی­شود و منافات با حقّ متوفّیٰ در اموالش ندارد جایز است؛ [331]

مگر آنکه نشانه و قرینۀ اطمینان‌آوری باشد بر اینکه خواسته و مقصود وی کسر مشاع معیّن از عین اموالش بوده [332] که در این صورت، حکم مسألۀ قبل در مورد آن جاری می­شود.

مسأله 1108. كسی كه در مسجد نشسته، اگر شخص دیگری جای او را اشغال كند و بدون اجازه‏اش در آنجا نماز بخواند، نمازش صحیح می‌باشد، هرچند گناه كرده است.

مسأله 1109. اگر انسان در جایی كه نمی‌داند غصبی است، نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد یا در جایی كه غصبی بودن آن را فراموش كرده نماز بخواند و بعد از نماز یادش بیاید، نماز او صحیح است؛

ولی اگر كسی كه خودش جایی را غصب كرده، فراموش كند و در آنجا نماز بخواند، نمازش بنابر احتیاط واجب باطل است.

مسأله 1110. اگر انسان بداند جایی غصبی و تصرّف در آن حرام است، ولی نداند كه نماز خواندن در جای غصبی اشكال دارد و در آنجا نماز بخواند، نماز او بنابر احتیاط واجب باطل می‌باشد.

مسأله 1111. كسی كه ناچار است نماز واجب را در حالی‌‌ که سوار بر وسیلۀ نقلیّه است بخواند، یا آنکه بخواهد نماز مستحبی را در آن حال بخواند، حکم غصبی بودن آن ماشین و صندلی آن، که فرد بر روی آن نماز می‌خواند و نیز چرخ‌های آن، حکم غصبی بودن مکان نمازگزار را دارد.

مسأله 1112. كسی كه در عین ملكی با دیگری شریک است، اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازۀ شریكش نمی‌‌تواند در آن ملک تصرّف كند و نماز در آن، بنابر احتیاط واجب باطل است.

بنابراین، هر یک از ورّاث بدون اجازۀ سایر وارثین نمی‌تواند در ملکی که با سایر ورثه در عین آن شریک است تصرّف کند و در این صورت، نماز در آن بنابر احتیاط واجب باطل است.

مسأله 1113. اگر فرد ملكی (زمین، منزل ویلایی، آپارتمان، مغازه و مانند آن) را با پول خمس نداده خریداری نماید، اقسام و احکام کسی را دارد که با پول خمس نداده لباسی خریده که به‌طور مفصّل در مسألۀ«1070» ذکر شد. [333]

مسأله 1114. اگر صاحب ملک با زبان، اجازۀ نماز خواندن بدهد و انسان بداند كه قلباً راضی نیست، نماز خواندن در ملک او جایز نمی‌باشد و در این صورت، چنانچه شک داشته باشد که قلباً راضی است یا نه، نماز او صحیح است؛

امّا اگر صاحب ملک اجازۀ نماز خواندن ندهد و انسان یقین كند كه قلباً راضی است، نماز خواندن در آن جایز می‌باشد و در این صورت، چنانچه شک داشته باشد که قلباً راضی است یا نه، نماز خواندن در ملک او جایز نیست.

مسأله 1115. تصرّف در اموال میّتی كه به مردم بدهکاری دارد، چنانچه طوری باشد که با ادای بدهی منافات نداشته باشد - مانند نماز خواندن در خانه‏اش - با اجازۀ ورثه، اشكال ندارد.

همین طور، چنانچه بدهی او را بپردازند یا ضامن شوند که قرض‌‌هایش را بپردازنــد و طلبکاران هم قبــول کننــد یا از ماترک به مقــدار بدهی او باقی بگذارنــد - حتّی اگر تصرّف موجب تلف شدن مال گردد - تصرّف در مال او، با اجازۀ ورثه اشكال ندارد و نماز هم صحیح است.

مسأله 1116. میّتی كه ذمّه‌‌اش به زكات یا سایر حقوق شرعی به جز خمس، مشغول و بدهکار بوده است، تصرّف در مال وی، چنانچه با ادای بدهی او منافات نداشته باشد - مثل نماز خواندن در خانه‏اش - با اجازۀ ورثه، اشكال ندارد؛

امّا اگر میّت، خمس بدهکار بوده، در صورتی ‌‌که از کسانی بوده است که اهل پرداخت خمس بوده یا وصیّت به پرداخت خمس اموالش نموده، حکمش مانند صورت قبل است و امّا اگر از کسانی بوده که از روی معصیت یا اعتقاد به واجب نبودن خمس، خمس نمی‌‌داده‌‌اند و وصیّت هم به پرداخت خمسی که بدهکار بوده، ننموده ‌‌است، بر ورثه‌‌ای که شیعۀ دوازده امامی باشند، پرداخت بدهی خمسی میّت واجب نیست و برای آنان، تصرّف در ما ترک او جایز است.

همچنین، اگر ورثه بدهی شرعی میّت را بپردازند یا با قبول حاکم شرع، [334] ضامن شوند که ادا نمایند، تصرّف در مال او اشكال ندارد و نماز هم صحیح است.

مسأله 1117. اگر میّت، قرض و بدهی نداشته باشد، ولی بعضی از ورثۀ میّت نابالغ یا دیوانه یا سفیه یا غایب باشند، تصرّف در ملک او بدون اجازه از ولیّ شرعیّ آنها [335] حرام است و نماز در آن جایز نمی‌باشد؛ ولی تصرّفات معمولی كه مقدّمۀ تجهیز میّت است، اشكال ندارد.

شایان ذکر است، چنانچه میّت در این مورد وصیّت کرده باشد که مثلاً تا مدّت چهل روز، هر رفت و آمدی که در منزل وی صورت می‌‌گیرد، یا از اموال وی در آنجا مصرف می‌گردد، از ثلث مال او باشد، در این صورت، چنین وصیتی تا حدّ ثلث صحیح است.

مسأله 1118. نماز خواندن در ملک دیگران، در صورتی جایز است كه انسان یقین یا اطمینان یا حجّت شرعی دیگری بر رضایت مالک داشته باشد.

بنابراین، اگر مالک آن صریحاً اجازه برای خواندن نماز بدهد یا عملی انجام دهد كه معلوم باشد برای نماز خواندن اجازه داده است، مثلاً سجّادۀ نماز را برای نماز خواندن وی پهن نماید یا در اختیار وی گذارد کافی است.

همینطور، اگر مالک اجازه در تصرّفی بدهد که از آن، عرفاً اجازه در نماز خواندن هم فهمیده می‌شود، مانند اینكه به كسی اجازه بدهد در ملک او بنشیند و بخوابد و فرد از این اجازه، بفهمد که به نماز خواندن وی هم راضی است، همین مقدار برای صحیح بودن نماز کافی می‌باشد.

مسأله 1119. نماز خواندن در زمین‌‌های بسیار وسیع جایز است، هرچند كه مالک آنها صغیر و یا دیوانه باشد و یا آنكه مالک آنها راضی به نماز خواندن در آنها نباشد.

همینطور، فرد می‌تواند در باغ‌‌ها و زمین‌‌هایی كه در و دیوار ندارند، بدون اجازه از مالک نماز بخواند، ولی در این صورت، اگر بداند مالک راضی نیست، نباید تصرّف كند و نیز اگر مالک نابالغ یا دیوانه باشد یا آنكه گمان به راضی نبودن او داشته باشند، احتیاط لازم آن است كه در آنها تصرّف نكنند و در آنجا نماز نخوانند.

o شرط دوّم: استقرار داشته باشد

مسأله 1120. مكان نمازگزار در نمازهای واجب باید طوری نباشد كه از شدّت حركت، مانع از ایستادن نمازگزار و انجام ركوع و سجود اختیاری شود، بلكه بنابر احتیاط لازم، نباید مانع از آرامش و سکون بدن او باشد؛

البتّه اگر فرد به دلیل کمی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد، در چنین جایی - مانند بعضی از انواع اتومبیل، كشتی، قطار و هواپیما - نماز بخواند، باید به قدری كه ممكن است استقرار و قبله را رعایت نماید و اگر آن وسایل نقلیّه از قبله به طرف دیگر حركت كنند، فرد مکلّف است به طرف قبله برگردد [336] و در هنگام حرکت و برگشتن به سمت قبله، قرائت و اذکار واجب نماز را نخواند و اگر رعایت استقبال قبله دقیقاً ممكن نباشد، سعی كند كه اختلاف كمتر از حدّ راست یا چپ قبله باشد و اگر این هم ممكن نباشد، فقط در تكبیرة الاحرام قبله را رعایت كند و اگر این هم امکان نداشته باشد، رعایت قبله لازم نیست. [337]

مسأله 1121. نماز خواندن در اتومبیل، كشتی، قطار و مانند اینها در حال اختیار، هنگامی كه ایستاده‏اند، اشکال ندارد. همچنین، در وقتی كه حركت می‌كنند، چنانچه به حدّی تكان نداشته باشند كه مانع از آرامش بدن نمازگزار شود.

مسأله 1122. اگر فرد روی تپّه‌ای از ریگ و رمل و مانند اینها که نمی‌تواند بی‌حركت بماند و مانع از استقرار و آرامش بدن است، نماز بخواند - با توضیحی که گذشت - نمازش باطل است؛ امّا اگر حرکت کم باشد به گونه‌ای که بتواند نماز را با رعایت شرایط آن، از جمله استقرار و آرامش بدن بخواند، اشکال ندارد.

o شرط سوّم: تمام کردن نماز در آن محل ممکن باشد

مسأله 1123. نمازگزار باید در جایی نماز بخواند كه ممکن باشد در آن محل، نماز را به اتمام برساند.

البتّه اگر انسان در جایی كه به علّت باد و باران و زیادی جمعیّت و مانند اینها اطمینان ندارد بتواند نماز را تمام كند، می‌‌تواند رجاءً نماز را بخواند و چنانچه آن را تمام کند، نمازش صحیح است؛ بلکه اگر اطمینان داشته باشد که نمی‌تواند نماز را تمام کند، ولی احتمال ضعیف به تمام كردن نماز بدهد، می‌‌تواند رجاءً نماز را بخواند و چنانچه اتّفاقاً آن را تمام کرد، صحیح است.

مسأله 1124. اگر انسان در جایی كه ماندن در آن حرام است - مثلاً زیر سقفی كه نزدیک است خراب شود - نماز بخواند، هرچند گناه كرده، ولی نمازش اشكالی ندارد.

مسأله 1125. نماز خواندن روی چیزی كه ایستادن و نشستن روی آن حرام است مثل جایی از فرش كه اسم خداوند متعال بر آن نوشته شده، چنانچه مانع از قصد قربت شود صحیح نیست.

o شرط چهارم: توانایی انجام واجبات را در آن محل داشته باشد

مسأله 1126. سقف مکان نمازگزار نباید به اندازه‌ای کوتاه باشد که فرد نتواند در آنجا راست بایستد و همینطور مکان نمازگزار نباید به ‏قدری كوچک باشد كه جای ركوع و سجود نداشته باشد.

مسأله 1127. اگر فرد ناچار شود در جایی نماز بخواند كه به‌طور كلّی قادر به ایستاده نماز خواندن نباشد، لازم است نشسته نماز بخواند و اگر توانایی ركوع و سجود را نیز ندارد، آنها را با اشارۀ سر، انجام دهد.

مسأله 1128. پشت كردن به قبر پیغمبرˆ و ائمّۀ اطهار در صورتی‌‌ كه بی‌‌احترامی و هتک حرمت به آنان محسوب شود، در نماز و غیر نماز حرام است، هرچند اگر فرد در آن حال نماز بخواند در صورتی که از او قصد قربت حاصل شود، نمازش صحیح است.

امّا اگر به دلیل فاصلۀ زیاد یا وجود مانع مثل در و دیوار، [338] پشت کردن عرفاً‌ هتک و توهین محسوب نشود، اشکال ندارد. همچنین، نماز خواندن موازی قبر مطهّر یا ضریح مقدّس که پشت کردن به قبر مطهّر محسوب نمی­شود [339] اشکال ندارد و نماز صحیح است.

o شرط پنجم: اگر مكان نمازگزار نجس است، موجب نجاست لباس و بدن او نشود

مسأله 1129. اگر مكان نمازگزار نجس است، نباید طوری تر‌ باشد كه رطوبت آن به بدن یا لباس او برسد؛ مگر آنکه نجاستی باشد که در نماز بخشیده شده است و مبطل نماز نیست؛

ولی اگر چیزی كه پیشانی را برای سجده بر آن می‏گذارد - مانند مُهر - نجس باشد، در صورتی كه خشک هم باشد، نماز باطل است؛ البتّه اگر فقط قسمتی از سطح مُهر نمازگزار نجس باشد و نجاست آن به بدن نمازگزار سرایت نکند و پیشانی به مقداری که سجده صدق نماید بر قسمت پاک مُهر قرار گیرد اشکال ندارد و امّا نجس بودن بقیّۀ مُهر یا پشت مُهر یا فرش و زمین زیر مُهر اشکال ندارد و احتیاط مستحب آن است كه مكان نمازگزار اصلاً نجس نباشد.

o شرط ششم: بنابر احتیاط واجب، زن جلوتر یا مساوی مرد نماز نخواند

مسأله 1130. اگر زن و مرد بخواهند در یک مكان نماز بخوانند، بنابر احتیاط لازم، باید زن عقب‌‌تر از مرد بایستد و این عقب ایستادن، حدّاقل به مقداری باشد كه جای سجدۀ او، برابر جای دو زانوی مرد در حال سجده باشد.

شایان ذکر است، حكم مذكور اختصاص به زمانی دارد كه زن و مرد، هر دو نماز بخوانند، امّا اگر یکی از آنان نماز نمی‌خواند، نماز دیگری صحیح است، هرچند زن هم‌ردیف یا جلوتر از مرد باشد.

مسأله 1131. اگر زن برابر و هم‌ردیف مرد یا جلوتر از مرد بایستد و با هم وارد نماز شوند، یعنی هم‌زمان تكبیرة الاحرام را بگویند، بنابر احتیاط واجب، هر دو نفر باید نماز را دوباره بخوانند، مگر از مواردی باشد که در مسألۀ«1139» خواهد آمد.

مسأله 1132. اگر زن هم‌ردیف مرد یا جلوتر از مرد بایستد، در صورتی‌‌ كه یكی زودتر از دیگری مشغول نماز شود، نماز نفری كه دیرتر تكبیرة الاحرام را گفته، بنابر احتیاط واجب باطل است؛

امّا نماز نفر اوّل كه زودتر تكبیرة الاحرام را گفته، در صورتی كه بتواند در بین نماز، مثلاً حائلی مانند پرده بین خود و نفر دیگر ایجاد كند یا بیش از چهار متر و نیم از نفر دیگر فاصله بگیرد [340] یا اگر مرد است، راه رفته و از زنی كه در بین نماز، مقابل او مشغول نماز شده، جلوتر بایستد و اگر زن است، عقب آمده و از آن مرد عقب تر قرار گیرد - برای آن‌که نمازش صحیح باشد - باید این كار را انجام دهد، وگرنه نماز نفر اوّل هم، بنابر احتیاط واجب باطل است؛ امّا اگر این كارها امكان‌پذیر نیست، نماز را ادامه می‌‌دهد و در این صورت، نماز نفر اوّل صحیح است.

شایان ذكر است، در هنگام راه رفتن یا ایجاد حائل باید نكات ذیل رعایت گردد:

الف. در حال حركت ذكر نگوید؛ ب. از قبله منحرف نشود؛ ج. این كار عرفاً صورت نماز را بر هم نزند.

مسأله 1133. حکم ‌‌ذکر شده در این شرط‌ (شرط ششم) همانند سایر شروط [341] مکان نمازگزار، شامل همۀ انواع نمازها، نماز واجب و مستحبی، فرادیٰ و جماعت و نیز شامل همۀ مکان‌ها می‌‌شود و فرقی بین منزل، مسجد، حرم و مشاهد مشرّفه نیست؛ البتّه این حكم یک استثنا دارد و آن هنگام شلوغی جمعیّت در «مکّۀ مکرّمه» است كه رعایت این مسأله لازم نیست و سایر مکان‌ها این حکم را ندارند.

مسأله 1134. این حكم (شرط ششم)، شامل حال اضطرار نمی‌‌شود؛ مثلاً اگر زن و مردی در مكان کوچکی حبس و زندانی شده‌‌ و وقت نماز نیز تنگ باشد، نماز هر دو نفر صحیح است؛ امّا اگر وقت وسعت داشته باشد، ابتدا یكی از دو نفر نماز بخواند و دیگری نمازش را به تأخیر بیندازد و پس از اتمام نماز نفر اوّل، نفر دوّم نمازش را بخواند و بهتر آن است که زن، نمازش را به تأخیر بیندازد.

مسأله 1135. در حكم ذکر شده (شرط ششم) فرقی بین مَحرم و نامحرم نیست. پس در مورد زن و شوهر، برادر و خواهر و سایر محارم نیز جاری است؛ البتّه حکم مذکور اختصاص به افراد بالغ دارد. بنابراین، اگر در صف نماز جماعت مردان، دختر بچّۀ نابالغی مشغول نماز باشد، اشكال ندارد.

مسأله 1136. حكم ذکر شده (شرط ششم) اختصاص به نماز صحیح ندارد و شامل آنچه كه عرفاً نماز محسوب می‌‌شود هرچند آن نماز، از جهت دیگری غیر از این حكم (شرط ششم) باطل باشد، نیز می‌‌گردد.

بنابراین، اگر مثلاً همسر انسان سهواً بدون وضو مشغول نماز است و شوهر، عمداً بدون رعایت مواردی که در مسألۀ«1139» ذکر می‌شود، عقب‌تر از او نماز را ببندد، نماز مرد هم بنابر احتیاط واجب باطل است.

مسأله 1137. اگر مثلاً ‌مرد نماز بخواند و پس از اتمام نماز، متوجّه شود زنی جلوی او یا هم ردیف او مشغول نماز بوده، نماز مرد صحیح است؛ امّا اگر در بین نماز متوجّــه شود، در صورتی نمازش صحیح است كه به توضیح مسألۀ«1132» عمل نماید.

مسأله 1138. اگر كسی به علّت ندانستن حكم شرعی، مسألۀ مربوط به محلّ ایستادن مرد و زن (شرط ششم) را رعایت نمی‌‌كرده، در صورتی‌‌كه در یادگیری مسأله كوتاهی كرده و جاهل مقصّر باشد، حكم فردی را دارد كه عمداً این حكم را رعایت نكرده است یعنی نمازش بنابر احتیاط واجب، باطل است؛

امّا اگر در یادگیری مسأله كوتاهی نكرده و جاهل قاصر است، نمازهایی را كه با چنین جهلی خوانده، صحیح است و لازم نیست آن را دوباره خوانده یا قضا نماید.

مسأله 1139. اگر بین مرد و زنی كه برابر هم ایستاده‏اند یا زن جلوتر از مرد ایستاده و نماز می‌خوانند، دیوار یا پرده یا چیز دیگری باشد كه عرفاً حائل و مانع محسوب شود، هرچند مانع از مشاهده نباشد و بتوانند همدیگر را ببینند، نماز هر دو صحیح است.

بنابراین، اگر جنس حائل از شیشۀ شفاف باشد یا آنكه ارتفاع آن به اندازۀ قد آنها نباشد - مثل پرده‌ای كه عرفاً زن و مرد را از هم جدا كرده و حدوداً یک متر ارتفاع داشته باشد - نماز هر دو صحیح می‌‌باشد، هرچند بهتر است حائل به گونه‌‌‌ای باشد كه مرد و زن نمازگزار یکدیگر را مشاهده نكنند.

همچنین، اگر فاصله بین مرد و زن نمازگزار كه برابر هم ایستاده‏اند یا زن جلوتر ایستاده، بیش از ده ذراع‌ [342] باشد یا اینكه محلّ آنها عرفاً دو مكان محسوب شود، نماز هر دو صحیح است و نیز اگر زن در حال نماز عقب‌‌تر از مرد بایستد - اقلّاً به مقداری كه جای سجدۀ او برابر جای دو زانوی مرد در حال سجده باشد - نماز هر دو صحیح است.

o شرط هفتم: مكان نمازگزار مسطّح باشد

مسأله 1140. جای پیشانی نمازگزار نباید از جای دو زانو و سر انگشتان پای او، بیش از چهار انگشت بسته پایین‌تر یا بالاتر باشد؛ تفصیل این مسأله در احكام سجده ذکر می‌شود.

· احکام دیگر مکان نمازگزار

مسأله 1141. بودن مرد و زن نامحرم در خلوت، اگر احتمال به گناه افتادن را بدهند، حرام است و احتیاط مستحب آن است كه در آنجا نماز نخوانند.

مسأله 1142. نماز خواندن در مکانی كه آواز غنایی می‌خوانند یا موسیقی حرام می‌نوازند، باطل نیست، هرچند گوش دادن به آن و نواختن آن، معصیت می‌باشد.

· مکان‌‌‌هایی كه نماز خواندن در آنها مستحب یا مکروه است

مسأله 1143. در شرع مقدّس اسلام سفارش بسیاری به خواندن نماز در مسجد شده و بهتر از همۀ مسجدها، مسجد الحرام است و بعد از آن، مسجد پیغمبر و بعد از آن، مسجد كوفه و مسجد بیت المقدس و بعد از آن، مسجد جامع هر شهر و بعد از آن، مسجد محلّه و بعد از آن، مسجد بازار است.

مسأله 1144. برای زنان بهتر است نماز خود را در جایی بخوانند كه از جهت محفوظ بودن از نامحرم، از جاهای دیگر مناسب‏تر باشد، خواه آنجا خانه باشد یا مسجد یا جای دیگر و در این حکم، فرقی بین نماز واجب و نماز مستحب نیست.

مسأله 1145. نماز خواندن در حرم امامان مستحب است، بلكه گفته شده بهتر از مسجد است و روایت شده كه نماز در حرم مطهّر حضرت امیر المؤمنین برابر دویست هزار نماز است.

مسأله 1146. نماز خواندن در چند جا مكروه شمرده شده است و از آن جمله است:

1. حمّام.

2. زمین نمكزار.

3. مقابل انسانی که ایستاده یا نشسته است.

4. مقابل دری كه باز است.

5. در جادّه و خیابان و كوچه و معابر عمومی، در صورتی که مزاحم عبور و مرور مردم نباشد و چنانچه مزاحم باشد، حرام است. [343]

6. مقابل آتش و چراغ.

7. در آشپزخانه و هر جا كه كورۀ آتش باشد.

8. مقابل چاه و چاله‏ای كه محلّ ادرار باشد.

9. روبروی عكس و مجسّمۀ چیزی كه روح دارد، مگر آنكه روی آن پرده بكشند.

10. در جایی كه عكس یا مجسّمۀ جاندار باشد، هرچند روبروی نمازگزار نباشد.

11. در اتاقی كه جنب در آن باشد.

12. مقابل قبر. 13. روی قبر. 14. بین دو قبر. 15. در قبرستان.

16. نماز خواندن همسایۀ مسجد‌، در غیر مسجد، اگر عذری نداشته باشد.

مسأله 1147. كسی كه در محلّ عبور مردم نماز می‌خواند یا كسی روبروی اوست، مستحب است جلوی خود چیزی بگذارد و اگر تسبیح یا عصا یا چوب یا ریسمان یا کتابی هم باشد كافی است.


[330]. با رعایت شرایط وصیت.
[331]. در فرض مذکور، حقّ متوفّیٰ به صورت شرکت در مالیّت اموالش بوده و در عین اموال سهمی ندارد.
[332]. به صورت شرکت در عین اموال به‌طور مشاع.
[333]. حکم تصرّفات دیگران از شیعیان دوازده امامی در ملک مذکور با اجازۀ صاحب ملک، در جلد دوم، فصل خمس، مسألۀ «729» ذکر می­شود.
[334]. در مواردی ‌که حاکم شرع در آن ولایت دارد و می‌‌تواند اجازه دهد.
[335]. توضیحات مربوط به ولیّ شرعی، در جلد سوّم، فصل «حَجر» ذکر می‌شود.
[336]. و چنانچه نمازگزار رو به قبله مشغول نماز شود و در اثنای نماز به سبب حرکت وسیلۀ نقلیّه شک نماید که از قبله منحرف شده است یا نه، بنا می­گذارد که هنوز رو به قبله است.
[337]. توضیح بیشتر در مورد رعایت قبله، در مسألۀ «1496» ذکر می­شود.
[338]. البتّه، فاصله شدن صندوق شریف و پارچه‌ای که روی آن انداخته‌اند یا ضریح مطهّر، برای برطرف شدن بی‌ادبی، کافی نیست.
[339]. قسمت بالای سر یا پایین پای مضجع شریف حضرات معصومین(علیهم السلام).
[340]. فاصلۀ چهار متر و نیم بین زن و مرد، از محلّ ایستادن یکی ‌تا محلّ ایستادن دیگری ‌محاسبه می‌‌شود؛ حتّی ‌در صورتی ‌که زن نمازگزار، روبرو و جلوی ‌مرد نمازگزار مشغول نماز باشد.
[341]. البتّه در نماز مستحبی ‌با توضیحاتی ‌که در محلّ خود ذکر می­شود، شرایطی ‌مانند استقرار، توانایی ‌ایستادن و قبله دارای ‌استثنائاتی ‌می‌‌باشد.
[342]. ده ذراع، تقریباً چهار متر و نیم است.
[343]. هرچند نماز باطل نمی­شود.