مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

قرآن و اسماء متبرّکه

مسأله 401. مسّ نمودن خطّ قرآن، یعنی رساندن جایی ‌از بدن مثل دست، پا، صورت، لب، سینه، زبان، دندان و... به خطّ قرآن، برای كسی كه وضو ندارد، [112] حرام است و فرقی در حرام بودن لمس قرآن بدون وضو، بین آیه و كلمه و حرف نیست.

مسأله 402. مسّ خطّ قرآن بدون وضو با موهای کوتاهی که عرفاً تابع پوست بدن محسوب می­شوند، جایز نیست و با موهایی که چنین نیست، جایز است، هرچند احتیاط مستحب ترک آن می‌باشد.

مسأله 403. لمس نقطه، مدّ، تشديد، حركات اعرابی، سكون و آنچه مربوط به مادّه یا هیأت کلمات قرآن می‌باشد، بدون وضو حرام است، ولی لمس علائم وقف و مانند آن اشكال ندارد.

همینطور، لمس حروفی كه در قرآن خوانده نمی‌شود، ولی در نگارش عربی نوشته‌ می‌شود، مانند حروف والی يا (الف) در قالُوا و آمَنُوا، بدون وضو جایز نیست؛

«الف» در كلماتی مانند «الرَّحْمٰن» و «لُقْمٰن»، چنانچه به صورت «الرحمان يا لقمان» نوشته شود نیز حکم حروف قرآنی را دارد.

مسأله 404. در الفاظ و كلمات مشترک بین قرآن و غیر قرآن، ملاک آن است كه مجموع كلمات چیده شده در كنار هم، عرفاً قرآن محسوب شود و قصد نویسنده در آن اثری ندارد؛

البتّه بعد از جدایی این كلمات یا حروف قرآنی از هم، لازم است احتیاط شود، یعنی اگر قبلاً عبارت در نظر عرف، قرآنی بوده و الآن به سبب قطعه قطعه شدن و جدا شدن اجزای آن از یکدیگر، در عرف، قرآن محسوب نشود، احتیاط لازم است باز هم فرد بدون وضو، بدن را به آن نرساند.

مسأله 405. اگر روی قرآن، شیشه یا پلاستیک نازک یا زرورق قرار داده باشند و خطّ قرآن از زیر آن نمایان باشد، مسّ آن بدون وضو اشكال ندارد. [113]

مسأله 406. در حکم مسّ قرآن، جنس چیزی که قرآن بر آن نوشته شده فرقی ندارد. بنابراین، دست زدن بدون وضو به كاغذ، لوح، پارچه، لباس، زمین، دیوار و... حتّی بنابر احتیاط واجب درهم‌ و دینارها و اسكناس‌‌ها و پول‌هایی كه بر آن قرآن نوشته شده، اشكال دارد.

همینطور، در حکم مذکور فرقی بین انواع خط‌ها [114] حتّی خط‌هایی که اکنون مرسوم نیست، مثل خطّ کوفی و همچنین اقسام نوشتن، مثل آنکه با قلم باشد یا چاپ، حکّاکی، برش، نوشتن برجسته، گلدوزی و... وجود ندارد.

مسأله 407. لمس غیر خطّ قرآن مانند بین سطرها، ورق و جلد و غلاف آن بدون وضو حرام نیست، ولی كراهت دارد. همینطور، آویزان نمودن قرآن به گردن یا لباس و حمل آن در صورتی كه خطوط قرآن با بدن تماس مستقیم نداشته باشد، بدون وضو مكروه است.

مسأله 408. حکم حرام بودن مسّ خطّ قرآن، مخصوص افراد مکلّف است.

بنابراین، جلوگیری بچّه و دیوانه از مسّ خطّ قرآن واجب نیست؛ ولی اگر مسّ نمودن ‌آنان بی‌احترامی و هتک حرمت قرآن باشد - مثل اینکه سبب نجس شدن خطّ قرآن به عین نجاست شود - باید از آن‌‌جلوگیری كنند و این حکم، نسبت به سایر اموری که هتک محسوب می­شود، مانند پاره كردن یا نشستن روی قرآن نیز جاری است؛

امّا دادن قرآن به اطفال برای آموزش و مانند آن بی‌اشكال است، هرچند بدانند اطفال بدون وضو آن را مسّ می‌كنند، بلكه سبب شدن در مسّ خطّ قرآن توسط اطفال، مثل اینكه دست طفل را گرفته و بر خطّ قرآن قرار دهد، در صورتی که هتک نباشد، جایز است.

مسأله 409. نجس کردن خطّ و ورق قرآن - حتّی بنابر احتیاط واجب، در صورتی که موجب هتک حرمت و توهین نباشد - حرام است و اگر نجس شود، باید (حتّی بنابر احتیاط واجب، در صورتی که هتک نباشد) فوراً تطهیر شود و اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتی كه بی‌احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بكشند.

مسأله 410. گذاشتن قرآن روی ‌عین نجسی که تری سرایت کننده ندارد، مانند خون خشک یا چرمی كه از پوست مردار تهیّه شده و خشک است، در صورتی كه موجب هتک و بی‌احترامی باشد، حرام است و برداشتن قرآن از روی آن، واجب می‌باشد.

مسأله 411. نوشتن قرآن با مركّب نجس، هرچند یک حرف آن باشد، حكم نجس كردن آن را دارد، یعنی در صورتی كه مستلزم هتک و بی‌احترامی باشد، حرام است و اگر نوشته شود، باید آن را به وسیلۀ آب یا غیر آن محو كنند، طوری كه عین مركّب نجس از بین برود.

مسأله 412. پاک كردن ورق قرآن و تطهیر آن، فقط وظيفۀ كسی كه آن را نجس كرده نيست، بلكه واجب کفایی است و چنانچه يک نفر اين وظيفه را انجام دهد، از ديگران ساقط می‌شود؛

البتّه اگر قرآنی كه نجس شده مال ديگری باشد، تطهير آن بدون اذن مالک آن، محلّ اشكال است، مگر آنكه ترک تطهير، هتک و توهين به قرآن كريم باشد و اجازه گرفتن از مالک آن ممكن نباشد يا مالک آن از اجازه دادن امتناع ورزد و خود نيز آن را تطهير ننمايد.

مسأله 413. اگر فرد، قرآنی را كه مال ديگری است، نجس نمايد، نسبت به کمشدن قیمت آن - که در اثر نجس شدن حاصل می‌گردد - ضامن است.

مسأله 414. فروش قرآن به كافر، بنابر احتیاط واجب صحیح نیست و دادن قرآن به كافر، چنانچه هتک و توهین به قرآن شمرده شود یا در معرض هتک باشد، حرام می‌باشد؛ امّا اگر دادن قرآن به كافر، مثلاً برای ارشاد و هدایت او باشد و هتک و توهینی هم به آن صورت نمی‌گیرد، اشكال ندارد.

مسأله 415. اگر قرآن به صورت غیر عمد، از دست انسان به زمین بیفتد، كفّاره ندارد، ولی باید فوراً آن را بردارد و احترام كند.

مسأله 416. كسی ‌كه وضو ندارد، بنابر احتیاط لازم جایز نیست اسم ذات خداوند متعال را به هر زبانی که نوشته شده باشد (اللّه، خدا، GOD) با بدنش لمس کند و همین‌ طور است لمس صفات مخصوص الهی به هر زبانی كه نوشته شده باشد. توضیح مطلب در مورد لمس صفات الهی، از این قرار است:

صفاتی که برای خداوند متعال به کار می‌رود، دو نوع می‌باشد:

نوع اوّل: بعضی از صفات برای غیر خداوند متعال به کار برده نمی‌شود، مانند «الرَّحْمٰن» و نیز برخی از صفات، دلالت بر خصوصیّتی دارند که تنها خداوند سبحان، آن خصوصیّت و ویژگی را دارد، مانند «مُقَلِّبَ القُلُوب»؛ لمس این موارد، بنابر احتیاط واجب، بدون وضو جایز نیست.

نوع دوّم: بعضی از صفات، معنایش به گونه‌ای است که غیر خداوند متعال هم می‌تواند آن ویژگی را داشته باشد و در مورد غیر خدای متعال هم به کار می‌رود؛ این صفات، دو دسته است:

الف. صفاتی که غالباً برای خداوند متعال به کار می‌رود، طوری که اگر مطلق و بدون توضیح یا نشانه‌ای ذکر شود، برداشت می‌شود که منظور از آن، خداوند متعال می‌باشد، مانند «رَبّ» و «خالق»؛ این صفات اگر بدون نشانه، ذکر شود یا نشانه‌ای در کلام و عبارت باشد که مشخص کند منظور از آن خداوند متعال است، بنابر احتیاط واجب، لمس آن بدون وضو جایز نیست؛ در غیر این دو صورت، لمس این گونه صفات، بدون وضو جایز است.

ب. صفاتی که برای خداوند متعال و غیر او به کار می‌رود، طوری که وقتی بدون توضیح و نشانه باشد، معلوم نیست منظور از آن، خداوند متعال است یا غیر او، مانند «رحیم» و «عظیم»؛ لمس این صفات، چنانچه نشانه‌ای در آن نوشتار باشد که بفهماند منظور از آن، خداوند متعال است، بنابر احتیاط واجب جایز نیست؛ ولی اگر چنین نشانه‌ای نباشد، چه اینکه بدون نشانه باشد، یا اینکه نشانه‌ای باشد که بفهماند منظور، غیر خداوند متعال است، لمس آن اشکال ندارد.

احتیاط مستحب است كه فرد، اسم مبارک پیامبر و امامان و حضرت زهراƒ را هم بدون وضو لمس ننماید.

مسأله 417. به همراه داشتن حرزها و آنچه اسم خداوند سبحان در آن است، اشكال ندارد؛ ولی بنابر احتیاط واجب، لازم است آن ‌را روی لباس‌ها استفاده نماید تا اسم جلاله با بدن فرد بدون وضو تماس نداشته باشد یا آنكه اسم جلاله داخل در جلد و غلافی (هر چند نازک) باشد، تا مانع از تماس مستقیم آن با بدن فرد بی‌وضو گردد.

مسأله 418. اگر قرآن به زبان فارسی یا به زبان دیگری ترجمه شود، لمس آن در غیر اسم ذات و صفات مخصوص خدوند متعال، بدون وضو اشكال ندارد.

مسأله 419. لمس «ا...» که به جای اسم «اللّه» نوشته می‌شود و نیز لمس ضمیری که به «اللّه» بر می‌گردد، مثل «ه» در «باسمه تعالی» یا «هو» در «هُوَ الباقی»، بدون وضو جایز است.

مسأله 420. مسّ لفظ جلاله بدون وضو، بنابر احتیاط واجب جایز نیست، هرچند جزئی از یک اسم دو یا چند جزئی باشد مثل عبداللّه و حبیب‌اللّه.

مسأله 421. اگر ورق قرآن یا چیزی كه احترام آن لازم است، مثل كاغذی كه اسم خداوند متعال یا پیامبرˆ یا یكی از معصومین یا القاب و كنیه‌‌های آن بزرگواران بر آن نوشته شده در مستراح بیفتد، بیرون آوردن و آب كشیدن آن هرچند خرج داشته باشد، واجب فوری است؛

امّا اگر بیرون آوردن آن ممكن نباشد، باید به آن مستراح نروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده است، ولی اعلام به دیگران واجب نیست.

همینطور، اگر تربت امام حسین در مستراح بیفتد و بیرون آوردن آن ممكن نباشد، باید تا وقتی كه یقین نكرده‌اند كه به كلّی از بین رفته، به آن مستراح نروند.

مسأله 422. نجس کردن تربت امام حسین كه از قبر مبارک حضرت به قصد تبرّک برداشته شده است، چنانچه هتک و توهین به آن محسوب شود جایز نیست و نیز در صورتی که باقی ماندن نجاست، عرفاً هتک شمرده شود، برطرف کردن آن واجب است.

شایان ذکر است، در تربت حضرت سیّد الشهداءفرقی نیست كه از قبر شریف آن مظلوم برداشته باشند یا آنكه از بیرون آورده و به قصد تبرّک و استشفا بر قبر مطهّر گذاشته باشند. [115]

مسأله 423. تربت و خاک قبر پیامبر خداˆ و سایر ائمّه اطهار كه از قبور منوّرۀ ایشان به قصد تبرّک برداشته شده باشد، در نجس شدن و تطهیر، حكم تربت حضرت سیّد الشهداء ابا عبداللّه الحسین را دارد.

مسأله 424. بی‌احترامی و هتک حرمت - مانند زیر پا قرار دادن یا در زباله‌دانی انداختن - نسبت به اسامی مکان‌های همنام اهلبیت همچون خیابان امامرضا، میدان امام حسین، حسینیه حضرت زهرا و مسجد موسی بن جعفر و... جایز نیست.

مسأله 425. اسامی اشخاص عادی که همنام اسامی حضرات معصومین است و نیز فامیل­های آنان مانند موسوی، رضوی و حسینی، حکم اسماء متبرّکه را ندارد. [116]

مسأله 426. حكّاكی آیات قرآن و اسماء مقدّسِ مانند آن، بر روی سنگ مزار و قبرهایی كه در معرض رفت و آمد قرار دارد، به خودی خود اشكال ندارد؛ ولی مؤمنین باید رعایت قداست و احترام آنها را بنمایند.

مسأله 427. انسان می‌تواند اوراقی را که حاوی قرآن یا اسماء متبرّک است، ‌در اختیار دیگران قرار دهد؛ البتّه اگر معلوم باشد که نسبت به آنها هتک صورت می‌گیرد، جایز نیست. [117]

مسأله 428. حفظ احترام اسماء متبرّکه واجب است و قرار دادن آنها در مکان‌هایی كه عرفاً هتک حرمت و اهانت به حساب می‌آید، جایز نیست.

بنابراین، بهترین راه این است كه ظرف یا محلّی برای نگهداری این گونه اسماء و كلمات در نظر گرفته شود و بعد از مدّتی، محتوای آن را در گوشه‌ای از بیابان یا در مكان پاک، دفن ‌كنند یا اینكه در دریا یا آب روان بریزند. همچنین محو نوشته‌ها، هرچند با بعضی از مواد شیمیایی پاک، جایز است، ولی سوزاندن آیات قرآن یا قرآن‌های ورق ورق شده یا اسامی متبرّكۀ خداوند متعال یا معصومین به‌طور کلّی جایز نیست.



[112]. این مسأله و مسائل بعد، شامل کسی که وظیفه­اش غسل است و غسل را انجام نداده نیز می­شود.
[113]. لمس قرآن و اسماء متبرکه از صفحه موبایل، تبلت و مانند‌آن بدون وضو جایز است؛ زیرا روی صفحه­ LCD (صفحه‌ای که تصویر روی آن تشکیل می­شود)، صفحه دیگری قرار دارد که اصطلاحاً به آن تاچ (Touch) می­گویند و علاوه بر آن در معمول گوشی­ها، یک لایۀ محافظ به نام گلس(Glass) وجود دارد که روی تاچ چسبیده شده است. بنابراین، لمس به‌طور مستقیم صورت نگرفته و از روی حائل است.
[114]­. این حکم شامل مسّ قرآنی که با خطّ برجستۀ‌ معروف به «خطّ بریل» نگارش شده و نابینایان با لمس انگشتان از آن استفاده می­نمایند نیز می­شود.
[115]. ملاک در حرام بودن نجس کردن تربت امام حسین† که به قصد تبرّک برداشته شده، آن است که عرفاً هتک محسوب شود. بنابراین، اگر تربتی باشد که مربوط به خاک قبر حضرت سیّد الشهداء† و محدودۀ نزدیک آن نیست، بلکه از اماکن دور از قبر مقدّس به قصد تبرّک برداشته شده و عرفاً به آن «تربت حسینی» گفته شود و مورد احترام باشد، این حکم در مورد آن جاری است.
[116]. و نیز کلمۀ رضوی در عباراتی مانند محصولات رضوی، لبنیات رضوی حکم اسمای متبرّکه را ندارد، ولی واژۀ رضوی در عباراتی مانند محصولات آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهش­های آستان قدس رضوی، بنابر احتیاط لازم حکم اسمای متبرّکه را دارد.
[117]. مانند اینکه اوراق مذکور در اختیار فردی گذاشته شود که احترامشان را حفظ نکرده و آنها را در زیر پا یا در زباله‌دانی می‌اندازد.