مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

شرایط واجب شدن نماز قضای پدر بر پسر بزرگ‌تر

· شرط اوّل: پدر نماز را از روی عذر ترک کرده باشد

مسأله 1852. در صورتی نماز قضای پدر بر پسر بزرگ‌تر، بنابر احتیاط، واجب است که پدر آن را از روی عذر ترک کرده باشد، مثل اینکه فراموش کرده یا خواب مانده باشد یا آنکه نمازهایی که خوانده به جهت ندانستن مسأله، شرعاً باطل باشد و این در حالی بوده که وی در فراگیری مسأله کوتاهی نکرده باشد (جاهل قاصر باشد)؛

امّا چنانچه نمازهایی را عمداً ترک کرده یا به علّت ندانستن مسأله‌ای که در فراگیری آن کوتاهی کرده نمازش باطل بوده، قضای آن بر پسر بزرگ‌تر واجب نیست.

مسأله 1853. اگر پسر بزرگ‌تر بداند پدرش نماز قضا داشته، ولی نداند نمازهای پدر به سبب عذر مثل فراموشی و خواب ماندن فوت شده است یا عمداً و بدون عذر آنها را نخوانده است، در این صورت قضای نمازهای پدر بر او واجب نیست.

· شرط دوّم: پدر در زمان حیات، توانایی انجام قضای نماز را داشته باشد

مسأله 1854. اگر پدر نمی‌توانسته قضای نماز را - هرچند با عمل به وظیفۀ نماز اضطراری مثل نماز نشسته یا خوابیده در صورتی که نمی‌توانسته ایستاده نماز بخواند - انجام دهد و در همان حال ناتوانی فوت شده است، قضای آن بر پسر بزرگ‌تر واجب نیست. [475]

مسأله 1855. پدری که مبتلا به آلزایمر و فراموشی بوده، ولی عرفاً مجنون محسوب نمی‌گردیده و به جهت فراموشی نمازش را نمی­خوانده یا می­خوانده ولی باطل محسوب می­شده، در صورتی که بعداً توانایی قضای آنها را داشته - مثل اینکه آلزایمر او موقّت یا دوره­ای بوده و می­توانسته پس از برطرف شدن عذر آنها را قضا نماید و قضا نکرده - بنابر احتیاط واجب قضای نمازهای وی بر پسر بزرگ‌تر واجب است؛

امّا اگر بعداً نیز توانایی از قضا نداشته است - مثل اینکه آلزایمر او از نوع حادّ و دائمی بوده است - قضای نمازهای مذکور بر پسر بزرگ‌تر واجب نیست.

· شرط سوّم: پدر وصیّت نکرده باشد که برای او اجیر بگیرند

مسأله 1856. اگر میّت وصیّت كرده باشد كه برای نماز او اجیر بگیرند، چنانچه وصیّت او نافذ باشد، مثل اینکه از ثلث مالش وصیّت کرده باشد، بر پسر بزرگ‌تر قضا واجب نیست و لازم است مطابق با وصیّت برای خواندن نمازهای قضای او اجیر بگیرند.

· شرط چهارم: پسر بزرگ‌تر هنگام وفات پدر، مجنون یا نابالغ نباشد

مسأله 1857. اگر پسر بزرگ‌تر موقع مرگ پدر، نابالغ یا دیوانه باشد، زمانی كه بالغ شد یا عاقل گردید، بر او واجب نیست نماز پدر را قضا نماید.

· شرط پنجم: پسر بزرگ‌تر شرعاً از ارث بردن ممنوع نباشد

مسأله 1858. اگر پسر بزرگ‌تر به علّت یکی از اسباب محروم شدن از ارث، مثل قتل پدر، شرعاً ارث نبرد، خواندن نمازهای قضای پدر بر او واجب نیست.

· شرط ششم: پسر بزرگ‌تر معلوم باشد

مسأله 1859. اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگ‌تر كدام فرد است، قضای نماز پدر بر هیچ كدام از پسران واجب نیست؛ ولی احتیاط مستحب آن است كه نماز او را بین خودشان قسمت كنند یا برای انجام آن قرعه بزنند.

مسأله 1860. منظور از پسر بزرگ‌تر، بزرگ‌ترین پسری است که در هنگام وفات و مرگ پدر زنده باشد. بنابراین، به عنوان مثال پدری که دو پسر دارد، ولی پسر بزرگ‌ترش در حال حیات پدر فوت شده، هنگامی که پدر می‌‌میرد، پسر دیگر وی که زنده است، پسر بزرگ‌تر محسوب می‌‌شود.

مسأله 1861. اگر دو پسر با یکدیگر دو قلو باشند، آن کسی که زودتر متولّد شده است، پسر بزرگ‌تر محسوب می­شود. [476]


[475]. مثل اینکه نماز صبح خواب مانده و بعد از طلوع آفتاب، در همان حالت خواب از دنیا رفته است.
[476]. هرچند فرض شود که نطفۀ دیگری زودتر منعقد شده باشد.