مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

شرایط صحیح بودن نماز جماعت

صحیح بودن نماز جماعت، ده شرط دارد که توضیح آن در مسائل آینده ذکر می‏شود.

· شرط اوّل: مأموم قصد اقتدا به امام جماعت را داشته باشد

مسأله 1892. در صحّت جماعت شرط است كه مأموم قصد اقتدا به امام جماعت را داشته باشد و اگر انگیزۀ مأموم در اقتدا به امام، تقرّب به خداوند متعال باشد، كافی است؛

امّا اگر اقتدای او به امام جماعت به انگیزۀ دیگری مثل رهایی از وسواس یا آسان شدن نماز خواندن بر او و مانند آن باشد، در صورتی كه در این انگیزه هم قصد قربت نماید، جماعتش صحیح است؛ ولی بدون قصد قربت در این انگیزه، نماز جماعتش بنابر احتیاط واجب صحیح نیست، هرچند چنانچه مطابق با وظیفۀ فرادیٰ عمل کرده باشد، نمازش صحیح است.

مسأله 1893. امام جماعت در نماز جماعت لازم نیست که قصد جماعت نماید؛ مگر در سه نماز: الف. نماز جمعه؛ ب. نماز عيد فطر و عيد قربان هنگام واجب شدن آن؛ ج. نمازی که فرد دوباره به جماعت می‌خواند و قبلاً‌ آن را فرادیٰ يا به جماعت خوانده است.

مسأله 1894. اگر امام جماعت بخواهد از فضیلت و ثواب نماز جماعت بهره­مند شود لازم است قصد جماعت به انگیزۀ تقرّب به خداوند متعال داشتهباشد و اگر امامت وی به انگیزۀ دیگری مانند غرض‌های دنیوی باشد، در صورتی كه در این انگیزه هم قصد قربت نماید، جماعتش صحیح است؛ امّا بدون قصد قربت در این انگیزه، جماعتش بنابر احتیاط واجب، صحیح نیست؛ ولی چنانچه مطابق با وظیفۀ فرادیٰ عمل نماید، نمازش صحیح است. [482]

مسأله 1895. نمازگزاری كه مشغول خواندن نماز فرادیٰ است نمی­تواند در بین آن، به نماز جماعتی كه برگزار می­شود اقتدا نمايد و نیّتش را به جماعت عدول دهد، بلکه لازم است قصد اقتدا از اوّل نماز باشد.

· شرط دوّم: بین امام و مأموم و نیز بین مأموم و مأموم دیگر كه واسطه بین مأموم و امام است حائلى نباشد

مسأله 1896. منظور از حائل در شرط دوّم صحّت نماز جماعت، چیزى است كه آنها را از هم جدا كند، خواه مانع از دیدن شود، مانند پرده یا دیوار [483] و مانند اینها [484] و خواه مانع نشود، مانند شیشۀ صاف و بی­رنگ؛ پس اگر در تمام حالت‌های نماز یا بعضی از آنها، بین امام و مأموم یا بین مأموم و مأموم دیگر كه واسطۀ اتّصال است، چنین حائلى باشد، جماعت باطل خواهد شد؛

البتّه وجود حائل کوتاه حدود یک وجب و مانند آن مانعی ندارد، همچنین وجود حائل عمودی در طبقات فوقانی به عنوان حِفاظ و جلوگیری از خطر سقوط در صورتی كه ارتفاع آن كوتاه باشد، مانند حدود یک متر اشكال ندارد [485] و امّا وجود حائل افقی در طبقات فوقانی به عنوان حِفاظ، محلّ اشكال است.

شایان ذکر است، زن از حكم مذکور استثنا شده است، چنان‌كه در مسأله بعد خواهد آمد.

مسأله 1897. اگر امام جماعت، مرد و مأموم، زن باشد، چنانچه بین آن زن و امام یا بین آن زن و مأموم دیگری كه مرد است و زن به واسطۀ او به امام متّصل شده است، پرده، دیوار، شیشه و مانند آن باشد، اشكال ندارد؛ [486] امّا احکام مربوط به وجود حائل بین صفوف خودِ بانوان و نیز در موردی‌که امام جماعت و مأموم هر دو زن هستند، همانند احکام وجود حائل در نماز جماعت مردان می‌باشد.

مسأله 1898. اگر بعد از شروع به نماز، بین مأموم و امام یا بین مأموم و كسى كه مأموم به واسطۀ او متّصل به امام است، پرده یا چیز دیگرى حائل شود، جماعت باطل مى‏شود و لازم است مأموم به وظیفۀ فرادیٰ عمل نماید؛ البتّه از این حکم همچنان ‌که گذشت، زن استثنا شده است.

مسأله 1899. حائل غیر مستقرّ و لحظه­ای مانند عبور انسانی از بین صف نماز جماعت اشکال ندارد، ولی اگر چندین نفر پشت سر هم و بدون فاصله از بین صف نماز جماعت عبور نمایند، احکام حائل جاری می­شود.

مسأله 1900. اگر به جهت طولانی بودن صف اوّل - نه وجود حائل - كسانى كه دو طرف صف ایستاده‏اند، امام را نبینند، مى‏توانند اقتدا كنند و نیز اگر به علّت طولانی بودن یكى از صف­هاى دیگر، کسانى كه دو طرف آن ایستاده‏اند صف جلوى خود را نبینند، مى‏توانند اقتدا نمایند.

مسأله 1901. اگر صف‌‌های جماعت تا دربِ مسجد - که باز می‌‌باشد - برسد، مأمومی كه مقابل درب، پشت صف ایستاده و بین او و صف جلویش که در داخل مسجد می‏باشد، حائلی نباشد، نمازش به جماعت صحیح است و نیز كسانی كه پشت سر او اقتدا می‌كنند نمازشان به جماعت، صحیح ‌می‌باشد؛

بلكه كسانی كه در دو طرف صف اوّلِ تشکیل شده در قسمت بیرون درب مسجد ایستاده‏اند و از جهت مأموم دیگر، اتّصال به جماعت دارند، هرچند نتوانند هیچ یک از افراد صف جلوی خود را که داخل مسجد هستند، به سبب وجود حائل (دیوار مسجد) ببینند، نماز جماعتشان صحیح است و به‌طور کلّی در صحّت نماز جماعت، شرط نیست که مأموم حدّاقل یک نفر از صف جلوی خویش را ببیند و اتّصال کافی است.

مسأله 1902. كسى كه پشت ستون ایستاده، اگر از طرف راست یا چپ به واسطۀ مأموم دیگر به امام متّصل نباشد، نمى‏تواند اقتدا كند؛ ولی چنانچه از طرف راست یا چپ به امام اتّصال داشته باشد می‌تواند اقتدا نماید، هرچند نتواند هیچ یک از مأمومین صف جلوی خود را ببیند.

· شرط سوّم: جاى ایستادن امام از جاى مأموم بلندتر نباشد

مسأله 1903. در صحّت جماعت شرط است كه جای ايستادن امام جماعت از جای مأموم بلندتر نباشد، ولی اگر جای ایستادن امام به مقدار ناچیز از جای ایستادن مأموم بلندتر باشد اشكال ندارد و نیز اگر زمین سراشیب باشد و امام در طرفى كه بلندتر است بایستد، در صورتى كه سراشیبى آن زیاد نباشد و طوری باشد که به آن زمین مسطّح می‌گویند، مانعى ندارد.

مسأله 1904. اگر جاى مأموم بلندتر از جاى امام باشد، اشكال ندارد؛ ولى اگر به قدرى بلندتر باشد كه نگویند اجتماع كرده‏اند، جماعت صحیح نیست.

· شرط چهارم: مأموم جلوتر از امام نایستد

مسأله 1905. مأموم نباید جلوتر از امام بایستد - چه مرد باشد چه زن، یک نفر باشد یا چند نفر باشند - بلكه اگر مأمومین مرد در جماعت حضور داشته باشند و بیشتر از یک نفر باشند، احتیاط واجب آن است كه مساوی امام جماعت نایستند و مقداری عقب‌‌تر بایستند و احتیاط مستحب است كه پشت سر امام بایستند؛

ولی اگر مأموم مرد، تنها یک نفر باشد، اشكال ندارد كه مساوی امام بایستد و احتیاط مستحب است كه در مكان ركوع و سجده و نشستن خودش هم از امام جلوتر نباشد.

مسأله 1906. اگر مأموم، زن و امام جماعت، مرد باشد، بنابر احتیاط واجب، باید مأموم زن از امام عقب‏تر بایستد و این فاصله حدّاقل به مقداری باشد كه جای سجدۀ او مساوی جای دو زانوی امام در حال سجده باشد و احتیاط مستحب است كه زن به گونه‌‌ای عقب‌‌تر باشد كه محلّ سجدۀ او پشت جای ایستادن امام باشد.

همچنین، اگر واسطۀ اتّصال مأموم زن به امام جماعت، مأموم مرد است، بنابر احتیاط واجب، باید مأموم زن از مأموم مرد عقب‏تر بایستد، حدّاقل به مقداری كه جای سجدۀ او مساوی جای دو زانوی مأموم مرد در حال سجده باشد و احتیاط مستحب است كه زن به گونه‌‌ای عقب‌‌تر باشد كه محلّ سجدۀ او پشت جای ایستادن مأموم مرد باشد.

مسأله 1907. اگر امام و مأموم، هر دو زن باشند، احتیاط واجب آن است كه امام جماعت و مأمومین صف اوّل، همه در یک ردیف بایستند و امام جلوتر از دیگران نایستد.

مسأله 1908. اگر مأموم، یک مرد باشد، مستحب است طرف راست امام بایستد و اگر یک زن باشد، باز هم مستحب است كه در طرف راست امام بایستد، ولی بنابر احتیاط لازم، حدّاقل به مقداری كه مکان سجدۀ زن مساوی جای دو زانوی امام در حال سجده باشد، از او عقب‏تر بایستد و احتیاط مستحب است كه زن به گونه‌‌ای عقب‌‌تر باشد كه محلّ سجدۀ او پشت جای ایستادن امام باشد.

مسأله 1909. اگر مأموم، یک مرد و یک زن یا یک مرد و چند زن باشند، مستحب است مرد طرف راست امام بایستد و یک زن یا چند زن پشت سر امام بایستند؛ البتّه بنابر احتیاط، لازم است مأمومین زن، حدّاقل به مقداری كه در مسألۀ قبل ذکر شد، از امام جماعت و مأموم مرد عقب‌‌تر بایستند.

مسأله 1910. اگر مأمومین، چند مرد و یک یا چند زن باشند، بنابر احتياط، لازم است محلّ ایستادن مأمومین مرد كمی عقب­تر از محلّ ایستادن امام باشد، بلکه مستحب است مردان پشت سر امام جماعت و زنان پشت سر مردان بایستند و حدّاقل مقداری كه بنابر احتیاط، باید زن یا زنان از امام و مأمومین مرد عقب‌‌تر بایستند در مسألۀ«1908» ذكر شد.

مسأله 1911. اگر نماز جماعت در مسجد الحرام برگزار شود، در صورتی که تمام صفوف مأمومین پشت سرِ امام جماعت تشكيل شود و نماز جماعت دارای سایر شرایط صحّت نیز باشد اشکال ندارد و امّا اقامۀ نماز جماعت به شكل دايره­ای شكل در اطراف کعبه، محلّ اشكال است و نماز کسی که در محلّ ایستادنش بر امام مقدّم شده باشد اشکال دارد.

شایان ذکر است، شرکت در نمازهای جماعتی که امروزه در مسجد الحرام به شکل دایره‌ای بر پا می‌شود با رعایت شروط معتبر در مورد نماز پشت سر شخص غیر امامی جایز است. [487]

· شرط پنجم: اتّصال بین صف‌های نماز جماعت رعایت شود

مسأله 1912. در نماز جماعت فاصلۀ بین مأموم و امام، نباید عرفاً زیاد باشد؛ بلكه احتیاط واجب آن است كه بین جای سجدۀ مأموم و جای ایستادن امام بیشتر از بزرگ‌‌ترین اندازۀ قدم [488] فاصله نباشد.

همین حکم در مورد فاصلۀ انسان با مأمومی که جلوی او ایستاده و از طریق او به امام متّصل است، جاری می‌باشد؛

البتّه احتیاط مستحب آن است که جای ایستادن مأموم با جای ایستادن امام یا كسی كه جلوی او ایستاده، بیش از اندازۀ بدن انسان در حالی كه به سجده می‌رود، فاصله نداشته باشد.

مسأله 1913. اگر مأموم از سمت جلو به امام متّصل نباشد، ولی به واسطۀ كسی كه طرف راست یا چپ او اقتدا كرده به امام متّصل باشد، نباید فاصله بین جای ایستادن مأموم و جای ایستادن شخصی که واسطۀ اتّصال او به امام است، عرفاً زیاد باشد؛ بلكه بنابر احتیاط لازم، باید با چنین شخصی كه در طرف راست یا چپ او اقتدا كرده، بیشتر از بزرگ‌‌ترین اندازۀ قدم [489] فاصله نداشته باشد.

مسأله 1914. اگر مأموم می‌‌خواهد از طریق مأمومین دیگر به امام جماعت متّصل شود، اتّصال به امام جماعت از سمت جلو و سمت راست و سمت چپ امكان‌پذیر است، ولی نمی‌تواند از طریق مأموم پشت سر به امام جماعت متّصل شود. همچنین، لازم نیست مأموم از سه طرف (جلو، سمت راست و سمت چپ) به امام جماعت متّصل باشد، بلكه اتّصال از یک طرف كافی است.

مسأله 1915. اگر در میان نماز، بین مأموم و امام یا بین مأموم و كسی كه مأموم به واسطۀ او به امام متّصل است، فاصلۀ زیاد پیش بیاید، ارتباط مأموم با امام قطع شده و نماز فرادیٰ می‌‌شود؛ بلكه اگر بیشتر از یک قدم بزرگ فاصله پیدا شود، هرچند فاصلۀ زیاد صادق نباشد، بنابر احتیاط واجب، نماز مأموم فرادیٰ می‌‌شود و می‌تواند نمازش را به قصد فرادیٰ ادامه دهد.

مسأله 1916. بعد از تكبیرة الاحرام امام، اگر افرادی از صف جلو که واسطۀ اتّصال فرد به امام هستند، آمادۀ نماز بوده و تكبیر گفتن آنان نزدیک باشد، نمازگزاری كه در صف بعد ایستاده، می‌تواند تكبیر بگوید، هرچند آن افراد، هنوز تکبیر نگفته باشند.

همچنین، اگر مأموم در صف اوّل ایستاده، بعد از تكبیر امام چنانچه مأمومینی كه واسطۀ اتّصال او به امام هستند، آمادۀ نماز باشند و تكبیر گفتن آنان نزدیک باشد، می‌تواند تكبیر بگوید؛ ولی احتیاط مستحب آن است كه در هر دو صورت مأموم صبر كند تا تكبیر گفتن مأمومینی که واسطۀ اتّصال او به امام جماعت هستند، تمام شود سپس تکبیرة الاحرام را بگوید.

مسأله 1917. اگر نماز همۀ كسانی كه در صف جلوی فرد هستند تمام شود و فوراً برای نماز دیگری به امام اقتدا نكنند، چنانچه فاصلۀ بین افرادی که در صف عقب هستند با کسانی که در صف جلوتر از کسانی که نمازشان تمام شده قرار دارند، عرفاً زیاد باشد جماعت صف عقب باطل می‌شود و نماز آنان فرادیٰ می‌‌گردد.

همچنین، اگر فاصلۀ مذکور زیاد نباشد، ولی کسانی که در صف جلو نمازشان تمام شده و قصد اقتدای مجدّد به امام را ندارند به گونه‌‌ای بایستند یا بنشینند که عرفاً حائل محسوب شوند و ارتباط بین صفوف به جهت وجود آن حائل، کلاً قطع گردد، جماعت صف عقب باطل می‌شود و نماز آنان فرادیٰ می‌‌گردد؛

امّا اگر حائل محسوب نمی‌شوند و فاصله هم عرفاً زیاد نیست، ولی بیشتر از بزرگ‌‌ترین اندازۀ قدم است، جماعت صف عقب بنابر احتیاط واجب صحیح نمی‌باشد.

مسأله 1918. اگر نماز همۀ کسانی که در صف جلوی فرد هستند تمام شود و فوراً اقتدا بكنند و فاصلۀ مذکور، عرفاً زیاد باشد یا بیشتر از بزرگ‌‌ترین اندازۀ قدم باشد، هرچند زیاد هم محسوب نگردد، جماعت صف بعد بنابر احتیاط واجب صحیح نمی‌باشد.

مسأله 1919. اگر واسطۀ اتّصال در جماعت، بچّۀ ممیّز باشد، چنانچه ندانند نماز او باطل است یا نه و احتمال عقلایی بدهند که نمازش صحیح باشد، می‌توانند اقتدا كنند.

همینطور، اگر در جماعتی که امام آن شیعۀ دوازده امامی است، فردی که واسطۀ اتّصال است، از اهل تسنّن باشد، چنانچه نماز آن فرد بر طبق مذهب خودش صحیح باشد، می‌توانند اقتدا كنند.

مسأله 1920. مأمومی که وظیفه­اش شرعاً نماز نشسته است [490] می­تواند واسطۀ اتّصال در صفوف نماز جماعت باشد و مأمومین دیگر نیز چنانچه احتمال عقلایی بدهند که نماز وی صحیح است، می‌توانند اقتدا كنند و او را واسطۀ اتّصال خود به امام جماعت قرار دهند.

مسأله 1921. اگر نمازگزار بداند نماز مأمومینی که واسطۀ اتّصال او به امام جماعت هستند باطل است، نمی‌تواند به واسطۀ آنان به امام اقتدا كند؛ ولی اگر نداند نماز آنان صحیح است یا نه، می‌تواند اقتدا نماید.

مسأله 1922. اتّصال مأمومین مرد به امام جماعت به وسیلۀ مأموم یا مأمومین زن كافی نیست.

مسأله 1923. اگر فرد در مكانی كه در آن نماز جماعت برقرار است حاضر شود و امام را در حال ركوع ببيند و ترس داشته باشد كه اگر بخواهد به صف نماز جماعت ملحق شود امام سر از ركوع بر می­دارد، می­تواند در همان جايی كه هست به امام جماعت اقتدا نمايد و تكبيرة الاحرام را بگويد و به ركوع برود، سپس در حال ركوع يا در حال قيام بعد از ركوع راه رفته و خود را به صف نماز جماعت ملحق نمايد يا آنكه صبر كرده و ركوع و سجود نمازش را در همان جا انجام دهد، سپس در حال ايستادن برای ركعت بعد به صف نماز جماعت ملحق شود؛

امّا راه رفتن بين دو سجده برای ملحق شدن به صف نماز جماعت، محلّ اشكال است.

شایان ذکر است، در مواردی که راه رفتن جایز است، فرق ندارد به سمت جلو يا عقب يا به طرف راست يا چپ باشد و لازم نيست به هنگام راه رفتن پای خود را روی زمین بكشد، هرچند اين كار مطابق با احتياط مستحب است، ولی حكم مذكور دارای شرايطی می­باشد که در ذيل می‌آید:

الف. در حال راه رفتن از قبله منحرف نشود.

ب. ساير شرايط نماز جماعت غير از دوری و فاصله از صفوف نماز جماعت فراهم باشد، مثل اينكه حائل و مانعی نباشد يا مأموم مذکور که می‌خواهد اقتدا کند جلوتر از امام نباشد يا جای ايستادن امام بالاتر از مأموم نباشد و مانند آن.

ج. بنابر احتياط واجب، در حال راه رفتن ذكر نگويد.

د. فاصله آن قدر زياد نباشد كه عرفاً اقتدا صدق نکند يا موجب شود راه رفتن به سمت صف نماز جماعت عرفاً فعل كثيری محسوب گردد كه صورت و هيأت نماز را محو ­كند و موجب بطلان آن ­شود.

· شرط ششم: متابعت و پیروی از امام جماعت مراعات گردد

مسأله 1924. در نماز جماعت شرط است مأموم از امام جماعت، متابعت و پیروی نماید که توضیح موارد واجب و غیر واجب پیروی از امام در مسائل بعد ذکر می‌شود.

مسأله 1925. در صحّت جماعت شرط است كه مأموم، تكبیرة الاحرام نماز را قبل از امام جماعت نگوید. همچنین، نباید تكبیرة الاحرام را قبل از امام به پایان برساند، بلكه احتیاط مستحب آن است كه تا تكبیر امام تمام نشده تكبیر نگوید.

مسأله 1926. اگر مأموم سهواً پیش از امام سلام دهد، نمازش به جماعت صحیح است و لازم نیست دوباره با امام سلام بدهد، بلكه اگر عمداً هم پیش از امام سلام دهد، اشكال ندارد و نمازش به جماعت صحیح است.

مسأله 1927. اگر مأموم غیر از تكبیرة الاحرام، ذکرهای دیگر نماز را قبل از امام بگوید اشكال ندارد، ولی اگر مأموم این ذکرها را می‌‌شنود یا بداند امام چه وقت آنها را می‌گوید، احتیاط مستحب آن است كه پیش از امام نگوید.

مسأله 1928. مأموم باید غیر از آنچه در نماز خوانده می‌شود، كارهای دیگر آن مانند ركوع و سجود و نشستن و برخاستن را با امام یا كمی بعد از امام به‌جا آورد و اگر عمداً قبل از امام انجام دهد یا مدّت زیادی بعد از امام - طوری كه متابعت و پیروی در آن کار صدق نكند - انجام دهد، جماعتش در آن جزء باطل می‌شود؛ بلکه بنابر احتیاط واجب جماعتش کاملاً باطل می‌شود؛ [491] ولی اگر نمازگزار به وظیفۀ فرادیٰ عمل نماید به تفصیلی كه در مسألۀ«1938» خواهد آمد، نمازش صحیح است.

مسأله 1929. اگر مأموم سهواً پیش از امام سر از ركوع بردارد، چنانچه اطمینان داشته باشد که اگر برگردد، در رکوع به امام می‌رسد، بنابر احتیاط لازم باید به ركوع برگردد و با امام سر بردارد و در این صورت، زیاد شدن ركوع كه ركن است نماز را باطل نمی‌كند؛

در صورت فوق اگر عمداً بر نگردد، جماعتش بنابر احتیاط، باطل می‌شود ولی نمازش به تفصیلی كه در مسألۀ«1938» خواهد آمد صحیح است؛

ولی اگر به ركوع برگردد و پیش از آنكه به ركوع امام برسد، امام سر بردارد، نمازش بنابر احتیاط واجب باطل است.

مسأله 1930. اگر مأموم اشتباهاً سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است، چنانچه اطمینان داشته باشد که اگر برگردد در سجده به امام می‌رسد، بنابر احتیاط لازم، باید به سجده برگردد و چنانچه در هر دو سجده این اتّفاق بیفتد، برای زیاد شدن دو سجده كه ركن است، نماز باطل نمی‌شود.

مسأله 1931. كسى كه اشتباهاً قبل از امام سر از سجده برداشته، هر گاه به سجده برگردد و معلوم شود امام قبل از رسیدن او به سجده، سر برداشته است، نمازش صحیح است؛ ولى اگر در هر دو سجده از یک رکعت این اتّفاق بیفتد، نمازش بنابر احتیاط واجب باطل است.

مسأله 1932. اگر مأموم اشتباهاً سر از ركوع یا سجده بردارد و سهواً یا به خیال اینكه به امام نمی‌رسد، به ركوع یا سجده برنگردد، جماعت و نمازش صحیح است.

مسأله 1933. اگر مأموم سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است، چنانچه به خیال اینكه سجدۀ اوّل امام است، به قصد اینكه با امام سجده كند، به سجده رود و بفهمد سجدۀ دوّم امام بوده، آن سجده، سجدۀ دوّم او به حساب می‌‌آید؛

امّا اگر به خیال اینكه سجدۀ دوّم امام است به سجده رود و بفهمد سجدۀ اوّل امام بوده، باید سجده را به قصد متابعت و همراهی با امام تمام كند و دوباره با امام به سجده رود و در هر صورت، احتیاط مستحب آن است كه نماز را با جماعت تمام كند و دوباره بخواند.

مسأله 1934. اگر مأموم سهواً پیش از امام به ركوع رود، لازم است ذكر ركوع را به مقدار واجب بگوید، سپس بنابر احتیاط لازم سر برداشته و پس از آن به قصد متابعت و همراهی، با امام جماعت به ركوع رود و در این صورت، گفتن ذكر در ركوع دوّم احتیاط مستحب است؛

ولی اگر گفتن ذكر در ركوع اوّل، موجب ترک متابعت امام جماعت در ركوع می‌شود (یعنی اگر ذكر را بگوید فرصتی برای سر برداشتن و ركوع با امام جماعت باقی نمی‌‌ماند) متابعت را ترک کند و در حال رکوع باقی بماند، تا امام جماعت به او ملحق ‌شود.

شایان ذکر است، در موردی كه وظیفه‌اش سر برداشتن و متابعت از امام جماعت است، اگر عمداً بر نگردد، جماعتش بنابر احتیاط واجب صحیح نیست؛ ولی نمازش به تفصیلی كه در مسألۀ «1938» خواهد آمد، صحیح است.

در این حکم، فرقی نیست بین اینکه اگر مأموم برگردد به چیزی از قرائت امام می­رسد یا نه.

مسأله 1935. اگر مأموم سهواً قبل از امام به سجده برود، لازم است ذكر سجده را به مقدار واجب بگوید و بنابر احتیاط لازم، سر برداشته سپس به قصد پیروی از امام جماعت به سجده برود و در این صورت، گفتن ذكر در این سجده احتیاط مستحب است؛

ولی اگر گفتن ذكر در سجدۀ اوّل موجب ترک متابعت امام جماعت در سجود می‌شود، متابعت را ترک کند و در حال سجده باقی بماند تا امام جماعت به او ملحق ‌شود.

شایان ذکر است، در موردی كه وظیفه‌اش سر برداشتن و متابعت از امام جماعت است اگر عمداً بر نگردد، جماعتش بنابر احتیاط واجب صحیح نیست؛ ولی نمازش به تفصیلی كه در مسألۀ «1938» خواهد آمد، صحیح می‌باشد.

مسأله 1936. اگر امام در ركعتى كه قنوت ندارد اشتباهاً قنوت بخواند یا در ركعتى كه تشهّد ندارد اشتباهاً مشغول خواندن تشهّد شود، مأموم نباید قنوت و تشهّد را بخواند، ولى نمى‏تواند پیش از امام به ركوع رود، یا پیش از ایستادن امام بایستد؛ بلكه باید صبر كند تا قنوت و تشهّد امام تمام شود و بقیّۀ نماز را با او بخواند.

مسأله 1937. كسی كه یک یا چند رکعت دیرتر به امام اقتدا کرده است، در صورتی که می‌داند اگر سوره یا قنوت را تمام كند به ركوع امام نمی‌رسد، چنانچه عمداً سوره یا قنوت را بخواند و به ركوع نرسد، جماعتش در آن جزء - بلکه بنابر احتیاط واجب کاملاً - باطل می‌شود؛ ولی چنانچه به وظیفۀ فرادیٰ عمل نماید نمازش صحیح است؛

امّا کسی که اطمینان دارد اگر سوره را شروع کند یا اگر شروع کرده تمام نماید به رکوع امام می‌رسد، در صورتی که زیاد طول نکشد، احتیاط مستحب آن است که سوره را شروع کند یا اگر شروع کرده تمام نماید؛ ولی اگر زیاد طول بکشد طوری که نگویند متابعت و همراهی امام می‌کند، باید شروع نکند و چنانچه شروع کرده تمام ننماید، وگرنه جماعتش در آن جزء، بلکه بنابر احتیاط واجب، کاملاً باطل خواهد شد؛ البتّه اگر به توضیحی که در مسألۀ«1938» خواهد آمد به وظیفه فرادیٰ عمل کند، نمازش صحیح است.

· شرط هفتم: مأموم در بین نماز بدون عذر قصد فرادیٰ نکند

مسأله 1938. اگر مأموم در بین نماز بدون عذر قصد فرادیٰ نماید، جماعتش بنابر احتیاط واجب صحیح نیست، ولی نمازش صحیح می‌باشد؛ مگر آنكه به وظیفۀ فرادیٰ عمل نكرده باشد، كه بنابر احتیاط واجب، باید نماز را دوباره بخواند؛

البتّه اگر چیزی را كم و زیاد كرده باشد كه در صورت عذر، نماز را باطل نمی‌كند، دوباره خواندن نماز لازم نیست؛

مثلاً اگر از اوّل نماز قصد فرادیٰ کردن آن را نداشته و حمد وسوره را نخوانده، ولی در حال ركوع چنین قصدی برایش پیدا شود، در این صورت می‌تواند نمازش را به قصد فرادیٰ تمام كند و لازم نیست كه آن را دوباره بخواند.

همچنین است حکم، اگر مأموم در نماز جماعت از اوّل نماز قصد فرادیٰ کردن آن را نداشته و یک سجده را برای متابعت و همراهی زیاد كرده باشد و بعد از آن چنین قصدی برایش پیش آید؛ امّا اگر مأموم از اوّل نماز قصد فرادیٰ کردن آن را داشته و حمد و سوره را نخوانده باشد، بنابر احتیاط واجب، جماعت، بلکه اصل نمازش صحیح نمی‌باشد؛ مگر آنکه جاهل قاصر باشد (یعنی در فراگیری مسأله کوتاهی نکرده باشد) و رکنی را به قصد متابعت از امام جماعت، اضافه نکرده باشد که در این صورت لازم نیست نمازش را دوباره بخواند.

مسأله 1939. اگر مأموم بعد از حمد و سورۀ امام جماعت، به علّت عذری نیّت فرادیٰ كند، لازم نیست حمد و سوره را بخواند، ولی اگر بدون عذر باشد یا پیش از تمام شدن حمد و سوره نیّت فرادیٰ نماید، بنابر احتیاط، لازم است همۀ حمد و سوره را بخواند.

مسأله 1940. اگر مأموم در بین نماز جماعت نیّت فرادیٰ نماید، نمی‌تواند دوباره نیّت جماعت كند؛ همچنین است بنابر احتیاط واجب اگر مردّد شود كه نیّت فرادیٰ كند یا نه و بعد تصمیم بگیرد كه نماز را با جماعت تمام كند.

مسأله 1941. اگر مأموم شک كند كه در بین نماز نیّت فرادیٰ كرده یا نه، باید بنا بگذارد كه نیّت فرادیٰ نكرده است.

مسأله 1942. اگر نماز امام جماعت تمام شود و مأموم مشغول تشهّد یا سلام اوّل باشد، لازم نیست نیّت فرادیٰ كند.

· شرط هشتم: مأموم در حال قیام یا رکوع امام به او اقتدا کند

مسأله 1943. در نماز جماعت شرط است مأموم در حال قیام امام یا در ركوع امام، به وی رسیده و به او اقتدا نماید و توضیح موارد رسیدن به امام جماعت، در مسائل بعد ذکر می‏شود.

مسأله 1944. اگر مأموم موقعی كه امام جماعت در ركوع است اقتدا كند و به ركوع امام برسد، هرچند ذكر امام تمام شده باشد نمازش صحیح است و یک ركعت محسوب می‌شود؛

امّا اگر مأموم اقتدا نماید و به مقدار ركوع خم شود و به ركوع امام نرسد، نمازش به جماعت تشکیل نمی‌‌شود و در صورتی‌‌كه مطمئن بوده به ركوع امام می‌رسد، نمازش فرادیٰ محسوب می‌‌شود و می‌تواند نمازش را فرادیٰ تمام كند [492] یا برای رسیدن به ركعت بعد نماز را شكسته و رها كند و امّا اگر مطمئن نبوده و به احتمال رسیدن به ركوع اقتدا نموده، نمازش باطل است.

مسأله 1945. اگر مأموم موقعی كه امام در ركوع است اقتدا كند و به مقدار ركوع خم شود و شک كند كه به ركوع امام رسیده یا نه، چنانچه شكّش بعد از رسیدن به حدّ ركوع باشد جماعتش صحیح است، هرچند مشغول ذكر ركوع نشده باشد و در غیر این صورت، حكم كسی را دارد كه به رکوع امام نرسیده كه در مسألۀ قبل ذکر شد.

مسأله 1946. اگر مأموم موقعی كه امام جماعت در ركوع است اقتدا كند و پیش از آنكه به اندازۀ ركوع خم شود، امام سر از ركوع بردارد، بین سه کار مخیّر است، یا نماز را فرادیٰ تمام كند یا اینكه همراه امام جماعت به قصد قربت مطلقه به سجده رود (یعنی سجده را به قصد سجدۀ مخصوص نماز یا سجدۀ خاصّ دیگری به‌جا نیاورد؛ بلکه قصدش به‌طور کلّی قربةً إلی اللّه باشد) و بعد در حال ایستادن تكبیر را به قصد اعم از تكبیرة ‌الاحرام و ذكر مطلق، دوباره گفته و نماز را به جماعت بخواند و یا برای رسیدن به ركعت بعد نماز را قطع كرده و بشکند.

مسأله 1947. اگر مأموم در اوّل نماز یا بین حمد و سوره به امام جماعت اقتدا كند و سهواً قبل از آنكه به ركوع برود، امام سر از ركوع بردارد، نماز او به‌طور جماعت صحیح است.

مسأله 1948. اگر امام جماعت ایستاده باشد و مأموم نداند كه در كدام ركعت است، می‌تواند اقتدا كند [493] و بنابر احتیاط واجب، باید حمد و سوره را آهسته به قصد اعم از جزئیّت نماز و قرائت قرآن بخواند و در این صورت نمازش به جماعت صحیح است، هرچند بعداً بفهمد که امام در رکعت اوّل یا دوّم بوده است.

مسأله 1949. اگر فرد در بین نماز شک كند كه اقتدا كرده یا نه، چنانچه به نشانه‏هایی اطمینان یا یقین پیدا كند كه اقتدا كرده، باید نماز را به جماعت تمام كند و در غیر این صورت، باید نماز را به نیّت فرادیٰ تمام نماید.

مسأله 1950. اگر مأموم در ركعت دوّم امام جماعت اقتدا كند، لازم نیست حمد و سوره را بخواند؛ ولی مستحب است قنوت و تشهّد را با امام ‏بخواند و احتیاط واجب آن است كه مأموم موقع نشستن برای تشهّد، به صورت تجافی و نیم‌خیز بنشیند [494] (یعنی انگشتان دست و سینۀ پا را به زمین بگذارد و زانوها و ساق پا را از زمین کمی بلند كند)­ [495] هرچند نخواهد در حال تجافی تشهّد را بخواند.

همچنین، مأموم باید بعد از تشهّد با امام جماعت برخیزد و حمد و سوره را آهسته بخواند و بنابر احتياط لازم، بايد در صورت امکان حمد را طوری سریع بخواند كه فرصت خواندن سوره را داشته باشد و اگر برای سوره وقت ندارد، حمد را تمام كند و در ركوع خود را به امام برساند و اگر برای تمام حمد وقت ندارد، به گونه‌ای که چنانچه حمد را تمام کند به رکوع امام نمی‌رسد، می‌تواند یا نماز را فرادیٰ نماید و یا حمد را به مقداری كه وقت دارد خوانده، سپس حمد را قطع كرده و خود را به ركوع امام جماعت برساند، هرچند احتیاط مستحب آن است كه نماز را به نیّت فرادیٰ تمام كند.

مسأله 1951. اگر مأموم هنگامی كه امام جماعت در ركعت دوّم نماز چهار ركعتی است اقتدا كند، باید مأموم در ركعت دوّم نمازش كه ركعت سوّم امام است، بعد از دو سجده بنشیند و تشهّد را به مقدار واجب، بدون مستحبات بخواند، سپس برخیزد و چنانچه برای گفتن سه مرتبه تسبیحات اربعه وقت ندارد، باید تسبیحات اربعه را یک مرتبه بگوید و در ركوع خود را به امام جماعت برساند و اگر وقت برای گفتن یک بار تسبیحات اربعه نباشد، باز هم لازم است فوراً یک بار تسبیحات اربعه را بخواند و در این صورت اگر به ركوع امام نرسد معذور است و جماعتش صحیح می‌باشد.

مسأله 1952. اگر امام جماعت در ركعت سوّم یا چهارم باشد و مأموم بداند یا احتمال بدهد كه اگر اقتدا كند و حمد را بخواند، به ركوع امام نمی‌رسد، بنابر احتیاط لازم، باید صبر كند تا امام به ركوع برود و بعد اقتدا نماید.

مسأله 1953. اگر مأموم در حال قیام ركعت سوّم یا چهارم امام اقتدا كند، باید حمد و بنابر احتیاط لازم، یک سورۀ کامل را بخواند و اگر برای سوره وقت ندارد، باید حمد را تمام كند و در ركوع، خود را به امام جماعت برساند.

امّا اگر مأموم در حال قیام ركعت سوّم یا چهارم امام با اطمینان به اینکه می‌‌تواند حمد را تمام نماید، اقتدا كند، ولی پس از اقتدا متوجّه ‌‌شود برای تمام حمد وقت ندارد به گونه‌ای که چنانچه آن را تمام کند به رکوع امام جماعت نمی‌رسد، در این صورت، حمد را به مقداری كه وقت دارد خوانده، سپس آن را قطع كرده و بدون آنكه باقیماندۀ حمد را بخواند خود را به ركوع امام جماعت برساند، هرچند احتیاط مستحب در این حالت آن است كه قصد فرادیٰ كرده و نماز را فرادیٰ تمام كند.

مسأله 1954. اگر مأموم در حال قیام ركعت سوّم امام جماعت در نماز چهار رکعتی اقتدا كند، در رکعت چهارم امام که رکعت دوّم مأموم می‌‌باشد، باید حمد و بنابر احتیاط لازم یک سورۀ کامل را بخواند و اگر برای سوره وقت ندارد، باید حمد را تمام كند و در ركوع، خود را به امام جماعت برساند، و اگر برای تمام حمد وقت ندارد، حکمی که در مسأله قبل ذکر شد، جاری می‌شود.

مسأله 1955. اگر مأموم به خیال اینكه امام جماعت در ركعت اوّل یا دوّم است، حمد و سوره را نخواند و بعد از ركوع بفهمد كه در ركعت سوّم، یا چهارم بوده، نمازش صحیح است؛ ولی اگر مأموم پیش از ركوع بفهمد، باید حمد و سوره را بخواند و اگر وقت ندارد، طوری كه در مسألۀ«1953» ذکر شد، عمل نماید.

مسأله 1956. اگر مأموم به خیال اینكه امام در ركعت سوّم یا چهارم است، حمد و سوره را بخواند و پیش از ركوع یا بعد از آن بفهمد كه در ركعت اوّل یا دوّم بوده، نمازش صحیح است و اگر در بین حمد و سوره بفهمد، لازم نیست آنها را تمام كند و در صورتی که بخواهد آن را تمام کند، تنها در مواردی که در مسائل«1886 و 1887 و 1889» مطرح شده، می‌تواند این کار را انجام دهد.

مسأله 1957. كسی كه یک ركعت از امام عقب مانده، بهتر آن است كه وقتی امام جماعت تشهّد ركعت آخر را می‌خواند، به حالت تجافی بنشیند؛ یعنی انگشتان دست و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند نگه دارد و صبر كند تا امام سلام نماز را بگوید و بعد برخیزد، و اگر در همان جا بخواهد قصد فرادیٰ نماید، مانعی ندارد و نماز را فرادیٰ ادامه می‌دهد.

مسأله 1958. اگر فرد موقعی برسد كه امام مشغول خواندن تشهّد آخر نماز است، چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، باید بعد از نیّت و گفتن تكبیرة الاحرام بنشیند (نشستن معمولی، نه نیم خیز) و می‌تواند تشهّد را به قصد قربت مطلقه با امام بخواند (یعنی قصد خواندن خصوص تشهّد نماز را نداشته باشد؛ بلکه نیّتش در خواندن تشهّد، به‌طور کلّی قربةً إلی اللّه باشد)؛ همچنان که می‌تواند خواندن آن را ترک نماید؛ ولی سلام را بنابر احتیاط واجب نگوید و صبر كند تا امام سلام نماز را بدهد، بعد بایستد بدون آنكه دوباره نیّت كند یا تكبیرة الاحرام بگوید، حمد و سوره را بخواند و آن را ركعت اوّل نماز خود محسوب نماید و نماز را ادامه دهد.

شایان ذکر است، اگر فرد به خیال اینکه تشهّد آخر امام جماعت است اقتدا کرده و تکبیرة الاحرام را بگوید و بنشیند و بعد از اتمام تشهّد ملتفت شود که تشهّد رکعت دوّم امام بوده است، نمازش به جماعت صحیح است و آن را ادامه داده و رکعت سوّم امام را رکعت اول خود قرار می­دهد.

مسأله 1959. اگر هنگامی كه نمازگزار مشغول نماز مستحبی است، نماز جماعت بر پا شود و وی ترس این داشته باشد كه چنانچه نماز مستحبی را تمام كند به جماعت ‏نرسد، هرچند به این مقدار که تکبیرة الاحرام امام را درک نکند، مستحب است نماز را رها كرده و مشغول نماز جماعت شود؛ بلکه در این صورت بعید نیست با شروع گفتن اقامه در نماز جماعت، قطع نماز مستحبی، مستحب باشد.

مسأله 1960. اگر موقعی كه نمازگزار مشغول نماز واجب سه ركعتی یا چهار ركعتی است، نماز جماعت بر پا شود، چنانچه برگزاری نماز جماعت برای همان نمازی باشد که نمازگزار مشغول خواندن آن است و وارد قیام ركعت سوّم نشده، مستحب است نیّت نماز واجبش را به مستحبی برگرداند و آن را به نیّت نماز مستحبی دو ركعتی تمام كند و خود را به جماعت برساند؛

البتّه چنانچه فرد بعد از برگرداندن نیّت تصمیم بگیرد که نماز مستحبی را بشکند، مانعی ندارد و حکمی که در مسأله ‌قبل برای نماز مستحبی ذکر شد، در مورد این نماز مستحبی نیز جاری می‌شود؛

امّا اگر نمازگزار برای ركعت سوّم ایستاده و به ركوع نرفته، بنابر احتیاط واجب، برگرداندن نیّت از نماز واجب به نماز مستحبی صحیح نیست.

شایان ذکر است، توجّه به دو نکتۀ ذیل، در مورد برگرداندن نیّت به نماز مستحبی لازم است:

الف. جایز بودن برگرداندن نیّت، شامل نماز دو ركعتی واجب مثل نماز صبح نمی‌‌شود و مشروعیّت برگرداندن نیّت از نماز دو رکعتی واجب به نماز دو رکعتی مستحبی ثابت نیست.

ب. جایز بودن برگرداندن نیّت از واجب به مستحب، چنانچه فرد از ابتدا بنای بر قطع نماز مستحب را داشته باشد، محلّ اشکال است و احتیاط واجب در ترک این طور برگرداندن نیّت است.

· شرط نهم: امام در نزد مأموم معیّن باشد

مسأله 1961. در نماز جماعت شرط است که مأموم در هنگام نیّت، امام را معیّن نماید، ولی دانستن اسم او لازم نیست و معیّن بودن اجمالی كافی است و اگر نیّت كند اقتدا می‌كنم به امام جماعت حاضر، نمازش صحیح است هرچند نیّت را به زبان نیاورد.

مسأله 1962. اگر فرد به امام جماعت به اعتقاد اينكه مثلاً حسين است و شرايط امامت را داراست اقتدا نمايد و بعد از اتمام نماز جماعت معلوم شود كه امام جماعت، شخص دیگری بوده است، نماز جماعتش صحيح است و فرق ندارد شخص مذکور عادل بوده يا عادل نبوده است؛ امّا اگر در اثنای نماز متوجّه شود امام جماعت، شخص دیگری است در صورتی كه آن شخص در نزد مأموم عادل نيست، باید مأموم نمازش را فرادیٰ تمام كند.

مسأله 1963. مأموم نمی­تواند در نماز جماعت، از يک امام به امام ديگر عدول نمايد، مگر آنكه برای امام اوّل، حادثه­ای رخ بدهد كه او را از تمام نمودن نمازش يا ادامۀ امامتش عاجز نمايد؛

مثل اينكه وضوی امام باطل شود يا متوجّه شود برای نماز سهواً وضو نگرفته است يا وضو گرفته امّا در اعضای وضوی او مانع بوده و وضويش باطل بوده است يا آنکه امام توانایی بر نماز ايستاده نداشته باشد و وظيفه­اش تبديل به نماز نشسته شود يا امام بيهوش شود كه در اين صورت، مأمومین می­توانند فرد ديگری كه شرايط امامت را داراست به عنوان امام جلو فرستاده و نماز جماعت را با او ادامه دهند و احتياط مستحب است امامی که با او می‌خواهند نماز جماعت را ادامه دهند از بین مأمومین باشد.

همچنين است حكم، اگر امام جماعت مسافر است و نماز او شكسته است، ولی نماز مأمومین تمام است، در اين حال برای مأمومین جايز است ركعت سوّم و چهارم، نماز خود را با امام ديگر ادامه دهند.

مسأله 1964. اگر برای امام جماعت عذری پيش آيد كه مانع از ادامۀ نماز باشد و نماز را رها نمايد و مأمومین نخواهند به امام ديگری اقتدا نمايند، نماز مأمومین باطل نمی­شود، بلكه فرادیٰ محسوب می­شود و باید مطابق احکام نماز فردایٰ عمل نمایند.

· شرط دهم: امام جماعت دارای شرایط امامت باشد

برای صحیح بودن نماز جماعت، امام جماعت باید دارای شرایطی باشد که این شرایط در مسائل بعد ذکر می‌شود.

o شرط اوّل، دوّم، سوّم و چهارم: بالغ، عاقل، حلال‌زاده و شیعۀ دوازده امامی باشد

مسأله 1965. امام جماعت بايد بالغ باشد و اقتدا به بچّۀ نابالغ صحیح نیست؛ البتّه اقتدا به بچّه‌‌ای كه ده سال قمریش كامل شده، هرچند احتمال دارد جایز باشد، ولی احتیاط واجب در ترک این كار است. همچنین، بنابر احتیاط واجب، امامت فرد غیر بالغ برای افراد غیر بالغ صحیح نیست.

مسأله 1966. امام جماعت نبايد مجنون و ديوانه باشد و اقتدا به ولد الزّنا (زنا‌زاده) نیز صحيح نيست.

مسأله 1967. امام جماعت بايد شيعۀ دوازده امامی باشد. بنابراین، مأموم در نماز با اهل سنّت لازم است حمد و سوره را خودش هرچند آهسته بخواند و اگر نماز جمعه را با آنان خواند بايد نماز ظهر را هم بخواند.

همینطور، چنانچه نماز آنان قبل از وقت شرعی، خوانده شود، كافی از نماز واجب نيست؛ البتّه اگر اذان مغرب آنها قبل از وقت در فاصلۀ زمانی بين غروب آفتاب تا مغرب (زوال حُمْرۀ مشرقيّه) باشد و نمازگزار نماز مغرب را با آنان در اوّل وقتشان بخواند، لزوم دوباره خواندن آن در وقت شرعی بنابر احتیاط واجب است.

o شرط پنجم: عادل باشد

مسأله 1968. امام جماعت باید عادل باشد و اقتدا به امام جماعت غیر عادل و نیز کسی که معلوم نیست عادل است یا نه، صحیح نیست؛

«عدالت» این است كه فرد، واجبات را انجام دهد و کارهای حرام را ترک كند و نشانۀ آن حُسن ظاهر در گفتار و رفتار و اعمال است، به شرط آنکه انسان اطلاع از خلاف آن نداشته باشد و توضیح كامل معنای عدالت و راه‏های اثبات آن در فصل تقلید مسألۀ«7» ذکر شد.

مسأله 1969. کسی که خودش را عادل نمی­داند، چنانچه افرادی که به او اقتدا می­نمایند وی را عادل بدانند - به توضیحی که در مسألۀ قبل ذکر شد - می­تواند امامت جماعت را برای آن افراد عهده­دار شود و احکام جماعت نیز در مورد وی جاری می­شود، هرچند احتیاط مستحب است خود را در معرض امامت قرار ندهد.

مسأله 1970. اگر مأموم شک در عدالت امام جماعت داشته باشد، ولی احتمال عقلایی ­دهد که امام عادل است، چنانچه رجاءً نماز را به جماعت بخواند و بعد از نماز برایش عدالت امام جماعت ثابت شود، کافی است و نمازش به جماعت صحیح است؛

امّا در صورتی که عدالت امام جماعت ثابت نشود، نمازش صحیح نیست و باید آن را دوباره بخواند.

مسأله 1971. اگر انسان شک كند امام جماعتی را كه عادل می‏دانسته، هنوز به عدالت خود باقی است يا نه، می‏تواند به او اقتدا نمايد.

مسأله 1972. خواندن نماز فرادیٰ در مکانی که همزمان با آن، نماز جماعت بر پا شده است در صورتی که عرفاً توهین و تفسیق عملی به امام جماعت محسوب گردد جایز نیست، هرچند نماز فرد در صورتی که قصد قربت از او حاصل شود، صحیح است.

o شرط ششم: قرائتش صحیح باشد

مسأله 1973. قرائت امام جماعت باید صحیح باشد و حمد و سورۀ نماز را به عربی صحیح بخواند. بنابراین، اقتدای مأمومی كه قرائتش صحیح است به امامی كه قرائتش صحیح نیست - هرچند امام در عملش شرعاً معذور باشد - جایز نمی‌باشد.

همچنین، اگر امام و مأموم هر دو قرائتشان صحیح نباشد و در كلمه‌‌ای كه آن را اشتباه تلفّظ می‏كنند مشترک نباشند، اقتدا صحیح نیست؛ بلكه اگر در كلمه‌‌ای كه آن را اشتباه تلفّظ می‌‌كنند مشترک باشند، باز هم بنابر احتیاط واجب اقتدا صحیح نمی‏باشد.

شایان ذكر است، اقتدا به امامی كه قرائت حمد و سوره‌‌اش صحیح نیست و در این امر شرعاً معذور است، در غیر محلّی كه امام جماعت، خواندن حمد و سوره را از طرف مأمومین به عهده می‌‌گیرد اشكال ندارد؛ مثل اینكه مأموم در ركوع ركعت دوّم یا در ركعت سوّم یا چهارم به امام اقتدا نماید كه محلّ قرائت گذشته است. همچنین، اقتدا به امامی كه اذكار ركوع یا سجود یا تشهّد یا تسبیحات اربعه و مانند آن را در نماز غلط می‌خواند و در این امر شرعاً معذور است اشكال ندارد.

مسأله 1974. اگر فرد در صحیح بودن حمد و سورۀ امام جماعت شک داشتهباشد، بنابر احتیاط واجب، نمی‌‌تواند در محلّی كه امام، خواندن حمد و سوره را از طرف مأمومین به عهده می‌گیرد - مثل ركعت اوّل یا دوّم قبل از ركوع - به او اقتدا نماید؛ البتّه اگر بداند كه امام جماعت قرائتش صحیح است ولی احتمال بدهد از روی سهو و اشتباه قرائت را غلط بخواند، به این احتمال اعتنا نمی‌‌شود و قرائتش حمل بر صحّت گردیده و می‌‌تواند به او اقتدا نماید.

مسأله 1975. اگر امام جماعت در بین قرائت حمد و سوره، سهواً آيه‌ای را نخواند يا اشتباه بخواند و متوجّه سهو خويش نشود، در صورتی كه مأموم متوجّه اشتباه امام بشود، نمازش را فرادیٰ ادامه می‌دهد و صحيح است و بنابر احتياط واجب باید مأموم حمد و سوره را از ابتدا دوباره بخواند و به كامل كردن آنچه امام صحيح خوانده اكتفا ‌نکند.

امّا اگر مأموم هم متوجّه اشتباه امام نشود تا محلّ تدارک قرائت بگذرد - مانند اينكه در ركوع يا بعد از نماز ملتفت شود - نمازش به جماعت صحيح است و نماز امام هم كه در محلّ تدارک متوجّه اشتباه خويش نشده، در هر حال صحيح است.

مسأله 1976. امام جماعت باید در حال قرائت حمد و سوره، طمأنينه و آرامش بدن را - همان طور که در شرایط قیام در مسألۀ«1253» ذکر شد - مراعات نماید، [496] ولی رعايت طمأنينه و آرامش بدن برای مأموم در حال قرائت حمد و سوره توسط امام لازم نيست؛ البتّه نباید حرکات بدن مأموم به گونه‌ای باشد که صورت نماز را به هم بزند یا موجب ترک متابعت لازم در نماز جماعت گردد.

مسأله 1977. اگر امام جماعت قرائت نمازش صحیح باشد، ولی به جهت عذری مانند گرفتگی تارهای صوتی حنجره­اش نتواند حمد و سورۀ نمازهایی که حمد و سورۀ آن بلند خوانده می­شود را بلند بخواند، اقتدا به او اشکال ندارد.

همچنین است حکم، اگر امام جماعت از روی عذری مانند غفلت یا فراموشی، حمد و سورۀ نماز ظهر و عصرش را بلند بخواند یا حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشاء را آهسته بخواند.

o شرط هفتم: در صورتی که مأموم مرد است، امام جماعت مرد باشد

مسأله 1978. اگر مأموم مرد است امام او هم بايد مرد باشد و اقتدای زنان به امامی كه زن است اشكال ندارد؛ امّا زن جایز نیست امام جماعت برای مردان باشد، هرچند آن مردان از مَحرم‌های او باشند.

o شرط هشتم: بنابر احتیاط واجب حدّ شرعی بر او جاری نشده باشد

مسأله 1979. به امام جماعتی که حدّ شرعی بر او جاری شده و توبه کرده است، بنابر احتیاط واجب نمی‌توان اقتدا کرد.

o شرط نهم: اگر مأموم نمازش ایستاده است، امام نیز نمازش ایستاده باشد

مسأله 1980. کسی که ایستاده نماز می‌خواند، نمی‌تواند به كسی كه نشسته یا خوابیده نماز می‌خواند، اقتدا كند و نیز کسی كه نشسته نماز می‌خواند، نمی‌تواند به كسی كه خوابیده نماز می‌خواند، اقتدا نماید؛ ولی اقتدای مأمومی كه وظیفۀ او نماز نشسته است به امام جماعتی كه ایستاده یا نشسته نماز می‌خواند، اشكال ندارد.

مسأله 1981. کسی که خوابیده نماز می‌خواند، بنابر احتیاط واجب اقتدای او صحیح نیست؛ چه امام ایستاده باشد، چه نشسته و چه خوابیده باشد.

مسأله 1982. امام جماعتی كه كمرش خمیده و اين خمیدگی به حدّ ركوع نمی‌رسد و برای ركوع مقدار بيشتری خم می­شود كه صدق ركوع می­كند، اقتدا به وی صحيح است.

همچنین، اقتدا به امام جماعتی كه به علّت عذر شرعی بين دو سجده نيم‌خيز می‌نشيند یا نمی‌تواند بعضی از مواضع سجده را بر زمین بگذارد یا فاقد بعضی از مواضع سجده است یا به علّت بیماری اعصاب دچار لرزش و رَعْشۀ بی­اختیار اعضای بدن است و نمی­تواند آرامش و طمأنینه مربوط به قرائت یا اذکار نماز را رعایت نماید، اشکال ندارد.

o شرط دهم: قبلۀ او و مأموم یکی باشد

مسأله 1983. كسی كه اعتقاد دارد قبله در فلان جهت است جایز نیست به امام جماعتی اقتدا كند كه اعتقاد دارد قبله در جهت دیگر است؛ مگر آنكه اختلاف بین دو جهت، كم و اندک باشد كه عرفاً جماعت صادق باشد كه در این صورت اقتدا اشكال ندارد.

o شرط یازدهم: نمازش در نظر مأموم صحیح باشد

مسأله 1984. اگر مأموم با امام در اجزای نماز و شرايط آن از نظر اجتهاد يا تقليد اختلاف داشته باشند، در صورتی كه مأموم به جهت اجتهاد يا تقلید، اعتقاد به باطل بودن نماز امام داشته باشد، هرچند امام را در این امر معذور بداند، [497] در این صورت نمی­تواند به او اقتدا كند و همچنین است حکم، در صورتی ­که اختلاف در موضوعات و مصادیقی باشد كه در صورت جهل هم موجب باطل شدن نماز می‌شود. به عنوان نمونه، چند مثال ذكر می­شود:

الف. اگر در كف دست امام مانعی باشد كه به هیچ وجه رفع نمی‌‌شود و امام به علّت مجتهد بودن خودش یا به خاطر نظر مرجع تقلیدش معتقد باشد وظیفه‌‌اش وضوی جبیره‌‌ای یا غسل جبیره‌‌ای است، ولی مأموم از روی اجتهاد یا تقلید، معتقد باشد وظیفۀ امام، تیمّم است، در این صورت، مأموم نمی‌‌تواند به امامی كه با وضو یا غسل جبیره نماز می‌‌خواند اقتدا نماید.

ب. اگر مأموم از روی اجتهاد يا تقليد خواندن سوره را بعد از حمد واجب بداند، ولی امام به جهت اجتهاد یا تقلید، خواندن سوره را بعد از حمد واجب نداند و در نماز تنها اكتفا به خواندن حمد نماید، در اين صورت مأموم نمی­تواند در حال قيام و قبل از ركوع به او اقتدا نمايد، امّا اقتدا به اين امام در ركوع ركعت دوّم يا در ركعت سوّم يا چهارم اشكال ندارد.

ج. اگر مأموم بداند آبی كه امام با آن وضو گرفته، نجس است، ولی امام اعتقاد به پاكی آب داشته باشد، اقتدای به او جایز نیست، زیرا وضو گرفتن با آب نجس، حتّی در صورت جهل به آن هم موجب باطل شدن وضو و نماز می‌‌شود.

د. اگر مأموم بداند امام وضو ندارد، هرچند خود امام متوجّه نباشد، نمی‏تواند به او اقتدا کند؛

امّا اگر به نظر مأموم، نماز امام به جهت معذور بودن وی صحيح باشد، می­تواند به او اقتدا نمايد؛ مثل مواردی كه جهل قصوری به آن بخشيده شده است و فرد به جهت آنکه در حکم، جاهل قاصر محسوب می­شود، نمازش صحیح می­باشد؛ مثلاً امام به جهت اجتهاد يا تقلید معتقد است كه در ركعت سوّم و چهارم نماز، جايز است به يک بار گفتن تسبيحات اربعه اكتفا نمود، ولی مأموم معتقد است باید تسبيحات اربعه سه بار گفته شود، در اين صورت، اقتدای مأموم به امامی كه تسبيحات را يک بار می­گويد، اشكال ندارد.

همچنين، اگر اختلاف در موضوع و مصداقی باشد كه جهل به آن، ضرر به صحّت نماز نمی­زند؛ مثلاً اگر مأموم متوجّه شود لباس امام نجس است، ولی امام از نجاست لباسش اطلاع نداشته باشد، در این حال، اقتدا به او اشكال ندارد و بر مأموم هم لازم نیست به امام جماعت خبر دهد.

مسأله 1985. اگر امام جماعت به علّت عذری با بدن یا لباس نجس یا با تیمّم یا با وضوی جبیره‏ای نماز بخواند، می‌توان به او اقتدا كرد؛ البتّه اگر نظر اجتهادی یا تقلیدی امام و مأموم در مورد آن عذر فرق دارد، تفصیل مسألۀ قبل در آن جاری می‌شود.

o احکام دیگر شرایط امام جماعت

مسأله 1986. در نماز جماعت نمی­توان به كسی اقتدا كرد كه مأموم برای امام جماعت ديگری است؛ البتّه اگر نماز جماعت تمام شده است، ولی یک رکعت یا بیشتر، از رکعات نماز مأموم باقی است و مشغول خواندن آن به صورت فرادیٰ باشد، می­توان به وی اقتدا نمود. [498]

همچنین، اگر دو مأموم مثلاً در نماز چهار رکعتی، در رکعت دوّم یا سوّم به امام جماعتی اقتدا کرده­اند، بعد از پایان نماز جماعت، یکی از آن مأمومین که عقب­تر ایستاده می­تواند به مأموم جلوتر، در رکعات باقیماندۀ نماز - با رعایت شرایط صحّت نماز جماعت - اقتدا نماید و رکعت سوّم و چهارم را به امامت وی بخواند.

مسأله 1987. اگر مأموم به اعتقاد اینكه امام شرایط امامت را داراست به او اقتدا كند و بعد از پایان نماز بفهمد كه شرایط را دارا نبوده است، مثل اینکه امام عادل نبوده یا شیعه نبوده یا كافر بوده یا به جهتی نمازش باطل بوده، مثلاً سهواً بی‌وضو نماز خوانده، نماز مأموم صحیح است و جماعت محسوب می‌‌شود.

مسأله 1988. اگر امام بیماری‌ای داشته باشد كه نتواند از بیرون آمدن ادرار و مدفوع خودداری كند و مطابق وظیفۀ خود نماز می­خواند، می‌توان به او اقتدا كرد و نیز زنی كه مستحاضه نیست، می‌تواند به زن مستحاضه‌‌ای كه مطابق وظایف استحاضه رفتار كرده، اقتدا نماید.

مسأله 1989. بهتر است كسی كه مرض خوره یا پیسی دارد، امام جماعت نشود.

مسأله 1990. امام راتب مسجد، اولیٰ به امامت نماز جماعت از دیگران است، هرچند شخص دیگر افضل از وی باشد و احتیاط واجب در ترک مزاحمت با اوست؛ ولی بهتر است وی، شخص افضل را بر خود در امامت مقدّم نماید.

شایان ذکر است، منظور از «امام راتب»، کسی است که در مسجدی به صورت مستمرّ امام جماعت است، هرچند این امر در وقت خاصّی باشد؛ مثلاً اگر ظهرها امام جماعت مسجد است در ظهر امام راتب مسجد محسوب می­شود.


[482]. در فرض مذکور، برای مأمومین احکام جماعت جاری می­باشد.
[483]. البتّه حائل بودن اشیائی که دارای منافذ باز بوده، مثل بعضی از اقسام نرده که بین میله­های آن فاصله است و برای جدا‌سازی صفوف نماز جماعت استفاده می­شود، بنابر احتیاط و­اجب می­باشد.
[484]. حتّی فاصله شدن یک انسان با قامت متوسط (ایستاده یا نشسته) که جزء نمازگزاران جماعت نیست نیز، می­تواند از مصادیق حائل محسوب شود.
[485]. منظور، مقدار متعارف برای حفاظت و پیشگیری از خطر سقوط است و امّا اگر مانند دیوار، مرتفع و بلند باشد حائل محسوب می­شود.
[486]. شایان ذکر است، اگر مکان مأمومین زن در طبقۀ فوقانی یا همکف کاملاً مستقل، جدا و منعزل از امام یا مأمومین مرد باشد و فقط از طریق بلندگو صدای امام جماعت به آنان برسد، صحیح بودن اقتدا محلّ اشکال است. البتّه، این در صورتی است که فاصلۀ لازم در جماعت رعایت شده باشد، وگرنه اقتدا بنابر فتویٰ صحیح نیست.
[487]. از جملۀ آن شروط این است که فرد نمازگزار، حمد و سورۀ نمازش را خودش، هرچند به‌طور آهسته بخواند.
[488]. بنابراین، فاصله شدن حدود «یک متر و بیست سانتیمتر» اشکال ندارد و انعقاد جماعت در صورت فاصله شدن به مقدار دو متر و مانند آن، محلّ اشکال است.
[489]. همان.
[490]. شایان ذکر است، اگر وظیفۀ شرعی فرد به جهت عذری - مانند نداشتن پا یا فلج بودن پا - نماز خواندن روی ویلچر یا صندلی باشد، ویلچر یا صندلی مذکور از شؤون نمازگزار محسوب شده و حائل به حساب نمی­آید.
[491]. اگر مأموم به جهت ندانستن مسأله، متابعت را رعایت نکرده، چنانچه جاهل قاصر باشد، با صدق عرفی اقتدا اشکال ندارد؛ امّا چنانچه جاهل مقصّر باشد، حکم ترک متابعت عمدی را دارد.
[492]. یعنی ‌نماز را از همان حال رکوع ادامه دهد و آن را یک رکعت محسوب نماید و اینکه حمد و سوره نخوانده است، اشکال ندارد.
[493]. البتّه، بنابر احتیاط واجب باید اطمینان داشته باشد که حدّاقل، فرصت برای خواندن حمد را دارد.
[494]. اگر مأموم عمداً نشستن به صورت تجافی را ترک نماید، صحّت جماعتش محلّ اشکال است، ولی اصل نمارش صحیح است، مگر آنکه به وظیفۀ فرادیٰ عمل نکرده باشد؛ امّا ترک سهوی آن اشکال ندارد و نمازش به جماعت صحیح است.
[495]. آنچه در تحقّق تجافی بنابر احتیاط، لازم است نشستن به صورت نیم خیز است، طوری که دو ساق پا و زانو به صورت متعارف از زمین برداشته شود و صِرف بلند کردن نشیمنگاه از زمین، بنابر احتیاط کافی نیست.
[496]. مگر آنکه در این امر معذور باشد که توضیح آن در مسألۀ «1982» ذکر می­شود.
[497]. زیرا به نظر اجتهادی یا تقلیدی امام، نماز خودش صحیح می­باشد.
[498]. هرچند فردی که قصد اقتدا به رکعات باقیماندۀ وی را دارد، امام یا یکی از مأموین جماعت سابق باشد.