مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

کیفیّت استفادۀ موقوف علیهم متعدّد از مال وقفی محدود

مسأله 889. اگر در خانه‌ای که وقف برای سکونت اولاد شده، همۀ اولاد بخواهند ساکن شوند، در صورتی که خانه گنجایش برای سکونت همۀ آنها را داشته باشد، همه ساکن می‌شوند؛

در این صورت، چنانچه در انتخاب محلّ سکونت در آن خانه نزاع داشته باشند، میزان نظر متولّی است و اگر متولّی وجود نداشته باشد یا وی به علّت اینکه دلیلی بر ترجیح هر یک از آنان بر دیگری نسبت به محلّ مورد نزاع وجود ندارد، نتواند محلّ سکونت هر یک را تعیین کند، برای این کار از قرعه استفاده می‌شود. [737]

شایان ذکر است، اگر برخی از افراد از سکونت امتناع ورزند، بقیّه می‌توانند مستقلّاً در آن ساکن شوند و لازم نیست اجاره‌ بهایی به امتناع‌کنندگان بپردازند.

مسأله 890. اگر خانه‌ای که برای سکونت اولاد وقف شده، گنجایش سکونت همۀ آنان را نداشته باشد و همه بخواهند در آن ساکن شوند، باید به صورت روزانه یا ماهانه یا سالانه نوبت‌بندی کنند و چنانچه در این امر اختلاف و نزاع داشته باشند، حکم مسألۀ قبل در مورد آن جاری می‌شود و کسی نمی‌تواند سکونت در خانه را ترک کند و در عوض، نسبت به سهم خود، اجاره‌بها مطالبه نماید.

· چند مسأله دربارۀ کیفیّت استفاده از مدارس وقفی [738]

مسأله 891. مجاز بودن سکونت در مدارسی که برای طلّاب وقف شده، بستگی به کیفیّت وقف دارد؛ پس اگر مدرسه برای تحصیل - نه سکونت - وقف شده باشد، ساکن شدن طلّاب در آن جایز نیست؛

ولی اگر واقف سکونت در مدرسه را مجاز شمرده یا مدرسه را بدون قید و شرط خاصّی برای طلّاب وقف کرده و سکونت در مدرسه هم از استفاده‌های متعارف و معمول در آن به شمار می‌رود، طلّاب می‌توانند در آن ساکن شوند.

مسأله 892. اگر واقف سکونت در مدرسه را اختصاص به گروهی داده یا شرایط خاصّی برای ساکنین لحاظ کرده باشد، سکونت در مدرسه بر سایر طلّاب جایز نیست و چنانچه برخی از طلّاب ساکن، پس از مدّتی فاقد شرط واقف شوند - مثلاً طلبه‌ای در مدرسه‌ای که حجره­های آن برای سکونت طلّاب مجرّد وقف شده ازدواج کند - باید سکونت در مدرسه را ترک کنند.

مسأله 893. اگر مدرسه‌ای که برای طلّاب وقف شده متولّی داشته باشد و متولّی حسب اختیاراتی که برای وی در وقف قرارداده شده، نسبت به انتخاب طلّاب واجد شرایط اعمال نظر می‌نماید، طلّاب حق ندارند بدون هماهنگی متولّی اتاق یا حجره‌ای را در اختیار بگیرند.

مسأله 894. اگر کیفیّت وقف مدرسه‌ای به گونه‌ای است که سکونت طلّاب در آن، نیاز به اجازۀ متولّی مدرسه نداشته باشد، طلبه‌ای که با رعایت شرایط وقف زودتر از دیگران در اتاق یا حجرۀ مدرسه ساکن شده است، نسبت به آن حجره یا اتاق بر سایر طلّاب اولویّت دارد.

بنابراین، تا مدّتی که از سکونت در آن حجره انصراف نداده و اعراض نکرده، دیگران حقّ ممانعت و مزاحمت با او را ندارند، هرچند مدّت سکونتش طولانی شود؛ مگر آنکه واقف هنگام وقف، مدّت معیّنی را برای سکونت تعیین کرده باشد [739] که در این صورت با پایان مدّت، بر طلبه واجب است بدون تأخیر محلّ را تخلیه و ترک نماید.

مسأله 895. خارج شدن طلبۀ واجد شرایــط در موراد معمــول و متعارف از حجره - مانند خروج جهت تأمین خوراکی و موادّ مورد نیاز روزانه یا شرکت در دروس روزانه- حقّ اولویّت وی را نسبت به حجره‌ای که در آن ساکن شده از بین نمی‌برد، هرچند چیزی از وسائل خود در حجره باقی نگذاشته باشد.

مسأله 896. حقّ اولویّت طلبۀ ساکن واجد شرایط، با مسافرت‌های عادی یکی دو روزه یا بیشتر از بین نمی‌رود؛ بلکه مسافرت‌های متعارفی که ممکن است یکی دو ماه یا بیشتر طول بکشد، مانند سفر حج یا زیارت عتبات یا ملاقات با بستگانش که در شهر دیگری ساکن هستند یا معالجه بیماری که فرد قصد برگشت دارد و نشانه و شیئی - مانند اثاثیّه و کتاب‌های ‌درسی- در حجره قرار داده، ضرری به حقّ اولویّت وی ندارد؛ مگر آنکه با شرایط وقف سازگار نباشد یا متولّی حسب اختیارات خویش نسبت به خالی ماندن حجره موافقت نکند؛

البتّه، باید طوری باشد که فرد عرفاً همچنان مقیم و ساکن مدرسه شمرده شود. بنابراین، اگر مدّت خروج به قدری طولانی شود که ساکن مدرسه شمرده نشود، حقّش از بین می‌رود.

مسأله 897. اگر در وقف شرط شده باشد «طلّاب ساکن در شب‌های ایّام غیر تعطیل (یا هر شب) در مدرسه بخوابند»، چنانچه طلبۀ ساکن مدرسه، شب­ها در محلّ دیگری بخوابد، حقّ اولویّتش از بین می‌رود.

مسأله 898. طلبه‌ای که با رعایت شرایط وقف در مدرسه ساکن شده است، حق ندارد طلبۀ واجد شرایط دیگر را از مشارکت با خود در مکان منع کند؛ مگر آنکه اتاق یا حجره بر اساس شرایط وقف یا اختیارات متولّی یا با توجّه به قابلیّت آن اتاق [740] برای یک نفر آماده شده باشد.

· کاهش ارزش پول در موارد تعیین مبلغ از درآمد موقوفه

مسأله 899. اگر واقف در زمان وقف، مبلغ معیّنی از درآمد موقوفه را برای صرف در جهتی قرار دهد، مثلاً در زمانی که تمام اجاره بهای مغازۀ وقف شده، ‌20 هزار تومان بوده بگوید: «10 هزار تومان از اجاره بها را در عزاداری حضرت ابا عبداللّه الحسین† صرف کنید» و برای باقیماندۀ درآمد، امور دیگری را لحاظ کرده باشد، چنانچه با گذشت زمان، ارزش پول کاهش یافته و در نتیجه اجاره بهای موقوفه افزایش یابد، چند صورت دارد:

الف. معلوم باشد مقصود واقف از تعیین مبلغ، اختصاص نسبت و درصد معیّنی از کلّ درآمد بوده، یعنی در مثال فوق می‌خواسته نیمی از درآمد موقوفه صرف عزاداری شود.

ب. معلوم باشد مقصود واقف از تعیین مبلغ، عزاداری به اندازه‌ای بوده که در زمان وقف با مبلغ مذکور تناسب داشته است؛ مثلاً‌ اگر در زمان وقف با 10 هزار تومان امکان برگزاری یک دهه عزارداری بوده، در زمان‌های بعد هم یک دهه عزاداری کنند.

ج. معلوم باشد مقصود واقف ملاحظۀ ارزش پول در هر زمان بوده است؛ یعنی در هر زمان با توجّه به تورّم و کاهش ارزش پول، به همان میزان مبلغ بیشتری برای عزاداری اختصاص دهند.

د. منظور واقف صرفاً همان مبلغ تعیین شده بوده هرچند با گذشت زمان ارزش پول کاهش یابد، یعنی در مثال فوق با گذشت زمان، باز هم همان 10 هزار تومان صرف عزاداری گردد.

بنابراین، برای تعیین مقداری که باید صرف مورد فوق شود، از بین صورت­های مذکور با توجّه به عبارت واقف و همین طور قرائن و شواهد، مطابق با هر یک از آنها که مقصود وی بوده عمل ‌شود. [741]


[737] کیفیّت قرعه در جلد سوّم، فصل «شرکت»، مبحث «قسمت»، مسائل «779 و بعد از آن» ذکر شد.
[739] فرق ندارد تعیین مدّت در وقف­نامه تصریح شده باشد یا به گونه­ای دیگر - مانند آنچه در مسألۀ «868» ذکر شد - وقف مشروط به آن منعقد شده باشد.
[740] مثل اینکه حجره کوچک است و گنجایش بیش از یک نفر را ندارد.
[741] سیرۀ مستمرّ متولّیان قبلی در کیفیّت عمل به وقف نیز حجّت است و در صورت شک، مطابق آن عمل می‌شود.