مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

موارد مصرف زكات

مسأله 969. زكات در هشت مورد صرف می‌شود:

· مورد اوّل و دوّم: فقرا و مساکین

o تعریف فقیر و مسکین و احکام مربوط به آنها

مسأله 970. تعریف «فقیر» و «مسکین» و احکام مربوط به آنها در مورد استحقاق دریافت زکات، همانند فصل «خمس» است، که تفصیل احکام فقهی آن در مبحث «مصرف خمس» بیان شد.

مسأله 971. احتیاط واجب آن است كه بیشتر از کسری مخارج یک سال [573] به فقیر زکات ندهند، هرچند در یکدفعه باشد؛ بلكه اگر زکات را به تدریج به وی بدهند تا به اندازۀ مخارج یک سال او و خانواده‌اش گردد، بیشتر از آن بنابر فتویٰ نمی‌توان به وی زکات پرداخت نمود.

همچنین، كسی كه مخارج سالش را داشته، اگر مقداری از آن را مصرف كند و بعد شک كند كه آنچه باقی مانده، به اندازۀ مخارج یک سال او هست یا نه، نمی‌تواند زکات بگیرد.

o حساب نمودن طلبکاری از فقیر بابت زکات مال

مسأله 972. كسی كه باید زكات بدهد، اگر از فقیری طلبكار باشد، می‌تواند طلبی را كه از او دارد، در صورت فراهم بودن سایر شرایط استحقاق زکات، بابت زكات حساب كند.

مسأله 973. اگر فقیر بمیرد و مال او به اندازۀ قرضش نباشد، انسان می‌تواند طلبی را كه از او دارد بابت زكات حساب كند؛ بلكه اگر مال او به اندازۀ قرضش باشد و ورثه قرض او را ندهند یا به جهت دیگر انسان نتواند طلب خود را بگیرد و وصول نماید، نیز می‌تواند طلبی را كه از او دارد، بابت زكات حساب كند. [574]

o زکات پرداخت شده به فردی که بعداً معلوم می‌­شود فقیر نبوده

مسأله 974. اگر انسان به خیال اینكه كسی فقیر است به او زكات مالش را بدهد، بعد بفهمد فقیر نبوده یا به علّت ندانستن مسأله، به كسی كه می‌داند فقیر نیست زكات مالش را بدهد، كافی نمی‌باشد.

پس چنانچه مالی كه به او داده باقی باشد، باید از او بگیرد و به مستحقّ بدهد و اگر از بین رفته باشد، چنانچه كسی كه آن مال را گرفته می‌دانسته زكات است، انسان می‌تواند عوض آن را از او بگیرد و به مستحقّ بدهد و اگر نمی‌دانسته زكات است، نمی‌تواند چیزی از او بگیرد و باید از مال خودش عوض زكات را به مستحقّ بدهد.

همین طور است حکم، اگر فردی که زکات به وی داده شده از جهت دیگری غیر از غنیّ بودن، مورد مصرف زکات نباشد؛ مانند اینکه فرد مذکور واجب النفقۀ زکات دهنده بوده یا سیّد باشد، در حالی که زکات دهنده غیر سیّد است.

شایان ذکر است، حکم مذکور در این مسأله، در موردی که فرد در شناخت فقیر یا شرایط استحقاق آن فحص و تحقیق كرده یا به حجّت شرعی مستند بوده نیز، بنابر احتیاط واجب جاری است. [575]

o پرداخت زکات قبل از تعلّق زکات به مال به فقیر

مسأله 975. اگر انسان پیش از آنكه زكات به اموالش تعلّق گیرد، مالی بابت زكات به فقیر بدهد، آن مال، زکات حساب نمی‌شود؛

امّا می‌تواند بعد از آنكه زكات بر او واجب شد - اگر مالی را كه به فقیر داده از بین نرفته باشد و آن فقیر هم به فقر خود باقی باشد و سایر شرایط استحقاق زکات را دارا باشد - مالی را كه به او داده، بابت زكات حساب كند.

o ضمان فقیر نسبت به زکات دریافتی در مواردی که زکات واجب نبوده

مسأله 976. اگر فقیری كه می‌داند زكات بر انسان واجب نشده، مالی بابت زكات بگیرد و نزد او تلف شود، ضامن است و عوض آن را بدهکار می‌شود؛

ولی زمانی كه زكات بر انسان واجب می‌شود، اگر آن فقیر به فقر خود باقی باشد و سایر شرایط استحقاق دریافت زکات را داشته باشد، انسان می‌تواند آن طلب را بابت زكات حساب كند.

مسأله 977. فقیری كه نمی‌داند زكات بر انسان واجب نشده، اگر مالی بابت زكات بگیرد و نزد او تلف شود، ضامن نیست و انسان نمی‌تواند عوض آن را بابت زكات حساب كند.

· مورد سوم: عاملین و کارگزاران زکات

مسأله 978. «عامل و کارگزار زکات» كسی است كه از طرف امام† یا نائب خاصّ حضرتش یا نائب عامّ ایشان (حاکم شرع)، مأمور شده تا زكات را جمع‌آوری و نگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی كند و آن را به امام† یا نائب ایشان یا فقرا و مستحقّین آن برساند و در إزای کارش به عنوان اجرت و حقّ الزّحمه، از زکات به او پرداخت گردد.

شایان ذکر است، مؤسّسات خیریّه و مانند آنکه افرادی را برای جمع‌آوری زکات استخدام می‌نمایند، نمی‌توانند زكات را بدون اجازۀ امام† یا نائب خاص یا عام ایشان، در این مورد مصرف نمایند و به عنوان اجرت و حقّ الزّحمه به چنین افرادی پرداخت کنند.

· مورد چهارم: کسانی که با دادن زکات به ایشان زمینۀ گرایش آنان به اسلام یا مذهب حقّ فراهم می‌شود (المؤلّفة قلوبهم)

مسأله 979. این سهم در موارد ذیل مصرف می‌شود:

الف. كفّاری كه اگر به آنان زكات بدهند، به دین اسلام رغبت پیدا می‌کنند یا در جنگ یا غیر آن به مسلمانان كمک می‌كنند.

ب. مسلمانانی كه ایمان آنان به بعضی از آنچه پیامبر اكرمˆ آورده‏اند، ضعیف است و چنانچه زكات به آنان داده شود، موجب تقویت ایمانشان می‌گردد.

ج. مسلمانانی كه ایمان به ولایت و امامت حضرت امیر المؤمنین† و سایر ائمّۀ هدیٰ‰ ندارند و اگر به آنان زكات داده شود، به ولایت و امامت رغبت پیدا می‌كنند و به آن ایمان می‌آورند.

شایان ذکر است، مالک مال زکوی یا سایر افراد، نمی‌توانند زكات را بدون اجازۀ امام† یا نایب خاصّ حضرتش یا نایب عامّ ایشان (حاکم شرع)، در این مورد مصرف نمایند.

· مورد پنجم: خریداری بنده‌‌ها و آزاد کردن آنان [576]

· مورد ششم: بدهکاران (غارمین)

مسأله 980. كسی كه بدهكار است و جزء «غارمین» می‌باشد و زیر بار قرض رفته و نمی‌تواند بدهی خود را بپردازد، هرچند مخارج سال خود را داشته باشد، می‌توان برای پرداخت قرض و دیونش به وی زكات داد یا بدهیش را از زكات ادا نمود (مثل کسی كه در آتش‏سوزى، سیل، غرق كشتی و حوادث طبیعی دیگر، هستی و دارایی خود را از دست داده‏ است یا آنکه در تجارت و معاملات متضرّر شده و ورشکست شده است)، مشروط به آنكه آن فرد شرایط ذیل را دارا باشد:

الف. مالی را كه قرض كرده، در معصیت خرج نكرده باشد.

ب. بنابر احتیاط واجب، بدهی وی بدون مدّت بوده یا اگر مدّت­دار بوده، سررسید ادای آن فرا رسیده باشد.

ج. طلبکار امید نداشته باشد که بدهکار بدهیش را به تدریج به او ادا كند، ولی چنانچه طلبکار راضی به پرداخت تدریجی بدهی توسط بدهکار باشد و او هم بتواند بدون سختی فوق‌العاده که معمولاً تحمّل نمی­شود (حَرَج)، بدهی خویش را بدهد، بنابر احتیاط واجب، پرداخت زكات به او جایز نیست.

د. بدهی مذكور شرعاً ثابت باشد. بنابراین، پرداخت زكات به كسی كه ادّعا دارد بدهكار است، جایز نیست؛ مگر آنكه به یقین یا اطمینان یا حجّت معتبر دیگر، بدهكاری او ثابت گردد.

مسأله 981. كسی كه بدهكار و غارم است و نمی‌تواند بدهی خود را بدهد، هرچند نفقات و مخارج او بر انسان واجب باشد، [577] می‌توان با رعایت شرایط گذشته برای ادای بدهی و قرضش به او زكات داد، یا بدهی و قرضش را از زكات ادا نمود، هرچند ادای دین بدون اطلاع وی باشد. همچنین، اگر انسان از شخص مذکور طلبکار باشد و از طرفی زکات بدهکار باشد، می‌تواند طلبش را بابت زکات حساب نماید.

مسأله 982. اگر انسان به كسی كه خود را بدهكار و غارم و ناتوان از پرداخت بدهی­هایش معرّفی کرده، برای ادای قرض و بدهیش زكات بدهد، بعد بفهمد قرض را در معصیت مصرف كرده یا آنکه اصلاً بدهکار نبوده یا طلبکار طلبش را - قبل از ادای دین از زکات - بخشیده، شخص مذکور ضامن است و باید زکات را برگرداند.

البتّه اگر شخص مذکور، شرعاً فقیر باشد و سایر شرایطی را که در فصل بعد برای مستحقّین زکات گفته می‌شود، دارا باشد، انسان می‌تواند آنچه را كه به او داده، بابت سهم فقرا حساب كند.

· مورد هفتم: فی سبیل اللّه‏

مسأله 983. منظور از «فی سبیل اللّه»‏ که یکی از مصارف زکات می‌باشد، كارهایی است كه نفعش به عموم مسلمین می‌رسد مثل ساختن مسجد و مدرسه‏ای كه علوم دینی ‌در آن ‌تحصیل می‌شود یا تأسیس بیمارستان‌ها یا کتابخانه‌های عمومی یا چاپ کتاب‌های مذهبی مفید برای جامعه یا نظافت شهر و آسفالت راه‌ها و توسعۀ آنها و مانند اینها از آنچه مسلمانان به آن احتیاج دارند و از مصالح عمومی مسلمین محسوب می‌شود؛

ولی نمی‌توان این سهم را در امور یا کارهایی که مصلحت عمومی ندارد مصرف نمود، هرچند فرد دریافت کنندۀ سهم، نتواند آن کار را بدون دریافت سهم مذکور، انجام دهد.

شایان ذکر است، صاحبان اموال زکوی یا مؤسّسات خیریّه و مانند آن، بنابر احتیاط لازم نمی‌توانند زكات را بدون اذن حاکم شرع یا نمایندۀ وی، در این مورد مصرف نمایند.

مسأله 984. انسان نمی‌تواند از سهم «سبیل اللّه» ‏قرآن یا كتاب دینی یا كتاب دعا بخرد و وقف نماید، مگر آنكه مصلحت عمومی اقتضای این كار را داشته و از حاكم شرع یا نمایندۀ وی، بنابر احتیاط لازم اجازه بگیرد.

مسأله 985. پدر نمی‌تواند از سهم «سبیل اللّه»، كتاب‌های علمی و دینی كه مورد احتیاج فرزندش است بخرد و در معرض استفادۀ او قرار دهد، مگر آنكه مصلحت عمومی اقتضای این كار را داشته باشد و از حاكم شرع یا نمایندۀ وی، بنابر احتیاط لازم اجازه بگیرد.

مسأله 986. انسان نمی‌تواند از زكات، ملک، باغ و بستان و مانند آن، خریداری نماید و بر اولاد خود، یا بر كسانی كه مخارج آنان بر او واجب است، وقف نماید تا محصول و درآمد آن را به مصرف مخارج خود برسانند.

مسأله 987. انسان می‌تواند برای رفتن به حج و زیارت و مانند اینها از سهم سبیل اللّه‏ زكات بگیرد، هرچند فقیر نباشد یا اینكه به مقدار خرج سالش زكات گرفته باشد؛

ولی این امر در صورتی است كه رفتن او به حج یا زیارت و مانند اینها دارای منفعت و مصلحت عمومی باشد و بنابر احتیاط واجب، لازم است از حاكم شرع یا نمایندۀ وی برای صرف زكات در این مورد اجازه گرفته شود.

· مورد هشتم: ابن السّبیل (مسافر در راه مانده)

مسأله 988. مسافری كه خرجی او تمام شده یا وسیلۀ نقلیّه‌اش از كار افتاده (ابن سبیل)، با وجود شرایط ذیل می­تواند زکات مال بگیرد، هرچند در وطن خود فقیر نباشد:

الف. سفر او، سفر معصیت نباشد.

ب. مالی نداشته باشد که بتواند با واگذاری آن به فروش و مانند آن خود را به مقصد برساند.

ج. نتواند برای رسیدن به مقصد قرض بگیرد یا قرض گرفتن مشقّت زیادی دارد که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج)؛

ولی اگر بتواند در جای دیگر با قرض كردن یا فروختن چیزی مخارج سفر خود را فراهم كند، فقط به مقداری كه به آنجا برسد، می‌تواند زكات بگیرد و بنابر احتیاط واجب اگر بتواند با فروش یا اجارۀ مالی در وطن خود، خرج راه را تهیّه كند، نباید زكات بگیرد.

مسأله 989. مسافری كه در سفر درمانده شده و زكات گرفته، بعد از آنكه به وطنش رسید، اگر چیزی از زكات زیاد آمده باشد، چنانچه نتواند آن را به دهندۀ زكات برساند، باید به حاكم شرع یا نمایندۀ وی بدهد و اطلاع دهد مال مذکور، زكات می‌باشد.

· پرداخت زکات به فقیه جامع الشّرایط

مسأله 990. در زمان غیبت امام عصر، پرداخت زکات به فقیه جامعالشرایط واجب نیست، هرچند این کار مطابق با احتیاط مستحب می‌باشد؛

البتّه، همانطور که قبلاً ذکر شد، در مورد سوّم و چهارم از مصارف زکات، بنابر فتویٰ و در مورد هفتم، بنابر احتیاط واجب، فرد باید زکات را به فقیه جامع الشرایط تحویل دهد یا از فقیه جامع الشرایط برای مصرف آن اجازه بگیرد.


[573] ‌منظور از سال، بنابر احتیاط واجب «سال قمری» است.
[574] این حکم، شامل خمس، ردّ مظالم و کفّارات نمی­شود.
[575] شایان ذکر است، این حکم در مورد خمس نیز جاری می­شود، با این تفاوت که چنانچه مالی را که بابت خمس داده هنوز باقی است لازم نیست عین آن را پس بگیرد، بلکه مخیّر است که همان عین را در صورت امکان پس بگیرد و به مستحق بدهد یا خمسش را از مال دیگر بپردازد.
[577] ولی انسان نمی­تواند به او برای نفقاتش زکات بپردازد، با توضیحی که در مسألۀ «994» ذکر می­شود.