مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

معاملۀ دارای غِشّ

از پيامبر اكرمˆ نقل شده که فرمودند: «از ما نيست كسی كه در معامله با مسلمانان غشّ نماید». [67]

و در نقل دیگر فرمودند: «کسی که با برادر مسلمانش غشّ نماید، خداوند بركت روزی او را می‏برد و راه معاش او را می‏بندد و او را به خودش واگذار می‏كند». [68]

مسأله 33. غشّ، موارد مختلفی دارد مانند:

1. مخلوط كردن دو جنسی که یکی از آنها، کیفیّتش بهتر از دیگری است و فروختن آن به عنوان جنس بهتر؛ مثل اینکه چای یا برنج درجه یک را با چای یا برنجی که کیفیّتش پایین‌تر است، مخلوط کرده و آن را به اسم چای یا برنج درجه یک بفروشد.

2. مخلوط كردن جنسی كه مشتری قصد خريد آن را دارد، با چيز ديگری كه مشتری قصد خريد آن را ندارد و عرضۀ آن به عنوان شیء مورد نظر مشتری؛ مانند مخلوط كردن شير با آب يا آميختن روغن حيوانی كه مشتری قصد خريد آن را دارد، با روغن نباتی كه مشتری قصد خريد آن را ندارد.

3. قرار دادن ظاهری خوب و نيک برای جنس و اظهار ویژگی‌ به خصوصی برای آن در حالی كه در واقع آن ویژگی را ندارد؛ مانند آب زدن به سبزی كهنه كه سبب شود تازه جلوه كند و آن را به اسم سبزی تازه بفروشد.

4. جنسی را به عنوان جنس ديگر وانمود كردن؛ مثل اينكه آهن يا مس را آب طلا يا آب نقره داده و آن را به عنوان طلا يا نقره به خريدار بفروشد. [69]

5. اطلاع ندادن عیب و نقص کالا یا مرغوب نبودن آن، به خریداری که به علّت اعتماد به فروشنده به کالا نگاه نمی‌کند و به خیال آنکه سالم یا مرغوب است آن را می‌خرد و این در حالی است که فروشنده از اعتماد مشتری به وی اطلاع دارد؛ فرقی ندارد عیب کالا یا مرغوب نبودن آن، آشکار بوده و از ظاهر جنس معلوم شود یا پنهان باشد.

مسأله 34. غشّ، حرام است و معاملۀ دارای غشّ، از جهت صحیح یا باطل بودن، دو صورت دارد:

1. شیء مورد معامله، عین شخصی [70] باشد؛ این صورت خود، دارای دو فرض است:

الف. غشّ به این صورت باشد که کالا برخلاف جنس واقعی‌اش ارائه شده؛ مثل فروش شیئی که آب طلا داده شده، به عنوان طلا؛ در این مورد، اصل معامله باطل است و قیمت دریافتی بر فروشنده حرام می‌باشد.

شایان ذکر است، چنانچه بخشی از کالای مورد معامله برخلاف جنس واقعی‌اش ارائه شده باشد و آن مقدار نسبت به بخش واقعی، قابل تشخیص باشد، معامله نسبت به آن مقدار باطل و نسبت به مقدار جنس واقعی صحیح است؛ البتّه مشتری نسبت به مقدار صحیح حقّ فسخ [71] دارد. [72]

ب. غشّ به صورت مذکور در مورد «الف» نباشد؛ مثل آنکه سبزی کهنه را آب زده تا تازه جلوه کند و به عنوان سبزی تازه بفروشد؛ در این مورد، معامله صحیح است و طرف مقابل، پس از اطلاع، حقّ فسخ دارد.

2. شیء مورد معامله، کلّی در ذمّه باشد و فرد، کالایی را که معامله بر آن صورت گرفته با غشّ تحویل دهد؛

در این مورد، معامله صحیح است و کسی که فریب خورده، می‌تواند کالای غشّ­دار را پس داده و کالای بدون غشّ را مطالبه نماید.

مسأله 35. اگر فرد روغنی را كه با پيه مخلوط شده، به عنوان روغن خالص بفروشد، معامله چند صورت دارد:

1. مورد معامله عین شخصی باشد؛ مثلاً بگويد: اين پنج کیلو گرم روغن را می‏فروشم، این صورت، خود دارای سه حالت است:

الف. مقدار پيه در آن زياد باشد طوری كه به آن روغن نگويند؛ در این حالت، معامله باطل است.

ب. مقدار پيه كم باشد، طوری كه به آن روغن مخلوط با پيه بگويند و به گونه‌ای است که روغن از پیه تشخیص داده نمی‌شود؛ در این حالت، معامله صحيح است، ولی مشتری حقّ فسخ معامله را دارد. [73]

ج. مقدار پيه كم باشد، طوری كه به آن روغن مخلوط با پيه بگويند و به گونه‌ای است که روغن از پيه تشخیص داده می‌شود؛ در این حالت، معامله به مقدار پيه‌ای كه در آن است باطل می‏باشد و پولی كه فروشنده برای پيۀ آن گرفته، متعلّق به مشتری و پيه متعلّق به فروشنده است؛ البتّه مشتری می‏تواند معاملۀ روغن خالصی را هم كه در آن است فسخ کند.

2. معامله به صورت کلّی در ذمّه انجام شده باشد؛ مثلاً فروشنده 5­ کیلو گرم روغنِ در ذمّه را بفروشد و هنگام تحویل آنچه به عهده‌اش آمده، روغنی که پیه دارد را به خریدار تحویل دهد؛ در این صورت، معامله صحيح است و مشتری می‏تواند آن روغن را پس داده و از او روغن خالص مطالبه نمايد.

مسأله 36. اگر قصّاب، گوشت نر بفروشد و به جای آن، عمداً بدون اطلاع مشتری گوشت ماده بدهد، گناه كرده و اگر گوشت مورد معامله، عین شخصی باشد، مثلاً گفته این گوشت نر را می‌فروشم در حالی که گوشت مذکور مربوط به حیوان ماده باشد، مشتری حقّ فسخ معامله را دارد؛

امّا اگر مورد معامله، کلّی در ذمّه باشد، در صورتی كه مشتری به گوشتی كه گرفته است راضی نشود، قصّاب بايد گوشت نر به او بدهد.

همین حکم، در جایی که قصّاب مثلاً گوشت گاو را به عنوان گوشت شتر به خریدار بفروشد، جاری است.


[67]. وسائل الشیعه، ج17، باب تحریم الغشّ بما یخفی کشوب اللبن بالماء، باب 86، ص283، ح10.
[68]. همان، ح11.
[69]. در این گونه موارد، کالا با آب‌كاری يا رنگ‌آميزی و مانند آن، برخلاف حقيقت و ذات واقعی­اش نشان داده شده و به شكل کالای ديگر در می‌آید.
[70]. توضیح در مورد معنای معاملۀ «عین شخصی» و «کلّی در ذمّه»، در مسائل «81 تا 83» ذکر خواهد شد.
[71]. این حقّ فسخ، خیار تبعّض صَفْقه نام دارد که توضیح آن در مسألۀ «348» ذکر می‌شود.
[73]. حقّ فسخ در اینجا، از نوع خیار عیب است که توضیح آن در قسمت «خیار عیب» ذکر می‌شود.