مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

عَوْل و تَعْصیٖب

· عَوْل

مسأله 1289. «عَوْل» در اصطلاح فقهی[1065]به معنای افزونی سهام ورثه از دارایی متوفّیٰ است؛
اگر مجموع سهام ورثه، از مجموع اموال متوفّیٰ بیشتر باشد، اهل تسنّن شیوه‌ای را در مورد سهام ارث بکار می‌گیرند که به آن در اصطلاح فقهی، «عَوْل» می‌گویند.
«عَوْل» از اختصاصات فقه اهل‌تسنّن است و فقه شیعۀ دوازده امامی آن را نپذیرفته است.
مثلاً اگر ورثۀ میّت، «شوهر، پدر و مادر و دو دختر وی» باشند، سهم الارث شوهـر یک چهارم اموال و سهم الارث هر یک از پـدر و مــادر یک ششم اموال و سهــم الارث دو دختــر دو سوم اموال است. بنابراین، مجموع سهام ورثه، به میزان یک چهارم از مقدار اموال متوفّیٰ بیشتر است؛
اهل تسنّن در چنین موردی این کمبود را به نسبت، میان همۀ ورثه توزیع می‌کنند؛ امّا حسب فقه شیعۀ دوازده امامی نقص به «دو دختر» وارد شده و از سهم الارث آن دو کسر می­شود.[1066]
بنابراین، سهم الارث شوهر یک چهارم اصل اموال و سهم الارث هر یک از پدر و مادر یک ششم اصل اموال می‌باشد و باقیمانده، سهم الارث دو دختر‌ می­باشد که به‌طور مساوی بینشان قسمت می­ شود.[1067]
همین طور اگر ورثۀ میّت، «شوهر و دو خواهر پدر و مادری» باشند، سهم الارث شوهر یک دوم اموال و سهم الارث دو خواهر پدر و مادری دو سوم اموال است. بنابراین، مجموع سهام ورثه، به میزان یک ششم
از مقدار اموال متوفّیٰ بیشتر است.
اهل تسنّن در چنین موردی این کمبود را به نسبت، میان همۀ ورثه توزیع می‌کنند، امّا حسب فقه شیعۀ دوازده امامی، نقص به «دو خواهر پدر و مادری» وارد شده و از سهم الارث آنان کسر می­شود.
بنابراین، سهم الارث شوهر یک دوم اموال بوده و باقیمانده، سهم دو خواهر است که به‌طور مساوی بینشان تقسیم می­شود.[1068]

· تَعْصیٖب

مسأله 1290. اگر مجموع سهام ورثه، از مجموع اموال متوفّیٰ کمتر باشد، اهل تسنّن شیوه‌ای را در مورد سهام ارث بکار می‌گیرند که به آن در اصطلاح فقهی، «تَعْصیب»[1069] می‌گویند؛
به این صورت که مقدار اضافه را به «عَصَبۀ میّت» می­دهند و مراد از عصبه، خویشان مذکّری هستند که بدون واسطه یا با واسطۀ ذُکُور به میّت منتسب هستند و گاهی نیز عَصَبه را با تفصیلی شامل بعضی از افراد مؤنّث منسوب به میّت می‌دانند. تعصیب، از اختصاصات فقه اهل‌تسنّن است و فقه شیعۀ دوازده امامی آن را نپذیرفته است.
مثلاً اگر ورثۀ متوفّیٰ فقط یک دختر باشد، سهم الارث وی یک دوم اموال میّت است و یک دوم اموال اضافه می­آید.
اهل تسنّن در چنین موردی، باقیماندۀ اموال را بدون رعایت طبقه و دستۀ ارث، متعلّق به عَصَبه می‌دانند، مثلاً اگر میّت علاوه بر دختر، یک برادر یا عمو داشته باشد، این مقدار اضافه را به او می‌دهند؛
امّا حسب فقه شیعۀ دوازده امامی، مقدار اضافه به «دختر» داده می­شود. بنابراین، دختر تمام اموال متوفّیٰ را ارث می­برد.[1070]
همین طور، اگر ورثۀ متوفّیٰ پدر و یک دختر باشد، سهم الارث پدر یک ششم اموال میّت و سهم الارث دختر یک دوم اموال است. بنابراین، دو ششم اموال اضافه می­آید.
اهل تسنّن در چنین موردی، باقیماندۀ اموال را به عصبه مانند برادر و عموی متوفّیٰ می‌دهند؛
امّا حسب فقه شیعۀ دوازده امامی، مقدار اضافه حسب سهام به نسبت یک و سه، بین «پدر و دختر» تقسیم می­شود. بنابراین، سهم الارث پدر یک چهارم اموال میّت و سهم الارث دختر سه چهارم اموال می­باشد و به عَصَبه هم چیزی ارث نمی­رسد.[1071]


[1065] «عَوْل» در لغت، به معناى زیادى و ارتفاع و بلندى است.
[1066] در مورد «عَوْل» حدیثی به مضمون ذیل نقل شده است: «ممکن نیست خداوندى که حساب همه چیز، حتّی ریگ­هاى بیابان را دارد، سهام ارث را طورى قرار دهد که کسرى داشته باشد»؛ فروع کافی، ج7، کتاب المواریث،باب فی ابطال العول، ص79. بنابراین، حتماً خداوند متعال در این گونه موارد، قانونى وضع کرده که با توجّه به آن، کمبودى متصوّر نیست، شرح این قانون در روایات اهل بیت‰ بیان شده است.
[1067] به قسمت «ششم»، از مسألۀ «1170» مراجعه شود.
[1068] به مسألۀ «1196» مراجعه شود.
[1069] «تعصیب» در لغت، مصدر باب تفعیل از ریشۀ «عصب»، به معنای محکم کردن، احاطه کردن می‌باشد و واژۀ «عَصَبة المتوفّیٰ» نیز از همین ریشه، به معنای «خویشان مذکّر متوفّیٰ» مانند برادر و عمو می‌باشد. حکمت این نام‌گذاری، آن است که در زندگی عشیره­ای و قبیله‌ای گذشته، این افراد در اطراف شخص بوده و از او حمایت می‌کردند.
[1070] به مسألۀ «1159» مراجعه شود.
[1071] به مسألۀ «1165» مراجعه شود.