مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

شرایط زنی كه طلاق داده می­شود

مسأله 496. زنی كه طلاق داده می­شود، لازم است دارای شرایط ذیل باشد:

1. همسر دائمی فرد باشد؛

2. در صورت تعدّد همسرهای دائمی، زن معیّن باشد؛

3. در هنگام طلاق، از حیض و نفاس پاک باشد؛

4. در ایّام پاكی كه طلاق داده می‌شود، با وی نزدیكی صورت نگرفته باشد.

توضیح این موارد، در مسائل بعد ذکر می‌شود.

· شرط اول: همسر دائمی فرد باشد

مسأله 497. طلاق، اختصاص به عقد دائم دارد و طلاق دادن همسر موقّت صحیح نیست و جدا شدن زن و شوهر در عقد موقّت با «پایان یافتن مدّت عقد موقّت» یا «بخشیدن مدّت باقیمانده توسط مرد» محقّق می‌شود که توضیحات بیشتر آن در فصل «ازدواج»، مبحث «عقد موقّت» مسائل «341 و بعد از آن» ذکر شد.

· شرط دوّم: در صورت تعدّد همسرهای دائمی، زن معیّن باشد

مسأله 498. اگر مرد دو یا چند همسر دائمی دارد به هنگام طلاق باید آن را معیّن کند. بنابراین، اگر یکی از همسرانش را بدون تعیین طلاق دهد، مثلاً بگوید: «إحْدیٰ زَوْجاتی طالِق» طلاق مذکور صحیح نیست، ولی اگر به قصد طلاق زن معیّنی از همسرانش بگوید: «زَوْجَتی طالِق» صحیح است و گفتۀ وی در مورد اینکه کدام همسر دائمیش را طلاق داده - بدون حضور در نزد حاکم شرع و سوگند نزد وی - پذیرفته می­شود.

· شرط سوّم: در وقت طلاق از حیض و نفاس پاک باشد

مسأله 499. اگر زن در حال حيض یا نفاس طلاق داده شود - به جز استثنائاتی که در مسائل «501 و 502» ذکر می‌شود - طلاق باطل است؛

البتّه، چنانچه زن از حیض و نفاس پاک شده، ولی هنوز غسل نكرده باشد، طلاق وی صحیح است.

مسأله 500. اگر زن در «ایّام پاكی بین دو خون از یک حیض یا نفاس» [412] طلاق داده شود، صحیح بودن چنین طلاقی محلّ اشكال است و بنابر احتیاط واجب مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود؛ مانند اینکه صیغۀ طلاق بعد از پاكی دوباره خوانده شود.

مسأله 501. طلاق دادن زن در حال حيض يا نفاس در سه صورت صحيح است:

صورت اوّل: شوهرش بعد از ازدواج با او نزديكى نكرده باشد. [413]

صورت دوّم: معلوم باشد که زن حامله و آبستن است، هرچند اطلاع از آن، با روش‌های علمی مورد تأیید كارشناسان و اهل خبره - كه از حدس و گمانه‌زنی و نظرات شخصی دور است - حاصل شده باشد؛

امّا اگر حامله بودن زن معلوم نبوده و شوهر در حال حيض او را طلاق دهد و بعد بفهمد آبستن بوده، آن طلاق باطل است و چنانچه قصد طلاق داشته باشد، بايد صيغۀ طلاق را مجدّداً - با رعایت شرایط شرعی آن - جارى نماید.

صورت سوّم: شوهر، غایب [414] یا در حکم آن باشد [415] كه در این صورت با رعايت دو شرط مى­تواند همسرش را طلاق دهد:

الف. اطلاع یافتن از اینکه زن پاک می‌باشد یا در حال حیض یا نفاس است، ممکن نباشد. بنابراين، اگر برای مرد مقدور است از طریق نشانه­های شرعی - مانند آگاهی از عادت وقتیّۀ زن - یا غیر آن از وضعیّت همسرش اطلاع یابد، طلاق دادن وی صحیح نیست.

ب. بنابر احتياط واجب حداقل يک ماه قمری از جدا شدن مرد از همسرش یا آنچه موجب عدم اطلاع از وضعیّت وی شده است، بگذرد و بعد او را طلاق دهد و احتياط مستحب آن است كه سه ماه قمری فاصله شده باشد.

شايان ذكر است، حكم مذكور مربوط به زنى است كه معمولاً حائض مى‌شود، امّا اگر زن حائض نمى­شود، ولى در سنّ بانوانى است كه حيض مى‌بينند، لازم است سه ماه از آخرين نزدیكی [416] با آن زن بگذرد.

مسأله 502. اگر زوج غایب نباشد، ولی به سبب زندانى بودن یا مریضی يا ترس يا كتمان همسرش نتواند از وضعيّت پاكى يا حيض و نفاس وی اطلاع پيدا كند، همانند فرد غايب مى­تواند با رعايت دو شرط مذکور در مسألۀ قبل همسرش را طلاق دهد.

مسأله 503. اگر شوهر با اعتقاد به پاک بودن زن از حیض و نفاس او را طلاق دهد و بعد معلوم شود­ زن در هنگام طلاق در حال حيض یا نفاس بوده، طلاق او باطل است؛ مگر در مواردی كه در مسائل «501 و 502» بيان شد.

مسأله 504. اگر شوهر با اعتقاد به اینکه همسرش در حال حیض یا نفاس است او را طلاق دهد و بعد معلوم شود زن در هنگام طلاق پاک بوده، [417] طلاق وی صحيح است.

مسأله 505. اگر فرد بداند‏ همسرش در حال حيض يا نفاس است و از او جدا شود - مثلاً مسافرت برود - چنانچه همسرش از زنانی است که لازم است طلاق وی در پاکی واقع شود، بايد جهت طلاق دادن او تا مدّتى كه يقين يا اطمينان پيدا كند همسرش از آن حيض يا نفاس پاک شده، صبر نمايد و بعد از آن، چنانچه برایش معلوم نباشد كه همسرش در ایّام پاکی است يا حيض یا نفاس جديدى بر او عارض شده - با وجود دو شرطی كه در صورت سوّم مسألۀ «501» بیان شد – می‌تواند وی را طلاق دهد.

· شرط چهارم: در ایّام پاكی كه طلاق داده می­شود، شوهرش با وی نزدیكی نکرده باشد

مسأله 506. اگر مرد با همسرش در حالى كه حائض نبوده و پاک است نزديكى كند، [418] برای طلاق دادن او بايد صبر كند تا دوباره حيض ببيند و پاک شود؛ مگر در موارد استثنائی که در مسألۀ «508» ذکر می‌شود.

مسأله 507. اگر فردی غیر از شوهر در ایّام پاکی زن با وی نزدیکی نماید - چه وطی به شبهه و چه زنا - ولی شوهرش با او نزدیکی نکرده باشد، [419] شوهر می­تواند در همان ایّام پاکی، زن را طلاق دهد.

مسأله 508. طلاق دادن زن در ایّام پاكی كه با او نزدیكی شده، در چهار صورت اشكال ندارد:

صورت اوّل: زن نابالغ باشد (نه سال قمریش تمام نشده باشد)؛ البتّه نزدیکی با زوجۀ نابالغ شرعاً حرام است.

صورت دوّم: زن، یائسه باشد؛

شایان ذکر است، چنانچه سنّ زن - سیّده یا غیر سیّده - به 60 سال قمری برسد، «یائسه» محسوب می­شود؛ بلکه اگر زن - سیّده یا غیر سیّده - به 50­ سال قمری [420] رسیده باشد و به جهت بالا رفتن سنّش [421] خون حيض نبيند و اميد بازگشت آن را هم نداشته باشد، «یائسه» به حساب می­آید. [422]

صورت سوّم: معلوم باشد که زن حامله و آبستن است، هرچند اطلاع از آن، با روش‌های علمی مورد تأیید كارشناسان و اهل خبره - كه از حدس و گمانه‌زنی و نظرات شخصی دور است - حاصل شده باشد.

بنابراین، اگر حامله بودن زن معلوم نباشد و شوهر در ایّام پاكی كه با او نزدیكی كرده وی را طلاق دهد و بعد بفهمد آبستن بوده، آن طلاق باطل است و چنانچه قصد طلاق دارد بايد صيغۀ طلاق را مجدّداً - با رعایت شرایط شرعی آن - جارى نماید.

صورت چهارم: زن در سنّ بانوانى باشد كه حيض مى­بينند، امّا حيض نشود، [423] كه در این صورت شوهر می­تواند بعد از سپری شدن سه ماه از آخرین نزدیكی [424] او را طلاق دهد [425] و اگر قبل از گذشت اين مدّت او را طلاق دهد، طلاق باطل است.

مسأله 509. اگر مرد با همسرش در حال حيض عمداً يا به جهت ندانستن مسأله يا فراموشى نزديكى كند و بخواهد او را طلاق دهد، بايد صبر كند تا دوباره حيض ببيند و پاک شود؛ مگر در مورد زنی که حامله بودن او معلوم است، با توضیحی که در صورت سوّم مسألۀ قبل ذکر شد.

مسأله 510. اگر با زنى كه از خون حيض و نفاس پاک است نزديكى كند [426] و سپس از او جدا شود، مثلاً مسافرت نمايد، تا زمانى كه مى­داند زن از ایّام پاكى كه با او نزديكى نموده، به پاكى بعد از آن منتقل نشده، نمی‌تواند وی را طلاق دهد؛

امّا اگر شک داشته باشد و احتمال عقلايى دهد كه زن بعد از آن پاكى، خون ديده و حائض شده و از آن پاک گرديده است، با رعايت دو شرطی كه در صورت سوّم از مسأله «501» بیان شد، مى­تواند همسرش را طلاق دهد.

مسأله 511. اگر زن بگوید: «از حیض و نفاس پاک هستم»، شوهرش می­تواند به اعتماد گفتۀ همسرش او را - با رعایت شرایط شرعی - طلاق دهد و چنانچه بعد از وقوع طلاق، زن ادّعا نماید در حال طلاق پاک نبوده است، ادّعایش پذیرفته نمی‌شود؛ مگر آنکه گفتۀ وی از طریق شرعی مانند شهادت دادن دو مرد عادل (بیّنه) ثابت شود.

مسأله 512. اگر فرد همسرش را - با رعایت شرایط شرعی - طلاق دهد، ولی بعداً زن ادّعا کند طلاق در ایّام حیض یا نفاس واقع شده است و زوج این امر را انكار نماید، در مقام مرافعه نزد حاكم شرع، گفتار زوج با قسم خوردن پذیرفته می­شود، به شرط آنكه خلاف ظاهر نباشد.


[412] توضیح آن در جلد اوّل، فصل «خون­های سه‌گانۀ مخصوص بانوان»، مسائل «525 و 634» ذکر شد.
[413] حکم مذکور، شامل نزدیکی از پشت هم می‌شود.
[414] مثل اینكه مسافرت رفته و از همسرش دور است و دسترسی به وی ندارد.
[416] حکم مذکور شامل نزدیکی از پشت هم می‌شود.
[417] البتّه، با رعایت شرط چهارم.
[418] هرچند نزدیکی از پشت باشد.
[419] همان.
[420] 50­ سال قمری، تقریباً برابر با 48­ سال و 186­ روز شمسی است و 60 سال قمری، تقریباً برابر با 58­ سال و 77 روز شمسی است. شایان ذکر است، به علّت وجود موقعیّت‌‌های ‌جغرافیایی ‌مختلف در سطح کرۀ زمین و یکسان نبودن تعداد روزهای ‌ماه‌‌های ‌سال و نیز تقریبی بودن محاسبۀ مذکور و عدم لحاظ ساعت و ثانیه در آن و جهات تأثیر‌گذار دیگر، گاه تاریخی که بر اساس این محاسبه به دست می­آید، یک یا دو روز متغیّر است. بنابراین، تا حدّ دو روز احتیاط در مورد این محاسبه رعایت گردد و برای ‌آنکه محاسبه دقیق‌تر از این باشد، باید هر موردی جداگانه حساب شود.
[423] فرق ندارد این امر به جهت اصل خلقت باشد يا به سبب عارضه­ای مانند بيمارى يا مصرف دارو حاصل شده باشد يا به جهت عادتى كه در امثال او جارى است؛ مثل اينكه زن در ايّام شير دادن يا در اوائل سنّ بلوغش باشد.
[426] حکم مذکور شامل نزدیکی از پشت هم می‌شود.