مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

بخشش دین و بریء الذمّه کردن بدهکار

مسأله 915. اگر طلبكار، طلب خويش [817] از بدهکار را اسقاط کرده و وی را ابراء ذمّه نماید، صحيح است و قبول بدهکار لازم نیست [818] و در این صورت، بدهکار بریء الذمّه شده و طلبکار ديگر حقّ رجوع و پشیمانی ندارد؛ [819]

به عنوان مثال، زنی که 50 سکّه بهار آزادی در ذمّۀ شوهرش بابت مهریّه طلبکار است، چنانچه بدون اکراه و اجبار مهریّه را اسقاط کرده و به شوهرش ببخشد (وی را بریء الذمّه نماید)، صحیح است و دیگر حقّ پشیمانی و رجوع ندارد، هرچند شوهر از خویشاوندان نسبی وی نباشد. [820]

البتّه در مورد مسألۀ بعد، بدهی که فرد نسبت به آن بریء الذمّه شده، ‌دوباره به ذمّۀ وی برمی‌گردد.

مسأله 916. اگر در معاوضه، مثل خريد و فروش يا آنچه شبیه معاوضه است - مانند طلاق خُلع یا مبارات - شخص مالی را كه در ذمّۀ بدهكار از او طلب دارد، عوض قرار دهد، سپس آن معاوضه فسخ شود يا آنچه شبیه معاوضه است ملغیٰ گردد، دينی كه ساقط شده بود، دوباره به ذمّه بر می­گردد؛

مثلاً چنانچه طلبكار كالايی را از بدهكار خريداری نمايد و عوض آن را طلبی كه در ذمّۀ او دارد قرار دهد، سپس به جهتی معاملۀ مذكور فسخ شود، دوباره طلب به ذمّۀ بدهكار بر می­گردد.

همین طور، اگر زن مهريّه يا شیء ديگری را كه در ذمّۀ شوهرش از او طلبكار است به عنوان «عوض طلاق خُلع يا مبارات» بذل نماید و طلاق بگیرد، از آنجا که می­تواند تا قبل از تمام شدن عدّۀ طلاق خلع یا مبارات از بذل خويش برگردد، چنانچه این کار (رجوع به بذل) را انجام دهد، مرد مجدّداً به مهر یا شیء مذکور بدهکار می­شود و نیز حقّ رجوع به زن را در ایّام عدّه خواهد داشت.


[817]. مانند قرض، ثمن معامله نسیه، اجرت کار، مهریّۀ بانوان.
[820]. در مورد هبۀ دین به مسألۀ «1276» رجوع شود و حکم صلح دین به‌طور مجّانی به قصد اسقاط طلب و ابراء ذمّۀ بدهکار در مسألۀ «861» ذکر شد.