مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

اموری كه روزه را باطل می‌كند (مفطرات روزه)

مسأله 50. چند مورد روزه را باطل می‌كند که عبارت است از:

اوّل: خوردن و آشامیدن؛

دوّم: جماع؛

سوّم: استمناء؛

چهارم: بنابر احتیاط واجب، دروغ بستن به خداوند متعال و پیامبر اکرم و جانشینان پیامبر‰؛

پنجم: رساندن غبار غلیظ به حلق بنابر احتیاط واجب؛

ششم: باقی ماندن بر جنابت تا اذان صبح؛

هفتم: باقی ماندن زن بر حیض و نفاس تا اذان صبح؛

هشتم: إماله كردن با اشیای روان؛

نهم: قی كردن.

و احكام این موارد، در مسائل بعد ذکر می‌شود.

· 1. خوردن و آشامیدن

مسأله 51. اگر روزه­دار با توجّه به اینكه روزه دارد عمداً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزۀ او باطل می‌شود، چه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد، مثل نان و آب، چه معمول نباشد، مثل خاک و شیره درخت و چه كم باشد چه زیاد، حتّی اگر آب کمی از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان برده و آن را فرو برد، روزه‌اش باطل می‌شود؛ مگر آنكه آن مقدار آب آن‌قدر اندک باشد که در آب دهان از بین رفته (مستهلک) حساب شود و در این حکم، فرقی بین اقسام روزه نیست.

مسأله 52. اگر فرد هنگامی كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، باید لقمه را از دهان بیرون آورد و چنانچه عمداً فرو ببرد، روزه‏اش باطل است و با توضیحی كه بعداً ذکر خواهد شد، كفّاره هم بر او واجب می‌شود.

مسأله 53. اگر روزه‏دار چیزی را كه بین دندان‌ها مانده است، عمداً فرو ببرد، روزه‏اش باطل می‌شود.

مسأله 54. كسی كه می‌خواهد روزه بگیرد، لازم نیست پیش از اذان دندان‌هایش را خِلال كند یا مسواک بزند، ولی اگر بداند غذایی كه بین دندان‌ها مانده، در روز فرو می‌رود، باید خِلال كند یا مسواک بزند.

مسأله 55. اگر روزه‏دار سهواً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزه‏اش باطل نمی‌شود و در این حکم فرقی بین اقسام روزه نیست.

مسأله 56. فرو بردن آب دهان، هرچند به علّت تصوّر كردن ترشی و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمی‌كند.

مسأله 57. فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا زمانی که به فضای دهان نرسیده باشد، اشكال ندارد؛ بلکه اگر داخل فضای دهان شود و آن را فرو ببرد، باز هم روزه‌‌اش باطل نمی‌شود، هرچند احتیاط مستحب است كه آن را فرو نبرد.

مسأله 58. آمپول و سِرُم، روزه را باطل نمی‌كند، هرچند آمپول تقویتی یا سرم قندی نمكی باشد.

مسأله 59. ریختن دارو در چشم و گوش، روزه را باطل نمی‌كند، هرچند مزۀ آن به گلو برسد؛ امّا اگر فرد دارو را در بینی بریزد، چنانچه نداند به حلق می‌رسد یا نه و قصد رساندن آن به حلق را هم نداشته باشد، روزه را باطل نمی‌كند.

مسأله 60. اگر به جهت عارضه‌ای مَنفذ و سوراخی در بدن ایجاد نمایند که از طریق آن آب و غذا وارد معده و دستگاه گوارش شود و بر داخل شدن غذا از طریق آن، عرفاً صدق خوردن و آشامیدن کند، روزه باطل می‌شود؛

همچنان که اگر فرد آب یا چیز دیگر را از طریق بینی وارد حلق و مری نماید، آشامیدن صدق نموده و روزه را باطل می‌کند.

مسأله 61. وارد كردن دستگاه آندوسكوپى در معده براى عكسبردارى - بدون اينكه چيزى كه مبطل روزه است همراه آن داخل مری یا معده شود - روزه را باطل نمی­کند؛

امّا اگر دستگاه به جهت تسهیل در وارد شدن به بدن یا مانند آن، به روغن یا مواد طبّی آغشته شده که وارد مری یا معده می­شود، موجب باطل شدن روزه می‌گردد.

مسأله 62. اگر فرد در حال روزه خون دماغ گردد و نداند که - مثلاً - بلند کردن سر و مانند آن موجب وارد شدن خون به حلقش می­شود یا نه و اتّفاقاً و بدون قصد خون وارد حلق گردد، اشکال ندارد و روزه­اش صحيح است؛

ولی اگر با اطلاع و توجّه، اقدام به این کار کند، در صورتی که مقدار خون واردشده به حلق طوری باشد که عرفاً صدق خوردن یا آشاميدن نماید - هرچند کم - روزه­اش باطل می­شود.

مسأله 63. فردی که مبتلا به بیماری خونریزی لثه است و می­داند در حال خواب، خون لثه بی‌اختیار فرو می­رود، اشکال ندارد و روزه­اش صحیح است و بیدار ماندن برای پیشگیری از فرو رفتن خون بر وی لازم نیست؛

ولی به محض بیدار شدن چنانچه دهان خونی باشد و خون مستهلک (از بینرفته) محسوب نشود، باید مراقبت كرده خون را بیرون بریزد یا دهان را شستشو دهد و اگر آب دهان خود را که همراه با خون غیر مستهلک است - هرچند به جهت مشقّت فوق‌العاده که معمولاً تحمّل نمی­شود - عمداً فرو ببرد، روزه­اش باطل می­شود؛ ولی اگر خون بدون اختیار فرو رود یا فراموش کند که روزه است و آن را فرو دهد، روزه­اش صحیح است.

مسأله 64. احساس تشنگی یا ضعف داشتن، به تنهایی، عذر شرعی برای افطار روزه نیست، ولی اگر تشنگی یا ضعف فرد به قدری زیاد است که در اثر آن به سختی زیادی بیفتد که معمولاً نمی‌شود آن را تحمّل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد؛

ولی چنین شخصی در ماه مبارک رمضان بنابر احتیاط واجب باید به مقدار ضرورت و از بین رفتن آن ضعف یا تشنگی فوق‌العاده - با توضیحاتی که ذکر شد - اکتفا نموده و در بقیّۀ روز از انجام کاری که روزه را باطل می‌کند، پرهیز نماید، هرچند در هر صورت، روزه، با خوردن یا آشامیدن وی باطل می‌شود.

البتّه کسی که مریض است و مثلاً مبتلا به بیماری سنگ کلیه یا زخم معده می‌باشد و روزه برای وی ضرر قابل توجّه دارد و لازم است جهت درمان یا پیشگیری از شدّت مرض، در بین روز زیاد آب بیاشامد یا غذا بخورد، روزه بر وی واجب نیست و آشامیدن آب یا خوردن غذا برایش جایز می‌باشد و واجب نیست در بقیّۀ روز از انجام كاری كه روزه را باطل می‌كند، خودداری نماید.

مسأله 65. جویدن غذا برای بچّه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها كه فرد قصد فرو بردن آن را ندارد و معمولاً نیز به حلق نمی‌رسد، هرچند اتّفاقاً فرو برود، روزه را باطل نمی‌كند؛ ولی اگر انسان از اوّل بداند كه به حلق می‌رسد و این کار را عمداً انجام دهد، روزه‏اش باطل شده و قضا و کفّاره بر او واجب می‌شود.

مسأله 66. مضمضۀ زیاد برای روزه‏دار مكروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو ببرد، باید آبی که از بیرون دهان در هنگام مضمضه، وارد دهان شده - و آن ‌قدر کم نیست که در آب دهان از بین رفته (مستهلک) حساب شود - را بیرون بریزد و بهتر آن است كه سه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد، هرچند با یک بار هم آن آب، از دهان خارج شده باشد.

مسأله 67. اگر انسان بداند به جهت مضمضه، بی­اختيار يا از روی فراموشی آب وارد گلويش می‏شود، نبايد مضمضه كند و اگر در اين صورت، در روزۀ ماه مبارک رمضان مضمضه كرد، ولی اتّفاقاً آب فرو نرفت، صحیح بودن روزه‌اش محلّ اشکال است و بنابر احتياط واجب روزۀ آن روز را تمام کند و بعداً قضای آن را به‌جا آورد؛

بلکه اگر فرد روزه­دار نداند به جهت مضمضه بی‌اختیار آب فرو می‌رود، چنانچه با توجّه به اینکه روزه است برای «رفع عطش و تشنگی» مضمضه کند و بی‌اختیار آب فرو رود روزه‌اش باطل می‌شود و قضای آن واجب است و تفصیل این مطلب در مسألۀ «160» مورد نهم خواهد آمد.

· 2. جِماع

مسأله 68. جماع (آمیزش) روزه را باطل می‌كند، هرچند فقط به مقدار ختنه‏گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید.

مسأله 69. اگر كمتر از مقدار ختنه‏گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمی‌شود؛ ولی در مورد شخصی كه ختنه‏گاه ندارد، اگر كمتر از مقدار ختنه‏گاه داخل شود نیز روزه‏اش باطل می‌شود.

مسأله 70. اگر فرد عمداً قصد جماع نماید و شک كند كه به انداز ختنه‏گاه داخل شده یا نه، حكم این مسأله از مسألۀ «43» معلوم می‌شود و در هر صورت اگر فرد كاری كه روزه را باطل می‌كند انجام نداده باشد، كفّاره بر او واجب نیست.

مسأله 71. اگر انسان فراموش كند كه روزه است و جماع نماید، یا او را به جماع مجبور نمایند، طوری كه از اختیار او خارج شود روزۀ او باطل نمی‌شود، ولی چنانچه در بین جماع یادش بیاید، یا اجبار از او برداشته شود و اختیار پیدا کند باید فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود روزه‌اش باطل است.

· 3. استمناء

مسأله 72. اگر روزه‏دار استمناء كند روزه‏اش باطل می‌شود. استمناء، یعنی اینكه مرد با خود یا به صورت دیگری غیر از جماع، كاری كند كه منی از او بیرون آید و محقّق شدن این امر در مورد زنان [32] با انجام کاری - غیر از جماع - است که موجب جنابت آنان گردد و توضیح آن در جلد اول مبحث «جنابت» مسألۀ «432» ذکر شد.

مسأله 73. اگر بی‌اختیار منی از انسان بیرون آید، روزه‏اش باطل نیست.

مسأله 74. هر گاه روزه‏دار بداند كه اگر در روز بخوابد محتلم می‌شود، یعنی در خواب منی از او بیرون می‌آید، جایز است بخوابد، هرچند به سبب نخوابیدن به زحمت نیفتد و اگر محتلم شود، روزه‏اش باطل نمی‌شود.

مسأله 75. اگر روزه‏دار در حال بیرون آمدن منی از خواب بیدار شود، واجب نیست از بیرون آمدن آن جلوگیری كند.

مسأله 76. روزه‏داری كه محتلم شده، می‌تواند ادرار كند هرچند بداند به سبب ادرار كردن، باقیماندۀ منی از مجرا بیرون می‌آید.

مسأله 77. روزه‏داری كه محتلم شده، اگر بداند منی در مجرا مانده و در صورتی كه قبل از غسل ادرار نكند، بعد از غسل منی از او بیرون می‌آید، احتیاط مستحب آن است كه پیش از غسل ادرار كند.

مسأله 78. كسی كه عمداً به قصد بیرون آمدن منی، مثلاً با زن خود بازی و شوخی كند و منی از او بیرون نیاید، در صورتی که توجّه به مفطر بودن این عمل داشته، اگر دوباره نیّت روزه نكند، روزۀ او باطل است و چنانچه دوباره نیّت روزه كند، بنابر احتیاط واجب، باید روزه را به قصد قربت مطلقه [33] تمام كند و قضا هم بنماید.

مسأله 79. اگر روزه­دار بدون قصد بیرون آمدن منی مثلاً با زن خود بازی و شوخی كند، چنانچه یقین یا اطمینان داشته باشد كه منی از او خارج نمی‌شود - هرچند اتّفاقاً منی بیرون آید - روزۀ او صحیح است، ولی اگر اطمینان ندارد، در صورتی كه منی از او بیرون آید، روزه‏اش باطل است.

· 4. دروغ بستن به خداوند متعال و پیامبرˆ و ائمّۀ اطهار‰ بنابر احتياط

مسأله 80. اگر روزه‏دار با گفتن یا نوشتن یا اشاره و مانند اینها به خداوند متعال یا پیامبر اکرمˆ یا ائمّۀ اطهار‰ عمداً نسبتی را - چه در امور دینی و چه در امور دنیوی - بدهد كه آن نسبت دروغ باشد، هرچند فوراً بگوید «دروغ گفتم» یا توبه كند، روزۀ او بنابر احتیاط واجب باطل است.

بنابراین، اگر مثلاً در روزۀ ماه رمضان چنین کند، بنابر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را به قصد قربت مطلقه [34] تمام کند و قضای آن را هم بگیرد.

این حکم بنابر احتیاط مستحب، در مورد دروغ بستن به حضرت زهراƒ و سایر پیامبران و جانشینان آنان‰نیز جاری است. [35]

شایان ذکر است اگر روزه‌دار خبر دروغ مذکور را در خلوت بگوید یا در حضور شنونده‌ای که معنای آن را نمی‌فهمد بگوید - مثل اینکه به فارسی سخن بگوید و مخاطب انگلیسی‌زبان یا عرب‌زبان بوده و معنای آن را نفهمد - روزه‌اش باطل نمی‌شود؛ امّا اگر کسی که معنای خبر مذکور را می‌فهمد بشنود یا در معرض شنیدن چنین کسی باشد - مانند صورتی که صدا ضبط شده و در اختیار وی قرار گیرد ‌- روزه‌اش بنابر احتیاط واجب - با توضیحی که گذشت - باطل می‌شود.

مسأله 81. اگر روزه­دار بخواهد خبری را بگوید كه دلیل معتبری بر راست بودن آن ندارد و نمی‌داند راست است یا دروغ، چنانچه آن را به صورت نقل بگوید و آن را مستقیماً به پیامبر اکرم ˆ و ائمّۀ اطهار ‰ نسبت ندهد، روزه­اش صحیح است، وگرنه بنابر احتیاط واجب روزه­اش به معنایی که در مسألۀ قبل ذکر شد، باطل است.

مسأله 82. اگر انسان چیزی را به اعتقاد اینكه راست است از قول خداوند متعال یا پیامبر اکرم یا ائمّۀ اطهار‰ نقل كند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزه‏اش باطل نمی‌شود.

مسأله 83. اگر فرد چیزی را كه می‌داند دروغ است، به خداوند متعال یا پیامبر اکرم یا ائمّۀ اطهار نسبت دهد و بعد بفهمد آنچه را كه گفته راست بوده، اگر توجّه داشته كه این كار روزه را باطل می‌كند، بنابر احتیاط واجب، باید روزه را به قصد قربت مطلقه تمام كند و قضای آن را هم به‌جا آورد.

مسأله 84. اگر انسان دروغی را كه دیگری ساخته، عمداً به خداوند متعال یا پیامبر اکرم یا ائمّۀ اطهار نسبت دهد، بنابر احتیاط لازم، روزه‏اش به معنایی که در مسألۀ «80» ذکر شد، باطل می‌شود؛ ولی اگر از قول كسی كه آن دروغ را ساخته، بدون تأیید گفتۀ وی آن را نقل كند، روزه­اش باطل نمی­شود. [36]

مسأله 85. اگر از روزه‏دار بپرسند كه آیا پیامبر چنین مطلبی فرموده‏اند؟ و او جایی كه در جواب باید بگوید: «نه»، عمداً بگوید: «بلی»، یا جایی كه باید بگوید: «بلی»، عمداً بگوید: «نه»، روزه‏اش بنابر احتیاط واجب، به معنایی که در مسألۀ «80» ذکر شد، باطل می‌شود و این حکم، در مورد خداوند متعال یا ائمّۀ اطهار‰ نیز جاری است.

مسأله 86. اگر از قول خداوند متعال یا پیامبر اکرم و ائمّۀ اطهار‰ حرف راستی را بگوید، بعد در هنگامی که روزه است، بگوید: «دروغ گفتم» یا به آنان دروغی را نسبت بدهد و موقعی كه روزه می‌باشد، بگوید: «آنچه قبلاً گفته‌‌ام راست است»، بنابر احتیاط لازم، روزه‌اش به معنایی که در مسألۀ «80» ذکر شد، باطل می‌شود، مگر آنكه منظورش، بیان حال خبرش باشد که در این صورت، روزه‌‌اش باطل نمی‌‌شود. [37]

مسأله 87. فردی که قرآن کریم را غلط می‌خواند یا بعضی از کلمات آن را اشتباه تلفّظ می‌کند، می‌تواند در حال روزه قرآن بخواند در صورتی که قصد حکایت از قرآنی که حقیقةً از طرف خداوند متعال نازل شده است را نداشته باشد و در این صورت روزه‌اش، صحیح است.

· 5. رساندن غبار غلیظ به حلق بنابر احتياط

مسأله 88. رساندن غبار غلیظ به حلق بنابر احتیاط واجب روزه را باطل می‌كند، چه غبار از چیزی باشد كه خوردن آن حلال است مثل آرد، یا غبار چیزی باشد كه خوردن آن حرام است مثل خاک.

بنابراین، روزه­داری که مثلاً در روزۀ ماه مبارک رمضان غبار غلیظ به حلقش رسانده، بنابر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را به قصد قربت مطلقه [38] تمام کرده و قضای آن را هم بگیرد؛ البتّه اگر ذرّات غبار غلیظ در داخل دهان طوری جمع شود که فرو بردن آن عرفاً خوردن محسوب شود، روزه باطل می‌شود.

مسأله 89. احتیاط واجب آن است كه روزه‏دار دود سیگار و تنباكو و مانند اینها از سایر دخانیات را به حلق نرساند. همچنین، از رساندن سایر دودهای غلیظ به حلق، بنابر احتیاط واجب، پرهیز نماید.

بنابراین، اگر عمداً این کار را انجام دهد، بنابر احتیاط واجب باید روزۀ آن روز را به قصد قربت مطلقه [39] تمام کرده و قضای آن را هم بگیرد.

مسأله 90. رساندن غبار غیر غلیظ به حلق، روزه را باطل نمی‌كند.

مسأله 91. بخار آب روزه را باطل نمی‌‌کند، هرچند غلیظ باشد؛ البتّه اگر در فضای دهان تبدیل به قطرات آب شود و روزه­دار عمداً آن را فرو دهد، که در این صورت روزه‌‌اش باطل می‌شود؛ مگر آن ‌قدر اندک باشد که در آب دهان، از بین رفته حساب شود.

مسأله 92. اگر به علّت باد یا طوفان، غباری غلیظ پیدا شود و طوری باشد که معمولاً چنین غباری، در صورت عدم مراقبت، به حلق می‌رسد و انسان با اینكه متوجّه است و می‌تواند مواظبت كند، مواظبت نكند و آن غبار به حلق برسد، بنابر احتیاط واجب روزه‏اش - با توضیحی که در مسألۀ «88» ذکر شد - باطل می‌شود؛ امّا لازم نیست از گرد و غباری که در اثر وزش باد یا طوفان پدید می‌آید و پرهیز از آن معمولاً دشوار و سخت است، پرهیز شود.

مسأله 93. اگر روزه­دار مواظبت نكند و غبار یا دود و مانند اینها وارد حلق وی شود، چنانچه یقین یا اطمینان داشته كه به حلق نمی‌رسد، روزه‏اش صحیح است. همچنین است حکم، اگر گمان می‌كرده كه به حلق نمی‌رسد و بدین جهت مواظبت ننموده است، ولی احتیاط مستحب آن است كه در این صورت، قضای آن روزه را نیز به‌جا آورد.

مسأله 94. اگر فرد فراموش كند كه روزه است و مواظبت نكند، یا بی‌‌اختیار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزه‏اش باطل نمی‌شود.

مسأله 95. «اسپری آسم» كه برای تنگی نفس استعمال می‌شود، اگر دارو را فقط وارد ریه و شش‌ها می‌‌كند و دارو وارد مری نمی‌‌شود، روزه را باطل نمی‌‌کند.

· 6. باقیماندن بر جنابت تا اذان صبح

مسأله 96. فردی که جنب است، باید قبل از اذان صبح ماه مبارک رمضان غسل کند یا چنانچه وظیفه‌اش تیمّم است تیمّم کند. توضیح احکام باقی ماندن بر جنابت در اقسام مختلف روزه، در مسائل آینده ذکر می‌شود.

مسأله 97. اگر فرد جنب عمداً در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نكند یا اگر وظیفه‏اش تیمّم است تیمّم ننماید، باید روزۀ آن روز را تمام كند و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه [40] انجام دهد؛ سپس باید روز دیگری را نیز روزه بگیرد و چون معلوم نیست روزۀ آن روز دیگر، قضا است یا عقوبت، آن روز را نیز به قصد آنچه وظیفۀ اوست قربةً إلی اللّه روزه بگیرد.

مسأله 98. باقی ماندن غیر عمدی بر جنابت تا اذان صبح در ماه مبارک رمضان اشکال ندارد؛

نیز کسی که از جنابت خویش اطلاع نداشته است (جاهل به موضوع بوده، نه اینکه حکم جنابت را نمی‌دانسته) چنانچه در بین روز ماه مبارک رمضان یا بعد از آن متوجّه شود که جنب بوده و با حال جنابت روزه گرفته است، روزه اش صحیح می‌باشد.

همچنین، کسی که می‌دانسته جنب است و با اعتقاد به اینکه در اعضای بدنش مانعی نیست، غسل جنابت انجام داده و روزه گرفته، سپس در بین روز یا بعد از آن متوجّه شود که اتّفاقاً مانعی در اعضای بدن به هنگام غسل بوده یا به دلیل دیگری (به علّت جهل به موضوع)، غسلش باطل بوده، مثل اینکه بفهمد غسل برایش ضرر قابل توجّهی داشته یا آب غسل نجس بوده است، روزه او صحیح می‌باشد و قضا نیز ندارد، ولی اگر با آن حال نماز خوانده، نمازش باطل است.

مسأله 99. كسی كه می‌خواهد قضای روزۀ ماه رمضان را بگیرد، هر گاه تا اذان صبح عمداً جنب بماند، نمی‌تواند آن روز را روزه بگیرد و اگر از روی عمد نباشد، می‌تواند در آن روز، روزۀ قضای ماه مبارک رمضان بگیرد، هرچند احتیاط مستحب است که آن روز را روزۀ قضا نگیرد.

مثلاً فردی كه می‌خواهد قضای روزۀ ماه رمضان را بگیرد، اگر بعد از اذان صبح از خواب بیدار شود و متوجّه شود محتلم شده و بداند قبل از اذان محتلم شده است، می‌تواند آن روز را به قصد قضای ماه رمضان روزه بگیرد، هرچند احتیاط مستحب ترک این کار است.

مسأله 100. اگر فرد جنب در غیر روزۀ ماه رمضان و قضای آن - هر روزۀ واجب یا مستحب دیگر - عمداً تا اذان صبح بر حال جنابت باقی بماند، اشکال ندارد و می‌تواند آن روز را روزه بگیرد.

مسأله 101. اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از یک روز یادش بیاید، باید روزۀ آن روز را قضا نماید و اگر بعد از چند روز یادش بیاید، روزۀ هرچند روزی را كه می­داند جنب بوده قضا نماید؛ مثلاً اگر نمی‌داند سه روز جنب بوده یا چهار روز، باید روزه سه روز را قضا كند و اگر در همان روز یادش بیاید، باید روزۀ آن روز را تمام كند و احتیاط واجب آن است كه در آن، قصد قربت مطلقه داشته باشد و علاوه بر آن، قضای روزه را نیز باید انجام دهد و منظور از قضا در این مسأله، به معنایی است كه در مسألۀ «97» ذکر شد.

شایان ذکر است، این حکم اختصاص به روزۀ ماه مبارک رمضان دارد و شامل سایر اقسام روزه نمی‌شود.

مسأله 102. کسی که می‌دانسته جنب است، ولی واجب بودن روزۀ فردا یا روزهای بعد در ماه رمضان را فراموش نموده، مثلاً فراموش کرده که فردا اوّل ماه رمضان است و بعد از اذان صبح ملتفت واجب بودن روزۀ آن روز می‌شود، حکمی که در مسألۀ «98» بیان شد در مورد آن جاری می­شود. بنابراین، اگر مفطری انجام نداده و قبل از ظهر است باید آن روز را روزه بگیرد و روزه‌اش صحیح می‌باشد و قضا بر عهدۀ او ثابت نیست.

مسأله 103. كسی كه در شب ماه رمضان برای هیچ كدام از غسل و تیمّم وقت ندارد و به وقت نداشتن هم توجّه دارد، اگر خود را جنب كند، حکم باقیماندن عمدی بر جنابت را دارد که در مسألۀ «97» ذکر شد.

مسأله 104. اگر فرد بداند وقت برای غسل ندارد و وقت او تنها به اندازۀ تیمّم است و خود را جنب کند و در وقت باقیمانده تیمّم نماید، روزه‌اش صحیح است.

شایان ذکر است، به لحاظ حکم تکلیفی، احتیاط واجب در ترک این کار است. [41]

مسأله 105. كسی كه در شب ماه رمضان جنب است و وقت برای غسل دارد، چنانچه عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود، باید تیمّم كند و روزه بگیرد و در این صورت روزه‏اش صحیح است، هرچند گناهکار می‌باشد.

مسأله 106. اگر روزه‏دار در روز محتلم شود، [42] واجب نیست فوراً غسل كند.

مسأله 107. كسی كه مسّ میّت كرده، یعنی جایی از بدن خود را به بدن میت رسانده، می‌تواند بدون غسل مسّ میّت، روزه بگیرد و اگر در حال روزه هم میّت را مسّ نماید، روزۀ او باطل نمی‌شود.

مسأله 108. کسی که در شب ماه رمضان جنب است، چنانچه بداند یا احتمال عقلایی دهد که اگر بخوابد تا اذان صبح بیدار نمی‌شود، بنابر احتیاط واجب نباید غسل نکرده بخوابد و در این حکم، فرقی بین مرتبه اوّل خوابیدن و دفعات بعد نیست.

مسأله 109. اگر فردی که جنب است در شب ماه رمضان برای «بار اوّل»، عمداً بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، حکم روزۀ او صورت‌های مختلفی دارد:

1. یقین یا اطمینان داشته باشد که اگر بخوابد قبل از اذان صبح بیدار می‌شود و با تصمیم به اینکه بعد از بیدار شدن غسل کند، بخوابد؛ در این صورت، روزۀ وی صحیح است.

2. یقین یا اطمینان داشته باشد یا احتمال عقلایی دهد که اگر بخوابد قبل از اذان صبح بیدار می‌شود، ولی نسبت به اینکه بعد از بیدار شدن باید غسل کند، توجّه نداشته و غافل باشد؛

در این صورت، باید روزۀ آن روز را تمام کند و بنابر احتیاط واجب، آن را به قصد قربت مطلقه انجام دهد و قضای آن را نیز به معنایی که در مسألۀ «97» ذکر شد، به‌جا آورد.

3. اطمینان به بیدار شدن نداشته باشد، ولی احتمال معقول دهد که بیدار شود و با تصمیم بر غسل کردن بخوابد؛

در این صورت، باید روزۀ آن روز را تمام کند و بنابر احتیاط واجب آن را به قصد قربت مطلقه انجام دهد و بنابر احتیاط واجب قضای آن را نیز به معنایی که در مسألۀ «97» ذکر شد، به‌جا آورد.

4. بداند اگر بخوابد تا اذان صبح بیدار نمی‌شود؛

5. یقین یا اطمینان داشته باشد یا احتمال معقول دهد که قبل از اذان صبح بیدار شود، ولی نخواهد بعد از بیدار شدن غسل کند؛

در این دو صورت (4 و 5)، باید روزۀ آن روز را تمام کند و بنابر احتیاط واجب آن را به نیّت قربت مطلقه انجام دهد و قضا - به معنایی که در مسألۀ «97» ذکر شد - و کفّاره بر او واجب می‌شود.

6. یقین یا اطمینان داشته باشد یا احتمال معقول دهد که قبل از اذان صبح بیدار می‌شود، ولی تردید داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند یا نه؛

این صورت، بنابر احتیاط واجب حکم مورد قبل را دارد.

مسأله 110. اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود و یقین یا اطمینان داشته باشد یا احتمال معقول دهد كه اگر دوباره بخوابد، قبل از اذان صبح بیدار می‌شود و تصمیم هم داشته باشد كه بعد از بیدار شدن غسل كند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بیدار نشود، باید آن روز را روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه انجام دهد. سپس باید روزۀ آن روز را به معنایی كه در مسألۀ «97» ذکر شد، قضا كند؛

حکم مذکور برای کسی که از خواب دوّم بیدار شده و با شرایطی که ذکر شد، برای مرتبه سوّم بخوابد، نیز جاری است؛ البتّه در این صورت (خواب سوّم) به‌طور کلّی و در صورت اوّل (خواب دوّم) اگر احتمال عقلایی بیدار شدن می‌داده، امّا اطمینان به آن نداشته است، احتیاط مستحب است که کفّاره هم بدهد.

مسأله 111. خوابی كه در آن احتلام صورت گرفته است، «خواب اول» حساب می‌شود. بنابراین، اگر فرد پس از بیدار شدن از خواب احتلام، دوباره بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، همچنان‌که در مسألۀ قبل ذکر شد، باید به معنایی که در مسألۀ «97» بیان شد، روزۀ آن روز را قضا كند.

مسأله 112. اگر فرد جنب در شب ماه مبارک رمضان، به دلیل تنگی وقت یا ضرر داشتن آب و مانند آن وظیفه‌اش تیمّم باشد، واجب است تیمّم نماید؛ ولی بعد از انجام تیمّم لازم نیست تا اذان صبح بیدار بماند و می‌تواند بخوابد.

· 7. باقیماندن زن بر حیض و نفاس تا اذان صبح

مسأله 113. زنی که در شب ماه مبارک رمضان از حیض یا نفاس پاک شده است قبل از اذان صبح ماه مبارک رمضان باید غسل کند یا چنانچه وظیفه‌اش تیمّم است تیمّم کند و توضیح احکام باقیماندن بر حیض یا نفاس در اقسام مختلف روزه در مسائل بعد ذکر می‌شود.

مسأله 114. اگر زن در شب ماه رمضان قبل از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمداً غسل نكند و اگر وظیفه‏اش تیمّم است تیمّم ننماید، روزۀ آن روز را باید تمام كند و بنابر احتیاط واجب آن را به نیّت قربت مطلقه [43] انجام دهد، سپس باید در روز دیگری قضای آن را نیز بگیرد و چون معلوم نیست روزۀ آن روز دیگر، قضا است یا عقوبت است، آن روز را نیز به قصد قربت مطلقه روزه بگیرد.

مسأله 115. باقیماندن غیر عمدی بر حیض یا نفاس تا اذان صبح در ماه مبارک رمضان اشکال ندارد. بنابراین، هر گاه زن در شب ماه رمضان پیش از اذان صبح در واقع پاک شده باشد، ولی خودش با یقین یا اطمینان به اینکه هنوز پاک نشده، غسل ننماید و پس از اذان صبح، مثلاً بین‌الطّلوعَیْن متوجّه شود، باید روزه بگیرد و روزه‌اش صحیح است.

مسأله 116. در روزه قضای ماه رمضان اگر زن عمداً غسل و تیمّم را ترک كند، بنابر احتیاط واجب نمی‌تواند آن روز را روزۀ قضا بگیرد و چنانچه غیر عمدی بوده، اشکال ندارد.

مسأله 117. در غیر روزۀ ماه رمضان و قضای آن، از اقسام روزه‏های واجب و مستحب، اگر زن عمداً غسل و تیمّم را ترک كند و تا اذان صبح بر حیض یا نفاس باقی بماند اشکال ندارد و می‌تواند آن روز را روزه بگیرد.

مسأله 118. اگر زن قبل از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و برای غسل وقت نداشته باشد، باید قبل از اذان صبح تیمّم نماید و در این صورت روزه‌اش صحیح است. همچنین، اگر وقت وسعت دارد ولی آب برای زن ضرر داشته باشد، وظیفۀ او تیمّم است.

مسأله 119. زنی كه در شب ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شده، اگر عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود، باید تیمّم نماید و در این صورت روزۀ آن روزش صحیح است.

مسأله 120. اگر زن نزدیک اذان صبح در ماه مبارک رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و برای هیچ كدام از غسل و تیمّم وقت نداشته باشد، روزه‏اش صحیح است.

مسأله 121. اگر زن در ماه مبارک رمضان غسل حیض یا نفاس را فراموش كند و بعد از یک یا چند روز یادش بیاید، روزه‏هایی كه گرفته صحیح است. بنابراین، مسألۀ «101»، شامل غسل حیض یا نفاس نمی‌شود.

مسأله 122. اگر زن قبل از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود، ولی بخوابد و در انجام غسل كوتاهی کرده و تا اذان غسل نكند و در تنگی وقت تیمّم هم ننماید، باید روزۀ آن روز را تمام كند و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه انجام دهد. سپس روزۀ آن روز را به معنایی در مسألۀ «114» ذکر شد، قضا كند؛

ولی چنانچه كوتاهی نكند، هرچند سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند و در تیمّم كردن نیز كوتاهی نكند، روزۀ او صحیح است. بنابراین، احکام خاصّی که برای خواب اول و دوم و بیشتر، برای فرد جنب بیان شد، در مورد فرد حائض و نفساء، جاری نیست.

مسأله 123. اگر زن قبل از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و وظیفه‌اش به علّت کمی وقت یا ضرر داشتن آب و مانند آن تیمّم باشد، واجب است تیمّم کند، ولی بعد از انجام تیمّم لازم نیست تا اذان صبح بیدار بماند و می‌تواند بخوابد.

مسأله 124. زنی كه در حال استحاضۀ كثیره است - هرچند غسل‌‌های خود را با توضیحی كه در فصل احكام استحاضه گفته شد به‌جا نیاورد - روزۀ او صحیح است؛ همچنان كه در استحاضۀ متوسطه - هرچند غسل نكند - روزه‏اش صحیح است؛ البتّه احتیاط مستحب است که مستحاضۀ متوسطه یا کثیره غسل‌های روزانه خود را انجام دهد. [44]

مسأله 125. اگر زن روزه­دار بعد از اذان مغرب متوجّه شود که حیض شده و نداند آغاز حیض وی در بین روز واقع شده یا بعد از اذان مغرب بوده، روزۀ آن روز وی صحیح است.

مسأله 126. اگر زنی که حائض بوده بعد از اذان صبح ماه رمضان از خواب بیدار شود و ملتفت شود از حیض پاک شده است و شک نماید قبل از اذان صبح از حیض پاک شده یا بعد از آن، روزۀ آن روز بر وی واجب نیست و باید قضای آن را انجام دهد؛

امّا اگر زن در بین روزی که روزه گرفته شک نکند و بعد از اذان مغرب شک نماید که قبل از اذان صبح از حیض پاک شده یا بعد از آن، روزۀ آن روز وی صحیح است.

مسأله 127. اگر زن حائض قبل از اذان صبح ماه رمضان احتمال عقلایی دهد که از خون حیض پاک شده، باید در صورت امکان به کیفیّتی که در جلد اول، مبحث «حیض»، مسألۀ «600» بیان شد استبراء نماید و نمی­تواند در صورت شک، بدون استبراء بنا بر باقی بودن حیض بگذارد و غسل حیض یا تیمّم بدل از غسل حیض که در فرض پاک شدن از حیض، برای ورود به صبح، واجب است را ترک نماید.

در صورت مذکور، چنانچه عمداً و بدون عذر استبراء را ترک نماید و بعد از اذان صبح خود را پاک ببیند و نداند پاکی از حیض بعد از اذان صبح حاصل شده یا قبل از آن، لازم است احتیاط نماید به اینکه آن روز را روزه بگیرد و قضای آن را نیز انجام دهد - با توضیحی که در مسألۀ «114» ذکر شد - و بنابر احتیاط واجب کفّارۀ بقای عمدی بر حیض نیز بر عهدۀ وی ثابت می­شود.

شایان ذکر است، حکم مذکور در مورد زن نفساء نیز جاری می­شود.

امّا اگر چنین زنی توانایی استبراء نداشته یا اطمینان داشته که در باطن تا اذان صبح از حیض پاک نمی­شود و بعد از اذان صبح خود را پاک ببیند و نداند پاکی از حیض بعد از اذان صبح حاصل شده یا قبل از آن، حکمی که در مسألۀ قبل بیان شد در مورد وی جاری می­شود.

· 8. إماله كردن یا تنقیه

مسأله 128. إماله كردن [45] با شیء روان، هرچند از روی ناچاری و برای معالجه باشد، روزه را باطل می‌كند؛

ولی إماله کردن با شیء جامد مثل شیاف، روزه را باطل نمی‌‌کند؛ مگر آنکه در ابتدای ورود، به علّت حرارت بدن، تبدیل به مایع روان شده و به داخل نفوذ کند و امّا اگر در همان‌جا موادّ دارویی آن جذب بدن شود، اشکال ندارد. همچنین، اگر زن شیء جامد یا مایع را در مَهْبِل وارد نماید روزه‌اش صحیح است.

· 9. قی كردن

مسأله 129. هر گاه روزه‏دار عمداً قی (استفراغ) كند، هرچند به دلیل بیماری یا برای نجات از مسمومیّت و مانند آن ناچار به این كار باشد، روزه‏اش باطل می‌شود؛ ولی اگر سهواً یا بی‌‌اختیار قی كند، روزه‌اش صحیح است.

مسأله 130. اگر فرد در شبهنگام چیزی بخورد كه می‌داند به علّت خوردن آن، در روز بی‌‌اختیار قی می‌كند، روزه‏اش صحیح است.

مسأله 131. اگر روزه‏دار بتواند از قی كردن خودداری كند، چنانچه قی خود به خود انجام شده - به گونه‌‌ای که عرفاً نگویند فرد، خودش را وادار به قی کردن نموده - لازم نیست از آن جلوگیری كند و روزه‏اش صحیح می‌باشد.

مسأله 132. اگر خرده‌‌های غذا یا اشیای ریز دیگر، در گلوی روزه‏دار برود، چند صورت دارد:

الف. به اندازه‌ای پایین رفته باشد كه به فرو دادن آن، خوردن گفته نشود؛ در این صورت لازم نیست آن را بیرون آورد؛ بلکه نباید آن را با قی کردن بیرون آورد و روزه‏اش صحیح است.

ب. به مقداری که در قسمت‌ «الف» ذکر شد، فرو نرفته و مجبور باشد یا آن را ببلعد یا بیرون آورد؛ در این صورت نباید آن را ببلعد؛ بلکه واجب است بیرون آورد، هرچند برای این کار مجبور به قی کردن شود؛ مگر در صورتی كه قی كردن برای او ضرر قابل توجّه، یا سختی زیادی - که معمولاً قابل تحمّل نیست - داشته باشد و در هر دو صورت (بلعیدن و قی کردن)، روزه‏اش باطل می‌شود.

مسأله 133. اگر انسان سهواً چیزی را فرو ببرد و پیش از رسیدن به معده یادش بیاید كه روزه است، چنانچه از حلق گذشته و به قدری پایین رفته باشد كه اگر آن را داخل معده كند به آن خوردن نگویند، لازم نیست آن را بیرون آورد و روزۀ او صحیح است.

مسأله 134. اگر روزه­دار بداند به علّت آروغ زدن، چیزی از گلو بیرون می‌آید، چنانچه طوری باشد كه عرفاً بر آن، قی كردن صدق كند، نباید عمداً آروغ بزند؛ ولی اگر نداند، اشكال ندارد.

مسأله 135. اگر فرد آروغ بزند و چیزی در فضای دهانش بیاید، باید آن را بیرون بریزد و اگر بی‌‌اختیار فرو رود، روزه‏اش صحیح است و چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، بنابر احتیاط واجب روزه‌اش باطل می‌شود.

بنابراین، چنانچه مثلاً در روزۀ ماه رمضان چنین کند، باید روزۀ آن روز را به قصد قربت مطلقه [46] به پایان برده و قضای آن را هم به‌جا آورد و باید بنابر احتیاط واجب کفّاره هم بدهد.

شایان ذکر است، اگر با آروغ زدن، شیئی در دهان فرد بیاید که خوردن آن حرام است - مثل خون يا غذايی كه از صورت غذا بودن خارج شده، به گونه­ای که عرفاً از خبائث محسوب شده - و عمداً آن را فرو برد، همین حکم در مورد آن جاری است، ولی احتياط مستحب است در این صورت كفّارۀ جمع بدهد.


[32] که آن را «استشهاء» می­نامند.
[33] یعنی خصوص روزۀ واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به‌طور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد.
[34] همان.
[35] البتّه، دروغ بستن به خداوند و پیامبرˆ و معصومین‰ از جمله حضرت زهراƒ از گناهان كبیره است.
[36] مانند اینکه شخصی نسبت دروغی را به پیامبر اکرمˆ بدهد و فرد روزه­دار در مقام نقل گفتار وی بگوید: «آن شخص این چنین گفته است». در این مورد، روزه­اش باطل نمی‌شود، امّا اگر بعد از نقل مطلب کذب شخص مذکور، آن را تأیید هم بنماید، مثلاً بگوید: «آنچه آن شخص گفته، صحیح و مطابق با واقع می‌باشد»، بنابر احتیاط واجب - به معنایی که در مسألۀ «80» بیان شد - روزه‌اش باطل می‌شود.
[37] مثل اینکه فردی، ‌شب در مجلسی، سخن دروغی ‌را به پیامبر اکرمˆ نسبت می‌‌دهد و در روز، به هنگامی ‌که روزه است شخصی ‌از او سؤال می‌‌کند: «آیا راست است دیشب شما، چنین سخنی ‌را گفته‌‌اید؟» و وی ‌در پاسخ بگوید «بلی، راست است». در این صورت، روزه­اش باطل نمی‌‌شود، زیرا منظور فرد، تنها خبر دادن از واقعه‌‌ای ‌است که در شب گذشته برایش رخ داده است و امّا اگر هنگامی ‌که روزه است شخصی ‌از او سؤال ‌‌کند: «آیا آنچه دیشب شما به پیامبر اکرمˆ نسبت داده‌‌اید، راست است یا دروغ؟» و وی در پاسخ بگوید: «بلی، سخنی که به پیامبرˆ نسبت دادم، راست است»، در این فرض، بنابر احتیاط واجب - به معنایی که در مسألۀ «80» بیان شد - روزه‌اش باطل می‌‌شود.
[38] یعنی خصوص روزۀ واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به‌طور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد.
[39] همان.
[40] یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به‌طور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد.
[41] حرام بودن این کار از نظر حکم تکلیفی محلّ اشکال است، همچنان که فتویٰ به جواز آن نیز محلّ اشکال می­باشد.
[42] یا به هر طریقی‌جنب شود و روزه‌اش صحیح باشد، مانند موارد مسألۀ «73» و بعضی از موارد مسائل «71 و «79».
[43] یعنی خصوص روزۀ واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به‌طور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد.
[44] این احتیاط مستحبی، مربوط به حکم روزه می‌باشد و انجام غسل‌ها، برای صحّت نماز لازم می‌باشد.
[45] منظور، داخل كردن داروی مايع و مانند آن به کمک وسيلۀ مخصوص در رودۀ بزرگ انسان است.
[46] یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه از مبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به‌طور کلّی، قربةً إلی اللّه باشد.