مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

افرادی که ازدواج با آنان حرام و باطل است

· 1. محارم انسان

مسأله 72. ازدواج با افرادی كه به انسان مَحرم هستند، حرام و باطل است؛ محارم سه دسته‌اند: 1. محارم نسبی؛ 2. محارم سببی؛ 3. محارم رضاعی.

توضیح این سه دسته، در مسائل بعد ذکر می­شود.

o الف. محارم نسبى

مسأله 73. افرادی كه از راه «نَسَب» به انسان مَحرم می‌باشند (محارم نسبی)، عبارتند از:

1. پدر و مادر؛

2. پدربزرگ (پدرِ پدر و پدرِ مادر) و مادربزرگ (مادرِ مادر و مادرِ پدر)، هر چه بالا روند؛

3. فرزندان و اولاد آنان، هر چه پايين روند؛ مانند نوه، نبیره و نتيجه؛

4. خواهر و برادر (چه اینکه پدر و مادری باشند یا تنها پدری باشد یا تنها مادری) و فرزندان آنان، هر چه پايين روند؛ مانند خواهرزاده و برادرزاده؛

5. عمو و عمّه (چه اینکه پدر و مادری باشند یا تنها پدری باشد یا تنها مادری)، هر چه بالا روند، مانند عمو و عمّۀ پدر و مادر. [59]

6. دایى و خاله (چه اینکه پدر و مادری باشند یا تنها پدری باشد یا تنها مادری)، هر چه بالا روند، مانند دایى و خالۀ پدر و مادر. [60]

مسأله 74. ازدواج با محارم نسبی باطل است و فرقی نیست محرمیّت از طریق ازدواج صحیح و شرعی حاصل شود یا از طریق وطی به شبهه یا زنا. بنابراین، اگر مثلاً زن و مردی - العیاذ باللّه - مرتکب زنا شوند، فرزند آنان که از زنا متولّد می­شود با آنان محرم است. [61]

o ب. محارم سببى

مسأله 75. «محارم سببی» کسانی هستند که بر اثر ازدواج (دائم یا موقّت) با زوج یا زوجه محرم می­شوند؛

محارم سببی دو گروه هستند؛ گروهی که با زوج محرم می­شوند و گروهی که با زوجه محرم می‌گردند و توضیح آنها در مسائل بعد ذکر می‌شود.

§ افرادی که به زوج محرم می‌شوند

مسأله 76. مرد (زوج) از میان خویشاوندان زوجه، با افراد ذیل محرم می‌شود:

1. مادر زن (نسبی یا رضاعی)؛

2. مادربزرگ زن (مادرِ پدر زن و مادرِ مادر زن) هر چه بالا رود؛ چه اینکه نسبی باشند یا رضاعی؛

3. دختری که زن از شوهر دیگرش دارد و نوه­های او هرچه پايين روند، مانند دخترِ دختر زن و دخترِ پسر زن (نسبی [62] یا رضاعی) که او را «رَبیبه» می­نامند و حکم مذکور، شامل دخترانی که بعد از عقد ازدواج به دنیا می‌آیند نیز می­شود. [63]

شایان ذکر است، محرم شدن شوهر به دختران و نوه­های همسرش (ربیه)، در صورتی حاصل می­شود که با وی نزدیکی [64] نماید، [65] ولی در غیر این مورد برای حصول محرمیّت، نزدیکی شرط نیست و با اجرای صیغۀ عقد ازدواج محرمیّت حاصل می­شود.

به عبارت دیگر، داماد انسان، [66] داماد فرزند انسان و شوهر مادر انسان [67] - با توضیحی که بیان شد - با وی محرم می­باشند.

§ افرادی که به زوجه محرم می‌شوند

مسأله 77. زن (زوجه) از میان خویشاوندان زوج، با افراد ذیل محرم می‌شود:

1. پدر شوهر (نسبی یا رضاعی)؛

2. پدربزرگ شوهر (پدرِ پدر شوهر و پدر مادر شوهر) هر چه بالا رود؛ چه اینکه نسبی باشند یا رضاعی؛ [68]

3. پسرهای شوهر که از همسر دیگرش دارد و نوه­های او هرچه پايين روند، مانند پسرِ پسر شوهر و پسرِ دختر شوهر (نسبی یا رضاعی) و حکم مذکور شامل پسرانی که بعد از عقد ازدواج از همسر دیگر به دنیا می‌آیند نیز می­شود. [69]

به عبارت دیگر عروس انسان، [70] عروس فرزند انسان، همسر پدر انسان [71] - با توضیحی که بیان شد - با وی محرم می­باشند.

§ سایر مسائل مربوط به محارم سببی
□ محرم نبودن فرزندان قبلی زوج و زوجه به یکدیگر

مسأله 78. اگر مردى که فرزند دارد با زنی ازدواج نماید كه او هم از شوهر قبلى خود دارای فرزند می‌باشد، فرزند یا فرزندان همسر اوّل فرد، به فرزند یا فرزندان همسر دوّم وی محرم نيستند، چون نه پدرشان يكى است و نه مادرشان؛

ولی اگر مردی که از همسر قبلی خود فرزند دارد، از همسر جدیدش فرزند­دار شود، اولاد جدیدش، خواهر و برادر پدری اولاد قبلی وی محسوب شده و با هم محرمند، زیرا پدرشان یکی است و محرم نسبی یکدیگر می‌باشند.

همین طور، زنی که از همسر قبلی خود فرزند دارد، چنانچه از همسر جدیدش فرزند­دار شود، اولاد جدیدش، خواهر و برادر مادری اولاد قبلی وی محسوب شده و با هم محرمند، زیرا مادرشان یکی است و محرم نسبی یکدیگر می‌باشند.

□ ازدواج مرد با دختر همسر و خواهر همسرش

مسأله 79. اگر انسان با زنی که از همسر سابقش دختر دارد ازدواج نماید، ‌همان طور که در مسألۀ «76» ذکر شد، در صورت نزدیکی با همسر خویش برای همیشه با دختر وی محرم می­شود؛ [72] ولی تا زمانی که با وی نزدیکی نکرده، بنابر احتیاط لازم نمی­تواند همزمان با دختر وی نیز ازدواج نماید [73] و اگر قبل از نزدیکی همسرش را طلاق داده یا همسرش فوت نماید می­تواند با دختر وی ازدواج کند.

مسأله 80. مرد تا زمانی که رابطۀ زوجیّت وی با همسرش باقی است - چه در ازدواج دائم و چه موقّت - نمی‌تواند با خواهر همسرش ازدواج کند؛ چه اینکه خواهر نسبی باشد یا رضاعی و چه ازدواج دائم باشد یا موقّت و در صورتی که اقدام به این امر نماید، ازدواج وی با خواهر همسرش باطل است. [74]

مسأله 81. اگر مردی همسر خویش را طلاق دهد، چنانچه طلاق رجعی باشد، تا زمانی که عدّه­اش تمام نشده، نمی­تواند با خواهر همسرش ازدواج نماید.

مسأله 82. اگر مردی همسر خویش را طلاق دهد، در صورتی که طلاق بائن باشد یا همسرش از افرادی است که نیازی به عدّۀ طلاق ندارد - مانند زنی که یائسه است یا با وی نزدیکی صورت نگرفته - بعد از طلاق می­تواند با خواهر وی ازدواج نماید؛

شایان ذکر است، وفات همسر در حکم طلاق بائن می­باشد.

مسأله 83. مردی که ازدواج موقّت کرده، در صورتی که مدّت عقد ازدواج تمام شود یا مدّت را به همسرش ببخشد، بنابر احتیاط لازم نمی­تواند تا زمانی که عدّۀ همسرش تمام نشده با خواهر وی ازدواج نماید؛

ولی در صورت فوت زوجه، ازدواج با خواهر وی اشکالی ندارد.

□ ازدواج مرد با برادر‌زاده یا خواهرزادۀ همسرش

مسأله 84. مرد تا زمانی که رابطۀ زوجیّت او با همسرش باقی است - چه ازدواج دائم بوده و چه موقّت - نمی­تواند بدون اذن همسرش با برادرزاده یا خواهرزادۀ وی [75] - چه نسبی و چه رضاعی - ازدواج (دائم یا موقّت) کند و چنانچه اقدام به این امر نماید، ازدواجش با برادرزاده یا خواهرزادۀ همسرش باطل می­باشد؛ مگر آنکه همسرش بعد از عقد آن را اجازه دهد.

مسأله 85. مرد می‌تواند بدون اذن همسرش (چه اینکه عقد وی با همسرش دائم باشد یا موقّت) با عمّه یا خالۀ همسرش ازدواج (دائم یا موقّت) کند.

مسأله 86. اگر مردی همسر خویش را طلاق دهد، چنانچه طلاق رجعی باشد تا زمانی که عدّه­اش تمام نشده، نمی­تواند بدون اذن همسرش با برادر‌زاده یا خواهر‌زادۀ وی [76] ازدواج کند؛

ولی در صورتی که طلاق بائن باشد یا همسرش از افرادی است که نیازی به عدّۀ طلاق ندارد - مانند زنی که یائسه است یا با وی نزدیکی صورت نگرفته - بعد از طلاق می­تواند با برادر‌زاده یا خواهر‌زادۀ وی ازدواج نماید و نیازی به اذن از همسر مطلّقه­اش ندارد. [77]

□ کیفیّت محرمیّت با فرزند خوانده از طریق عقد موقّت

مسأله 87. کیفیّت محرمیّت با بچّه­ای که به عنوان «فرزند خوانده» محسوب می‌شود از قرار ذیل است:

الف. اگر فرزند خوانده دختر بچّۀ نابالغ باشد، چنانچه او را - با اذن پدر یا پدربزرگ پدری وی [78] و رعایت شرایط شرعی [79] - به عقد موقّت پدر یا پدربزرگ مرد در آورند با آن مرد محرم می­گردد.

همچنین، اگر او را به عقد موقّت پسر آن مرد یا نوه­اش در‌ آورند، محرمیّت حاصل می‌شود.

ب. اگر فرزند خوانده پسر بچّۀ نابالغ است، چنانچه او را - با اذن پدر یا پدربزرگ پدریش و رعایت شرایط شرعی [80] - به عقد موقّت دختر یا نوۀ زن در آورند، با آن زن محرم می­گردد؛

امّا اگر او را با توضیح سابق به عقد موقّت مادر یا مادربزرگ آن زن - در صورتی که شوهر نداشته باشد - در آورند، برای حصول محرمیّت کافی نیست؛ زیرا شرط محرمیّت در فرض مذکور، تحقّق نزدیکی بچّه با مادر یا مادربزرگ آن زن می­باشد.

o ج. محارم رضاعی

§ افرادی که با شیر دادن محرم می‌شوند

مسأله 88. شیر دادن نوزداد با شرایطی که در مبحث بعد ذکر می‌گردد، باعث محرم شدن برخی از افراد به یکدیگر می‌شوند؛ این محارم، ‌«محارم رضاعی» نام دارند؛

«محارم رضاعی» فرد شیرخوار عبارتند از:

1. زنی که بچّه را شیر می‌دهد (دایه یا مرضِعه) و او را «مادر رضاعى» مى‏نامند.

2. شوهر دایه كه بر اثر ازدواج دایه با وی، فرزندی متولّد شده و شیردار شدن دایه از این طریق صورت گرفته است.

فرد مذکور را «صاحب لَبَن» یا «پدر رضاعى» مى‏نامند.

3. پدر و مادر دایه و پدربزرگ و مادربزرگ وی - چه نسبی و چه رضاعی - هر چه بالا روند.

4. فرزندان دایه كه از وی متولّد شده­اند يا بعداً به دنيا مى‏آيند؛ این فرزندان، ‌«برادر یا خواهر رضاعی» نوزاد محسوب می­شوند.

5. فرزندان اولاد نسبى دایه، هر چه پايين روند؛ مانند نوه، نبیره، نتیجه، چه فرزندان نسبى آن اولاد باشند و چه فرزندان رضاعى آنها.

6. خواهر و برادر دایه (چه نسبی و چه رضاعی) که «خاله یا دایی رضاعی» نوزاد محسوب می­شوند.

7. عمو و عمّه و دايى و خالۀ دایه (چه نسبی و چه رضاعی).

8. پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ «پدر رضاعی» (صاحب لَبَن) هر چه بالا روند، (چه نسبی و چه رضاعی).

9. فرزندان «پدر رضاعی» (چه نسبی و چه رضاعی).

10. فرزندان اولادِ «پدر رضاعی»، هر چه پايين روند مانند نوه، نبیره، نتیجه، چه فرزندان نسبى آن اولاد باشند و چه فرزندان رضاعى آنها.

11. خواهر و برادرِ «پدر رضاعی» (چه نسبی و چه رضاعی) که «عمّه یا عموی رضاعی» نوزاد محسوب می­شوند.

12. عمو و عمّه و دايى و خالۀ «پدر رضاعی» (چه نسبی و چه رضاعی).

مسأله 89. اگر زنی نوزادی را با شرایطی که بعداً ذکر می‌شود شیر دهد، پدر و پدربزرگ نسبی نوزاد شیرخوار - چه پدری و چه مادری - با دختران نسبی دایۀ مذکور و نوه­های نسبی او - هر چه پایین روند - محرم می­شوند و نمی­تواند با هم ازدواج نمایند، امّا با دختران و نوه­های رضاعی دایه [81] نامحرمند، هرچند احتياط مستحب آن است كه با آنان ازدواج نكنند. [82]

مسأله 90. اگر زنی نوزادی را با شرایطی که بعداً ‌ذکر می‌شود شیر دهد، پدر و پدربزرگ نسبی نوزاد شیرخوار - چه پدری و چه مادری - بنابر احتياط واجب نمى‏توانند با دختران و نوه­های شوهر دایه (صاحب لَبَن) - چه نسبی و چه رضاعی - ازدواج نمايند. [83]

مسأله 91. اگر زنى بچّۀ دختر نسبی خود را با شرایطی که بعداً‌ ذکر می‌شود شیر دهد، ازدواج آن دختر با شوهرش (پدر بچّۀ شیرخوار) باطل می­شود و حکم زوجیّت بین آن دو از بین می­رود؛

البتّه، همان طور که در مسألۀ «89» بیان شد این دو (که قبل از شیر خوردن بچّه، زن و شوهر بوده‌اند) از محارم رضاعی هم محسوب می­شوند؛

مسأله 92. اگر زنى بچّۀ پسر خود را شير دهد، زن پسرش (مادر نوزاد شيرخوار) بر شوهر خود حرام نمى‏شود و حکم زوجیّت بین آن دو از بین نمی­رود.

مسأله 93. اگر زنی بچّه‏اى را كه شوهر دختر نسبیش از زن ديگر دارد با شرایطی که بعداً‌ ذکر می‌شود شير دهد، ازدواج آن دختر با شوهرش (پدر بچّۀ شیرخوار) باطل می­شود و حکم زوجیّت بین آن دو از بین می­رود؛ ولی همان طور که در مسأله «89» بیان شد، آن دو (که قبل از شیرخوردن زن و شوهر بوده‌اند) از محارم رضاعی هم محسوب می­شوند.

مسأله 94. اگر زنی بچّۀ داماد شوهرش [84] را با شرایطی که بعداً ذکر می‌شود شیر دهد، همان طور که در مسأله «90» بیان شد رابطۀ زوجیّت بین داماد شوهر با همسرش [85] محلّ اشکال می‌شود و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود. [86]

مسأله 95. اگر زنى بچّه‏اى را با شرایطی که بعداً‌ ذکر می‌شود شير دهد، برادر و خواهر نسبی آن بچّه، با برادر و خواهر رضاعی او محرم نمی­شوند و نیز برادر و خواهر نسبی وی با دایه (مادر رضاعی نوزاد) و صاحب لَبَن (پدر رضاعی نوزاد) و خویشاوندان آن دو محرم نمی­شوند.

مسأله 96. مرد بعد از نزدیکی با همسر خود، [87] با دختر رضاعی همسرش و نوه­های وی (ربیبۀ رضاعی) محرم می­باشد و نمی­تواند با آنان ازدواج نماید.

مسأله 97. مرد نمی­تواند با مادر رضاعی همسرش ازدواج نماید و با وی محرم می‌باشد، هرچند با همسرش نزدیکی نکرده باشد.

مسأله 98. اگر فردی دختر شيرخوارى را - با رعایت شرایط شرعی - براى خود عقد كند و بعد از آن، مادر يا مادربزرگ وی يا همسر پدرش یا دختر یا خواهر وی یا نوۀ خواهر یا برادر او، آن دختر را با شرایطی که بعداً‌ ذکر می‌گردد شیر دهد، عقد مذکور باطل مى‏شود و حکم زوجیّت بین آن دو از بین می­رود؛ ولی همان طور که در مسألۀ «88» بیان شد، از محارم رضاعی هم محسوب می­شوند.

مسأله 99. اگر فردی دختر شیرخواری را - با رعایت شرایط شرعی - به عقد موقّت خویش در آورد و بعد از آن، زنِ برادرش آن دختر را - با شرایطی که بعداً‌ ذکرمی‌شود - شير دهد تا به عنوان مادر زن با وی محرم شود، چنانچه در این شیر دادن برادر فرد مذکور صاحب لَبَن باشد، حصول محرمیّت بین وی و زن برادرش محلّ اشكال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.

مسأله 100. اگر شوهرِ زنى، دختر شير‌خوارى را براى خود - با رعایت شرایط شرعی - عقد كرده باشد، چنانچه زن مذکور، آن نوزاد را - با رعایت شرایطی که بعداً‌ بیان خواهد شد - شير دهد، مشهور فرموده­اند: «آن زن بر او حرام ابدى مى‏شود»، ولی حرمت ابدی مذکور مطلقاً محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در مورد آن ترک نشود، بدین صورت که بنابر احتیاط واجب آن زن را طلاق دهد و دیگر هرگز با او ازدواج نكند.

علاوه بر آن، چنانچه با زن مذکور نزدیکی کرده یا اینکه صاحب لَبَن خودِ شوهر باشد، نوزاد دختر بر وی حرام ابدی می­شود و در صورتی که نزدیکی انجام نشده و صاحب لبن شوهر سابق زن باشد، عقد ازدواج نسبت به نوزاد دختر محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود، به این صورت که اگر بخواهد آن دختر در زوجیّت او باشد، ‌پس از طلاق دادن آن زن، مجدّداً نوزاد دختر را به عقد خویش درآورد [88] و اگر نخواهد دختر در زوجیّت او باشد، احتیاطاً‌ او را طلاق دهد.

§ کیفیّت محرمیّت با فرزند خوانده از طریق شیر دادن

مسأله 101. طریقۀ محرمیّت نوزاد شیرخواری که به عنوان فرزند خوانده نگهداری می‌شود، از قرار ذیل است:

‌الف. اگر مردى بخواهد با دختر شیر‌خوار شخص دیگری محرم شود، مى‌تواند او را به خواهر خود یا زن برادرش بسپارد تا او را - با شرایطی که بعداً ذکر می‌شود - شير ‌دهد و در این صورت آن مرد دایى یا عموى رضاعى آن دختر محسوب می­شود و با او محرم می­گردد.

همچنین، اگر مادر آن مرد یا همسر وی یا دختر خواهر مرد یا دختر برادرش، نوزاد مذکور را شیر دهد، محرمیّت بین آن مرد و شیرخوار حاصل می­شود.

ب. اگر زنی بخواهد با پسر شیرخوار شخص دیگری محرم شود، می­تواند او را به خواهر خود یا زن برادرش بسپارد تا او را - با شرایطی که بعداً‌ ذکر می‌گردد - شير دهد و در این صورت آن زن، خاله یا عمّۀ رضاعى شیرخوار محسوب می‌شود و با او محرم می­گردد.

همچنین، اگر مادر یا دختر خواهر یا دختر برادر آن زن، نوزاد مذکور را شیر دهد محرمیّت بین آن زن و شیرخوار حاصل می­شود. [89]

§ شرايط شير دادنى كه موجب محرم شدن رضاعی است
□ شرایط ده‌گانۀ کلّی

مسأله 102. شير دادنى كه موجب محرم شدن رضاعی می­شود، شرایط ویژه­ای دارد که عبارتند از:

1. شيرِ زن بر اثر ولادت نوزاد حاصل شده باشد و انعقاد نطفۀ نوزاد مذکور، ناشی از ازدواج صحیح یا وطی به شبهه باشد؛

بنابراین، اگر دایه از راه زنا صاحب فرزند و شیر‌دار شده یا بدون ولادت فرزند - مثلاً بر اثر استعمال دارو و مانند آن - شیر‌دار شود، به واسطۀ آن شير، محرمیّت حاصل نمی­شود.

2. نوزاد شير را از پستان دایه - هرچند با کمک وسیله­ای - بمكد؛

بنابراین، اگر شیر دادن نوزاد به واسطۀ غیر از مکیدن باشد مانند اینکه شیرِ دوشیده شده را به نوزاد دهند، اثرى ندارد.

3. شير خالص باشد و با چيز ديگر مخلوط نباشد؛ مگر آنچه با شير مخلوط شده آن قدر كم باشد كه عرفاً مستهلک و از بین رفته به حساب آید.

4. نوزاد، شير را قى نكند و اگر آن را قى نماید، بر این وعده از شیر دادن، اثرى مترتّب نمی­شود.

5. شير دادن نوزاد به مقدارى باشد كه استخوانش از آن شير محكم شده و گوشت بدنش برويد؛

البتّه غذا دادن به نوزاد در بین وعده­های شیر دادن اشکالی ندارد؛ به شرط آنکه شیر خوردن نوزاد به تنهایی و به‌طور مستقل، موجب روییدن گوشت و محکم شدن استخوان شده باشد.

شایان ذکر است، در صورتی که معلوم نباشد شیر دادن به اين حدّ (روییدن گوشت و محکم شدن استخوان) رسيده يا نه، چنانچه نوزاد «يک شبانه روز کامل» يا «پانزده مرتبه» -با توضیحی كه در مسائل بعد بیان مى‏شود - شير بخورد كافى است؛

ولى اگر معلوم باشد كه آن مقدار شير در روييدن گوشت بدن نوزاد و محكم شدن استخوان او مؤثّر نبوده، در حالى كه نوزاد يک شبانه روز کامل يا پانزده مرتبه شير خورده، مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود. [90]

6. دو سال قمرى نوزاد تمام نشده باشد؛

بنابراین، اگر بعد از تمام شدن دو سال قمری او را شير دهند، به كسى مَحرم نمى‏شود؛ بلكه اگر نوزاد - مثلاً - پيش از تمام شدن دو سال، هشت مرتبه و بعد از آن هفت مرتبه شير بخورد، محرمیّت حاصل نمی­شود.

البتّه چنانچه از هنگام زایمان زن (دایه) بيشتر از دو سال قمری بگذرد و شير او باقى باشد و نوزادی را شير دهد، موجب محرمیّت می­شود؛ به شرط آنكه اين فاصلۀ زمانى چنان طولانى نگردد كه شير آن دایه به زايمان مستند نباشد.

7. شیر‌دار شدن دایه، منسوب به یک شوهر (صاحب لَبَن) باشد؛

بنابراین، اگر زنی در دوران شیردهی طلاق داده شود و بعد از آن با مرد دیگری ازدواج نماید و از او آبستن شود و تا هنگام زایمان، شيرى كه از ازدواج سابقش داشته باقى باشد و مثلاً هشت دفعه پيش از زایمان از شير مذکور و هفت دفعه بعد از زایمان از شيری که با ازدواج دوم حاصل شده، نوزادی را شیر دهد، آن نوزاد به كسى محرم نمى‏شود.

8. دایۀ نوزاد (در «پانزده وعده» یا «یک شبانه روز» شیر دادن) يک زن باشد؛

بنابراين، اگر مردى دو زن دارد و نوزاد مثلاً از زن اوّل هفت بار و از زن دوّم هشت بار شير بخورد، موجب محرميّت نمى­شود؛

البتّه، چنانچه وعده­های شير دادن زياد باشد، طوری كه مقداری از روييدن گوشت و محكم شدن استخوان نوزاد، به‌طور مستقل منسوب به شیر دادن زن اوّل و مقدارى از روييدن گوشت و محكم شدن استخوان به‌طور مستقل منسوب به شیر دادن زن دوّم باشد، در اين صورت هر دو دایه، مادر رضاعى نوزاد و به او محرم می‌شوند.

امّا اگر روييدن گوشت و محكم شدن استخوان نوزاد منسوب به شیر دادن هر دو دایه به ضميمۀ هم باشد، طوری كه شیر دادن هر یک از آن دو دایه به تنهايى مؤثّر در آن نباشد، کافی نیست.

9. نوزاد شير دایۀ زنده را بخورد. بنابراین، اگر بعضى از مقدار لازم شیر خوردن برای حصول محرمیّت را از پستان زنى كه مرده است شير بخورد، اثری بر آن مترتّب نمی­شود.

شرایط ویژۀ شیر دادن یک شبانه ‌روز

مسأله 103. شیر دادن نوزاد در مدّت «یک شبانه‌روز کامل» (معیار زمانی) در صورتی موجب محرمیّت می­شود كه نوزاد در این مدّت غذا يا شير دایۀ ديگر را نخورد؛ ولى خوردن آب يا دارو يا شیء دیگر طوری که عرفاً نگویند: «غذا خورده است»، اشكال ندارد.

مسأله 104. برای تحقّق محرمیّت با شیر دادن نوزاد به مدّت «یک شبانه‌روز کامل»، نوزاد باید در آن مدّت به‌طور مرتّب و پیوسته در هنگام احتياج يا تمايل، از دایه شير بخورد و از او دريغ نشود؛ بلكه بنابر احتياط واجب بايد ابتدای «یک شبانه روز» را وقتى حساب كنند كه نوزاد گرسنه باشد و آخر آن، نوزاد سير باشد.

شرایط ویژۀ شیر دادن پانزده وعده

مسأله 105. شیر دادن نوزاد به مقدار «پانزده وعده» (معیار عددی) در صورتی موجب محرمیّت می­شود كه نوزاد پانزده مرتبه را از شير يک دایه بخورد و در بين پانزده مرتبه، شير دایۀ ديگر را نخورد؛ البتّه خوردن غذا در میان وعده‌های مذکور، اشکال ندارد؛

مسأله 106. شیر دادن نوزاد به مقدار «پانزده وعده» (معیار عددی) در صورتی موجب محرمیّت می­شود که نوزاد در هر دفعه به مقدار کامل شير بخورد به اين معنا كه نوزاد گرسنه باشد و تا سير شدن كامل بدون فاصله شير بخورد؛

ولى اگر در بين شير خوردن نفس تازه كند، يا كمى صبر كند كه از ابتداى پستان در دهان گرفتن تا زمان سير شدن عرفاً يک وعده حساب شود، اشكال ندارد. بنابراین، شير خوردن ناقص كافى نيست و نمی­توان دو يا چند شير خوردن ناقص را به منزلۀ يک شير خوردن كامل به حساب آورد؛

مسأله 107. فاصله افتادن ميان «پانزده وعده» (فاصلۀ زمانی) در صورتی که سایر شرایط شیر دادن رعایت شود اشکال ندارد.

§ مسائل متفرّقه شير دادن

مسأله 108. اگر زنی از شوهر خود بچّه‌دار شود و از شير حاصل از زایمان چندين نوزاد را - با رعایت شرایطی که در مسائل قبل بیان شد - شير دهد، در حالی که صاحب لَبَن (پدر رضاعی) یک نفر باشد، همۀ آنان به يكديگر محرم می‌شوند و دایۀ مذکور، «مادر رضاعی» و شوهر وی (صاحب لَبَن) «پدر رضاعی» آنان محسوب می‌شود.

مسأله 109. اگر زنی نوزادی را - با رعایت شرایطی که در مسائل قبل بیان شد - شیر دهد، چنانچه شوهرش (صاحب لَبَن) فوت نموده یا او را طلاق دهد و آن زن با فرد دیگری ازدواج نماید و از وی دارای فرزند شده و از شیر حاصل از زایمان جدید، نوزاد دیگری را شیر دهد، آن دو بچّه، برادر و خواهر رضاعی هم محسوب نمی­شوند.

بنابراین، برای اینکه محرمیّت رضاعی بین دو شیر‌خوار حاصل شود، لازم است صاحب لَبَن (پدر رضاعی) آن دو، یک نفر باشد.

مسأله 110. اگر صاحب لَبَن (پدر رضاعی) یک نفر باشد و همسران وی - با رعایت شرایط - هر کدام نوزادی را شیر دهند، همۀ آن بچّه‏ها به يكديگر محرم می‌شوند، هرچند مادر رضاعی هر کدام با دیگری متفاوت باشد.

مسأله 111. اگر زنی از شوهر خود بچّه‌دار شود و از شير حاصل از زایمان، پسر و دخترى را - با رعایت شرایطی که در مسائل قبل بیان شد - شير بدهد، خواهر و برادر آن دختر، با خواهر و برادر آن پسر محرم نمى‏شوند.

مسأله 112. اگر زنى دختر عمّه يا دختر خالۀ فردى را شير دهد، آن زن، خاله یا عمّۀ رضاعى آن فرد نشده و با او محرم نمى‏باشد.

مسأله 113. مردی كه دو زن دارد، اگر يكى از آن دو زن، فرزند عمو یا دایی زن ديگر را شير دهد، ازدواج زن دیگر با شوهرش باطل نمی­شود.

§ راه‌های اثبات محرميّت از طريق رضاع (شيرخوردن)

مسأله 114. شير دادنى كه موجب محرمیّت رضاعی می‌گردد، از راه­های ذیل ثابت مى‏شود:

الف. خبر دادن فرد یا افرادی كه موجب يقين يا اطمينان به این امر گردد؛ همین طور هر راه عقلایی دیگری که موجب حصول اطمینان شود.

ب. شهادت دادن دو مرد عادل (بیّنه)؛

البتّه گواهی آن دو، بايد با بیان کلّیۀ شرايط شير دادن که در مسألۀ «102» ذکر شد، همراه باشد. بنابراین، اگر فقط بگویند: «شیر خوردن به مقدار محرمیّت صورت گرفته» یا مثلاً بگویند: «فلان فرد فرزند رضاعی فلانی است»، کافی نیست؛ مگر آنکه موجب یقین یا اطمینان به تحقّق شرایط مذکور شود.

امّا ثابت شدن شير دادن، به شهادت دادن «يک مرد و دو زن» يا «چهار زن» كه همگی عادل باشند - با توضیحی که گذشت - محلّ اشكال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.

مسأله 115. اگر معلوم نباشد نوزاد به مقدارى كه موجب محرم شدن است شير خورده يا نه، یا اینکه نسبت به تحقّق شرایط محرمیّت شک يا گمان حاصل شود، آن نوزاد به كسى محرم نمى‏شود، هرچند رعایت احتیاط پسندیده است.

مسأله 116. اگر مردی با وجود اینکه اقرار نموده زنی از محارم رضاعی اوست، با وی ازدواج کند، چنانچه احتمال عقلایی نسبت به صحیح بودن اقرار وی داده شود، ازدواج او باطل به حساب می‌آید و چنانچه اقرار مذکور بعد از عقد ازدواج صورت گیرد و زن نیز گفتار وی را تصدیق نماید، عقد ازدواج باطل است.

بنابراین، اگر مرد با او نزديكى نكرده، يا نزديكى كرده، ولى در وقت نزديكى كردن، زن می­دانسته بر آن مرد حرام است، برای آن زن مهریّه ثابت نمی­شود و اگر زن بعد از نزديكى بفهمد بر آن مرد حرام بوده، مرد بايد مهر او را به اندازۀ مهر زنانی كه مثل او هستند (مهر المثل) بدهد.

شایان ذکر است، چنانچه فردی که اقرار به محرمیّت رضاعی نموده زن باشد نیز، حکم فوق جاری می­باشد.


[59] شایان ذکر است، زنى كه دو بار ازدواج کرده و از هر شوهر خود اولادی دارد، در حالی که برادر و خواهر شوهر سابق و شوهر جدید یکی نیستند، با توجّه به اینکه عمو و عمّۀ اولاد شوهر اوّل، با عمو و عمّۀ اولاد شوهر دوّم متفاوت است، پس عمو و عمّۀ اولاد شوهر اوّل به اولاد شوهر دوّم و به عكس محرم نيستند.
[60] شایان ذکر است، دایى و خالۀ برادر یا خواهر پدرى انسان، به انسان محرم نيستند، زيرا دایى و خالۀ آنها دایى و خالۀ انسان نيستند، يعنى برادر و خواهر مادر انسان نمی­باشند. بنابراین، مردى كه دو زن گرفته و از هر كدام اولاد دارد، ‌از آنجا که دایى و خالۀ اولاد زن اوّل با دایى و خالۀ اولاد زن دوّم يكى نيستند، پس دایى و خالۀ اولاد زن اوّل به اولاد زن دوّم و به عكس محرم نمی­باشند.
[61] شایان ذکر است، حکم توارث (ارث بردن) بین فرزند زنا‌زاده با پدر و مادرش، در فصل «ارث» بیان خواهد شد.
[62] البتّه دختری که بر اثر زنا یا وطی به شبهه متولّد می­شود، دختر نسبی طرفین محسوب می­شود. بنابراین، حکم «ربیبه» درمورد آن جاری می­شود (البتّه در صورت زنا، رابطۀ توارث بین فرزند زنا و والدینش ثابت نیست).
[64] هرچند نزدیکی از پشت باشد.
[66] شایان ذکر است، اگر مردی با زنی ازدواج کند و آن مرد، دختری از زن سابقش داشته باشد، شوهر آن دختر به این زن مَحرم نیست، چون واقعاً داماد او نيست، بلكه داماد شوهر او است.
[68] شایان ذکر است، اولاد زن که از شوهر سابقش است به پدر شوهر، مادر شوهر، برادر شوهر و خواهر شوهر جدیدش محرم نیستند. همین طور، اولادی که مرد از همسر دیگرش دارد با پدر زن، مادر زن، برادر زن و خواهر زن جدیدش محرم نمی­باشند.
[69] بنابراين، اگر مردی که دارای همسر است با زن ديگری ازدواج كند و از زن جديدش صاحب پسر شود، پسر مذكور به زن اوّل این مرد، مَحرم است، هرچند زن اول از این مرد طلاق گرفته باشد. همچنین، این پسر به زنان بعدی که این مرد بگیرد، مَحرم است.
[70] شایان ذکر است، اگر مردی با زنی ازدواج کند که آن زن، پسری از شوهر سابقش داشته باشد، زن آن پسر به این مرد مَحرم نیست، چون واقعاً عروس او نيست، بلكه عروس زن او است. همچنین، مادر و مادربزرگ عروس انسان با وی محرم نیست و ازدواجشان مانعی ندارد.
[72] دختر مذکور، «ربیبه» نامیده می­شود.
[74] چنانچه فرد به‌طور همزمان اقدام به ازدواج با دو خواهر نماید، عقد ازدواج هر دو باطل است.
[75] هر چه پایین رود، مانند نوۀ برادر همسرش یا نوۀ خواهر همسرش.
[76] همان.
[77] همچنین، اگر همسرش فوت نماید، اذن وی ساقط می­شود.
[78] مسائل مربوط به اذن پدر و جدّ پدری، در مبحث «افرادی که در امر ازدواج ولیّ شرعی محسوب می­­شوند» ذکر می­گردد.
[80] همان.
[81] اگر دختران و نوه­های مذکور، اولاد و نوه­های صاحب لَبَن (شوهر دایه) نیز محسوب شوند، حکم آن در مسألۀ بعد خواهد آمد.
[83] پس با توجّه به این مسأله و مسألۀ قبل، دختری که فرزند نسبی دایه و صاحب لبن است، به پدر و پدربزرگ نسبی نوزاد محرم است و نمی­توانند با هم ازدواج نمایند و دختری که فرزند رضاعی دایه و صاحب لبن است، بنابر احتیاط واجب ازدواج با وی برای پدر و پدربزرگ نوزاد شیرخوار جایز نیست.
[84] فرقی نیست که نوزاد مذکور، بچّۀ دختر صاحب لبن باشد یا بچّه­ای که داماد صاحب لبن از همسرش دیگرش دارد (که در هر دو صورت، صحّت ازدواج داماد صاحب لبن با دختر صاحب لبن محلّ اشکال می‌گردد)؛ همچنان که فرقی نیست دختر صاحب لبن نسبی باشد یا رضاعی.
[87] هرچند نزدیکی از پشت باشد.
[88] مراعات احتیاط مذکور به جهت احتمال «حرمت جمعی» بین زوجیّت دختر مذکور و مادر رضاعیش می‌باشد.
[89] محرم شدن با فرزند خوانده، ممکن است از طریق ازدواج صورت گیرد که توضیح آن در مسألۀ «87» ذکر شد.
[90] بنابراین، احتیاط آن است که ازدواج نکنند و نگاه مَحرمانه نیز صورت نگیرد.