مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

احكام صید حیوانات

تذکیۀ حیوانات با صید اختصاص به حیوانات وحشی، ماهی و میگو و ملخ دارد، که احکام آنها در مسائل آینده ذکر می­شود. [737]

· الف. صید حیوانات وحشی

مسأله 1293. حیوانات به دو گروه «اهلی» و «وحشی» تقسیم می­شوند و حلال شدن حیوان با صید و شکار، مخصوص حيوانات وحشى است.

منظور از «وحشی»، هر حیوان غیر اهلی است که انسان معمولاً بدون چاره‌اندیشی و به کار بردن ابزار، نمی­تواند آن را به آسانی در اختیار گیرد مثل آهو، گوزن، کبک ‌و بز کوهی.

بنابراین، حيوانات حلال گوشت اهلى مانند گاو، گوسفند، شتر، مرغ با شكار حلال نمى‌شوند؛ مگر اينكه حيوان اهلى، وحشى شده باشد، كه در اين صورت در حکم حیوانات وحشی است.

مسأله 1294. اگر حيوانی که در اصل وحشى بوده مانند آهو یا کبوتر، به سبب تربیت کردن اهلى گردد، با شكار حلال نمى‌شود.

مسأله 1295. حیوان وحشی که توانایی فرار یا پرواز ندارد - مانند بچّۀ چهارپایان یا جوجۀ پرندگان وحشی یا حیوان وحشی زخمی شده که قدرت حرکت ندارد - با شکار حلال نمی­شود.

بنابراين، اگر فرد به طرف کبوتر وحشی و جوجه‌اش تيراندازى كند و هر دو بميرند، کبوتر حلال و جوجه حرام مى‌باشد.

o شکار با سلاح

§ شرایط شکار با سلاح

مسأله 1296. اگر حيوان حلال گوشت «وحشى» [738] را با سلاح شكار كنند و بميرد، با چند شرط، گوشت آن حلال و بدن آن پاک می­باشد:

1. سلاح شکار، نوک‌تیز یا برنده و پارهکننده باشد؛

2. شکارکننده مسلمان باشد؛

3. شکار کننده در هنگام صید نام خداوند متعال را ببرد؛

4. بکار بردن سلاح، به قصد شکار باشد؛

5. فرصت کافی برای ذبح حیوان وجود نداشته باشد.

□ شرط اول: سلاح شکار «نوکتیز» یا «برنده و پاره کننده» باشد

مسأله 1297. سلاح شكار باید مانند كارد، شمشير و خنجر از سلاح‌های بُرنده یا سلاح نوک تیز مانند تیر و نيزه، از وسائلی باشد که بدن حیوان را پاره می­کند؛

البتّه، در مورد سلاح بُرنده و نیز سلاح نوک‌تیزی که سرنيزه یا پیکان [739] داشته باشد، همین که حیوان را بكشد کافی است، هرچند آن را مجروح نسازد.

امّا در سلاح نوک‌تیزی که سرنيزه و پیکان ندارد مثل مِعراض، [740] شرط است كه بدن حيوان را مجروح و پاره كند. بنابراین، اگر بدون ایجاد جراحت و بر اثر ضربه و سنگینی حیوان را بکشد، حلال نمی­شود.

مسأله 1298. سلاحی که در صید حیوان به کار می­رود، لازم نیست از جنس آهن باشد، بلکه اگر از سایر فلزات باشد نیز کافی است.

مسأله 1299. اگرحیوان حلالگوشت وحشی به وسيلۀ دام، تور، طناب يا چوب، سنگ، گُرز، ميله و مانند اينها شكار شود و بميرد پاک نمى‏شود و خوردن آن نیز حرام است.

همچنين، اگر با شیء نوک‌تيزى كه عرفاً سلاح محسوب نمی­شود مانند میخ، میلۀ بافتنی، چنگال، خار، سيخ كباب و مانند آن حيوان را شكار كنند، بنابر احتیاط واجب کافی نیست.

مسأله 1300. اگر حيوان وحشی حلال گوشت با تفنگ شكار شود، در صورتی که گلولۀ آن در بدن حيوان نفوذ كرده و آن را پاره كند، پاک و حلال است، هرچند گلولۀ آن، تيز و مخروطى نباشد مانند ساچمه (گلوله­های کروی شکل)؛

امّا اگر گلوله بدون آنکه در بدن حیوان فرو رود یا آن را مجروح کند، در اثر فشار یا حرارت حیوان را بکُشد، چنانچه نوک‌تیز باشد برای صید حیوان کافی است؛ در غیر این صورت - مثل ساچمۀ كروى شكل - بنابر احتیاط واجب، موجب حلال و پاک شدن حیوان نمی­شود.

شایان ذکر است، گلوله­ای که در صید حیوان به کار می­رود لازم نیست از جنس آهن باشد، بلکه اگر از سایر فلزات باشد نیز کافی است.

مسأله 1301. اگر علاوه بر سلاحی که در صید حیوان به کار رفته، عامل دیگری نیز در كشتن حيوان تأثیر داشته باشد، حيوان حلال نمى­شود؛

بنابراين، چنانچه بعد از آنكه حيوانى تير زده شد، در آب بيفتد يا از پرتگاه يا ديوار سقوط نمايد و انسان بداند كه حيوان به سبب هر دو - اصابت تير و افتادن در آب يا سقوط از بلندى - جان داده است، حلال نمی‌باشد، بلكه اگر نداند كه جان دادن آن فقط به سبب اصابت تير بوده يا مستند به هر دو عامل بوده، نيز حلال نمى‏باشد؛

البتّه، اگر وزش باد باعث شتاب تير گردد طوری كه اگر باد نبود، تير بدن حيوان را سوراخ نمى­كرد يا اصلاً به حيوان نمى­رسيد اشكال ندارد. همچنين، اگر تير ابتدا به زمين اصابت كند، سپس کمانه کرده و به شكار بخورد و آن را بكُشد، حیوان پاک و حلال است.

□ شرط دوّم: شکار کننده مسلمان باشد

مسأله 1302. كسى كه شكار مى‏كند بايد مسلمان باشد، چه مرد باشد و چه زن؛ همین طور، بچّۀ نابالغ مسلمان چنانچه مميّز بوده [741] و آشنا به کیفیّت صید و تذکیۀ حیوان باشد، می‌تواند شکار کند.

بنابراین، اگر کافر غير كتابى و افرادی که در حكم كافر هستند مانند ناصبی­ها حيوانى را شكار نمايند، آن شكار حلال نيست، بلكه كافر كتابى مثل فرد مسیحی یا یهودی نيز اگر حيوانى را شكار كند­ - هرچند سایر شرایط صید را رعایت نماید - بنابر احتياط واجب کافی نیست.

□ شرط سوّم: شکار کننده هنگام صید نام خداوند متعال را ببرد

مسأله 1303. فردی که می­خواهد حیوان وحشی را شکار نماید، باید در هنگام به کار بردن سلاح یا قبل از برخورد کردن به هدف، به نيّت صید شرعی، نام خداوند متعال را ببرد؛ منظور از نام خداوند متعال در مسألۀ «1268» بیان شد و اگر کسی غیر از صیدکننده نام خداوند متعال را ببرد، کافی نیست.

مسأله 1304. اگر شکارکننده عمداً نام خداوند را نبرد يا به خاطر جهل به حكم و ندانستن مسأله نام خدا را نبرد، آن شكار حرام مى­شود؛ ولى اگر فراموش كند و نام خدا را نبرد، اشكال ندارد.

□ شرط چهارم: بکار بردن سلاح به قصد شکار باشد

مسأله 1305. صید شرعی در صورتی محقّق می­شود که فرد هنگام به کار بردن سلاح، قصد صید حیوان را داشته باشد. بنابراین، اگر بچّۀ غیر ممیّز یا فرد دیوانه یا مست حیوان را شکار نماید، کافی نیست.

همچنین، اگر فرد بدون قصد صید حیوان، مثلاً برای تمرین مهارت تیراندازی به سمت مکانی مشخّص نشانه‌گیری کند و اتّفاقاً تیر به حيوانى اصابت کند، کافی نیست.

مسأله 1306. اگر فرد به قصد شکار آهو، به سمت آهوی معیّنی از گلۀ آهوها تیراندازی کند و به جای آن تیر به آهوی دیگری اصابت کرده و آن را بکشد، کافی است. همچنین، اگر علاوه بر آن آهو، تیر به آهوی دیگری نیز اصابت کرده و هر دو را بکشد، هر دوی آنها پاک و حلال می­باشند.

شایان ذکر است، شرط حلال شدن صید آن است که صیّاد قصد صید کردن جنس آهو [742] را داشته باشد، هرچند به‌طور خاص آهوی معیّنی را در نظر نداشته باشد.

□ شرط پنجم: فرصت کافی برای ذبح حیوان وجود نداشته باشد

مسأله 1307. اگر حیوان وحشی بر اثر اصابت سلاح از حرکت باز ایستد و توانایی فرار کردن نداشته باشد، لازم است شکارچی با رعایت فوریّت عرفی خود را به حیوان برساند. در این صورت، چنانچه حیوان مرده باشد يا اگر زنده است وقت کافی برای ذبح شرعی آن نداشته نباشد، صید شرعی محقّق شده و حیوان پاک و حلال است؛ ولی چنانچه به اندازۀ ذبح شرعی وقت باشد، لازم است حیوان را ذبح کند، در غیر این صورت اگر حيوان بميرد، حرام و نجس محسوب می­شود.

شایان ذکر است، چنانچه شکارچی بداند فرصت کافی برای ذبح شرعی حیوان ندارد، هرچند خود را با شتاب به حیوان برساند، اقدام به این کار لازم نیست.

§ سایر مسائل شکار با اسلحه

مسأله 1308. اگر دو نفر حيوان وحشی را شكار كنند و قتل حيوان عرفاً به هر دو نفر مستند باشد و يكى از آن دو نفر، شرايط صید شرعی را رعايت كند، ولى ديگرى رعايت نكند، مثلاً يكى از آن دو عمداً نام خداوند متعال را در موقع صید نبرد، آن حيوان پاک و حلال نمی­شود.

مسأله 1309. اگر با سلاح شكار مانند شمشير، بعضى از اعضاى بدن حيوان وحشی مانند دست، پا، گوش یا قسمتی از سر جدا شود، عضو قطع شده نجس و حرام مى‏باشد، ولى چنانچه آن حيوان را ذبح شرعی نمایند، باقيماندۀ بدن آن حیوان پاک و حلال مى‌شود؛

البتّه، اگر سلاح شكار - با رعایت شرايط گذشته - حيوان وحشی را دو قسمت كند و صیّاد وقتى به حیوان برسد كه جان داده یا حيوان زنده باشد، ولى فرصت کافی برای ذبح شرعی آن نباشد، هر دو قسمت حلال است، هرچند محلّ قطع، گردن حيوان باشد و بريدن از بالای چهار مجرای گردن [743] صورت گرفته باشد.

امّا اگر حیوان زنده بوده و به اندازۀ ذبح شرعی وقت باشد، قسمتى از بدن كه سر و گردن ندارد، حرام و قسمتى از بدن كه سر و گردن دارد، اگر آن را به صورت شرعی ذبح نمایند، حلال و پاک می‌شود.

مسأله 1310. اگر بدون رعایت شرایط صید مثلاً با چوب، میله، سنگ، يا شیء ديگرى كه شكار كردن با آن صحيح نيست حيوانى را دو قسمت كنند، قسمتى از بدن كه سر و گردن ندارد نجس و حرام است و قسمتى از بدن كه سر و گردن دارد، اگر زنده باشد و آن را به صورت شرعی ذبح نمایند، حلال و پاک می­شود.

o شكار با سگ شكارى

§ شرایط شکار با سگ شکاری

مسأله 1311. اگر «سگ شكارى»، حيوان «حلال گوشت وحشى» [744] را شكار كند، پاک بودن و حلال بودن آن حيوان شش شرط دارد، که عبارت است از:

1. سگ تعلیم دیده باشد؛

2. سگ به دستور صاحبش به سمت شکار برود؛

3. حیوان به سبب گاز گرفتن سگ بمیرد؛

4. کسی که سگ را به سمت شکار می‌فرستد، مسلمان باشد؛

5. کسی که سگ را می‌فرستد در هنگام فرستادن سگ یا قبل از آنکه به شکار برسد، نام خداوند متعال را ببرد؛

6. فرصت کافی برای ذبح شرعی حیوان وجود نداشته باشد.

□ شرط اوّل: سگ تعلیم دیده باشد

مسأله 1312. سگ شکاری باید طورى تربيت شده باشد كه هر وقت آن را براى شكار کردن بفرستند، برود و هر وقت از رفتنش جلوگيرى كنند، بايستد؛ ولى اگر پس از نزديک شدن به شكار و ديدن آن، از صاحبش اطاعت نکند ضرر ندارد.

مسأله 1313. اگر عادت سگ شکاری اين باشد كه پيش از رسيدن صاحبش از حیوانی که شكار کرده مى‏خورد یا عادت به خوردن­ خون آن داشته باشد، اشكال ندارد؛ ولى بنابر احتياط واجب، لازم است عادتش چنين باشد كه اگر صاحبش خواست حیوان شكار شده را از او بگيرد، ممانعت و ستيز نکند.

□ شرط دوّم: سگ به دستور صاحبش به سمت شکار برود

مسأله 1314. سگ شکاری باید به دستور صاحبش به سمت شکار برود.

بنابراین، اگر از جانب خود دنبال شكار برود و حيوانى را شكار كند، خوردن آن حيوان حرام است، بلكه اگر از پيش خود دنبال شكار رود و بعداً صاحبش بانگ بزند تا زودتر آن را به شكار برساند، هرچند به سبب صداى صاحبش شتاب كند، بنابر احتياط واجب بايد از خوردن آن شكار اجتناب شود؛

مگر آنکه صاحب سگ ابتدا سگ شکاری را از حرکت به سمت صید باز دارد و بعد از توقّف، آن را مجدّداً به سمت صید بفرستد.

□ شرط سوّم: حیوان به سبب گاز گرفتن سگ بمیرد

مسأله 1315. سبب مرگ حیوان شکار شده - در صورتی که با شکار سگ بمیرد - باید از زخمی باشد که از گاز گرفتن سگ پیدا شده است.

بنابراین، اگر سگ شکاری شكار را خفه كند، يا شكار از دويدن يا ترس بميرد، يا به سبب افتادن در آب يا سقوط از پرتگاه بميرد، حلال نيست.

□ شرط چهارم: کسی که سگ را به سمت شکار می­فرستد مسلمان باشد
□ شرط پنجم: کسی که سگ را برای شکار می‌فرستد، هنگام فرستادن سگ یا قبل از آنکه سگ به شکار برسد نام خداوند متعال را ببرد
□ شرط ششم: فرصت کافی برای ذبح شرعی حیوان شکار شده نباشد

توضیح سه شرط فوق، مشابه شرايط شكار با سلاح (شرط دوّم، سوّم و پنجم) می‌باشد.

§ سایر مسائل شکار با سگ شکاری

مسأله 1316. كسى كه سگ شکاری را فرستاده، اگر وقتى برسد كه بتواند حیوان را ذبح شرعی نماید، چنانچه به سبب تهيّۀ مقدّمات آن به‌طور متعارف - مانند بيرون آوردن كارد و برطرف کردن پشم یا موی حیوان از گلو جهت ذبح - وقت بگذرد و آن حيوان بميرد، حلال است؛

ولى اگر وسیله­ای همراه او نباشد كه با آن سر حيوان را ببُرد و حيوان بميرد، بنابر احتياط واجب حلال نمى‏شود؛ البتّه، در اين حال اگر آن حيوان را رها كند كه سگ آن را با گاز گرفتن بكشد، حلال مى‏شود.

مسأله 1317. اگر فرد شک كند مرگ حیوان شكار شده مستند به جراحت و گاز گرفتن سگ بوده يا به سبب ديگر، کافی نیست؛

البتّه، اگر اماره و نشانۀ عرفى وجود داشته باشد بر اينكه مرگ شكار بر اثر جراحت حاصل از گاز گرفتن سگ بوده کافی است، هرچند از آن نشانه، اطمینان حاصل نشود.

مسأله 1318. اگر فردی چند سگ تعلیم دیده را به سمت شکار بفرستد یا چند نفر با هم یک یا چند سگ را به دنبال شکار بفرستند و با هم حيوان را شكار كنند، چنانچه يكى از سگ­ها شرایطی را که قبلاً ذکر شد دارا نباشد - مثل اینکه تربيت شده نباشد یا يكى از شکارچیان عمداً نام خداوند متعال را نبرد - حیوان شكار شده حرام است؛

مگر اینکه مرگ حیوان شکار شده، عرفاً مستند به سگ یا سگ­هایی باشد که خود آنها و فرستندگان آنها دارای تمام شرایط صید باشند و سگ­های دیگر، تأثیر در کشتن حیوان نداشته باشند.

مسأله 1319. اگر فرد به قصد شکار آهو، سگ شکاری را به سمت آهوی معیّنی از گلۀ آهوها بفرستد ولی‌آن سگ آهوی دیگری را شکار نماید، کافی است. همچنین، اگر علاوه بر آن آهو، آهوی دیگری را نیز شکار نماید، هر دوی آنها پاک و حلال می‌باشند.

شایان ذکر است، شرط حلال شدن صید آن است که صیّاد قصد صید کردن جنس آهو [745] را داشته باشد، هرچند به‌طور خاص آهوی معیّنی را در نظر نداشتهباشد.

مسأله 1320. اگر باز يا حيوان ديگرى غير سگ شكارى، حيوان وحشی را شكار كند، آن شكار حلال نمی­شود؛ مگر آنکه موقعی برسند كه حيوان زنده باشد و آن را با شرایطی که قبلاً ذکر شد ذبح شرعی نمایند.

مسأله 1321. اگر فردی با سگ شکاری يا اسلحۀ غصبى، حيوان وحشی را با رعایت شرایط صید شكار كند، شكار پاک و حلال است و مال خود او مى‏شود؛

البتّه، در این صورت علاوه بر اينكه گناه كرده، بايد اجرت معمول (اجرتالمثل) استفاده از اسلحه يا سگ شکاری را به صاحبش بدهد.

· ب. صید ماهیها و میگو

مسأله 1322. اگر «ماهى حلال گوشت» [746] و «میگو» [747] را زنده از آب بگيرند [748] و بيرون آب جان دهد، پاک و خوردن آن حلال است؛

امّا چنانچه در آب بميرد، هرچند پاک است، ولى خوردن آن حرام مى‏باشد؛ مگر اينكه در وسیلۀ صید مثل تور ماهی‌گيری [749] بميرد كه در اين صورت خوردنش حلال است، هرچند درون آب مرده باشد. [750]

مسأله 1323. اگر ماهى از آب بيرون بيفتد، يا موج آن را بيرون بيندازد، يا آب فرورود و ماهى در خشكى بماند، چنانچه پيش از آنكه بميرد، با دست يا به وسيلۀ ديگر گرفته شود، در حکم صید محسوب شده و حلال است و اگر قبل از گرفته شدن بميرد حرام می‌باشد.

مسأله 1324. اگر ماهی داخل قایق یا کشتی بپرد یا در اثر موج آب داخل آن بیفتد، چنانچه پيش از آنكه بميرد، با دست يا به وسيلۀ ديگر گرفته شود، حلال است و اگر قبل از آن بميرد حرام می‌باشد؛

البتّه، اگر قصد صاحب قایق یا کشتی آن باشد که با قایق یا کشتی ماهی شکار کند و بعضی از کارهایی که موجب شکار باشد را انجام دهد، مثل آنکه قایق را در محلّ اجتماع ماهیان زنده قرار دهد و آن را طوری براند که موجب افتادن ماهی­ها به داخل آن شود، این کار به منزله خارج کردن ماهی از آب است و ماهی‌ای که بدین شیوه صید شده حلال است.

مسأله 1325. اگر صیّاد تور ماهی‌گیری را از آب خارج نماید و مشاهده نماید که ماهی داخل آن مرده است، چنانچه اجمالاً بداند ماهی بعد از ورود به تور ماهی‌گیری یا پس از آن هنگام بیرون آوردن از آب مرده، حلال است، ولی اگر شک کند که ماهی قبل از وارد شدن به تور مرده [751] یا بعد از آن، خوردن آن حرام است.

همچنین، اگر صیّاد با دست ماهی را از آب صید نماید و ببیند ماهی مرده است، چنانچه شک نماید که ماهی داخل آب مرده یا پس از بیرون آوردن از آب، خوردن ماهی مذکور حرام است.­ [752]

مسأله 1326. اگر ماهی به وسيله‏اى مانند سمّ [753] یا برق گرفتگی داخل آب بميرد، حرام محسوب می­شود؛ البتّه چنانچه قبل از مردن، آن را از آب خارج کنند و بیرون آب یا درون وسیلۀ صید مانند تور ماهی‌گیری بمیرد، حلال است.

شایان ذکر است، اگر استفاده از شیوۀ مذکور برای صید ماهی موجب از بین رفتن حیوانات دریازی زیادی شده و نوعی ضرر به محیط زیست و ثروت ملّی یا عمومی مسلمانان باشد، جایز نیست. همچنین، اگر این امر خلاف قانون باشد، اجازه داده نمی­شود.

مسأله 1327. فردی كه ماهى را صيد مى‏كند، لازم نيست مسلمان باشد و در هنگام صید نام خداوند متعال را ببرد، ولی باید قصد صید داشته باشد. بنابراین، اگر بچۀ غیر ممیّز ماهی را از آب دریا صید نماید، یا ماهی - خود - از آب دریا به ساحل بیرون پریده و بمیرد، خوردن آن حرام است.

شایان ذکر است، ماهی مملوک (ماهی که ملک و مال فردی می‌باشد) در حوض، تُنگ آب، آکواریوم و مانند آن، مورد صید نیست و گرفتن آن از آب عرفاً «صید» نامیده نمی‌شود؛ ولی برای حلال شدن آن کافی است آن را از آب خارج کرده و بیرون آب بمیرد یا آب موجود در حوض و مانند آن را تخلیه کرده، طوری که ماهی بیرون آب بمیرد.

مسأله 1328. اگر انسان ماهی را زنده از آب بگیرد، سپس آن را در همان آب یا آب دیگری رها نماید و در داخل آب بمیرد حرام محسوب می­شود؛ مگر اينكه در وسیلۀ صید مثل تور ماهی‌گيری در آب بميرد كه در اين صورت خوردنش حلال است.

· ج. صید ملخ

مسأله 1329. اگر ملخی را که بال در آورده [754] با دست یا به وسیلۀ دیگرى زنده بگیرند، بعد از جان دادن، خوردن تمام اجزای آن حلال است؛ امّا بنابر احتیاط واجب، باید از خوردن فضلۀ آن اجتناب شود؛ البتّه فضلۀ داخل بدن ملخ که همراه آن خورده می­شود حرام نیست.

شایان ذکر است، مسلمان بودن کسی که ملخ را می‌گیرد و ذکر نام خداوند متعال هنگام گرفتن آن لازم نیست.


[737] البتّه صید حیوانات وحشی خشکزی «حرم مکّه» بنابر فتویٰ و «حرم مدینه» بنابر احتیاط واجب جایز نیست، هرچند شرایط تذکیۀ صید که در این مبحث ذکر می­شود رعایت شده باشد. این حکم، شامل حیواناتی که هم در خشکی و هم در آب زندگی می­کنند (حیوانات وحشی دوزیست) نیز می‌شود؛ ولی شامل حیواناتی که فقط آبزی هستند - مانند ماهی - نمی­شود.
[738] اگر حیوان حرام گوشتی که قابلیّت تذکیه دارد با سلاح - با رعایت شرایط فوق - صید شود، تذکیه محقّق می­شود و اثر آن پاکی بدن حیوان است، ولی خوردن آن حرام است.
[739] پیکان فلزّی نوک تیز که بر سر تیر و نیزه و مانند آن نصب می­کنند و در لغت عربی «نَصْل» نامیده می‌شود.
[740] «مِعراض»، سلاح چوبی است که دو سر آن نوک تیز و وسط ‌آن ضخیم می­باشد.
[741] معنای ممیّز در اینجا، مشابه آن است که در صفحۀ «530»، پاورقی «2» ذکر شد.
[742] یعنی قصدش شکار آهوی خاصّی نبوده، بلکه به‌طور کلّی می­خواسته آهو صید کند. همین حکم، در موردی که قصد فرد صید جنس حیوان وحشی بوده نه خصوص آهو نیز جاری است.
[743] منظور، چهار عضوی است كه بريدن آنها در هنگام ذبح بنابر فتویٰ یا احتیاط، لازم است که توضیح آن در مسألۀ «1251» ذکر شد.
[744] همان طور که در مسألۀ «1241»بیان شد، اگر حیوان حرام گوشتی که قابلیّت تذکیه دارد با سگ شکاری - با رعایت شرایط فوق - صید شود، تذکیۀ آن و به تبع پاک بودن بدن حیوان محلّ اشکال است و خوردن آن بنابر فتویٰ حرام است.
[745] یعنی قصدش شکار آهوی خاصّی نبوده، بلکه به‌طور کلّی می­خواسته آهو صید کند. همین حکم، در موردی که قصد فرد صید جنس حیوان وحشی بوده نه خصوص آهو نیز جاری است؛ البتّه، همان طور که در مسألۀ «1241»بیان شد، تذکیۀ حیوان وحشی حرام گوشت با سگ شکاری تعلیم دیده محلّ اشکال است.
[746] معیار حلال یا حرام گوشت بودن ماهی­ها در مسألۀ «1331» ذکر می­شود و احکامی که در ادامه ذکر می­شود، در مورد ماهی حلال گوشت است.
[749] یا مثل حصاری که داخل آب با چوب، نی، خار و مانند آن جهت صید ماهی درست می­کنند. حصار مذکور در زبان عربی، «حظیره» نامیده می­شود.
[751] مانند اینکه در اثر آلودگی آب به مواد شیمیایی یا سمّ مرده است.
[752] در هر دو مثال فرق ندارد که زمان ورود به تور یا گرفتن ماهی از آب معلوم باشد یا زمان موت ماهی، یا آنکه هر دو نامعلوم باشند.
[753] خوردن ماهی­ای که در صید آن از سمّ استفاده شده، چنانچه ضرر شدید (ضرر فوق‌العاده و مهمّ) برای بدن داشته باشد جایز نیست. همچنین، عرضۀ آن به دیگران برای خوردن، در صورتی که ضرر قابل توجّه برای آنان داشته باشد، هرچند ضرر کلّی نباشد، بدون اطلاع دادن به آنان جایز نمی­باشد.
[754] خوردن ملخی که بال در نیاورده یا هنوز نمی­تواند پرواز کند حرام است.