مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

احكام حَبْوَه

مسأله 1269. اگر پدری فوت نماید، بعضی از اموال اختصاصی وی به پسر بزرگ‌‌ترش ارث می­رسد [1053] و سایر ورثه نسبت به آن حقّی ندارند [1054] که این اموال «حَبْوَه» نامیده می­شود.

قرآن (مصحف)، انگشتر، شمشير و لباس­هايى را كه پدر پوشيده يا براى پوشيدن نگه داشته، جزء «حَبْوه» محسوب می­شود [1055] و نیز غلاف شمشير و بند آن و جا قرآنى تابع خود آنهاست.

مسأله 1270. حكم مذکور در مسألۀ قبل شامل سایر اشیای اختصاصی میّت مانند مُهر و تسبیح، ساعت مچی، گوشی همراه، تبلت، رایانه، كتاب­ها، اسب، ماشین و وسیلۀ نقلیه وی نمى­شود؛ ولى در مورد تفنگ و خنجر و سلاح‌های دیگر مشابه آن و همین طور در مورد رَحْل، [1056] احتياط لازم آن است که پسر بزرگ‌‌تر با سایر ورثه مصالحه نماید. [1057]

مسأله 1271. اگر ميّت بیش از یک قرآن (مصحف) یا انگشتر یا شمشير داشته باشد، احتياط واجب آن است كه پسر بزرگ‌‌تر در مورد آنها با سایر ورثه مصالحه نماید؛

ولی اگر میّت لباس­های متعدّدی داشته باشد، همۀ آنها متعلّق به پسر بزرگ‌‌تر است و فرقی بین لباس­های تابستانی و زمستانی، كوچک و بزرگ نیست حتّی كلاه، جوراب، كمربند و کفش و نعلین را نیز شامل می­شود؛

البتّه، لباس­هایی كه برای استفادۀ خانواده­اش یا برای فروش یا هدیه دادن كنار گذاشته، جزء حَبْوه محسوب نمی­شود.

مسأله 1272. اگر شخص از ناحیۀ هر دو چشم نابينا بوده، قرآن (مصحف) وی جزء حَبْوه نمی­باشد. همین طور، چنانچه دست نداشته يا در زمان حیات دو دستش قطع شده باشد، شمشيرش جزء حَبْوه محسوب نمی­شود؛

البتّه، اگر اين حوادث به‌طور اتّفاقى رخ داده و قبلاً آنها را براى استفاده خودش آماده كرده، از حَبْوه محسوب مى­شود.

مسأله 1273. «حَبْوه» به بزرگ‌‌ترين پسر میّت که در زمان وفات او زنده باشد اختصاص دارد، هرچند دختران میّت بزرگ‌‌تر از وی باشند و مراد از پسر بزرگ‌‌تر، پسر خودِ متوفّیٰ است و شامل پسر فرزند (نوه)، نمى­شود.

مسأله 1274. اگر پسر بزرگ‌‌تر در هنگام وفات پدرش، بالغ و عاقل و رشيد نباشد، حَبْوه به وی اختصاص دارد، بلكه این حکم شامل جنینی كه در شكم مادر است هم مى­شود.

بنابراین، «حَبْوه» و سهم الارث وی كنار گذاشته مى­شود، چنانچه زنده به دنيا بیاید، به او می­رسد و اگر مرده به دنيا بیاید، بين ساير ورثه تقسيم مى­شود.

مسأله 1275. اگر پسر بزرگ‌‌تر ميّت بيش از يكى باشد، مثلاً از دو زن او در يک وقت­ دو پسر به دنيا آمده باشند، حَبْوه به‌طور مساوى به آنان اختصاص می­یابد و چنانچه دو پسر با یکدیگر دو قلو باشند، کسی که زودتر متولّد شده، پسر بزرگ‌‌تر محسوب می­شود، هرچند نطفۀ دیگری زودتر منعقد شده باشد.

مسأله 1276. در حَبوْه شرط نیست پسر بزرگ‌‌تر شیعۀ دوازده امامی بوده و به حکم «اختصاص حَبوْه به پسر بزرگ‌تر» معتقد باشد؛

البتّه، اگرپسر بزرگ‌‌تر از اهل تسنّن است و حسب مذهبش حَبْوه به پسر بزرگ‌‌تر اختصاص نداشته باشد و مذهب اهل تسنّن بر همگان از جمله شيعه، نافذ باشد، طوری که اگر پسر بزرگ‌‌تر شیعۀ دوازده امامی باشد از اعطای حَبْوه به وی منع شود، چنانچه سایر ورثه، شیعۀ داوزده امامی باشند، مى‏توانند از باب «قاعدۀ مقاصّۀ نوعى» [1058] سهم خویش از حَبْوه را از پسر بزرگ‌‌تر بگیرند.

مسأله 1277. اگر ميّت بدهی داشته باشد، چنانچه بدهیش به اندازۀ مال او يا بیشتر باشد، پسر بزرگ‌تر بايد جهت ادای بدهی پدرش، حَبْوه يا قيمت آن را از مال خود پرداخت نماید.

شایان ذکر است، هزینه­های تجهیز میّت مثل کفن كه از اصل دارایی متوفّیٰ برداشته می‌شود، [1059] در حکم بدهی متوفّیٰ محسوب می­شود.

مسأله 1278. اگر میّت بدهی[1060] داشته باشد و بدهی وی کمتر از اموالش باشد، چنانچه اموال وی - غیر حَبْوه – برای ادای بدهیـش کافـــى نباشــد، باید پســر بزرگ‌‌تر از حَبْوه (یا به همان نسبت از مال خویش)، بدهی پدرش را پرداخــت نمایــد؛ مثلاً اگر همۀ دارایی میّت 60 میلیون تومان بوده و از این مقدار ارزش آنچه حَبْوه محسوب می­شود 15 میلیون تومان و بدهی میّت 50 میلیون تومان باشد، پسر بزرگ‌‌تر لاز م است یک چهارم از بدهی متوفّیٰ، معادل (12 میلیون و 500 هزار تومان) بپردازد و باقیماندۀ بدهی به بقیّۀ اموال تعلّق می­گیرد.

مسأله 1279. اگر میّت بدهی داشته باشد و بدهی وی کمتر از اموالش باشد، چنانچه اموال وی - غیر حَبْوه – برای ادای بدهیش کافى باشد، مسأله محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود. بنابراین، اگر در مثال مسألۀ قبل بدهی میّت 40­ میلیون تومان باشد، احتیاط واجب ‌آن است که پسر بزرگ‌‌تر یک چهارم از بدهی متوفّیٰ معادل (10­ میلیون تومان) را بپردازد.[1061]

مسأله 1280. اگر فرد به تمام حَبْوه يا به قسمتى از آن براى غير پسر بزرگ‌تر وصيّت كند، وصيّت او صحيح است و پسر بزرگ‌تر از آن محروم مى­شود؛

مگر آنكه وصيّت بيشتر از ثلث باشد كه در این صورت، وصیّت به اندازۀ ثلث صحیح بوده و مقدار زیادی نیاز به اجازۀ پسر بزرگ‌تر دارد.

مسأله 1281. اگر فرد به صورت کسری - مثلاً به ثلث اموال خويش به‌طور مشاع - وصيّت كند، به مقدار همین کسر از حَبْوه و غير آن صرف عمل به وصیّت می­شود.

مسأله 1282. اگر فرد به صورت غیر کسر مشاع وصیّت نماید، مثلاً بگوید: «معادل 50­ ميليون تومان از اموالم را بعد از وفات هزینه نمایید، در صورتى كه اين مبلغ در هنگام وفات مساوى با ثلث يا كمتر از آن باشد، باید نسبت آن به مجموع اموال محاسبه شود و همین نسبت از حَبْوه و غير آن صرف عمل به وصیت شود؛

امّا اگر اين مبلغ زيادتر از ثلث باشد، مقدار اضافه از ثلث در مورد حَبْوه، نياز به اجازۀ پسر بزرگ‌تر و در غير حَبْوه، نياز به اجازۀ همۀ ورثه دارد.

مسأله 1283. اگر فرد به مال معیّنی غیر از حَبْوه - مثلاً منزل خویش - وصیّت نماید، تمام حَبْوه به پسر بزرگ‌تر اختصاص دارد؛ البتّه چنانچه وصیّت مذکور در هنگام وفات بیشتر از ثلث مجموع اموال متوفّیٰ اعم از حَبْوه و غیر آن باشد، به اندازۀ ثلث آن صحیح و مازاد آن نیاز به اجازۀ تمام ورثه دارد.

مسأله 1284. اگر حَبْوه یا بخشی از آن بابت بدهی متوفّیٰ، رهن شرعی (گرو) گذاشته شده باشد، واجب است فکّ رهن از تمام اموال متوفّیٰ - نه فقط حَبْوه - صورت گیرد.


[1053] اختصاص «حَبْوه» به پسر بزرگ‌‌‌‌تر در صورتی است که «موانع ارث» وجود نداشته باشد؛ توضیح «موانع ارث» در مسائل «1294 و بعد از آن» ذکر می­شود.
[1055] البتّه، اگر لباس میّت از جنس ابریشم خالص یا طلاباف باشد كه پوشش آن بر مردان حرام است یا انگشتر وی از طلا باشد (حلقه طلا)، شامل شدن حَبْوه نسبت به این موارد محلّ اشكال است و مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود.
[1056] جهاز مرکب، مانند پالان شتر که بر روی شتر پهن شده و بر آن می­نشینند.
[1058] توضیح مقاصّۀ نوعی و برخی موارد آن در جلد سوّم، مسائل «1593 و بعد از آن» ذکر شد.
[1059] توضیح بیشتر در این مورد در جلد اوّل، فصل «احکام اموات»، مبحث کفن، مسائل «764 تا 766» ذکر شد.
[1060] مانند قرض، ثمن معاملۀ نسیه، مهریه، دیات و همان طور که در مسألۀ قبل بیان شد، هزینه­های تجهیز میّت مثل کفن كه از اصل دارایی متوفّیٰ برداشته می­شود، در حکم بدهی متوفّیٰ محسوب می‌شود.
[1061] البتّه، اگر پسر بزرگ‌‌‌‌تر محجور باشد، مانند بچّۀ نابالغ یا مجنون و سایر ورثه غیر محجور باشند، احتیاط لازم آن است که جهت ادای بدهی چیزی از حَبْوه کسر نشود و سایر صورت‌های مسأله، در کتب مفصّل­تر بیان شده است.