مركز ارتباط حضرت آیت الله العظمی سید علی حسينى سیستانی (مد ظله) در لندن، اروپا، شمال و جنوب امریکا است.

توضیح‌ المسائل جامع

احكام تلقیح مصنوعی

«تلقیح مصنوعی» شیوه­ای است که در آن لقاح و ترکیب اسپرم مرد و تخمک زن، بدون مقاربت و نزدیکی، به وسیلۀ ابزارهای پزشکی صورت می­گیرد و دارای انواع مختلفی [574] می­باشد که در ذیل، احکام مربوط به آن بیان می­شود.

· 1. تلقیح مصنوعی داخل رحمی

o تلقیح زن با منی غیر شوهر

مسأله 707. تلقیح مصنوعی زن با منی غیر شوهرش با استفاده از ابزار پزشکی و غیر آن به صورت مستقیم، [575] شرعاً جایز نیست؛

فرقی ندارد زن شوهردار باشد یا بدون شوهر؛ زن و شوهر بر آن راضى باشند یا نه؛ تلقیح توسط شوهر صورت گیرد یا توسط شخص دیگرى - حتّی پزشک همجنس - انجام شود؛ با امور حرام (مثل آشکار نمودن عورت یا لمس و نگاه به آن) همراه باشد یا نه.

مسأله 708. اگر زنى با منى شخص دیگری غیر شوهر خود بدون مقاربت و نزدیکی - با توضیحی که در مسألۀ «707» ذکر شد - تلقیح و باردار شود [576] و از وی فرزندى متولّد گردد، هرچند عمل مذکور شرعاً جایز نیست، ولی آن زن [577] و شخص مذکور، [578] مادر و پدر فرزند محسوب می­شوند و همۀ احکام نسب حتّی ارث میان آنان ثابت می­باشد. [579]

شایان ذکر است، در این حکم فرقی نیست که تلقیح مذکور عمداً و با اطلاع از حکم شرعی صورت گیرد یا به اشتباه رخ داده باشد. [580]

o تلقیح زن با منی شوهر

مسأله 709. تلقیح مصنوعی زن با منى شوهرش با استفاده از ابزار پزشکی و غیر آن [581] در حال حیات او (شوهر) جایز است؛

البتّه اگر تلقیح مصنوعی مذکور با ارتکاب امور حرام (مانند کشف عورت، نگاه و لمس آن هرچند توسط پزشک همجنس) همراه باشد، فقط در صورت ضرورت و اضطرار جایز می­باشد؛ [582]

امّا بنابر احتیاط واجب، باید از انجام این کار بعد از وفات شوهر اجتناب شود و چنانچه تلقیح بعد از فوت شوهر صورت گیرد، فرزندی که متولّد می­شود، هرچند به او منتسب است، ولی از وی ارث نمى‏برد.

· 2. تلقیح مصنوعی خارج از فضای رحم

مسأله 710. اگر تخمک زن و اسپرم مرد - هرچند نامحرم - گرفته شود و تخمک با اسپرم در خارج از فضاى رحم و مَهْبِل (مثلاً در آزمایشگاه) بارور شود، سپس نطفۀ بارور شده (رویان)، در رحم همان زن یا زن دیگر قرار داده شود، این عمل با رعایت شرایط ذیل اشکال ندارد:

الف. از تمام امور حرام (مثل آشکار نمودن عورت یا لمس و نگاه به آن حتّی توسط پزشک همجنس) [583] پرهیز گردد؛

البتّه، در صورت وجود مشقّت فوق‌العاده زیاد که معمولاً تحمّل نمی­شود (حرج) یا خوف ضرر قابل توجّه برای وی و نبودن راه مشروع دیگر برای رهایی از آن، اقدام به هر یک از آن امور به مقدار رفع ضرورت، برای او و نیز پزشکی که تلقیح مصنوعی توسط وی انجام می­شود جایز است؛ [584]

مثلاً اگر نداشتن فرزند برای زن حرج داشته باشد و راه مشروع دیگری مانند گرفتن فرزند خوانده از بهزیستی و غیر آن وجود نداشته نباشد و بچّه­دار شدن زن، بدون کشف و لمس و نگاه حرام به وی امکان پذیر نباشد، در این فرض رعایت این شرط (شرط الف) لازم نیست.

ب. بنابر احتیاط واجب، زن و مرد مذكور، از محارم یکدیگر (نسبی یا سببی یا رضاعی) مانند برادر و خواهر، مادر و فرزند، داماد و مادر زن، عروس و پدر شوهر نباشند.

ج. بنابر احتیاط واجب، نطفۀ بارور شده در رحمِ محارم صاحب اسپرم (نسبی یا سببی یا رضاعی) مانند مادر یا مادر زن وی، به عنوان بستر پرورش نطفه، قرار داده نشود. بنابراین، قرار دادن آن، در رحم آن زن (صاحب تخمک) [585] یا خواهرش یا خاله­اش و مانند آن كه از محارم صاحب اسپرم نیستند، اشكال ندارد.

مسأله 711. تلقیح مصنوعی تخمک با اسپرم در لولۀ آزمایش و خارج رحم، بعد از فوت صاحب تخمک یا صاحب اسپرم اشکال ندارد [586] و احکام نسب بین نوزادی که از این طریق متولّد می­شود با صاحب اسپرم و تخمک و رحم از مسائل بعد روشن می­شود؛

البتّه، در صورتی که تلقیح بعد از فوت صاحب اسپرم یا تخمک انجام شده باشد فرزند مذکور از او ارث نمی­برد.

مسأله 712. اگر زنی که صاحب رحم است، نسبت به امور حرامی همچون آشکار نمودن عورت - مثلاً‌ به جهت اینکه فرزند نداشتن برای وی موجب حرج است - مضطر و ناچار باشد، اضطرار وی موجب جایز شدن این امور حرام برای زن صاحب تخمک که اهدا کنندۀ‌ تخمک محسوب می‌شود، نیست؛ مگر اینکه او نیز مضطر و ناچار باشد.

همچنین، چنانچه زنی که صاحب تخمک است نسبت به امور حرام مذکور مضطر و ناچار باشد، اضطرار وی موجب جایز شدن این امور برای زن دیگر که صاحب رحم است و پذیرای جنین (مادر جانشین) محسوب می‌گردد، ‌نیست؛ مگر آنکه او نیز مضطر و ناچار باشد؛

همین طور، اضطرار و ناچاری صاحب تخمک یا صاحب رحم، ‌موجب جایز شدن امور حرام (مانند خود ارضایی) برای شوهر وی یا مرد دیگری که اهدا کنندۀ ‌اسپرم محسوب می‌شود، نیست؛ مگر آنکه او نیز مضطر و ناچار باشد.

· اجیر شدن زن پذیرای جنین به عنوان مادر جانشین

مسأله 713. اگر مادر جانشین (زنی که پذیرای جنین است) برای پرورش جنین در رحم خود در ازای دریافت اجاره بهای معیّن اجیر شود، عقد اجاره صحیح است. [587] همین طور، دریافت مبلغی به عنوان عوض و جُعل در جُعاله برای چنین کاری صحیح است؛

ولی از آنجا که این عمل با مقدّمات حرام (آشکار کردن عورت و نگاه و لمس حرام) همراه است، اقدام به آن در غیر موارد اضطرار و ناچاری جایز نمی‌باشد.

· روابط سببی، نسبی نوزاد متولّد شده از تلقیح مصنوعی

در این بخش، بعضی از روابط نسبی و سببی كه در اثر تلقیح مصنوعی بین نوزاد متولّد شده و دیگران شكل می­گیرد با ذکر مثال بیان می­شود.

شایان ذکر است، احکام مذکور در این مسائل در فرضی است که شرط (ب) و (ج) از مسأله «710» رعایت شده باشد.

مسأله 714. اگر تخمک و اسپرم مربوط به زن و شوهرش (علی و فاطمه) بوده و تخمک بارور شده در رحم همان زنی كه صاحب تخمک بوده (فاطمه) قرار داده شود و در آنجا رشد کند و فرزندی متولّد گردد، آن زن و شوهر، مادر و پدر آن فرزند محسوب می­شوند.

مسأله 715. اگر تخمک و اسپرم مربوط به زن و شوهرش (علی و فاطمه) بوده و تخمک بارور شده در رحم زن بیگانه [588] (مریم) قرار داده شود و در آنجا رشد کند و فرزندی متولّد گردد، صاحب اسپرم (علی) پدر وی می‌باشد؛

امّا در مورد اینکه کدامیک از آن دو زن یعنی صاحب تخمک (فاطمه) و صاحب رحم (مریم) مادر نسبی نوزاد مذکور محسوب می­شود مسأله محلّ اشکال است و بنابر احتیاط واجب، مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود؛ [589]

البتّه، اگر نوزاد مذکور پسر باشد، با صاحب تخمک (فاطمه) که زن پدر وی محسوب می­شود محرم است. [590] همچنین، با صاحب رحم (مریم) و نیز دختران صاحب رحم و نوه­های وی و مادر و خواهر وی محرم می­باشد. [591]

در صورتی که نوزاد مذکور دختر باشد، با پسران صاحب رحم (مریم) و نوه­های وی و پدر و برادر وی محرم می­باشد و نیز در حکم رَبیبۀ شوهرِ صاحب رحم محسوب می‌شود [592] و همان طور که بیان شد، صاحب اسپرم (علی) پدر دختر مذکور بوده، لذا وی با پدر و برادر علی محرم است.

مسأله 716. اگر صاحب تخمک (فاطمه) و صاحب اسپرم (علی) زن و شوهر نبوده و نامحرم باشند و تخمک بارور شده در رحم صاحب تخمک (فاطمه) قرار داده شود و در آنجا رشد کند و فرزندی متولّد گردد، صاحب اسپرم (علی) پدر وی محسوب می­شود و زن مذکور [593] (فاطمه) مادر اوست؛

در این فرض، اگر نوزاد مذکور پسر باشد با همسر صاحب اسپرم (علی) محرم است؛ زیرا زن پدر وی محسوب می­شود.

در صورتی که نوزاد متولّد شده دختر باشد، ربیبۀ شوهر فاطمه است. [594]

مسأله 717. اگر صاحب تخمک (فاطمه) و صاحب اسپرم (علی) زن و شوهر نبوده و نامحرم باشند و تخمک بارور شده در رحم همسر صاحب اسپرم (مریم) قرار داده شود و در آنجا رشد کند و فرزندی متولّد گردد، صاحب اسپرم (علی) پدر وی محسوب می­شود؛

امّا در مورد اینکه کدام یک­ از آن دو زن، یعنی صاحب تخمک (فاطمه) و صاحب رحم (مریم) مادر نسبی نوزاد مذکور محسوب می­شود، مسأله محلّ اشکال است و بنابر احتیاط واجب، مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود؛

البتّه، اگر نوزاد مذکور پسر باشد با صاحب رحم (مریم) و دختران و نوه­های وی و مادر و خواهر وی محرم می­باشد، ولی محرم بودن وی با صاحب تخمک (فاطمه) و دختران و نوه­های وی و مادر و خواهر وی محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود؛ [595]

در صورتی که آن بچه دختر باشد، با پسران صاحب رحم (مریم) و نوه­های وی و پدر و برادر وی محرم می­باشد و در اینکه رَبیبۀ شوهرِ صاحب تخمک (فاطمه) محسوب ­شود مسأله محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود [596] و همان طور که بیان شد، صاحب اسپرم (علی) پدر دختر مذکور بوده، لذا وی با پدر و برادر علی محرم است.

مسأله 718. اگر صاحب تخمک (فاطمه) و صاحب اسپرم (علی) زن و شوهر نبوده و نامحرم باشند و تخمک بارور شده در رحم زن بیگانه [597] (خدیجه) غیر از صاحب تخمک و همسر صاحب اسپرم قرار داده شود و در آنجا رشد کند و فرزندی متولّد گردد، صاحب اسپرم (علی) پدر وی محسوب می­شود؛

امّا در مورد اینکه کدامیک­ از آن دو زن، یعنی صاحب تخمک (فاطمه) و صاحب رحم (خدیجه) مادر نسبی نوزاد مذکور محسوب می­شود، مسأله محلّ اشکال است و بنابر احتیاط واجب مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود.

البتّه، اگر نوزاد مذکور دختر باشد، در حکم رَبیبۀ شوهرِ صاحب رحم (خدیجه) محسوب می­شود، [598] ولی رَبیبه بودن دختر مذکور برای شوهرِ صاحب تخمک (فاطمه)، محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود.

همچنین، نوزاد مذکور با پسران و نوه­های صاحب رحم (خدیجه) و پدر و برادر وی محرم است، ولی محرم بودن او با پسران و نوه­های صاحب تخمک (فاطمه) و پدر و برادر وی محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود.

در صورتی که نوزاد مذکور پسر باشد، با صاحب رحم (خدیجه) و دختران و نوه‌های وی و مادر و خواهر وی محرم می­باشد و نیز با همسر صاحب اسپرم (علی) محرم است، زیرا زن پدر وی محسوب می­شود؛ ولی محرم بودن وی با صاحب تخمک (فاطمه) و دختران و نوه­های وی و مادر و خواهر وی محلّ اشکال است [599] و مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود. [600]

مسأله 719. در مواردی که تخمک بارور شده - با رعایت شرایط مسألۀ «710» [601] - در رحم زنی غیر از صاحب تخمک و همسر صاحب اسپرم قرار داده می‌شود، ‌گاه صاحب رحم زنی است که بیگانه است و نسبتی با صاحب تخمک و صاحب اسپرم ندارد؛

ولی گاهی تخمک بارور شده در رحم زنی قرار داده می‌شود که با صاحب تخمک یا صاحب اسپرم یا هر دو، نسبتی دارد؛ این فرض، دارای صورت‌های فراوانی است که نسبت افراد با یکدیگر در هر یک از آن صورت‌ها مختلف بوده و محرمیّت بین آنان در برخی موارد، بیشتر از آنچه قبلاً بیان شد، می‌باشد؛ برای نمونه یک مثال ذکر می‌شود:

اگر صاحب اسپرم (علی) و صاحب تخمک (فاطمه) زن و شوهر باشند و تخمک بارور شده در رحم (خدیجه) زنِ برادر صاحب اسپرم (علی) قرار داده شود و در آنجا رشد کرده و نوزادی متولّد شود، صاحب اسپرم (علی)، پدر نوزاد بوده و شوهر صاحب رحم (شوهر فاطمه)، عموی او می‌باشد؛ امّا در اینکه کدامیک از صاحب تخمک (فاطمه) و صاحب رحم (خدیجه)، مادر نوزاد محسوب می‌شود، مسأله محلّ اشکال است. بنابراین، مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.

البتّه اگر نوزاد مذکور پسر باشد، ‌با صاحب رحم (خدیجه) و مادر و مادربزرگ و خواهر وی محرم است‌. همین طور، آن نوزاد با صاحب تخمک (فاطمه) محرم است، زیرا زن پدر وی محسوب می‌گردد؛ ولی محرمیّت او با مادر، مادربزرگ و خواهر صاحب تخمک، محلّ اشکال است و بنابر احتیاط واجب، مراعات مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.

در صورتی که نوزاد مذکور دختر باشد، با پدر، پدربزرگ و برادر صاحب رحم (خدیجه) محرم است، چه اینکه صاحب رحم، بچّه را شیر دهد یا نه؛ ولی محرمیّت او با پدر، ‌پدربزرگ و برادر صاحب تخمک محلّ اشکال است و احتیاط واجب آن است که مقتضای احتیاط در این مورد ترک نشود.

مسأله 720. اگر تخمک زن و اسپرم مرد گرفته و بارور شود و در رحم مصنوعى قرار گرفته و از این عمل فرزندی به دنیا آید، صاحب اسپرم و تخمک پدر و مادر فرزند محسوب می‌شوند و همۀ احكام نَسَب حتّى ارث، بینشان جارى مى‏شود؛

البتّه، اگر پیش از انجام تلقیح یكى از آن دو از دنیا برود، فرزند از او ارث نمى‏برد.


[574] مانند روش (IUI) و روش (IVF)؛ روش (IUI): روشی است که در آن «لقاح داخل رحم» انجام می­شود، به این صورت که اسپرم در شرایط آزمایشگاهی به روش شستشو با مواد خاص، از منی مرد جدا شده و اسپرم آماده شده، به درون حفرۀ رحم تزریق می‌شود، این عمل باعث افزایش احتمال تماس تخمک با اسپرم در محیط رحم شده و احتمال وقوع بارداری را افزایش می­دهد. روش (IVF): روشی است که در آن «لقاح خارج رحم» انجام می­شود، بدین صورت که تخمک را با اسپرم در شرایط آزمایشگاهی بارور می­کنند و تخمک بارور شده را پس از گذشت چند مرحله تقسیم سلولی و تشکیل رویان (جنین) چند روزه، در رحم قرار می­دهند تا روند رشد جنین به‌طور طبیعی ادامه پیدا کند.
[575] به این صورت که خود منی یا اسپرم­های آماده شده با روش خاصّ شستشوی منی، بدون مقاربت و نزدیکی با ابزارهای پزشکی - مانند لولۀ باریک انتقال اسپرم (catheter) - یا غیر آن به داخل مهبل یا رحم زن ریخته شود تا زمینۀ لقاح درون رحمی فراهم آید؛ امّا حکم تلقیح مصنوعی به صورت غیر مستقیم (لقاح و بارور‌سازی در فضای خارج رحم) در مسألۀ «710» ذکر می­شود.
[576] حکم مذکور در این مسأله، شامل صورتی که این امر به وسیله مساحقه و مانند آن انجام شود نیز می‌گردد.
[580] در این مورد حکم «زنا» جاری نمی­شود، هرچند فرد در صورت ارتکاب عمدی، گناهکار محسوب می‌شود.
[581] شیوۀ تلقیح مصنوعی مذکور، مشابه آنچه در صفحۀ «297»، پاورقی «1» ذکر شد، می­باشد.
[582] مانند اینکه باردار نشدن برای زن، ضرر قابل توجّه داشته یا موجب مشقّت و سختی فوق‌العاده باشد که معمولاً قابل تحمّل نیست (حَرَج) و باروری با شیوه­های مشروع دیگر، امکان‌پذیر نبوده یا ضرری یا حرجی باشد؛ توضیح بیشتر در شرط (الف)، از مسألۀ «710» ذکر می­شود.
[583] همین طور، بر مرد لازم است از خود ارضایی (استمنای حرام) پرهیز نماید.
[584] در مواردی که آشکار کردن عورت یا نگاه یا لمس آن جایز است، انتخاب پزشک زن، مقدّم بر پزشک مرد می‌باشد.
[585] چه همسر صاحب اسپرم باشد و چه غیر آن.
[586] هرچند احتیاط مستحب در ترک آن است.
[587] البتّه، اجاره دادن خود اعضای بدن (مانند اجاره دادن رحم) صحیح نیست.
[588] منظور، زنی است که نسبتی با طرفین ندارد و نامحرم است.
[589] بنابراین، در صورت فوت صاحب تخمک یا صاحب رحم، احتیاط واجب آن است که بین بچۀ مذکور یا ولیّ شرعی وی و سایر ورثۀ متوفّیٰ نسبت به ارث مصالحه صورت گیرد و در صورت فوت بچه، نسبت به سهم الارث مادرش بنابر احتیاط واجب، بین صاحب تخمک و صاحب رحم مصالحه انجام گردد.
[590] در مورد اینکه صاحب تخمک (فاطمه) مادر نسبی نوزاد مذکور باشد یا نه، همان طور که در متن ذکر شد، مسأله محلّ اشکال است؛ ولی چون زن پدرش محسوب می­شود با وی محرم می‌باشد؛ همچنین، اگر فرض شود صاحب تخمک (فاطمه) از شوهر سابقش دارای دختر باشد، محرمیّت وی با نوزاد مذکور از جهت اینکه برادر و خواهر نسبی هم محسوب شوند محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود؛ البتّه چنانچه فاطمه از علی دارای فرزند شود و از شیر حاصل شده از تولّد فرزند مشترک به نوزاد مذکور - با رعایت شرایط - شیر دهد، این نوزاد با دختر فاطمه از شوهر سابقش برادر و خواهر رضاعی محسوب می­شوند.
[592] بنابراین، اگر صاحب رحم (مریم) و شوهرش (حسن) باشد، در صورتی که با هم نزدیکی کرده باشند، دختر مذکور با حسن محرم است و معنای ربیبه و احکام مربوط به آن در مسألۀ «76» ذکر شد و اگر فرض شود حسن از همسر دیگرش (نرگس) صاحب پسری شود، نوزاد مذکور با پسر حسن نامحرم است؛ البتّه، اگر همسر دیگر حسن (نرگس) از شیر حاصل شده از تولّد فرزند مشترک به دختر مذکور - با رعایت شرایط - شیر دهد، این دختر با پسر حسن برادر و خواهر رضاعی محسوب می­شوند. امّا نسبت به صاحب تخمک (فاطمه)، اگر فرض شود وی از شوهر سابقش دارای پسر باشد، محرمیّت وی با نوزاد مذکور از جهت اینکه برادر و خواهر نسبی هم محسوب شوند محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود؛ البتّه، اگر صاحب تخمک (فاطمه) از شوهرش (علی) دارای فرزند شود و از شیر حاصل شده از تولّد فرزند مشترک به دختر مذکور - با رعایت شرایط - شیر دهد، این دختر با پسر فاطمه از شوهر سابقش برادر و خواهر رضاعی محسوب می­شوند.
[593] فاطمه در فرض فوق، هم صاحب تخمک و هم صاحب رحم می­باشد.
[594] بنابراین، اگر شوهر فاطمه حسن باشد، در صورتی که با هم نزدیکی کرده باشند، دختر مذکور با حسن محرم است؛ امّا اگر فرض شود حسن از همسر دیگرش (نرگس) صاحب پسری شود، دختر مذکور با پسر حسن نامحرم است؛ البتّه، اگر همسر حسن (نرگس) از شیر حاصل شده از تولّد فرزند مشترک به دختر مذکور - با رعایت شرایط - شیر دهد، این دختر با پسر حسن برادر و خواهر رضاعی محسوب می­شوند.
[595] بنابراین، در مورد احکام نگاه و پوشش، احتیاط واجب آن است که نوزاد مذکور نسبت به صاحب تخمک و دختران وی نامحرم فرض شوند، ولی بینشان ازدواج صورت نگیرد.
[596] البتّه، اگر صاحب تخمک (فاطمه) از شوهرش (حسن) دارای فرزند شود و از شیر حاصل شده از تولّد فرزند مشترک به پسر یا دختر مذکور - با رعایت شرایط - شیر دهد، فاطمه و حسن مادر و پدر رضاعی او محسوب می­شوند و با وی محرم هستند و نیز نوزاد مذکور با اولاد فاطمه و حسن و نوه‌هایشان محرم می­باشد.
[597] منظور، زنی است که نسبتی با طرفین ندارد و نامحرم است.
[598] بنابراین، اگر شوهر خدیجه حسن باشد، در صورتی که با هم نزدیکی کرده باشند، دختر مذکور با حسن محرم است؛ امّا اگر فرض شود حسن از همسر دیگرش صاحب پسری شود، نوزاد مذکور با پسر حسن نامحرم است؛ البتّه، اگر خدیجه پسر مذکور را - با رعایت شرایط - شیر دهد، آن دو، برادر و خواهر رضاعی هم محسوب می­شوند.
[599] بنابراین، در مورد احکام نگاه و پوشش احتیاط واجب آن است که نوزاد مذکور نسبت به صاحب تخمک و دختران وی نامحرم فرض شوند، ولی بینشان ازدواج صورت نگیرد.
[601] از جمله شرایط آن بود که بنابر احتیاط واجب، نطفۀ بارور شده در رحمِ محارم صاحب اسپرم (نسبی یا سببی یا رضاعی) قرار داده نشود.